یادداشت امروز/فضای مجازی

اموز خراسان جنوبی – محمود حیدری
راحت عرض کنم، من فضای مجازی را نه تهدید که یک فرصت می دانم. تهدیدی اگر هست در فضا نیست در بد استفاده کردن از آن است والا فضای مجازی فرقی با فضای حقیقی ندارد. در فضای حقیقی هم دروغ فراوان است و از آن اما فراوان تر، راستی و درستی است، خیلی هم فراوان تر است این درست مثل سلامتی که هزاران بار از بیماری، افزون تر است اما اینکه این به چشم می آید و آن نه از این روست که در لباس سفید، یک لکه کوچک هم به چشم می آید. در اندام بلند یک انسان، یک خار کوچک هم اگر به انگشت کوجک پا، بخلد، راه رفتن را مشکل می کند. قصه فضای مجازی هم همین است؛ در میان فراوان در فراوان، مطالب خوب،” بدمطلب” هایی هم هست. این را باید چاره کرد نه اینکه فضای مجازی را بست. اگر دزدی از خیابان عبور کرد و دستبرد زد، دست او را باید گرفت نه اینکه خیابان را بست. اگر قرار این بود، باید جاده بیرجند- مشهد که به جاده مرگ معروف بود را می بستیم و امروز جاده بیرجند – قاین را باید مسدود کنیم و خیلی جاده های دیگر را نیز هم. حال آنکه کار صواب این است که درست رانندگی کنیم و جلوی رانندگان متخلف را قانون بگیرد. باری فضای مجازی هم چنین حکمی دارد. این فضا با کاربران فعال و خوش ذوق می تواند سلامت را درفضای حقیقی ارتقا دهد. می تواند هزار حرف نگفته را به زیبا ترین و اثر گذار ترین روش در ذهن مردم شکوفا کند. می تواند…. سخن به درازا نکشد، فضای مجازی می تواند بستر حقیقت و حق گویی باشد و ما را به زندگی بهتر برساند. من از این فضا و از این بستر ، بسیار بهره برده ام و مطالبی خوانده ام که اگر نبود این فضا، ناخوانده می ماند یکی از آن همین میان یک فرزند و مادر که بسیار تاثیرگذار است؛
مادرش الزایمر داشت…
بهش گفت مادر یه بیماری داری ,باید بخاطر همین ببرمت آسایشگاه سالمندان …
مادر گفت :چه بیماری؟
گفت:آلزایمر…
مادرگفت :چی هست…
گفت :یعنی همه چیو فراموش می کنی…
مادرگفت: مثل اینکه خودتم همین بیماریو داری
گفت: چطور..؟؟
مادر گفت: انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم، چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی، قامت خم کردم تا قد راست کنی..
پسر رفت توی فکر…
برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش…
مادرگفت : برای چی؟
گفت : به خاطر کاری که می خواستم بکنم…
مادر گفت: من که چیزی یادم نمیاد!
این متن را دوباره بخوانید، اگر فضای مجازی نبود، نه من این مطلب را می خواندم و نه شما می توانستید آن را بخوانید و نه مقام مادر در ذهن و نگاه من و شما ارتقا می یافت. کاش فرصت ها را قدر بدانیم و تهدید نپنداریم…..

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*