باگرگها میرقصد…!!

واقعیت های برملاشده  انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا از آنچنان پیچیدگی و پارادوکسهایی بی بدیل برخوردار است که باید درانتظار تغییرات و نگرش هایی نو درمنطقه و احتمالا کل جهان بود.
سیستم سرمایه داری حاکم برآمریکا فوندانسیونی است که دولت و کشورش بر آن استوار گردیده و حتی قدمی فراتر گذاشته و به مدار نوکاپیتالیستی در غلطیده است. ترامپ و کلینتون هر دو از یک آبشخور اعتقادی و فکری اند اما بادونحله از برداشت حزبی که ظاهرا درتضادی آشکار هستند، مزرعه ای که دو مزرعه دار در آن در هر دوره محصولی خاص میکارند و سپس آیش می گذارند این مزرعه ۵۲ ایالتی را.
آمریکا کشوری است با آمیزه ای از مهاجرینی که او را ساختند، و بومیانش را پس از سالها تقریبا نابود کردند، همان سرخپوستانی که ریگان در فیلمهای وسترنش درزمانی که هنرپیشگی آنها را باشش لولهای آتشین می کشت…
بعدها  که جنگ شمال و جنوب و استقلال در گرفت سیاهانی که ازقاره آفریقا باکشتی هایی عظیم و ماهها سفر برپهنه دریا و اقیانوس ، شدند بردگانی که دربازارمکاره مهاجرین اروپایی که مستقر شده بودند در این قاره تازه کشف شده خرید و فروش می شدند، میلیونها سیاه پوست بیگناه که آمریکا را رایگان ساختند وچه زجرها وبدبختیهایی که نچشیدند واکنون نیز می چشند، واین نانی بود که کریستف کلمب درد امن این قطعه ازکشف اش گذاشت!!
آمریکا بر مبنای آنچه که ذکر شد پا گرفت و پس از ۲۵۰سال صدها میلیون جمعیت رادرخودجای داد واینک آخرین نسل از مهاجرین اروپاییش می شوند کلینتون و ترامپ و بلبشویی که این روزها درقالب شورشهای شهری گریبان برخی نقاطش را گرفته.
دموکراسی با برند آمریکا در چارچوبه باورها و منافع ملی آنان تعریف می شود ، حقوق بشر نیز در چمبره غرور کاذب آمریکایی تعریف می شود.
واقعیت جهانی آمریکا قدرت بلامنازع او در اقتصاد و مسابقه تسلیحاتی وعلمی است. در بستر تفکر نوکاپیتالیستی جذب دانشمندان و نخبگان جهان سوم و دادن امکاناتی درخور به آنان توجیه می شود. بایدقبول کرد که برای در اریکه قدرت باقی ماندن می توانی در هرنقطه ای ازجهان که صلاح دانستی برمردم وحکومت اش فشار بیاوری تا امتیاز دهند وگرنه به آنان آزادی و ثروت با مارک آمریکا هبه می کنی همان پیشرفت و دموکراسی که به عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و یمن و… پیشکش کردند. ترامپ کسانی را از قیلوله دهها ساله بیدارکرد که  به آنها قشر یقه آبی میگفتند ، طبقه خاموش ضعیف فراموش شده سفیدپوست، همانانی که برای سوپرمیلیاردشدنش بهره کشی شدند وخودمتوجه نشدند.
ترامپ یک تاجر موفقی است که از سیاست فقط نامش را شنیده و درس مدیریت کلان مملکت داری چونان آمریکارا حتی الفبایش رانمی داند…
شعارهای تبلیغاتیش بسیار شور و تلخ بودند، و هنوز دنیا نتوانسته با او کنار آید، اما برخی تندروها در کشورهای مختلف را به سرشوق آورده، شعارهای خطرناکی که بوی خوبی نمی دهد، بوی باروت و انفجار و بوی مرگ هم می دهد.
کیهان ما چقدر به التماس افتاده که شعار ترامپ را عملیاتی شده ببیند، با التماس از ترامپ تقاضای پاره کردن توافق هسته ای را دارد، این مفهومش  حفظ منافع ملی است با چاشنی کیهان نوردان دلواپس….
درآینده ای نزدیک باید شاهد تغییراتی وسیع در منازعات و ملاحظات منطقه ای و جهانی بود…کمی صبوری و هوشیاری با اولویت منافع ملی.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*