برجام در تنور داغ انتخابات آمریکا/ فرجام برجام پس از اوباما


برجام، هیلاری کلینتون، اوباما، دونالد ترامپ، انتخابات

حواشی پیرامون برجام و میزان ثبات آن نه تنها در ایران، بلکه در انتخابات آمریکا نیز به جدالی میان نامزدهای اصلی بدل شده است. نوشتار حاضر به بررسی وضعیت برجام در دوران پس از اوباما پرداخته است.

در بخشی از مطلب یاد شده آمده است:

«به واقع اکنون نه سانترفیوژها آن چنان که بایستی در حال چرخشند و نه اقتصاد داخلی رونق یافته است. تعارض های ایدئولوژیک حاکم بر روابط تهران و واشنگتن نیز نوید بخش آینده ای روشن بر مبنای سرمایه گذاری بر برجام نبوده و پیش بینی شماری از کارشناسان مبنی بر بی اعتمادی به آمریکا به گذر زمان، به واقعیت نزدیک تر می گردد. از همین رو اتاق فکر دولت بایستی با تاملی دو چندان توامان با تاکید بر فشار بر آمریکا جهت رعایت شروط برجام، در پی راه های جایگزین گام بر داشته و خود را برای هر پیشامدی آماده نماید.»

«…برآوردی به اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر عدم پذیرش برخی تعهدات بزرگ جهانی من جمله آن چه در خلال گفتگوهای زیست محیطی در پاریس صورت گرفته و یا پافشاری بر تغییر ۷۰ درصدی در قوانین تجارتی داخلی آمریکا میان ایالت ها و همچنین انتقادهای صریح وی به توافقنامه اتمی، بیش از هر زمانی برجام را به سوی محاق سوق داده است.»

«….کلینتون نیز مکررا در گفته هایش ضمن بیان تعهدش نسبت به برجام به افزایش فشارهای همه جانبه بر ایران در راستای عدول از مواضع منطقه ای اش پافشاری نموده و اظهار داشته در قبال ایران سخت گیرانه تر از رئیس جمهور کنونی رفتار خواهد نمود.»

 

متن کامل گزارش:

مناظرات انتخاباتی میان نامزدهای جمهوری خواه و دموکرات آمریکا در حالی به اوج خود رسیده و دوشنبه شاهد دومین دور از مناظره های رویارو خواهیم بود که بر خلاف سنت همیشگی حاکم بر ساختار ایالات متحده که مباحث اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، رفاهی، امنیتی و مباحث داخلی در راس جدل های دو طرفه قرار می گرفته است، این بار مسئله سیاست خارجی و چگونگی برخورد با موضوع برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام به یکی از مباحث داغ طرفین بدل شده است. دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواهان که فایل صوتی منتشر شده او در روزهای اخیر (در رابطه با توهین به زنان) به صدر اخبار جهان بدل شده است در مناظره ابتدایی با متهم نمودن هیلاری کلینتون درباره نقش او در تحقق برجام اظهار داشته بود: «این هم یک هنرنمایی دیگر؛ ایرانی که داشت واژگون می شد، اقتصادش داغان شده بود و نزدیک بود تحت فشار تحریم‌ها له شود، اکنون احتمالا در آینده ای نزدیک به قدرتی بزرگ تبدل خواهد شد.» ترامپ اظهار داشته که در وضع این توافق باصطلاح “وحشتناک” آمریکا لااقل می توانست شروطی را در مورد عملکرد ایران از جمله در مورد ” مهار کره شمالی و یمن و دیگر جاها” لحاظ نماید.

اظهارات نامزد دموکرات ها هم از دیگر سو دست کمی از رقیبش نداشته و گفته بود: «هجده ماه را صرف ایجاد ائتلافی جهانی نمودم که شامل روس ها و چینی ها  هم بود و سفشرده ‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران وضع کرد، ما ایران را به پای میز مذاکره کشاندیم؛ وزیر خارجه کنونی (جان کری)، و باراک اوباما به توافقی با ایران دست یافتند که برنامه هسته ای ایران را محدود کرد، بدون آن که حتی یک فشنگ شلیک شده باشد.» کلینتون نیز مکررا در گفته هایش ضمن بیان تعهدش نسبت به برجام به افزایش فشارهای همه جانبه بر ایران در راستای عدول از مواضع منطقه ای اش پافشاری نموده و اظهار داشته در قبال ایران سخت گیرانه تر از رئیس جمهور رفتار خواهد نمود.

ابهام در آینده برجام

بیش از سه سال از تشکیل کابینه تدبیر و امید به رهبری حجت الاسلام روحانی می گذرد و بدون تردید و بر مبنای اظهارات مقامات دولتی، شاه کلید ماحصل گفتگوها با ۱+۵ موسوم به برجام را می توان بزرگترین دستاورد دولت اعتدال دانست. ماحصلی که عدم تحقق بخش عمده ای از خواسته های ایران و فقدان گشایشی در اقتصاد داخلی در کنار تداوم رکودی کم نظیر، موجی از انتقادات را بر علیه دولتمردان در بر داشته است. مقامات ایالات متحده در خلال ماه های اخیر مکررا از پایبندی خود به برجام سخن رانده اند، این در حالی است که در عرصه عمل و با ایجاد تهدیدهای غیر مستقیم علیه شرکت های بزرگ اقتصادی جامعه بین المللی ناشی از تداوم تحریم های غیر هسته ای (موشکی، حقوق بشری و…)، مانع از سرمایه گذاری و حضور این شرکت ها در ایران شده است.

سیاست مداران آمریکایی با ایجاد چالش در مسیر رشد اقتصادی ایران از قبیل، محدودیت های فزاینده وزارت خزانه داری، ممانعت از معامله با دلار از سوی ایران، سنگ اندازی در امور مجامع مالی بین المللی، اعمال فشار جهت پذیرش گروه ویژه اقدام مالی موسوم به اف.ای.تی.اف از طرف ایران، تهدید غیر مستقیم شرکت های بین المللی جهت هزینه های احتمالی معامله با ایران، عملا ضمن اظهار تعهد صوری به برنامه جامع اقدام مشترک مانع از کسب دستاوردی قابل ملاحظه از سوی تهران شده اند، مسیری که بیم آن می رود در آینده ای نزدیک به تحمیل برخی خواسته های فرا قانونی نظیر ضرورت عدم حمایت ایران از متحدین منطقه ای، توقف فعالیت های نظامی و وضع حقوق بشری غربی منجر شود.

دولت کنونی حاکم بر کاخ سفید در حالی در انتظار اتمام دوره ریاست جمهوری باراک اوباما به سر می برد، که تلاش های وی موجب شده است که موافقت نامه متزلزل برجام، فارغ از تمامی نکات مثبت و منفی اش پابرجا بماند. باراک اوباما بر آن است تا از این توافق به عنوان دستاوردی کلیدی در تاریخ آمریکا نام برده شده و نامش همواره به عنوان کسی که مانع از دستیابی ایران به سلاح های هسته ای شده است در اذهان عمومی ماندگار شود ، با این حال و بدون گمان رئیس جمهور آتی ایالات متحده به واسطه برخی انتقادهای وارده به برجام در جامعه آمریکا به خصوص از سوی جریان های نزدیک به راست های تندرو و لابی صهیونیست ها، به هیچ اندازه به میزان اوباما ولو به شکل ظاهری به برنامه جامع اقدام مشترک وفادار نمانده و آن چنان که از گفتگوهای های انتخاباتی هر دو سوی ماجرا بر می آید (جدای از شعارها و اظهارات مختص به زمان انتخابات)، اوضاع برای جمهوری اسلامی و توافق نامه متزلزل برجام بیش از هر زمان بی ثبات خواهد ماند، لذا دولتمردان کشورمان بایستی با درک موقعیت کنونی به ارائه جایگزین ها و راهکار هایی برای وضعیت آینده آماده گردند. فرآیند منجر به تثبیت قطعی برجام به اندازه ای با ابهام روبرو بوده که یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز در جدیدترین اظهارات خود  بیان داشته است که اجرای توافق اتمی میان ایران و شش کشور قدرتمند جهان هنوز در مراحل اولیه و حساسی قرار دارد. آمانو در مصاحبه‌ای با خبرگزاری آلمان  گفت بود: «اجرایی شدن توافق اتمی هنوز شکننده است، چرا که هر اشتباه کوچک فنی یا ناکامی کوچک در راستای اجرایی کردن برجام می‌تواند مسائل سیاسی بزرگی را در پی داشته باشد و تاثیراتی منفی بر توافق اتمی بگذارد.»

وضعیت متضرر ایران

فرآیند منتهی به برجام و روند اجرایی آن از همان آغاز با نقدهایی روبرو بود، تعطیلی مراکز هسته ای و توقف فعالیت بخش کثیری از سانترفیوژ ها، محدودیت در میزان غنی سازی و پذیرش مسئله ارسال اورانیوم های غنی شده در حالی با فوریت به محقق گردید، که ایران از کسب دستاوردهای آنی محروم مانده و تنها به امتیازهایی اندک و وعده و وعیدهای بی شمار اکتفا نمود، وعده هایی که هم چنان جنبه عملیاتی به خود نیافته است. اکنون و در حالی که تنها چند ماه به خانه تکانی کاخ سفید باقی مانده و با توجه به اهمیت حضور شخص اوباما در دفاع از ماندگاری برجام به عنوان میراثی گران بهاش، می بایستی با سیاستی تهاجمی از جمله هشدار نسبت به اتمام برجام از سوی ایران، توام با رایزنی های فشرده دیپلماتیک جهت فشار بر واشنگتن زمینه کسب  دستاوردهای حداکثری را فراهم نماییم.

برآورد شروط تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری پس از تصویب برنامه جامع اقدام مشترک از سوی مجلس، گواه آن است که بخش عمده ای خطوط قرمز رعایت نشده و مکررا طرف مقابل نقض عهد نموده است. به طور نمونه و بر مبنای یکی از شروط نه گانه یاد شده، در طول هشت سال آتی، وضع هر گونه تحریمی به هر علتی اعم از بهانه های حقوق بشری و یا موشکی و از سوی هر یک از طرفین مورد مذاکره، نقض تعهد محسوب شده و موجب زیر پا گذاردن برجام از سوی ایران خواهد شد. با این حال و با وجود وضع شماری از تحریم های فردی و یا شرکتی در پسا برجام، دولت حجت الاسلام روحانی مُصر به پافشاری بر برجام بوده و آن را دستاوردی کم نظیر قلمداد می نماید. دولتمردان مستقر در پاستور بر تشدید گفتگوهای دیپلماتیک با طرف آمریکایی بر آنند تا از خوشبینی اوباما نسبت به برجام بهره برده و موجب تسهیل شرایط گردند، این امر در حالی تداوم یافته که اندک زمانی به اتمام ریاست جمهوری باراک اوباما باقی مانده است.

تشدید مذاکرات بین المللی

از طرح اقدام جامع مشترک موسوم به برجام بسان توافقی بین المللی یاد می شود که پس از وضع آن در خلال گفتگوهای اتمی با شش قدرت جهانی به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده است، لذا رد و یا عدم رعایت مفاد آن می تواند تبعاتی را برای هر یک از طرفین مورد مذاکره در بر داشته باشد. دیپلمات های ایرانی می بایستی در دوران رو به اتمام اوباما و پیش از تعیین جانشینش بر دامنه مذاکرات خود با شرکای بین المللی افزوده و ضمن ترغیب آنها، زمینه بالا رفتن هزینه هرگونه بد عهدی احتمالی از سوی ایالات متحده را فراهم آورند. برآوردی به اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر عدم پذیرش برخی تعهدات بزرگ جهانی من جمله آن چه در خلال گفتگوهای زیست محیطی در پاریس صورت گرفته و یا پافشاری بر تغییر ۷۰ درصدی در قوانین تجارتی داخلی آمریکا میان ایالت ها و همچنین انتقادهای صریح وی به توافقنامه اتمی، بیش از هر زمانی برجام را به سوی محاق سوق داده است.

سیاست نگاه به شرق از قبیل پیوستن به سازمان شانگهای و نزدیکی فزاینده به مسکو و پکن توام با رایزنی با اتحادیه اروپا و وضع قراردادهای اقتصادی با طرفین یاد شده می تواند بر استحکام برجام بیافزاید. تهران در ماه های پس از برجام شاهد حضور هیات های متعدد دیپلماتیک و اقتصادی اعم از فرانسوی ها، ایتالیایی ها و آلمان ها بوده است، کشورهایی که تمایل مثبتی از خود برای همکاری اقتصادی و سرمایه گذاری در کشور نشان داده اند. تثبیت قراردادهای یاد شده و عملیاتی کردن آنها می تواند به عنوان عاملی بازدارنده هزینه سخن پراکنی ها و لفاظی های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اقدامات تک روانه احتمالی رئیس جمهور آتی این کشور را بیش از پیش بالا برد.

تشدید جدال و رویارویی میان مسکو و غرب در قبال بحران های اوکراین و روسیه، زمینه مساعدی را برای نگرش به شرق مهیا نموده است. نگاهی به سیاست خارجی تهاجمی پوتین و بهره گیری روسیه از کارت وتو در شورای امنیت در طول سه سال اخیر، حکایت از خروج روس ها از لاک دفاعی پس از اتمام جنگ سرد دارد، امری که با دیپلماسی هوشمندانه می تواند زمینه توازن قوا در منطقه و تضمین برجام را فراهم آورد.

توجه به همه ی گزینه های روی میز

اکنون و با سپری شدن قریب به یک سال از برجام می توان اظهار داشت که توافق یاد شده، آن چنان که پیشتر از سوی دولتمردان مورد تاکید قرار گرفته بود، نفع بالایی را از آن ایران ننموده است. نگاهی به اظهارات و بیانات تیم مذاکره کننده و شخص رئیس جمهور و اتصال تمامی کاستی های داخلی به تحریم های وضع شده پیش از دستیابی به برجام، گواه آن است که اظهارات یاد شده با آن چه پس از وضع برجام و گذشت یک سال از آن صورت پذیرفته، سازگاری نداشته است. به واقع اکنون نه سانترفیوژها آن چنان که بایستی در حال چرخشند و نه اقتصاد داخلی رونق یافته است. تعارض های ایدئولوژیک حاکم بر روابط تهران و واشنگتن نیز نوید بخش آینده ای روشن بر مبنای سرمایه گذاری بر برجام نبوده و پیش بینی شماری از کارشناسان مبنی بر بی اعتمادی به آمریکا به گذر زمان، به واقعیت نزدیک تر می گردد. از همین رو اتاق فکر دولت بایستی با تاملی دو چندان توامان با تاکید بر فشار بر آمریکا جهت رعایت شروط برجام، در پی راه های جایگزین گام بر داشته و خود را برای هر پیشامدی آماده نماید.

ارسال حجم عظیمی از اورانیوم های غنی شده بیست درصد به خارج و توقف دانش ساخت و بکارگیری سانترفیوژهای مدرن گرچه صدمات جبران ناپذیری به صنعت فناوری هسته ای کشور محسوب می شود، اما دارا بودن علم و حضور متعدد اندیشمندان هسته ای همواره مسیری را برای بازگشت فراهم آورده است. به واقع نگاه عملگرایانه آمریکایی ها به این مسئله که با بمباران، مسئله هسته ای ایران از میان نرفته و صرفا زمانش به تاخیر خواهد افتاد، آنها را به سمت مذاکره با ایران و دستیابی به برجام سوق داد.

نکته حائز اهمیت دیگر در این باره بالا بردن آمادگی دفاعی کشور می باشد. تداوم صنعت موشکی، تلاش برای جلب بیش از پیش صنایع نظامی از خارج نظیر پدافند اس-۳۰۰ و تلاش برای تثبیت امنیت و القای این مطلب که هرگونه اقدام نظامی بر علیه ایران هزینه های سرسام آوری را برای آمریکا و متحدینش در منطقه در بر خواهد داشت، پشتوانه محکمی برای جمهوری اسلامی محسوب می گردد. در اختیار داشتن مسیر انتقال انرژی به جهان خارج و حضور و نفوذ روزافزون در سطح منطقه و دارا شدن متحدینی جدید، به ناقضین برجام نشان خواهد داد که واکنش ایران به هرگونه تحرک نظامی محدود به مرزهای کشور نبوده و موقعیت تمامی تفنگداران دریایی و پایگاه های آمریکا و رژیم اسرائیل را در سراسر منطقه به مخاطره خواهد انداخت.

به واقع توان فزاینده نظامی ایران و هم پیمانانش در منطقه و قدرت تحمیل ضربات سنگین به منافع ایالات متحده در کشورهای حاشیه خلیج فارس، لبنان، عراق، و… علی رغم هزینه های اقتصادی، دست برتر را در مقابل آمریکایی ها از آن ایران اسلامی می نماید و مانع از آن چه می گردد که مدام حامیان پروپا قرص برجام بر آن ( نام بردن از برجام به عنوان عاملی جهت رفع خطر حمله نظامی به ایران) پای می فشارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*