یادداشت امروز / خمینی ما را به کشف خودمان رساند

انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، نقشه راه پیامبر بود برای افق گشایی جدید برای رساندن انسان به کمال الهی. همه مصلحان نیز با تاسی به پیامبر بزرگوار در این نقشه راه، پی اصلاح ناهنجاری ها از جامعه و به کمال رساندن انسان و کشف استعدادهای خدادادی انسان بوده اند و درمیان مصلحان نیز امام خمینی(ره) جایگاهی برجسته و اثرگذار داشتند. انسان در هندسه معرفتی خمینی بزرگ امانت الهی بود که می بایست عالمان و معلمان، هم اخلاق او را به کمال رسانند و هم استعدادهای او را شکوفا کنند. لذاست که یکی از بزرگ ترین آرزوهای امام را در قالب این جمله می خوانیم که؛ «امیدوارم بشر به رشدی برسد که مسلسل ها را به قلم تبدیل کند» و این آرزو در پیام ایشان به ملت برای بسیج عمومی در مقابله با بی سوادی به برنامه هم تبدیل شد وقتی در اولین ماه های پیروزی، شاهد تاکید ایشان مبنی بر بسیج همگانی برای سوادآموزی بودیم تا جهل و نادانی را که بستر تباهی وسیاهی است از میان برداریم. من وقتی به تصاویر خرمشهر نگاه می کردم- که در سوم همین خرداد ماه سی و پنجمین سالروز آزادی اش را جشن گرفتیم-، خیلی دلم سوخت وقتی در یکی از تصویرها شاهد جمله ای با تاکید بر سوادآموزی بودم که در اثر گلوله های عراقی مخدوش شده بود اما با این همه این نشانگر افق بلندی بود که امام برای جامعه ایرانی طراحی کرده بود تا فردا روز به عنوان یک جامعه الگو، نگاه حق جویان جهان را به سوی خویش جلب و جذب کند. امام بنابر رسالت الهی خویش در پی ارتقای انسان بود و برای این هم راهی جز تعلیم علم و پرورش اخلاق نمی شود یافت. لذا در کنار تاکید بر علم آموزی، در محضر آن عزیز آموختیم که اگر تهذیب نباشد، علم به حجاب اکبر تبدیل می شود و از سواد هر چقدر زیاد باشد جز سیاهه ای بر کاغذ و سیاهی بر دل نمی ماند، حال آن که هدف روشنایی ضمیر است و برافروختن چراغی فرا راه حقیقت جویی. امام بر این اساس به دنبال کشف استعدادهای انسانی بود تا هم خود را به کمال رسانند و هم جامعه را. شاید تکریم و تعظیم چهره های اخلاقی در کلام امام برای این بود تا همه ما را به سوی درس  آموختن عملی از این بزرگواران هدایت کند.در مطالعه سیره امام به ظرافت شاهد این نکته ایم که امام همواره کشف معادن انسانی را هدف گرفته بودند و چونان مهندسی عالم و کاردان، گاه برای کشف این معدن از انفجارها هم استقبال می کردند، چه گاه کشف معدن بدون انفجار ممکن نیست لذاست که هم انقلاب، انفجار نور بود برای کشف انسان های نورانی و هم جنگ نعمتی برای خودباوری و خودکفایی.به راستی اگر نبود این نعمت، نه ایران پرچمی به عزت دراهتزاز می داشت آن گونه که امروز دارد و نه استعدادهای ایرانی در ساحت های گوناگون شکوفا می شد. من بر این باور مومنم که ما در جنگ- که امام به ظرافت آن را از “الطاف خفیه” الهی شمرد-  اگر چه هزینه های سنگینی پرداختیم، فواید بزرگی به دست آوردیم که از آن میان به فرهنگ شهادت می توان اشاره کرد که برای همیشه صندوق ذخیره شجاعت و شهامت و اقتدار ماست و حتی می توان گفت ما با پشت سر گذاشتن دفاع مقدس ۸ ساله، امکان وقوع جنگ های دیگر را به صفر رساندیم و آن جنگ، واکسینه شدن ما را در پی داشت تا بیگانگان بدانند جنگ، ما را نمی شکند، کوچک نمی کند بلکه این ماییم که جنگ افروزان را تحقیر می کنیم. ما با استفاده از این فرصت به دستاوردهای «جلیه» دست یافتیم که مجد و جلال ایران و ایرانی را جاودانه می کند و ما این همه را با رهبری حضرت امام به دست آوردیم، جوهرشناسی که ما را در خودمان به مطالعه واداشت و به کشف، بزرگی مان بخشید و اینک ما همه معادنی کشف شده به دست تدبیر آن پیر فرزانه ایم و هر چه طلا از این معادن برخیزد هم چون علوم سلول های بنیادی، هسته ای، انسانی، پزشکی، هوافضا و اخلاق انسانی و سلامت اجتماعی و… نقش و سهم امام بی بدیل خواهد بود. مگر نه این که هرکس سنت حسنه ای را بنیان گذارد تا آن سنت است، او هم زنده است! و کدام سنت بالاتر از خودشناسی ما و بالاتر از انقلاب اسلامی، پس امام تا هنوز و تا همیشه زنده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*