یادداشت امروز/در کلاس رضوی چه نمره ای می گیریم؟!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
از میان پر شمار مردمان، گروهی معدود اهل خواندن اند و از آن جماعت نیز تعداد کمتری اهل تاما و باز از این میان قلیلی اهل عمل می شوند و باز از این میان اندک اند گروهی که اخلاص، روح جاری در عمل شان باشد. یعنی این جوری نیست که به صرف یک ادعا مومن شویم و رضوی باشیم و بهشت را یک جا به نام ما سند بزنند. بدانیم که ایمان نه فقط اقرار لسانی که پیشینه ” عقد فی القلب” و پسینه “عمل بالارکان” را هم دارد تا از این مثلث، ایمان برخیزد. حالا با این نگاه ببینیم که نسبت ما با معارف رضوی چیست تا ببینیم در این سپهر چه جایگاهی داریم؟ آیا عقل ما کامل است و ایمان مان یا وضع دیگری داریم؟ بیاییم و خود را با تراز این کلام معیار امام رضا(ع) که در صفحه ۴۶۷ تحف العقول آمده است بسنجیم تا ببینیم چه نمره ای می گیریم؛
عقل‌ شخص‌ مسلمان‌ تمام‌ نیست، مگر این‌ که‌ ده‌ خصلت‌ را دارا باشد: از اوامید خیر باشد، از بدى‌ او در امان‌ باشند، خیر اندک‌ دیگرى‌ را بسیار شمارد، خیر بسیار خود را اندک‌ شمارد ، هرچه‌ حاجت‌ از او خواهند دلتنگ‌ نشود، در عمر خود از دانش‌طلبى‌ خسته‌ نشود، فقر در راه‌ خدایش‌ از توانگرى‌ محبوبتر باشد، خوارى‌ در راه‌ خدایش‌ از عزت‌ با دشمنش‌ محبوبتر باشد، گمنامى‌ را از پرنامى‌ خواهانتر باشد. سپس‌ فرمود : دهمى‌ چیست‌ و چیست‌ دهمى! به‌ احضرتش گفته‌ شد: چیست؟ فرمود: احدى‌ را ننگرد جز این‌ که‌ بگوید او از من‌ بهتر و پرهیزگارتر است‌.
فکر می کنم همین یک حدیث کافی است تا عیار ایمان مان را نشان دهد و جایگاه ما را در فهرست رضویون هم روشن کند.
راستی از ما امید خیر هست؟ چند نفر بر سر سفره خیر ما می توانند بنشینند؟ از سوء نگاه و گزندگی زبان و بدی دست ما ایمن اند مردم؟ اصلا خیر بزرگی دیگران را می بینیم چه رسد به خیر اندک و باز آیا کاری اندک اگر برای دیگران انجام دهیم از آن سرمه نمی سازیم و مدام به چشمش بکشیم و همیشه خود را طلبکار نمی دانیم؟ دلتنگ نمی شویم اگر کسانی که به ما مراجعه می کنند شمارشان از یک به دو برسد بر کرسی خشم نمی نشینیم؟ اهل دانش طلبیِ مدام هستیم آیا؟ حاضریم دشواری در راه خدا را به راحتی در کنار دشمنان خدا ترجیح دهیم؟ اسیر آوازه شهرت نمی شویم؟ و مهمتر از همه ، چقدر دیگران را برتر از خود می شماریم و توانسته ایم این پیله کبر، غرور و خودبرتربینی شیطانی را بشکنیم؟ نمی دانم شما را اما من می ترسم از این سنجه. ما خوب حرف می زنیم و حتی خوب حدیث می خوانیم اما وقت عمل کم می آوریم. بگذارید این نوشته را با نکته ای تامل برانگیز تمام کنم هر چند تلخی در کام می گذارد اما به امید دارو دانی این تلخی می گویم نحوه رفتار و حدیث خوانی ما- با عرض معذرت- یادآور ماجرای آن یهودیِ خوش صداست که او را به اذان خوانی گمارده بودند و او می گفت مردم این شهر می گویند اشهد ان لااله الا ا…! حالا او این قدر انصاف داشت که بگوید حرف مردم شهر را نقل می کند و حرف خود او نیست ما، اما چه داریم برای گفتن وقتی از ما پرسیده شود چرا به آنچه می گوئید عمل نمی کنید؟ چرا حرمت احادیث را به عمل پاس نمی دارید؟ راستی جوابی داریم آیا؟!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*