سرمقاله/رویاهایی که کابوس شدند…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
انقلاب انفجار دغدغه های مردمی بود که سالها نظاره گر بی عدالتی و یا کم عدالتی حاکمیت پهلوی دوم بودند و در محاوره های شان از ظلم و زورگویی و حق مردم خوری آن خاندان می گفتند, از چند کاخ شاه و خیابان سلطنت آبادی که طلایه دار قشر مرفه آن روزهای ایران بود و فاصله طبقاتی بین قشر متوسط و مرفه جامعه آن روز و این شد که خشم مردم زبانه کشید و لهیب سوزاننده آن دامن دربارنشینان و وابستگانشان را گرفت و این چنین بود که مردم با خرسندی و به امید شعارهای عدالت و قسط روزها و سالها را سپری کردند, برخی کوخ نشینانی که کاخ ها را از کاخ نشینان تخلیه کرده بودند و به راحتی به درون آن ها آمد و شد می کردند تا ببینند که شاه چگونه و در کجا اوقات می گذرانده در انتظار روزی نشستند که مزه شیرین و شمیم خوش عدالت را بچشند و نفس کشند, اما هر چه بر تعداد سالها افزون شد دریافتند که آنچه که تصور می کردند نشد.
مناسبات قدرت به نوعی شکل گرفت که خوشه هایی که غوره بودند کم کم شدند انگورهای رسیده و درشت و برخی قشرهایی از متن همان مردم تحت ستم شاهنشاهی سر برآوردند و رشد کردند که دیگر کسی نتوانست جلودارشان باشد.
اینک مردم در هر شهر و دیاری سلطنت آبادهای فراوانی می بینند و کاخ هایی که در هرشهر تا بخواهی فراوان یافت می شوند، معیارهای پول و قدرت کاملا به نفع برخی اقشار نوکیسه تغییر مسیر داد و برخی کسانی که هیچ نداشتند به یمن آویختگی به قدرت صاحب همه چیز شدند و آنانی که هیچ ربط و اتصالی به قدرت های سیاسی و اقتصادی نداشتند بی مایه تر از قبل نام مستضعف و یا آسیب پذیر و زیرخط فقر بر آنان نهاده شد.
اینک خیابان فرشته تهران و لواسانات با ویلاهایی کم نظیر ناقض عدالت خواهی و تظلم خواهی حجم عظیمی از مردم است که بر همین تناقض ها و بی عدالتی ها شوریدند و انقلاب کردند.
می دانم که شنیدن واقعیت های کنونی کشورمان را بسیاری از دوستان برنمی تابند و همچنان در هزارتوی کوچه های شعار و توجیه پرسه می زنند. قبول کنیم قبل از این که بقبولانندمان…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*