یادداشت امروز/مظلوم مثل ارتش مقتدر ایران

رضا زنگوئی
من یک بسیجی ام، از نسل دفاع مقدس، هرگز سعادت خدمت در ارتش را نداشته ام، اما چون ارتش را در سپهر رسانه ای کشور مظلوم یافته ام، قلمم را قربه الی ا…، نذر کرده ام برای شهدای ارتش، برای دفاع از مردانی که در دفاع از ایران اسلامی از مرز جان عبور کردند. من نمی توانم “سبک گویی ” افراد را در باره ارتش جمهوری اسلامی ایران، تحمل کنم و سخنان حسن عباسی، از این جمله است و این رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز، که نمی دانم اصلا چیست و چه کاربردی دارد درباره ارتش مقتدر، قانونمند اما مظلوم حرف هایی زده که امنیت را هم در مرز ها و هم در برون مرزها، زخم می زند. این آقای بدون مرز انگار نمی داند ارتش دست بزن و مشت اقتدار کشور است که همیشه هم باید در چشم دوست و دشمن محکم و مقتدر بماند. یادش رفته است انگار که همین ارتش در دفاع مقدس، کاری کرد کارستان. نیروی دریایی همین ارتش، نیروی دریایی عراق را در۶۷روز، به معنای تمام کلمه، نابود کرد. نیروی هوایی همین ارتش در همان روز ۳۱ شهریور ۵۹ ، دوساعت بعد از تجاوز عراق، پاسخ متجاوزان را با بمباران پایگاه ها در عمق عراق داد و روز بعد حماسه کمان ۹۹ را خلق کرد. هوانیروز همین ارتش، خواب گرفتن چند روزه ایران را نقطه پایان گذاشت و چنان بر لشکر ابرهه بعثی، ابابیل وار هجوم آورد که دریافتند این ملک، خدایی غیور با سرپنجه هایی مقتدر دارد که از کعبه باور و امید مردم، دفاع می کند. یکی به این آقای دکترینال بگوید اگر رویای فتح چند روزه تهران برای سردار بدلی قادسیه محقق نشد نه این بود که نمی خواست بلکه به خاطر حماسه مردانی بود که با رهبری امام نگذاشتند و در این میان نقش نیروی هوایی و دریایی ممتاز و نقش نیروی زمینی ارتش نیز در کنار دیگر نیروهای جان برکف سپاه و بسیج و جهاد و ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران و عشایر غیرتمند و….ویژه بود. یکی بگوید ارتش هم آن روز پای قسم ملی خود در حراست از کشور ایستاد و این قولنامه را ۴۸ هزار بار امضای خون نهاد و هم امروز در راستای سیاست های ابلاغی فرمانده کل قوا و مقام منیع ولایت، بر سرعهد ملی و دینی خود هست و اگر امروز –خدای نکرده- دستی به تعدی به این خاک دراز شود مطمئن باشید که اولین تیغی که برای قطع دست فرود می آید از نیام اقتدار ارتش بیرون خواهد آمد. پس نسبت به ارتش درست سخن بگویید . از مردان آگاه و جنگ دیده، فضایی حرف زدن بعید است ، هرچند صدای امیر دریابان شمخانی در آن برنامه معروف که حسن عباسی روی خط یامین پور آمد و گفت « اگر علت پذیرش اتمام جنگ، به خاطر استفاده عراق از سلاح شیمیایی بود، خب الان هم احتمال استفاده از سلاح هسته‌ای در مقابل ایران وجود دارد؛ پس ما باید تسلیم شویم؟!» و پاسخ شنید: چون این آقای عباسی و امثال ایشان به جنگ نیامدند و عباسی‌های زیادی نیامدند، ما مشکل پیدا کردیم، … در گوشم جان می گیرد و نگاهم را به هویت این افراد بصیرت افزون می بخشد.یادم هست در آن برنامه شمخانی، این فرمانده قدیمی دفاع مقدس  دوباره در پاسخ یامین پور که از حضور داشتن عباسی می گفت ، اظهار داشت که نه، من آدرس دقیق این افراد را دارم و می‌شناسم‌شان… بگذریم اما یاد همه باشد که ارتش ، کلمه طیبه است و مثل سپاه و بسیج واجب الحرمه است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*