واژه دموکراسی …!!!

واژه دموکراسی که حداقل عمری یکصدساله در مکتب سیاسی کشورمان دارد ابتدا در قیام وانقلاب مشروطه جوانه زد وقرار بود شکوفه هایش بشکفند وبه میوه هایی شیرین تبدیل شوند ، اما هیچگاه این اتفاق نیفتاد ، در انتها وباقیمانده تسلسل قجر ودراستبداد صغیر تنها مکان تازه متولدشده دموکراسی خواهی را با لیاخوف روسی وبا همان نگاه تزاریسم به توپ حماقت و وابستگی بستند ، بعدها که رضاخان میرپنج برمسندقدرت نشانده شد از جمهوری خواهی به اصل سلطنت عقب گرد کرد و جوانه های دموکراسی خواهی را دچار یخ زدگی وفریز کرد ، دنباله سنخیت رضاخانی با دموکراسی را پهلوی دوم ادامه ای تلخ داد تا پس از کودتای ۳۲ دیگر کسی نه ادعا ونه هوس دموکراسی خواهی به سرش نزند وحتی در دهان نیز نچرخاند…!!درنبود دموکراسی که نیروی رانش هرکشوری جهت رسیدن به توسعه یافتگی است شرایط به نوعی پیش میرود که شخصی چون پهلوی دوم خویش را عین دموکراسی میداند و هرآنچه را که برزبان میآورد عین گفته های ژان ژاک روسوی ایرانی میداند وبرای جهان هم نسخه های شفابخش می پیچد ، حلقه نزدیکانش حتی جرات مشاوره دادن به اورا نیز ندارند(خاطرات علم) ، بقول جلال آل احمد دموقراضی به سبک او پوسته ای ظاهری دارد و تغییرات سبک زندگی زمان او سرشار از نحله های نظری اروپایی است …!!تا مبانی و دیکته نویسی دموکراسی را باور نکنیم وبا حصارهای آهنین آن را به محبس نبریم ، بازی با این کلمه در حد لقلقه زبان شده و به طنزی میماند که نه کسی را میخنداند ونه گوینده اش را….!قواعدبازی در دستیابی به دموکراسی بسیارساده ودرعین حال سخت و تکان دهنده است ، اصل و ریشه مهم در وادی دموکراسی خواهی مردم اند، مردمی که بتوانند بدون لکنت زبان حرفشان را وفریادشان را بدون ترس وخوف با مسئولین شان درمیان بگذارند و بدون واسطه به دنبال محقق شدن آمال وآرزوهایشان باشند ، در وادی آزادی ودموکراسی مشت آهنین و تصلب اجتماعی نه جایگاهی دارد ونه امکانش وجود دارد، انتخابی که ماهیتی واقعی وماهوی داشته باشد نه صوری وشکلی…!!!در نگاه وروش دموکراسی ، جایگاه وارزشی برای پنهان کاری و لاپوشانی ومحافظه کاری دیده نشده و بنابرهر دلیلی انواع انگها به شخص معترض ونقاد زده نمیشود ، در حاکمیت دموکراسی قانون فصل الخطاب است از بالاترین مجری کشور تا آن کارتن خواب بی خانمان…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*