گزارش / اسرار جنگ علیه داعش ۹۹/۹۰/۲۳

اسرار جنگ علیه داعش

اسرار جنگ علیه داعش

تهران- ایرنا- سال ۲۰۱۱ میلادی از “درعا” شهری در جنوب سوریه، سربریدن ها شروع شد؛ اول سربازان ارتش سوریه و بویژه علوی ها و بعد شیعیان در اطراف حرم های مقدس شیعه تا به عراق رسید.

به گزارش ایرنا، روز دهم ژوئن ۲۰۱۴ جهان بهت زده، شاهد تشکیل اولین دولت تروریستی تاریخ بود که دولت های غربی تقلا کردند از آنها برای براندازی دولت بشار اسد در سوریه بهره ببرند.
برای روشن شدن ابعاد مختلف ظهور و سقوط داعش در عراق که این روزها در سومین سالگرد شکست آن قرار داریم، پرونده این گروه تروریستی مورد کنکاش و بررسی های زیادی قرار گرفته است، چرا که اولاً سرنخ های موجود در آن برای حل بسیاری از مشکلات آینده منطقه موثر خواهد بود، دوم اینکه این جنگ ناگفته های زیادی دارد که دانستن آن برای نسل های آینده بسیار حائز اهمیت است چون می تواند اسرار این جنگ را برای نسل امروز و نسل های آینده فاش کند.
اگرچه داعش پیش از ۲۰۱۴، کار سازماندهی خود را از سال ۲۰۱۱ و آغاز بحران در سوریه شروع کرد، اما در عین حال، عراق همچنان خاستگاه این گروه تروریستی تکفیری محسوب می شود که بیشترین معماها و اسرار را هم در خود جای داده است.

کمی به عقب بازگردیم

برای باز شدن موضوع باید کمی به عقب برگشت، زمانی که آمریکایی ها بعد از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی، راه را برای انتقال جنگجویان القاعده به رهبری بن لادن که در افغانستان افسارگسیخته شده بود، هموارکردند.
عرب – افغان های این گروه که ابتدا به بهانه مبارزه با آمریکا وارد عراق شده بودند، بعد از یارگیری در جامعه اهل سنت و جذب نیرو، یکباره وارد جنگ با شیعیان شدند.
جنگ داخلی عراق که در آن صدها هزار نفر کشته شدند، از ۲۰۰۶ با تعرض به حرمین عسکریین در سامرا شروع شد و القاعده عراق، تا تشکیل داعش مشغول قتل عام شیعیان بود.
در این سال ها تعداد زیادی از نیروهای القاعده اعم از بومی و مهاجر در عراق کشته شدند و یا به زندان ها افتادند، از جمله مردان خطرناک القاعده که به دست آمریکایی ها افتاد، شخص ابوبکر البغدادی بود که در زندان بوکا در بصره نگهداری می شد.
آمریکایی ها هنگام خروج از عراق در سال ۲۰۱۱ در چارچوب توافقنامه امنیتی با بغداد، ابوبکر را که تروریستی خطرناک بود، بعد از آموزش های لازم به وی در زندان بوکا، رها کردند تا نطفه گروه تروریستی جدید به نام داعش در عراق کاشته شود.
حالا امروز در هرگونه تحقیق و بررسی پیرامون پرونده داعش در عراق، از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ ابتدا باید پاسخ سوالات بسیاری را از درون این پرونده بیرون کشید که بخشی از آن نگاه کلان نگر به موضوع است.

پایه گذاران سیستمی و تشکیلاتی گروه های تکفیری

نطفه افراط گری و ساخت گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا، اولین بار درافغانستان و در جریان جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی سابق کاشته شد، آنجا که آمریکایی ها برای ایجاد باتلاق برای ارتش سرخ از تمام امکانات موجود در منطقه بهره گرفتند.
یک مجموعه از کشورهای منطقه شامل عربستان، پاکستان، امارات و قطر دست بکار شدند و کار سرمایه گذاری، جذب نیرو و آموزش وسازماندهی دو گروه القاعده و طالبان را آغاز کردند.
مدارس علوم دینی، ابتدا در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و بخصوص عربستان به تربیت این نیروها با عنوان نیروهای جهادی اقدام می کرد، اما بعدها برای نزدیک شدن به میدان نبرد، تعداد زیادی از این مدارس در پاکستان بویژه در مناطق قبایلی، تاسیس و راه اندازی شد.
مربیان این مدارس عمدتاً شیوخ وهابی بودند که این نیروها را ازنظر عقیدتی آماده نبرد در هرگونه شرایط می کردند و یکی از مخوف ترین آموزش های عقیدتی، آماده سازی فکری آنان برای انجام عملیات انتحاری بود.
کار سازماندهی و تربیت کادر نظامی این نیروهای تکفیری از سوی آمریکایی ها انجام می شد و در عین حال گفته می شد که آموزش و سازماندهی با همکاری ارتش پاکستان صورت گرفته است.
به این ترتیب علاوه بر طالبان یک گروه با نام القاعده هم شکل گرفت که به القاعده عرب افغان مشهور شد.
طالبان بعد از خروج ارتش سرخ از افغانستان در اواخر دهه ۸۰ قرن میلادی گذشته، درحالی که گروه های محوری مجاهدین بر سر قدرت به جان هم افتاده بودند، همراه با القاعده، آرام آرام پیش آمد تا سرانجام کابل و بسیاری از شهرهای افغانستان را به تصرف در آورد.
این گروه فوق العاده خشن در سکوت دولت های غربی و حمایت دولت های منطقه بویژه عربستان و امارات بزودی تمام افغانستان را تحت سیطره خود در آورد.
ملا عمر رهبر گروه طالبان و بن لادن رهبر القاعده، نیروهای خود را در راه تشکیل دولت اسلامی در افغانستان رهبری می کردند، اما این روند چندان طول نکشید و در سال ۲۰۰۱ میلادی حادثه حمله به برج های دو قلو در نیویورک، معادلات را نه فقط در افغانستان که در سراسر منطقه غرب آسیا تغییر داد. عاملان و مجریان این عملیات تروریستی جملگی از اتباع سعودی و همکاری مرموز صهیونیست ها بودند و پرونده این واقعه اگر چه با اعمال نفوذ حاکمان عربستان معلق مانده، اما همچنان مفتوح است.

مهاجرت به عراق

با سقوط صدام رئیس رژیم بعث عراق در ۲۰۰۳ میلادی، نیروهای عرب القاعده از افغانستان به عراق منتقل شدند.
آن سال ها این احتمال با قوت داده می شد که آمریکایی ها برای توجیه ناکامی هایشان در جنگ افغانستان که بعد از حمله به برج های دوقلو در ۲۰۰۱ میلادی آغاز شده بود، القاعده را به عراق منتقل کردند تا نقشی از پیروزی بر کوهستان های افغانستان زده باشند.
القاعده که ابتدا با شعار جنگ علیه اشغالگران آمریکایی وارد عراق شده بود، از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ بی وقفه در بغداد و سایر شهرهای عراق عملیات تروریستی انجام داد و یک جنگ فرقه ای خونین علیه شیعیان براه انداخت.
بعد از ۷ سال اشغال و جنگ داخلی که به کشتار بیش از ۱۰۰ هزار عراقی انجامید، سرانجام آمریکایی ها هنگام خروج از عراق در سال ۲۰۱۱ میلادی در چارچوب توافقنامه امنیتی واشنگتن – بغداد، تعداد زیادی از زندانیان خطرناک و امنیتی را شامل بعثی ها و نیروهای القاعده، از زندان های عراق بویژه بوکا در بصره که محل نگهداری زندانیان تروریست و خطرناک بود، آزاد کردند که یکی از آنان ابوبکر البغدادی بود؛ تروریستی که بزودی در راس یک جریان بزرگ تروریستی به نام داعش قرار گرفت و برای دستکم ۴ سال سراسر منطقه و حتی جهان را از خود متاثر کرد.

پایه و اساس تئوریک گروه تروریستی داعش و آبشخور آن

بیشترین آبشخور فکری و ایدئولوژیک گروه های تکفیری در منطقه، وهابیتی است که در عربستان چمبره زده است، این یک ادعای صرف نیست؛ چیزی است که هم غربی ها به آن باور دارند و هم کشورهای زخم خورده منطقه.
اکثر نیروهای تروریستی به بهانه جهاد در مدارس دینی عربستان تحت آموزش های عقیدتی قرار می گیرند که علمای اداره کننده این مدارس عمدتاً به هرم قدرت در عربستان و خاندان حاکم بر آن نزدیک هستند، البته گاه اختلافاتی هم میان آنان با رهبران سیاسی شکل می گیرد.
در همین سال های اخیر هم بر سر برخی اصلاحات اجتماعی ظاهری مانند آزادی رانندگی زنان و برگزاری کنسرت های موسیقی، شاهد نوعی برخورد میان شاهزاده ها بویژه محمد بن سلمان با علمای وهابی بوده ایم.
اکثر فتاوای خشونت، ترور، کشتارهای جمعی و بویژه عملیات انتحاری از سوی علمای وهابی نزدیک به دستگاه هیات حاکمه عربستان صادر می شود و کتب معروف وهابیت در مناطق تحت کنترل آنان در منطقه تدریس شده و قوانین سخت و خشن گروه های تکفیری از آموزه های علمای وهابی است.
درجریان آزاد سازی شهرهای الصقلاویه، الگرمه و فلوجه عراق، در ژوئن ۲۰۱۶، از مدارس این شهرها جزوهای درسی به جا مانده، عمدتاً برگرفته از علمای وهابی و بخشی از آنها نیز چاپ عربستان به دست نیروهای عراقی افتاد.
سال ۱۳۹۵ با نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق، مصاحبه ای اختصاصی داشتیم که در آن در خصوص مسائل مختلف از وی سوال شد، یکی از این سوالات این بود که “شما از حامیان منطقه ای داعش خیلی صحبت می کنید، این حامیان کیستند و آیا مدارک و شواهد هم دارید؟ ”

او ضمن اشاره به زندان های عراق که در آن هزاران تروریست فوق العاده خطرناک از اتباع سعودی نگهداری می شوند، چنین پاسخ داد: عربستان منشاء و کانون صدور فتاوای خشونت است و این گروه ها از آنجا تغذیه فکری و عقیدتی می شوند، این دیگر نیازی به ارائه مدرک و شاهد ندارد.

چه کشورهایی در پا گرفتن و تقویت و توسعه دامنه نظامی گری داعش و سقوط موصل شرکت داشتند؟

در سال ۲۰۱۱، هنگامی که جنگ داخلی در سوریه کلید زده شد، تنها گروه شناخته شده در منطقه، القاعده بود که با پوشش نام النصره در ابتدا بیشترین نقش را در کنار ارتش آزاد در جنگ سوریه داشت، اما ابوبکر بغدادی بعد از آزادی از زندان ابتدا با بخشی از بدنه القاعده در عراق، “دولت اسلامی عراق” را اعلام کرد و سپس به سوریه رفت، جایی که غربی ها برای سرنگون کردن دولت بشار اسد به هر گروه تکفیری و تروریستی امکانات و تجهیزات ارائه می کردند.
بسیاری از نیروهای القاعده اقدام به تشکیل گروه هایی با اسامی جدید کردند که از جمله آنها النصره بود و این تاکتیکی بود تا القاعده منفور و تحت پیگرد بین المللی، زیر نام های جدید پنهان شود.
اما در همان ایام، ابوبکر البغدادی در ادامه نام گروه خود را به “دولت اسلامی عراق و شام” که مخفف آن شد “داعش” تغییر داد و تا ژوئن ۲۰۱۴ از امکانات دولت های غربی بخصوص آمریکا و نیز برخی کشورهای منطقه مانند عربستان و رژیم صهیونیستی برخوردار شد و آرام آرام مناطق تحت نفوذ خود را در سوریه که آن روزها عمدتاً در اختیار ارتش آزاد، النصره و دیگر زیرشاخه های القاعده بود، توسعه داد.
داعش، ابتدا عمده نیروهای خود را از اهالی عراق و سوریه تامین کرد که پیشتر در قالب القاعده فعال بودند و سپس جنگجویان خارج از منطقه را نیز که عمدتاً از کشورهای روسیه، اروپایی و کشورهای عربی منطقه و همچنین شمال آفریقا بودند، از سایر گروه ها جذب کرد.

چرا داعش؟

در این میان سوال دیگری که قطعاً تاریخ به آن پاسخ خواهد داد این است که چرا دولت های غربی و عربی داعش را در منطقه به وجود آوردند؟

«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا با صراحت تمام به نقش آمریکا در پیدایش این گروه تروریستی و تکفیری اعتراف کرده است.

این سوال را سال ۲۰۱۵ در شهر بیجی با یکی از فرماندهان ارشد الحشدالشعبی درمیان گذاشتیم. در اواسط پاییز آن سال برای گزارشی از درگیری ها و نبردهای جاری از منطقه مکحول، به استان صلاح الدین رفتیم و در راه بازگشت در مرکز عملیات شمال واقع در بیجی در شمال تکریت، با ابوعلی البصری مسئول اطلاعات و امنیت الحشدالشعبی دیدار کردیم. او در مصاحبه ای که در ایرنا منتشر شد، در پاسخ به همین سوال گفت که یکی از اهداف حضور داعش و تعلل آمریکایی ها در نابودی این گروه تروریستی که در جلسات عنوان کرده اند این است که می خواهند این منطقه یعنی عراق و سوریه مرکز جذب تروریست های جهان شود و بعد از جمع شدن همه تروریست ها، یکجا آنها را از بین ببرند برای همین ژنرال ها و سیاستمداران آمریکایی که باور نداشتند محور مقاومت این جنگ را جمع و جور خواهد کرد، سخن از ۲۰ سال جنگ با داعش را مطرح می کردند.

در حقیقت برخی آن هنگام اعتقاد داشتند که سناریوی داعش برای منطقه، ایجاد کمربند و حاشیه امنیتی برای کشورهای اروپایی و نیز گسترش نفوذ و قدرت رژیم صهیونیستی در منطقه است؛ آن روزها برای این رژیم روزهای جشن بود و این روزها که بحث عادی سازی روابط با دولت های عربی منطقه داغ است، انگار زمان خوشه چینی فرا رسیده است.

با اینحال این سوال مطرح می شود که آیا علاوه بر موضوع حاشیه امنیتی برای رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی، دلیل دیگری برای تشکیل این گروه در منطقه وجود نداشته است؟ برای پاسخ به این موضوع شاید نوک پیکان حملات داعش مشخص کننده پاسخ این سوال باشد؛ این گروه چه کسانی را بیشتر مورد قتل عام قرار داد؟

دروازه ورود تروریست های تکفیری به سوریه

عربستان، یکی از عمده ترین حامیان داعش از نظر معنوی و مالی بود و تا آخر هم در این خصوص ثابت قدم ماند، امارات و قطر نیز در تجهیز و در اختیار قراردادن امکانات نظامی به گروه های تروریستی و تکفیری تعلل نکردند.
در این میان نقش ترکیه همچنان پیچیده و پر ابهام است و بسیاری به دلیل اینکه گذرگاه های مرزی خود را برای تردد این گروه ها باز گذاشته بود، در ردیف حامیان تروریسم در منطقه قرار داده اند و هرچند می گویند بعدها سیاست های خود را در قبال تحولات منطقه تغییر داد.
ازجمله اتهام هایی که در آن زمان به ترکیه وارد می شد، نقل و انتقال گروه های تروریستی در سطح منطقه، خرید نفت از داعش در مناطق اشغالی و در اختیار قرار دادن شهرهای مرزی ترکیه برای استراحت و طی کردن دوران نقاهت آسیب دیدگان داعش بوده است.

هدف بانیان داعش

هنوز این سوال بعد از ۴ سال از شکست نظامی گروه تروریستی وهابی داعش مطرح است که هدف اصلی بانیان این گروه تکفیری چه بود، آیا قرار بود در عراق و سوریه دولت خود را تشکیل دهند و همانجا متوقف شوند؟
حرکت داعش بی شک از ابتدا یک حرکت ایستا تعریف نشده بود، چرا که اولاً از نامگذاری آن، خط سیر حملات و هجوم ها و طراحی پرچم و نقشه “دولت اسلامی” و تشویق، جذب و انتقال نیروهایی از سراسر جهان، نشان می دهد که این حرکت از ابتدا حرکتی نبود که قرار باشد در یک جغرافیای محدود و محصور متوقف شود.
نقشه های منتشر شده داعش در ۲۰۱۴ میلادی نشان می دهد که این گروه تمامی سرزمین های جنوبی روسیه شامل قفقاز و آسیای مرکزی و نیز ادامه آن تا آسیای جنوب شرقی و چین از یک سو و سراسر غرب آسیا و شمال و بخش هایی از مرکز آفریقا از دیگر سو را جزیی از سرزمین هایی در نظر گرفته بود که می بایست زیر پرچم سیاه داعش برود.

خط سیر حرکت داعش

محور اول: استارت این حرکت از سوریه خورد و ماه ژوئن ۲۰۱۴ به شمال عراق رسید و در دهم این ماه، موصل سقوط کرد و تروریست های خونریز داعش با سرعتی غیرقابل تصور به پشت دیوارهای بغداد از یک طرف و دروازه های کربلا و نجف و از طرف دیگر به نزدیکی مرزهای ایران رسیدند.
این گروه در محورهای بغداد و جنوب عراق که عتبات عالیات در آن شهرها قرار دارد، کاملاً متوقف شد و با ورود به موقع نیروهای ایرانی و پل هوایی میان تهران و بغداد و همچنین فتوای جهاد آیت الله علی سیستانی و به دنبال آن بسیج بزرگ مردمی در عراق، این حرکت کاملاً شکست خورد و حتی با هلی برن به موقع نیرو در سامرا که با هدایت مستشاران نظامی ایرانی انجام شد، بارگاه امامان عسکریین (ع) در سامرا در ۱۱۰ کیلومتری شمال بغداد هم از گزند تکفیری ها در امان ماند. در آن روزهای حساس و پر التهاب، نیروهای مقاومت منطقه از حزب الله لبنان تا گروه های عراقی که قبلاً در سوریه تجربه جنگ با تکفیری ها و تروریست های اجاره ای مانند النصره و القاعده را داشتند، پای کار آمده و با نیروهای ایرانی که به صورت اضطراری به منطقه گسیل شده بودند، سدی در برابر پیشروی های پرشتاب داعش ایجاد کردند.
البته داعش در بخش هایی از بغداد پایگاه اجتماعی داشت که به نظر می رسید همان زمان آماده ورود داعش به داخل پایتخت بودند و این امیدها تا آزادی کامل شهر فلوجه در ۶۰ کیلومتری غرب بغداد تا سال ۲۰۱۶ همچنان وجود داشت.

سوالاتی بی پاسخ

اما در این میان سقوط موصل همچنان در هاله ای از ابهام و سوالات پاسخ داده نشده ماند، از جمله این سوال که داعش چگونه برق آسا به موصل رسید، درحالی که هنوز موانع زیادی در مسیر مرز سوریه تا این شهر سقوط نکرده بود؟ آنها از کدام منطقه وارد موصل شدند؟ سرعت عمل به حدی بود که ارتش مجهز عراق در استان نینوا کاملاً دست نخورده به دست داعش افتاد و همه تانک ها، نفربرها، عراده های توپ و حتی چند فروند بالگرد ارتش بدون هیچ اقدام و عکس العملی به غنیمت داعش در آمد.
اینها سوالاتی است که “اثیل” برادر اسامه النجیفی رئیس وقت پارلمان عراق که آن روزها استاندار استان نینوا به مرکزیت موصل بود، بهتر از هر کسی می تواند پاسخ دهد.
این دو برادر از جریان اهل سنت عراق، با دولت نوری المالکی به شدت اختلاف داشتند و همزمان دارای بهترین روابط منطقه ای و بین المللی به ویژه با آمریکایی ها و نیز ترکیه بودند و در عین حال با رقیب سرسخت آن زمان نوری المالکی یعنی مسعود بارزانی هم رابطه خوبی داشتند.

حرکت به سمت شمال

محور دوم: حرکت داعش به گونه ای طراحی شده بود که کردستان عراق را در بر می گرفت، یک گمانه در خصوص حرکت در محور شمالی این بود که داعش با عبور کردستان عراق به مثلث مرزی ایران، ترکیه و عراق برسد و از آنجا با حمایت و همراهی حامیان منطقه ای، با متحدان خود در قفقاز دست به دست بدهد. آن روزها در قفقاز زادگاه برخی از فرماندهان لژیونر داعش و دیگر گروه های تکفیری با جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون نفر ولوله ای بود و خیلی ها در آن سامان انتظار ورود داعش را می کشیدند؛ حداقل این تصور و برداشت داعش بود و این منطقه را بخشی از پایگاه اجتماعی اش تلقی می کرد.
البته اشتباه هم نمی کرد، حداقلش این بود که در این مناطق با هیچ مقاومت و مخالفتی روبه رو نمی شد، چنانچه در عراق و سوریه هم در مناطق اهل سنت اگر هم همکاری صورت نگرفت، مقاومتی هم نشد.
بنابراین فلش حرکت داعش در مرحله دوم به سمت اربیل بود، بویژه آنکه به واسطه ورود نظامی ایران به ماجرا، محور اول عملاً با شکست مواجه شده بود.
جالبتر اینکه این تحلیل با نقشه هایی که داعش آن روزها منتشر کرده بود و وعده فتح باکو را می داد، کاملاً همخوانی داشت و این سوال مطرح بود که باکو برای داعش چرا اینقدر اهمیت دارد؟
هنوز به این سوال پاسخ داده نشده است؛ چرا باکو؟ آیا ابوبکر البغدادی قابلیت های ذهنی اش آنقدرها بود که به قفقاز فکر کند، در حالی که برای عبور از مناطق کوهستانی آرارات و رسیدن به باکو باید موانع به مراتب بیشتری را پشت سر می گذاشت؟
یک سوال جدی دیگر که همچنان پاسخی برای آن ارائه نشده است، موضوع قتل عام ترکمن های شیعه در شمال عراق است، این نکته برای همه مسجل و روشن است که عمده نیروهای داعش در جریان هجوم به شمال عراق در سال ۲۰۱۴ بومی های همان منطقه بودند.
بیشترین برآوردی که در همان روزها صورت گرفت، این بود که تعداد نیروهای داعشی که از سوریه وارد عراق شده بودند، کمتر از ۴ هزار نفر بود.
همان روزها گزارش های فراوانی وجود داشت مبنی بر اینکه خانه های ترکمن های شیعه را در مناطق ترکمن نشین مانند تلعفر و سهل نینوا و نیز در جنوب کرکوک، علامت گذاری کرده بودند.
این علامت ها را چه کسانی بر در و دیوار خانه های ترکمن ها زده بودند و هدفشان از این کار چه بود؟ نکته جالب هم اینجاست که تعداد جمعیت عرب های این مناطق نیز بسیار اندک است، آنقدر که قابلیت تهدید نداشتند. بنابراین چه کسانی قبل از رسیدن داعش علیه ترکمن های شیعه وارد عمل شده بودند؟
یک سوال و ابهام دیگر نیز بدون پاسخ ماند و آن اینکه مسعود بارزانی رئیس منطقه کردستان عراق که در هیچ محوری در برابر داعش مقاومت نکرده بود و در برابر درخواست کمک دولت مرکزی عراق گفته بود “این جنگ، جنگ شیعه و سنی است و به ما ربطی ندارد”، وقتی به یکباره با هجوم داعش روبه رو شد، چرا به جای رجب طیب اردوغان اولین تماس برای کمک خواستن را با سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی گرفت که آن روزها جنگ علیه داعش را در نقاط حساس مرکزی عراق فرماندهی می کرد؟ البته اظهارات بعدی مسعود نشان داد که او از آمریکایی ها و نیز مقام ها در ترکیه کمک خواسته بود.
ترکیه که آن روزها به بهانه پ ک ک جنگنده هایش همه روزه بر فراز دهوک، اربیل و سلیمانیه در حال پرواز بودند و روستاهای شمال عراق را بمباران می کردند، آمادگی بیشتری برای مداخله جهت دفاع از بارزانی داشت، پس چرا قاسم سلیمانی؟
به علاوه یگانه هایی از ارتش ترکیه، همان زمان در داخل خاک عراق حضور داشتند که کمی بعد وارد بعشیقه در شمال موصل شدند و آنجا یک پایگاه ایجاد کردند و هنوز هم با وجود درخواست های مکرر دولت مرکزی عراق، نیروهایشان را از منطقه خارج نکرده است.

مدارک و اسناد جنگ

حالا سه سال از جنگ علیه داعش گذشته است؛ سرداران و فرماندهان اصلی جنگ بر روی زمین یعنی حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بدست ترامپ و پمپئو ترور و به شهادت رسیده اند و امروز درمیان ما نیستند؛ در آن سال ها که همه تمرکز نیروهای مقاومت بر روی جنگ علیه داعش بود، آمریکایی ها از آسمان بارها در کار پیشروی نیروهای مقاومت اخلال ایجاد کردند.
اسناد و مدارکی هم وجود دارد، مثلاً در روزی که نیروهای مقاومت الحشدالشعبی و پلیس اتحادیه در زمستان ۲۰۱۴ بر سر کنترل فرودگاه الضلوعیه وارد جنگ سختی شدند، محموله کمک های هوایی امریکایی ها برای داعش ریخته شد و در نهایت، آن محموله به دست نیروهای عراقی افتاد که همگی تولید آمریکا و با برچسب های آمریکایی بود، این اقدام بارها تکرار شد.
آمریکایی ها به علاوه بطور منظم نیروهای الحشدالشعبی را بمباران می کردند و بدون عذرخواهی مدعی اشتباه درمحاسبه می شدند و طوری شده بود که نیروهای مقاومت الحشد و حتی ارتش و پلیس فدرال، در جریان عملیات علیه داعش دائم نگاهشان به آسمان بود تا مبادا مورد حمله آمریکایی ها قرار گیرند.
همچنین نقش عربستان در ساخت داعش و حمایت از آن تا آخرین روزها، از جمله مواردی است که کمتر درباره آن صحبت شده است؛ به غیر از حمایت های مالی و تسلیحاتی، یکی از موارد عجیب مربوط به ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ بود که با فشار عربستان پیشروی نیروهای عراقی در مرکز تکریت مرکز استان صلاح الدین متوقف شد و العبادی به نیروهای عراقی که تا آزادی کامل شهر زمان زیادی نمانده بود، دستور داد شهر را ترک کنند.
دومین بار درجریان عملیات آزادسازی فلوجه در استان الانبار بود که سعودی ها تمام تلاش خود را کردند جلوی عملیات را بگیرند و دستکم موفق شدند روند پیشروی ها را کند کنند.
سعودی ها حتی در عملیات آزادسازی موصل نیز کارشکنی کردند و در تمام مدت جنگ، در تخریب نیروهای مردمی عراق همه زور خود را زدند.
در خصوص پشت پرده های جنگ علیه داعش همچنان سوالات زیادی وجود دارد؛ بخصوص برای این روزهای مردم عراق که پدرخوانده های داعش در حال ورود به عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشورشان هستند.

 

 

 

 

 

اینستاگرام در سایه انفعال مسئولان بستر قماربازها شد

نقش پلتفرمهای خارجی و رمز ارزها برای تبلیغ و انجام قمار و سایت های شرط بندی در فضای مجازی کشور هر روز در سایه انفعال مسئولان، نبود حاکمیت سایبری و مقابله با تخلفات پلتفرمها بیشتر می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، فعالیت سایت‌های شرط‌بندی و قمارخانه های آنلاین در فضای مجازی ایران با روند افزایشی روبرو است. با وجودی که قمار در فضای حقیقی جرم محسوب می شود و برای آن قوانینی در نظر گرفته شده، اما به دلیل نبود قوانین کافی در حوزه فضای مجازی و عدم مدیریت صحیح بر این فضا، فعالیت سایت های شرط بندی و تبلیغ قمار در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام بدون هیچگونه نظارتی صورت می گیرد و مقابله با آن، دغدغه جدی مسئولان نیست.

اگرچه طی سالهای اخیر مسئولانی از وزارتخانه های ارتباطات، ارشاد، پلیس فتا، بانک مرکزی و مرکز ملی فضای مجازی، پدیده قمار آنلاین را به عنوان یک چالش جدی مطرح کرده و تاکید کردند که فعالیت سایت های شرطبندی و بخت آزمایی در فضای مجازی باید متوقف شود، اما با این وجود این فعالیت همچنان در کشور دنبال شده و روز به روز بر تعداد قربانیان این شگرد درآمدزایی افزوده می شود.

رونق قمارخانه های آنلاین در نبود حاکمیت سایبری

گسترش سایت های قمار آنلاین راهی برای خروج سرمایه ملی کشور محسوب می شوند و مسئولان، متولیان و صاحبنظران مختلف بر این موضوع اتفاق نظر دارند که سایت های قمار بستری برای پولشویی نیز هستند. صاحبان سایت‌های قمار و شرط بندی های آنلاین، سارقانی هستند که اطلاعات کارت بانکی یا اطلاعات حساب قربانیان را در اختیار دارند و در چندین بار نقل و انتقال پول به حساب های مختلف، پول دزدی را به اصطلاح تمیز کرده و سپس به حساب خود منتقل می کنند.

براساس آمارهایی که تاکنون منتشر شده در سال ۲۰۱۸ استفاده از موبایل در قمار آنلاین با افزایش ۴۴ درصدی در دنیا همراه بوده و اغلب افرادی که به قمار آنلاین روی آورده اند، شرکت‌های شرط‌بندی را در شبکه های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توئیتر و یوتیوب دنبال می‌کنند.

در ایران نیز ظواهر امر نشان می دهد که اکانتهای تبلیغ کننده سایت های شرط بندی در شبکه اجتماعی اینستاگرام روز به روز با افزایش روبرو است و به نوعی بستر اینستاگرام، فضایی برای تبلیغ چهره ها و اینفلوئنسرهایی شده که کاربران را به سمت پدیده شرط بندی و قمار هدایت می کنند.

کارشناسان می گویند: شبکه های مجازی نظیر اینستاگرام یکی از مهم‌ترین دلایل توسعه بازار شرط‌بندی محسوب می شوند و سلبریتی های اینستاگرامی به این بازار سیاه و کلاهبرداری های آن، دامن می زنند.

این درحالی است که به دلیل فقدان حاکمیت سایبری و نبود مدیریت در فضای مجازی کشور و نیز عدم اجرای درست قوانین مرتبط با جرایم رایانه ای، پهنای باندی که صرف محتوای خارج از عرفی مانند قمار در اینستاگرام می شود، قابل نظارت نیست و افراد به راحتی می توانند در این فضا، شگردهای مختلفی را برای جذب قربانیان به کار گیرند.

در این زمینه مطابق با آنچه که پلیس فتا اعلام کرده در سال ۹۹ بیش از ۳۸۰۰ سایت شرط بندی شناسایی و ۱۴۳۹ پرونده مربوط به شرط بندی در فضای مجازی در مراجع قضایی مفتوح است.

وعده های جهرمی برای مبارزه با قمارخانه های فضای مجازی

از سال ۹۷ تاکنون وزیر ارتباطات چندین بار با اشاره به شیوع پدیده قمار آنلاین در کشور، وعده هایی برای همکاری با متولیان درجهت متوقف کردن این فعالیت ها داده، اما تاکنون این وعده ها بی نتیجه بوده است.

مرداد سال ۹۷ محمدجواد آذری جهرمی، پدیده سایت‌های شرط بندی را زنگ خطری برای فضای مجازی کشور دانست که دامنه نفوذ آن هر روز در جامعه بیشتر می‌شود و قول همکاری با بانک مرکزی برای مبارزه با این پدیده را داد.

وزیر ارتباطات گفته بود: «اقتصاد ناشی از قمار، ناسالم است و با توجه به رشد پدیده قمار و شرط بندی آنلاین، مسئولان ذیربط در این حوزه باید از طریق هم افزایی با یکدیگر بتوانند نسبت به کاهش سرعت این پدیده، توقف و ایجاد مانع برای عدم سهولت انجام قمار و شرط بندی آنلاین اقدام کنند.»

در آن زمان اینطور عنوان شد که برنامه مقدماتی برای توقف پدیده قمار آنلاین در جلسه‌ای از سوی وزارت ارتباطات با مسئولان دادستانی، پلیس فتا، مرکز ماهر و برخی دیگر از دستگاه‌ها پیگیری شده است.

به گفته آذری جهرمی، «پلیس فتا مسئول برخورد و شناسایی با سایت‌های قمار و شرط بندی آنلاین است و به عنوان ضابط قضایی و رصدگر تخلفات فضای مجازی، وظیفه شناسایی و برخورد با مصادیق مجرمانه را دارد. با این حال سایر دستگاه‌ها نیز در برخورد با سایت‌های شرط بندی سهم دارند. در همین حال بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هم باید در بسیاری از فرآیندها همکاری مجدانه‌تر داشته باشد و علاوه بر برخورد با متخلفان در سیستم قضایی، باید احکام قضایی بازدارنده و مانع کننده برای قمار و شرط بندی آنلاین صادر شود و شرکت‌های اینترنتی مطابق قانون عمل کنند.»

موضوعی که وزیر ارتباطات وعده انجام آن را داده است در سال ۹۸ و ۹۹ نیز به حالت اجرا درنیامد.

وی در مردادماه سال ۹۸ در توئیتی تاکید کرد که «باید شرط‌بندی‌ها و بخت‌آزمایی‌ها را در فضای‌مجازی متوقف کنیم؛ قمار زندگی ها را نابود می کند. من به‌زودی پشت‌پرده این‌ها را افشا می‌کنم. زمانش که برسد می‌گویم. دارم تحلیل می‌کنم. یک اتفاق واقعاً شومی است. نقل و انتقال مالی شرط‌بندی درحال‌حاضر در شبکه بانکی کشور انجام می‌شود. بحث زیاد است اما باید به‌موقع درباره‌اش صحبت کرد.»

بااین‌حال شواهد نشان می دهد که فرصتی که وزیر ارتباطات از آن سخن گفته است، هنوز مهیا نشده و سایت‌ها و بسترهای قمار در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، رشد فزآینده‌ای را تجربه می کنند.

وی همچنین در شهریور ۹۹ نیز با بیان اینکه مقوله تبلیغات چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی زیر نظر وزارت ارشاد است، گفت: «قمار اقتصاد ناسالمی است؛ عده‌ای را فربه و بسیاری را بیچاره می‌کند، تبلیغ قمار اشکال دارد و سایت‌های شرط‌بندی باید تعطیل شوند.»

اظهارات وزیر ارتباطات در این زمینه تا کنون تنها در حد شعار باقی مانده و عملکرد این وزارتخانه نیز به عنوان یکی از دست اندرکاران مبارزه با این پدیده مخرب فضای مجازی نامعلوم است.

سیاستگذاری مرتبط با برخورد با قمار و شرط بندی شفاف است

رسول جلیلی، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی در گفتگو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این سوال که آیا شورای عالی فضای مجازی تاکنون به مساله قمار آنلاین ورود کرده است، یا خیر، توضیح داد و گفت: این موضوع تاکنون به عنوان دستور کار در شورای عالی فضای مجازی مطرح نشده است؛ البته شورا هم امسال به خاطر کرونا و محدودیت هایی که وجود دارد کمرنگ است و جلسات آن مدتی تعطیل شده، اما به طور کل در رابطه با قمار بحثی نداشته است.

وی گفت: موضوع قمار در فضای مجازی آنقدر مبهم نیست که نیاز به مصوبه شورای عالی فضای مجازی داشته باشد. قمار یک مساله مشخص است که حکم آن در فضای واقعی مشخص بوده و می توان آن را به فضای مجازی هم تسری داد. اگرچه ممکن است مقابله با قمار در فضای مجازی به قانونی نیاز داشته باشد و قاضی مبتنی بر قانون یا به اتکای قانون مصوب مجلس بخواهد حکمی صادر کند، اما از لحاظ سیاستگذاری، تکلیف این جرم مشخص است.

جلیلی با بیان اینکه از لحاظ فنی نیز وزارت ارتباطات، می تواند حکم قضایی مرتبط با فعالیت های شرطبندی و قمار آنلاین را اجرا کند و از نظر توانمندی فنی، دستش بسته نیست، افزود: پهنای باند بین المللی کشور از نظر خط مشی های امنیتی، در اختیار وزارت ارتباطات است و موضوع قمار هم مساله خلاف مقررات و امنیت کشور است.

عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی با تاکید بر لزوم ایجاد شفافیت در کشور، گفت: ایجاد شفافیت از طریق مکانیزه کردن و استفاده از فضای مجازی، شعار ۵ دولت اخیر است و از اوایل دهه ۸۰ با رویکرد تحقق دولت الکترونیکی مطرح شده است. هم اکنون نیز شورای اجرایی فناوری اطلاعات در جهت توسعه دولت الکترونیک، فعال است. اما با این وجود در این زمینه توفیقی به دست نیامده است.

وی جزیره ای عمل کردن دستگاههای دولتی در ارائه داده ها از جمله داده های مالی را یکی از دلایل عدم شفافیت عنوان کرد و گفت: درست است که داده های مالی حساس و حریم خصوصی افراد است اما اینکه حفظ حریم خصوصی افراد به حریم خصوصی مجرمان تبدیل شود قابل دفاع نیست.

عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی با بیان اینکه برخی مسئولان در این فضا، پوپولیستی عمل می کنند، گفت: شاهد هستیم که برخی از مسئولان شاید به دلیل جمع کردن رای، شعارهایی از این قبیل می دهند که «ما به حساب مردم کاری نداریم» و یا «دست توی جیب مردم نمی کنیم»، این اشتباه است. چند سال باید بگذرد تا شفافیت ایجاد شود؟ مگر می شود که دولت نداند که مجموع درآمدهای مردم از مبادی مختلف چقدر است؟ بحث این نیست که این اطلاعات در اختیار عموم مردم قرار گیرد اما باید حساب مالی همه افراد در یک کشور مشخص باشد تا شاهد مواردی از جمله پولشویی از طریق قمارخانه های آنلاین نباشیم. موضوعی که در کشورهای توسعه یافته، به راحتی قابل پیگیری است.

رمز ارز پاشنه آشیل قمار آنلاین

وی موضوع رمز ارز را پاشنه آشیل بحث قمار آنلاین عنوان کرد و گفت: ساماندهی به رمزارزها یک بار در آستانه طرح در شورای عالی فضای مجازی قرار گرفت اما چون بانک مرکزی عضو شورای عالی نبود، این موضوع به شورای اقتصاد سپرده شد و به نظر می رسد که تا به حال نیز در مورد آن تصمیم گیری قطعی نشده است.

در همین حال سید هادی حسینی فعال و کارشناس فضای مجازی عدم نظارت بر شبکه های اجتماعی را در کشور یکی از دلایل رشد فعالیتهای شرط بندی و قمار آنلاین می داند و در این زمینه می گوید: شبکه ای مانند اینستاگرام، بستری برای فعالیت سایت های قمار شده است و بدون هیچ نظارتی این فعالیت ها دنبال می شود و ما نمی توانیم روی آن اعمال قانون داشته باشیم. این درحالی است که حتی کشورهای اروپایی روی گوگل، فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی نظارت دارند و در صورتی که خلاف عرف و قوانین عمل کنند، آنها را جریمه کرده و اعمال قانون می کنند. موضوعی که در مورد شبکه اینستاگرام در ایران به هیچ عنوان دنبال نمی شود.

این کارشناس با اشاره به روش های تبلیغ کسب درآمد بدون دردسر در شبکه اینستاگرام و انتشار تصاویر مبتذل و محرک از سوی سایت های شرط بندی در این بستر گفت: این سایت ها از تبلیغ چهره ها و شخصیت های هنری و حتی سیاسی بهره می برند و بسیاری از این چهره ها، پست اینستاگرام سایت های قمار را با یک لایک و کامنت، تایید می کنند.

اینستاگرام در سایه سکوت مسئولان فضای مجازی بستر قماربازها است

وی با طرح این سوال که حد و مرز تخلفات اینستاگرام باید به کجا برسد که مسئولان یک اقدامی در رابطه با این شبکه انجام دهند، افزود: اینستاگرام بستر قماربازها است و مسئولان و دستگاههای نظارتی در مورد تخلفات آن اقدامی انجام نمی دهند.

حسینی با اشاره به اینکه اهمیت و خطرات فضای مجازی برای مسئولان مشخص نیست، گفت: حدود دو سال است که فعالیت های سایت های شرطبندی درفضای مجازی پررنگ شده است اما تا زمانی که رسانه ها به این موضوع نپرداختند، مسئولان آن را پیگیری نکردند.

وی با بیان اینکه ایجاد یک سایت شرط بندی به آسانی ممکن است و این سایت ها در صورتی که مسدود شوند، به سرعت دامنه خود تغییر می دهند، افزود: بررسی از یک پنل مربوط به سایت شرط بندی که چندی پیش به ثبت رسید، نشان داد که این سایت ۲۰ میلیون یورو تراکنش مالی در یک سال داشته است.

وی گفت: بررسی های ما نشان می دهد که عمده فعالیت های نفرات اصلی سایت های قمار و شرط بندی از مبدا کشورهای انگلستان و ترکیه بوده است.

این فعال فضای مجازی با اشاره به مطالعه تطبیقی صورت گرفته در خصوص فعالیت سایت های قمار و شرط بندی در کشورهایی مانند انگلستان و آمریکا گفت: سایت های شرط بندی از سمت توسعه دهنده های این سایت ها در کشوری مانند امریکا فیلتر است و به دلیل بحث پولشویی قوانین سختی برای آنها درنظر گرفته شده است. به این معنی که اگر این بستر برای یک شهروند امریکایی باز باشد با آن برخورد می شود. در انگلیس هم برای ورود به سایت های شرطبندی و قمار نظارت و مشاوره صورت می گیرد و برای این موضوع دادگاه وجود دارد. در این کشور اگر کسی بخواهد وارد فضای شرطبندی شود، باید ابتدا از نظر مالی، احراز اعتبار شده و مشخص شود که توانایی مالی دارد یا خیر. اما در ایران هیچ قانونی برای این قضیه وجود ندارد و بحث قمار و شرط بندی قابل شکایت هم نیست.

۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر درگیر قمار آنلاین

مهدی امیری، فعال فضای مجازی نیز با اشاره به وضعیت موجود کشور در حوزه قمار آنلاین و دلایل عدم برخورد قانونی با این پدیده، می گوید: شمار تعداد افرادی که حداقل یک بار درگیر موضوع قمار آنلاین در کشور شده اند حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر تخمین زده می شود.

وی با بیان اینکه در اجلاسی که سال گذشته دفتر مقابله با جرم سازمان ملل متحد در خصوص جرایم سایبری در وین برگزار کرد، مشخص شد که موضوع قمار به شدت مورد توجه بسیاری از کشورها است و برخوردهای ویژه ای با این موضوع صورت می گیرد. به این معنی که برخی کشورها به طور مطلق، پدیده قمار را جرم تلقی می کنند و برخی کشورها نیز مقید به صدور مجوز برای آن هستند و در صورتی که بدون مجوز این فعالیت پیگیری شود، به شدت با آن برخورد می شود.

امیری با اشاره به اینکه این کشورها هیچکدام دغدغه اسلامی در مورد قمار ندارند، افزود: کشورهای غربی روی مساله پولشویی در قمار تاکید دارند. چرا که این بستر بهترین محمل برای شستن پول کثیف از تجارت انسان، تجارت مواد مخدر، تجارت اسلحه و پورن و تروریسم است و به همین دلیل روی آن حساس هستند. علاوه بر اینها، قمار در قرآن به عنوان ابزار شیطان در کنار بت پرستی مطرح شده و از این نظر در کشور ما جایز نیست. این درحالی است که از نظر اقتصادی نیز فعل قمار، منشا درآمد یک فعالیت اقتصادی، تولیدی و خدمات جانبی در جامعه نبود و افراد بدون خلق ارزش، آن را به دست می آورند.

مسدود سازی یک ساعته سایت های شرط بندی

وی با اشاره به اقداماتی که از سوی دادستانی و کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه برای مقابله با سایت های شرط بندی و قمار آنلاین صورت می گیرد، گفت: مطابق با مصوبه کارگروه فیلترینگ، ما زمان پالایش و مسدودسازی سایت های شرط بندی را به زیر یک ساعت کاهش دادیم. این کارگروه این اختیار را به دادستانی داده است که در مورد فیلترینگ این سایت ها راسا اقدام کند و به همین دلیل درصورتی که نام سایتی در بخش قمار در درگاه internet.ir گزارش شود، ظرف یک ساعت آن سایت مسدود می شود.

امیری گفت: اما با وجود ورود ضابطان قضایی به موضوع قمار، در کلان این موضوع با مشکلاتی مواجه هستیم. یکی از عوامل مهم در این مشکلات، مربوط به نبود زیرساخت شفافیت مالی و نابسامانی سیستم بانکی است. چرا که منبع درآمد صاحبان حساب های بانکی در کشور و فعالیت غیرمعمول آنها، مشخص و شفاف نیست و به همین دلیل پول هایی که حاصل از فعالیت اقتصادی نامشروع است، در این چرخه قابل شناسایی نخواهد بود.

وی با اشاره به اینکه قمارخانه های آنلاین از روش های پنهان ساز و حساب های اجاره ای متعلق به افراد مستمند و کارتن خواب استفاده می کنند که حتی شاید خود فرد هم از این موضوع خبر ندارد، افزود: بانک ها نیز محدودیتی در افتتاح حساب برای افراد ندارند؛ این سایت ها در کمتر از یک ساعت حساب بانکی خود را تغییر می دهند و پول ها را جابجا می کنند.

با شبکه ای از سایت سازها و تشکیلات رمز ارزی مواجه هستیم

این کارشناس تاکید کرد: یک سایت شرط بندی خیلی ساده در عرض ۲۴ ساعت ثبت می شود و بدون احراز هویت، نماد اعتماد و درگاه پرداخت می گیرد، به این ترتیب شخص به راحتی می تواند وارد یک سازوکار گسترده پولشویی شود و پس از چندین گردش حساب مختلف، پول مورد نظر را یا تبدیل به رمز ارز کرده و یا به صورت حواله از کشور خارج کند. ما به دلیل نبود قوانین و عدم ساماندهی این فضا، با شبکه ای از سایت سازها و تشکیلات رمز ارزی مواجه هستیم که فساد قمار را شکل می دهند و ارز از کشور خارج می کنند.

تراکنش یک ساله قمار آنلاین در کشور ۱۵ هزار میلیارد تومان است

وی میزان تراکنش های یک ساله قمار آنلاین در کشور را ۱۵ هزار میلیارد تومان تخمین زد و گفت: این درحالی است که مطابق با قوانین مربوط به جرم انگاری فساد، برای قمار مجازات یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و یا ۶ ماه حبس درنظر گرفته شده است.

امیری خاطرنشان کرد: این قانون در مجلس قبل تصویب شده و حداقل مجازاتی است که می توان برای قمار در نظر گرفت. از این رو معاونت فضای مجازی دادستانی، به تازگی طرحی را برای اصلاح این قانون به مجلس یازدهم پیشنهاد داد. هم اکنون این طرح اعلام وصول شده و در کمسیون قضایی مجلس در دست بررسی است که امیدواریم برای آشکارسازی این فضا، روند پیگیری و تصویب آن تسریع شود.

این کارشناس با بیان اینکه این قانون از جهت جرم انگاری در زمینه قمار آنلاین تکمیل شده و مجازات مربوط به آن بیشتر می شود. افزود: در این قاعده جدید، مجازات نسبت به عواید حاصله درنظر گرفته شده است و می تواند بازدارندگی خوبی داشته باشد.

وی گفت: بحث ضوابط شناسایی دقیق مشتری (KYC) نیز توسط دادستانی دنبال می شود اما این ضوابط در سیستم بانکی کشور پیاده سازی نشده است. هم اکنون چندصد میلیون حساب بانکی در کشور وجود دارد و مشاغلی که پشت این حساب ها است، شناسایی و اعتبارسنجی نمی شود. از سوی دیگر چند سالی است که بحث رمزارز در کشور مطرح شده و بررسی ها نشان می دهد که ۸۰ درصد تبادلات آن بحث مجرمانه است.

بیش از ۴۰ هزار سایت مسدود شد

این فعال فضای مجازی در پاسخ به اینکه آیا فیلترینگ و پالایش در زمینه قمار آنلاین موثر بوده است، تاکید کرد: بله؛ به محض اینکه درگاه گزارش مردمی درخصوص سایت های قمار و شرط بندی راه اندازی شد، بیش از ۴۰ هزار سایت مسدود شد. از سوی دیگر به دنبال این مسدودسازی، حملات شدید سایبری را روی سایت internet.ir از کشورهایی مانند آمریکا و چین و رژیم صهیونیستی داشتیم که با همکاری وزارت ارتباطات، این حملات مهار شد.

وی تاکید کرد: برای جلوگیری از فعالیت این سایت ها در کشور هیچ اختلاف نظری بین مسئولان نیست و تنها نیازمند کارهای زیرساختی و هماهنگی هستیم. همه نسبت به مخرب و ویرانگر بودن این فعالیت ها در کشور هم عقیده هستند و در صورتی که عزم اجتماعی همراه با آگاه سازی عمومی، در جامعه اتفاق بیافتد، همانطور که بساط شرکت های هرمی برچیده شد، بساط قمار هم از کشور برچیده می شود.

امیری با بیان اینکه وزارت ارشاد تاکنون در زمینه برنامه های فرهنگی مربوط به سایت های قمار و شرط بندی، عملکرد قابل دفاعی نداشته است، گفت: قانون بانکی کشور نیز نیاز به اصلاح و شفافیت دارد.

کد خبر ۵۰۹۴۲۳۸

 

 

 

 

توصیه‌های روانشناسی

سوگواری کرونایی؛ با داغ عزیزان چه کنیم؟

محمدرضا رئیسی *
سوگواری کرونایی؛ با داغ عزیزان چه کنیم؟

تهران- ایرناپلاس- در بحران‌­ها و حوادث طبیعی و غیرطبیعی، از دست دادن عزیزان یکی از غم‌انگیزترین اتفاقات است؛ مرگ نزدیکان در سیل، زلزله و تصادف‌های جاده­ای یا آتش‌سوزی و بیماری، همیشه یکی از دشوارترین پیامدهای روانشناختی را برای بازماندگان به همراه دارد اما در این روزهای کرونایی، شرایط متفاوت است.

در شرایط همه­‌گیری کرونا، معضلی دیگر نیز اضافه شده و آن، عدم امکان برگزاری مراسم یا «سوگواری نکردن» است؛ خواه کسی براثر کرونا فوت کرده باشد؛ خواه دلایل معمول دیگر.

با توجه به شمار بالای جان‌باختگان کرونا و نیز طولانی شدن محدودیت‌های اجتماعی از جمله برای مراسم سوگواری درگذشتگان در سراسر جهان، معضلی به نام سوگ ناقص، سوگ ناکافی، عدم سوگ و از این دست، شرایطی را موجب شده که افراد علاوه بر داغ از دست دادن عزیزان­شان، با مشکلی مضاعف مواجه می­‌شوند که «اختلال سوگ» نامیده می‌­شود و در صورت تدوام این مشکل، پیامدهای روانی و اجتماعی فراوانی را برای جمعیت بزرگی از مردم به همراه خواهد داشت.

سوگ چیست؟
سوگ به زبان ساده همان داغ‌دیدگی یا غم، اندوه و غصه است که در انسان پاسخی طبیعی به فقدان، مرگ یا از دست دادن کسی یا چیزی است؛ در واقع سوگ همان رنج عاطفی از دست دادن است که همیشه با مرگ کسی همراه نیست؛ سوگ می‌­تواند نتیجه­ از دست دادن شغل، یک حیوان خانگی، تغییر محل زندگی، از دست دادن امنیت مالی یا شکست عاطفی باشد، اما در این مطلب منظور ما، غم و ناراحتی شدید ناشی از مرگ عزیزان است که در شرایط کنونی، عدم امکان عزاداری و برگزاری مراسم به آن اضافه شده است.

چه مراحلی دارد؟
بعد از ایجاد سوگ یا از دست دادن یکی از عزیزان، مراحل مختلفی از نظر عاطفی و هیجانی در افراد ظاهر می‌­شود که الزاما یکسان نیست؛ روانشناسان به طور عموم (نه الزاما برای همه) پبج مرحله را برای سوگ معرفی می‌­کنند که ممکن است همیشه به ترتیب زیر نباشد:

۱. انکار
در این مرحله فرد نمی‌­تواند یا نمی‌­خواهد بپذیرید که عزیزی را از داست داده است. در واقع به صورتی ناخودآگاه مرگ او را انکار می­کند. مدام می‌­گوید «نه او زنده است، مگر می­‌شود مرده باشد» و …

۲. عصبانیت و پرخاشگری
در اینجا فرد خشمگین و از مرگ کسی عصبانی است و مدام می­‌پرسد «چرا من باید کسی را از دست بدهم؟ چرا برای من اتفاق افتاد، چه کسی مقصر است»  و خشم خود را با پرخاش و عصبانیت بروز می­‌دهد.

۳. حسرت و چانه‌زنی
در این مرحله هنوز سعی بر نپذیرفتن مرگ است اما حسرت و احساس گناه و تقصیر هم اضافه می­‌شود؛ «کاش زودتر او را به بیمارستان برده بودم؛ کاش در کرونا نمی­‌گذاشتم بیرون برود؛ کاش بیشتر حواسم جمع بود تا فرزندم کرونا نگیرد؛ کاش با او مهربان­تر بودم» و …

۴. افسردگی
در این مرحله نشانه‌­های افسردگی و اندوه فراوان ظاهر می­‌شود. به هم خوردن نظم اشتهایی، خواب، حس گناه بی‌مورد، گریه و… از نشانه‌های افسردگی است و حتی ممکن است به خودکشی هم برسد.

۵. پذیرش
در آخرین مرحله، یک فرد سالم می‌­پذیرد که عزیزی را از دست داده و به زندگی عادی خود برمی­گردد و با کارهایی تلاش می‌­کند یاد او را گرامی بدارد یا به جای افسوس و اندوه بی‌حاصل، برای آرامش و آمرزش او دعا کند، قرآن بخواند، خیرات بدهد و …

مشکل سوگواری در دوران کرونا
مشکل اصلی در این روزهای کرونایی این است که با ممنوعیت برگزاری مراسم عزاداری مانند ختم و هفته و چهلم و رفتن بر سر خاک، بسیاری از بازماندگان دچار اختلال سوگ می‌شوند؛ یعنی چون نمی­‌توانند همانند گذشته گریه‌وزاری کنند و مراسم بگیرند، علاوه بر عدم تخلیه بار روانی ناشی از مرگ عزیزان، همدردی و دلگرمی دوستان و اطرافیان را از دست می‌­دهند و به گونه‌­ای طبیعی مراحل پنج‌گانه بالا را در سوگ طی نمی‌­کنند.

بازماندگان در این روزها نمی‌­توانند مانند گذشته به سر خاک فوت‌شدگان بروند و یا با او خداحافظی کنند و این مشکل به شکلی خطرناک پیامدهای روانی دارد. اما در کنار این موضوع، برخی داغ‌دیدگان کرونایی یک مشکل دیگر هم دارند به نام انگ! ترس از قضاوت دیگران یا نوع برخورد نامناسب اطرافیان با کسانی که عزیزشان را به دلیل کرونا از دست داده‌اند، مشکل دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد.

چگونه سوگواری کنیم؟
الف – مرگ‌های کرونایی: خوشبختانه با افزایش اطلاعات درباره ویروس کرونا، کمتر کسی است که دچار شدن به بیماری کووید-۱۹ را غیرعلمی تفسیر و آن را برچسب­‌گذاری کند؛ با این حال اگر کسانی عزیزی را از دست داده­ و نگران انگ و برچسب دیگرانند، با توضیح منطقی به آنها، دلایل احتمالی ابتلای هر فردی اعم از حضور در اتوبوس و مترو، محل کار تماس اتفاقی با ویروس در سطوح مختلف و … را روشن کنند.

نگران قضاوت دیگران نباشید؛ وقتی بسیاری از مقام‌ها و شخصیت‌­های مشهور دنیا به کرونا مبتلا شده­‌اند، عزیز از دست ­رفته­ هم می‌­تواند یکی از قربانیان این ویروس مرموز باشد و احتمالا تقصیری متوجه شما و او نبوده است.

ب – مرگ در دوران کرونا: در این بخش که شامل همه درگذشتگان اعم از بیماری، تصادف، حادثه و کرونا می­‌شود، معضل مهم چگونگی برگزاری مراسم عزاداری و راه‌های کاهش اختلال‌های سوگ در شرایط ممنوعیت است. برای این شرایط راهکارهای زیر پیشنهاد می­‌شود:

۱. مراسم فوت شامل خاکسپاری، ختم، چهلم و … فقط با اعضای نزدیک خانواده برگزار شود. به این ترتیب هم سوگواری کرده و هم مانع انتشار احتمالی ویروس می‌شود.

۲. در یک زمان مناسب، با اطمینان از ایمنی و سلامتی افراد خانواده، با یکی دو نفر از نزدیکان سر خاک رفته انجا با عزیزتان درد و دل کنید.

۳. احساس گناه و تقصیر، پشیمانی و حسرت هیچ دردی دوا نمی‌­کند؛ از دست رفتن عزیزان به هر دلیلی بوده باشد آن را به «مجموع شرایط و دلایل» و «نه یک دلیل» مانند اتفاق، حادثه، همه‌گیری ویروس و … ربط داده شود. هر فرد «به تنهایی» مقصر یا عامل مرگ کسی نیست. مفاهیم مذهبی مانند حکمت خداوند، حق بودن مرگ، آسانی بعد از سختی (مع‌العسر یسری) می‌­تواند به این افراد کمک کند.

۴. سوگواری مجازی راهکار مناسب و ایمنی برای این شرایط است. با دوستان­ و نزدیکان، قرار آنلاین گذشته و از آنها خواسته  شود در این مراسم مجازی شرکت کنند. این کار سبب تسلای خانواده خواهد شد؛ ضمن آنکه نگرانی ابتلای دیگران را هم نخواهد داشت. در یک زمان هماهنگ با دیگران دعا خوانده و یا خاطرات مشترک فرد متوفی مرور شود. از سرکوب‌کردن گریه و زاری و حرف‌های سوزناک پرهیز شود.

۵. کاری که سبب آرامش و تسکین می‌­شود، انفرادی یا به همراهی یک دو نفر از دوستان انجام شود؛ به طور مثال، روشن کردن شمع یا خواندن دعا با صدای بلند.

۶. دیر یا زود همه‌­گیری کرونا تمام خواهد شد و اگر لازم بود، در آن شرایط می­‌توان مراسم عمومی را برگزار کرد؛ مانند مراسم سالگرد.

۷. مرور خاطرات با خانواده فرد متوفی به صورت آنلاین یا تلفنی، همراه با به اشتراک گذاشتن عکس‌ها و نوشته‌ها و … با بروز احساسات، می‌تواند کمک موثری به گذران سوگ کند.

۸. انجام دادن کار مفید به یاد متوفی سبب شادی و آرامش روح او و رضایت و تسکین خانواده‌ها می‌شود؛ خیرات و کمک به خیریه‌ها و …نیز در این زمینه بسیار تاثیرگذارند.

۹. اعضای خانواده تصور کنند اگر جای متوفی بودند چه انتظاری از نزدیکان خود داشتند؟ آیا به برگزاری مراسم بزرگ به قیمت ابتلای دیگران به کرونا راضی بودند؟

۱۰. در نهایت اگر این راهکارها سبب کاهش تدریجی غم و اندوه نشد و هر یک از نزدیکان فرد فوت شده بعد از مدتی به زندگی عادی برنگشت، باید از متخصص سلامت روان (روانشناس) کمک گرفت.

به یاد داشته باشیم، همه­‌گیری کرونا نیز مانند همه تجربه‌های تلخ تاریخ بشر، تمام می­‌شود و اوضاع به حالت عادی برمی­‌گردد؛ زندگی ادامه دارد.

* روانشناس

 

 

 

 

نیاز عاطفی جوانان را دریابیم

تهران – ایرنا – نوجوانان و جوانان سرمایه اصلی و آینده‌سازان هر کشوری به شمار می‌روند و همه سرمایه گذاری های مادی و معنوی از خانواده گرفته تا دولت ها در این زمینه هزینه می‌شود تا نیروی مولد و اثرگذار در بخش های مختلف تربیت شود.

یک چهارم جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند و با در نظر گرفتن جایگاه و توان آن ها در بخش های سیاسی، فرهنگی، ‌ اجتماعی و اقتصادی به خوبی می توان، آینده جامعه پیش رو را ترسیم کرد.  به گفته جمعیت شناسان تعداد افراد بین ۱۵ تا ۳۰ سال در کشور اعم از دختر و پسر، بالغ بر ۲۰ میلیون نفر می شود که به این قشر با توجه به شرایط سنی و موقعیت اجتماعی که در آن قرار دارند و همچنین از لحاظ روانشناسی، جمعیت جوان اتلاق کرد.

در نظر گرفتن نیاز و احساسات جوانان با توجه به نوع جنس و شرایط محیطی که در آن قرار دارند و از طرفی مهیا کردن زمینه های رشد علمی و معنوی آن ها از ضروری ترین امور ابتدیی برای حمایت از این نسل به شمار می رود که این وظیفه مهم به عهده مسئولان و نهادهای اجرایی کشور است تا به جای نیروی افسرده و ناتوان، نیروها مولد آینده را بسازد.

روانشناسان تاکید می کنند که باید به نیازهای روانی و عاطفی جوانان توجه ویژه ای شود و در کنار آن بستر های اجتماعی برای ایجاد اشتغال و ازدواج آن ها فراهم شده تا این نیروی مولد و توانمند آینده کشور را بسازد.

از سوی دیگر نوجوانان و جوانان در یک دوره ای حساس وارد روابط با جنس مخالف می شوند که آگاهی از نیازهای روحی و روانی آنها و پاسخ درست به این نیازها می تواند از انحراف آنها جلوگیری کند زیرا این قشر در این بخش از زندگی خود بیش از هر چیزی به محبت نیاز دارد و به سوی فردی تمایل می یابد که نیازهای عاطفی اش را برآورد کند.

نیاز جوان امروزی چیست؟

مهرداد تنها روز یکشنبه روانشناس بالینی در گفت و گو با ایرنا گفت: برقرای ارتباط درست با خانواده،  همکلاسی، معلم و مربی و از طرفی آگاهی از جهان اطراف جزء خصوصیات بارز قشر نوجوان و جوان به شمار می رود به همین دلیل این قشر برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد و در ارتباط با جنس مخالف نیز اصرار به ازدواج دارند.

تنها گفت: از جمله چالش های پیش روی جوان امروز در مقابل جنس مخالف، نبود گفت و گو و برقراری ارتباط نادرست است و چنانچه جوان امروز احساس کند یا آگاهی یابد که می تواند براساس معیار و ضوابط، رابطه ای منطقی با جنس مخالف برقرار کند، دیگر دچار عوارض شایع این روابط که عمده آن افسردگی و در مواقع شدید افسردگی منجر به خودکشی است، نخواهد شد.

وی ادامه داد: خانواده و جامعه باعث این رفتار دوگانه هستند، در گذشته به دلیل ناآگاهی والدین، شرایط محیطی، تناقضات اجتماعی، افراط و تفریط در مناسبات اجتماعی، به هم ریختگی اوضاع فرهنگی و عدم الگوسازی مناسب برای جوان و حتی نوجوانان در کنار عوارض طبیعی این دوران، شرایط برای ایجاد ناهنجاری های اجتماعی مهیا شده و مشکلات عاطفی و روانی برای جوانان فراهم کرده بود.

این رواندرمانگر،  افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی را  از عمده عوارض و چالش های پیش روی جوانان و نوجوانان به دلیل ارتباط  یا عدم برقراری ارتباط درست با دیگران عنوان کرد.

تنها افزود: پس از ایجاد دوستی، به دلیل ارتباط مستمر، نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد می شود. در این حالت، قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و جوان و نوجوان بی حوصله می شود، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند.

وی تصریح کرد: با وجود این اختلالات روانی و در این شرایط خانواده باید نسبت به شرایط بوجود آمده، آگاه شوند. برخی از خانواده ها با ایجاد محدودیت بیش از حد و جداسازی فرزندان و برخی نیز با دادن آزادی های بی حساب و بی منطق، دچار رفتارهای افراطی می شوند.

جلوگیری از انحراف

این رواندرمانگر نقش خانواده، دوستان و مسئولان نهادهای اجرایی برای جلوگیری از انحراف جوانان و نوجوانان را بسیار موثر برشمرد و گفت: محدود سازی و رفتارهای غیراجتماعی یا به طورکلی افراطی جوانان را از جامعه جدا می کند.

وی در توضیح این مطلب افزود: همیشه این فرضیه وجود دارد که جوان یا حتی نوجوان با توجه به ملاحظاتی عاشق و گرفتار شود،  اما این “دل ستانی” مشکل این پدیده نیست بلکه مشکل اصلی ابتدا از ناآگاهی والدین و عدم ارتباط صحیح فرزندان با خانواده است و سپس آماده نبودن جامعه، محیط اجتماعی و مسئولان و نهادهای مرتبط برای مواجهه با چنین مواقعی است.

این روانشناس نحوه و چگونه برقرار کردن ارتباط را امری مهم و موثر در جلوگیری از انحرافات بعدی قشر جوان عنوان کرد و گفت: در جامعه پیچیده امروز، نمی توان به طور سنتی جوان و جوانان را با هم آشنا کرد و باید به نقش اجتماع در این زمینه توجه کرد. دانشگاه، محیط کار، مناسبات اجتماعی و رفت و آمدهای خانوادگی، بسترهای ایجاد ارتباط بین دو جنس مخالف جملگی نقشی بی بدیل در روحیات و شادابی این نسل آینده ساز دارد.

تنها اضافه کرد: جوان و نوجوان امروز با توجه به وجود فضای مجازی تحت فشارهای عاطفی و هیجانی قرار گرفته و به طور طبیعی گرایش به مظاهر نو و جدید از جمله ظاهر سازی در مدل مو یا نوع پوشش دارد و در این شرایط تا جایی که امکان اختلاف با خانواده بوجود آورد، دور از انتظار نیست.

وی تصریح کرد: متاسفانه به دلیل محدودیت هایی که از سوی والدین و جامعه بر قشر جوان و نوجوان اعمال می شود تب این دوره در آنها نهادینه شده و والدین و نهادهای مدنی با این قشر وارد یک دوره طولانی لجاجت شده اند. خانواده ها و نهادهای مسئول اطلاع چندانی از شرایط دوران بلوغ نوجوانان و احساس جوان امروز ندارند و این مساله به نقطه چالش برانگیزی برای مقابله با جمعیتی که پایه و اساس یک کشور به شمار می رود، تبدیل شده است.

تنها افزود: این شرایط باعث می شود که تعارض بین والدین در وهله نخست و نهادهای مسئول با قشر جوان و نوجوان افزایش یابد و از لحاظ عاطفی تحت فشار شدیدی قرار گیرند.

وی با بیان اینکه نسل جوان و نوجوان امروز به حمایت بیشتری از سوی نهادهای تاثیرگذار نیاز دارند، گفت: در صورت عدم توجه به این قشر، جوان و نوجوان برای ارضای نیازهای روانی خود بیشتر به سمتی کشیده می شود که به آن ابراز محبت شود، احساس و روحیات آن را به درستی درک و زبان آن ها را بفهمد و تایید کند در این صورت اگر خانواده ها و جامعه دیر به فکر جبران برآیند، صدمات قابل توجهی به خانواده ها و جامعه کشور وارد خواهد شد.

نقش خانواده ها چیست؟

این رواندرمانگر گفت: با خلاقیت یابی و هدایت این جمعیت به مسیر مناسب، می توان زمینه کشف و شکوفایی استعدادها و ارضای نیازهای روانی آنها را ایجاد کرد.

تنها افزود: با توجه به اینکه جوان و نوجوان امروز، نیاز به جلب محبت و ابراز وجود دارند، انگیزه سازی، ایجاد خلاقیت و الگوسازی مناسب، نقش مهمی در سرگرم سازی این قشر و از طرفی کاهش میزان دوستی های افراطی در بین آنها خواهد داشت.

 

 

 

 

کرونا زنگ خطر چاقی را به صدا درآورد

تهران – ایرنا- در اوج همه گیری کرونا هر روز به شمار افراد چاق و دارای اضافه وزن در ایران که از قبل هم جزو کشورهای درگیر چاقی بود افزوده می‌شود. این مساله عوارض جبران ناپذیری را برای افراد به دنبال دارد.

به گزارش خبرنگار حوزه سلامت ایرنا، گزارش‌های موجود وزارت بهداشت نشان می‌دهد شیوع چاقی به گونه‌ای است که بیش از یک چهارم افراد در کشور چاق هستند و زنان دو برابر مردان به این عارضه مبتلا بوده و تفاوت زیادی هم از منظر چاقی بین روستاها و شهرها وجود ندارد؛ به طوری که ۲۰ درصد افراد در سطح روستاها و ۲۴ درصد افراد در سطح شهرهای کشور چاق هستند.

کم بودن فعالیت بدنی از مهمترین عوامل چاقی است و اکنون ۴۷ درصد مردان و ۶۴ درصد زنان ایرانی فعالیت فیزیکی کمی دارند و به عبارتی دیگر از هر ۱۰ نفر، ۶ نفر دچار کم تحرکی هستند، بنابراین نیاز است که به سمت اصلاح سبک زندگی، تحرک بیشتر و اصلاح الگوی تغذیه رفت.

به گفته محققان، چاقی یک وضعیت پزشکی است که بافت چربی بیش از حد طبیعی در بدن فرد انباشته شده باشد. انباشت بیش از حد بافت چربی می‌تواند باعث پسرفت شاخص‌های سلامتی، از جمله کاهش میانگین طول عمر ویا کاهش کیفیت زندگی شود.

شایع‌ترین روش برای تخمین چاقی استفاده از شاخص توده بدن (BMI) است. شاخصی که با تقسیم کردن وزن شخص بر حسب کیلوگرم بر توان دوم قد وی بر حسب متر به دست می‌آید. طبق تعریف هنگامی که شاخص توده بدن از ۳۰ (kg/m^۲) بیشتر شود، ۳۰ kg/m۲، آن فرد چاق محسوب می‌شود.

مهم‌ترین علت مؤثر در چاقی و اضافه وزن، عبارت است از تمایل بدن برای ذخیره انرژی به شکل چربی و این تمایل به صورت تکاملی به انسان امروزی به ارث رسیده و مردان و زنانی که شاخص توده بدن (یا BMI) آنها بالاتر از ۴۰ باشد بیشتر در معرض خطر ابتلای به بیماری‌های بدخیم در نواحی روده بزرگ، مقعد، مری، کبد، کیسه صفرا، پانکراس، بافت‌های لنفاوی، کلیه‌ها و مغز استخوان قرار می‌گیرند. خطر بالای مرگ و میر ناشی از ابتلاء به سرطان‌های معده و پروستات مردان چاق و سرطان‌های سینه، دهانه رحم و تخمدان، زنان چاق را تهدید می‌کند.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد، علاوه بر دیابت و اختلالات چربی‌های خون، کلیه و غدد درون‌ریز نیز دچار اختلالاتی در عملکرد و فعالیت‌های خود به علت چاقی می‌شوند و چاقی خطر ابتلاء به موارد شدیدتر بیماری کووید ۱۹ را افزایش و خطر آلوده شدن فرد به این ویروس را در اولین مکانی که با آن مواجه می‌شود نیز افزایش می‌دهد.

سید ضیا مظهری نایب رئیس انجمن کنترل و درمان چاقی ایران در این زمینه به خبرنگار ایرنا می‌گوید: شیوع ویروس کرونا باعث شده مردم فعالیت فیزیکی کمتری داشته و حتی تحرکی نداشته باشند که بار بیماری‌ها بعد از پایان همه گیری کرونا افزایش خواهد یافت.

عوارضی که در انتظار چاق هاست

مظهری می‌گوید: افرادی که اضافه وزن دارند یا به درجاتی از چاقی دچار شدند بیشتر از افراد دیگر در معرض خطر ابتلاء به عوارض روحی، روانی بوده و استعداد و توانایی کمتری در امر یادگیری از خود نشان می‌دهند، کرونا باعث شده همه افراد به ویژه نوجوانان و جوانان چاق اغلب مضطرب، افسرده و بی‌انگیزه شوند و به علت خود کم‌بینی از جامعه بگریزند و میل به درون‌گرایی پیدا کرده و غم تنهایی و افسردگی خود را با ولع بیش‌خوری و ریزه‌خواری تسکین می‌دهند.

وی با بیان اینکه افراد دارای اضافه وزن و چاقی در معرض ابتلاء به عوارض استخوانی بخصوص در زانوها و آرنج‌ها و کمردرد قرار دارند، اظهار می‌دارد: زنانی که انباشتگی چربی‌های اضافه در ناحیه شکم دارند و به شکل سیب چاق شده‌اند، ممکن است با افزایش میزان تستوسترون، مبتلا به هیرسوتیسم یا رویش موهای زائد شوند و کاهش شانس بارداری و باردار نشدن از دیگر عوارض چاقی است.

این استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران تصریح می‌کند: تغییرات متعدد پوستی چه به صورت کشش و ترک‌خوردگی یا بروز رنگدانه در اطراف گردن و زیر بغل در اثر چاقی، دور از انتظار نیست و مشکلات تنفسی از جمله وقفه تنفس در هنگام خواب، کاهش ظرفیت ریه‌ها و حجم تهویه آن و حتی بروز آسم نیز از عوارض چاقی و اضافه وزن محسوب می‌شود.

در منزل فعالیت بدنی داشته باشید

مظهری، فرهنگ آپارتمان نشینی، علاقه کودکان به بازی‌های رایانه‌ای و نشستن پای تلویزیون و کم تحرک بودن را در افزایش آمار چاقی مؤثر می‌داند و می‌گوید: برای پیشگیری از معضلات و عوارض چاقی باید افراد در ایام قرنطینه خانگی، به مدت نیم ساعت ورزش داشته باشند و تغذیه مناسب را نیز فراموش نکنند.

زهرا عبداللهی مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت نیز در این زمینه می‌گوید: چاقی و اضافه وزن عامل مهم افزایش بیماری‌های غیر واگیر به خصوص دیابت، بیماری‌های قلبی و عروقی و سرطان از جمله سرطان پستان و پانکراس است و با افزایش روز افزون این بیماری‌ها در کشور مواجه هستیم.

وی اظهار می‌دارد: در شرایط کرونایی سو تغذیه در کشور رشدی نداشته اما چاقی به دلیل اینکه مردم مواد نشاسته‌ای بیشتری می‌خورند و تحرک بدنی ندارند، رو به افزایش است.

تنقلات کمتر بخورید

عبداللهی تصیرح می‌کند: در شرایط کرونایی افراد در منزل هستند، مقداری الگوی غذایی‌شان تفاوت کرده، تنقلات بیشتری می‌خورند و تحرک کمتری دارند و ما با افزایش چاقی در بچه‌ها مواجهیم و باید توجه کرد کسی که بیش‌خواری دارد و چاق می‌شود، شامل سوءتغذیه و ناامنی غذایی است.

وی خاطرنشان می‌کند: کووید ۱۹ هم می‌تواند چاقی را زیادتر کند پروتئین حیوانی گران است و مردم مواد نشاسته‌ای و کربوهیدراتی را بیشتر می‌خورند تحرک هم ندارند پس چاق می‌شوند.

 

 

 

 

 

روزهای سخت عراق از بروز تا سقوط داعش

پایان بهار سال ۹۳ گروه تروریستی داعش در اوج قدرت بود و در حالی که بخش‌های وسیعی از مناطق شمالی، مرکزی و جنوبی سوریه(حلب، حماه، حمص، دیرالزور) را به اشغال درآورده بود در اندیشه تصرف دمشق بود.

خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل: گروه تروریستی داعش از خلاء قدرت به وجود آمده و تنش میان گروه های سیاسی و خیانت برخی افراد و جریان ها استفاده کرد و در گام نخست توانست از مناطق اشغالی جنوب سوریه وارد خاک عراق شود و شهر موصل، مرکز استان نینوا (دومین شهر بزرگ عراق) را به راحتی اشغال کند. البته اشغال عراق و سوریه بخش مهمی از ایدئولوژی داعش برای تاسیس دولت اسلامی شام و عراق را تشکیل می داد.

تصرف استان نینوا هدف نخست داعش بود و ساختار سیاسی شکننده آن روز عراق باعث شد تروریست ها با پشتیبانی ائتلاف غربی – عبری – عربی، شتاب عملیات را برای اشغال سایر استان ها افزایش دهند و رویای سیطره بر بغداد و تشکیل دولت به اصطلاح اسلامی عراق و شام را در سر بپرورانند.

روند پیشروی عناصر تروریستی داعش در تابستان سال ۹۳ به نحو چشمگیری ادامه یافت و بخش های وسیعی از استان های «الانبار، صلاح الدین، کرکوک و دیاله» به همراه مناطقی از استان های بغداد و بابل به صورت دومینوار سقوط کردند تا زنگ خطر برای پایتخت به صدا درآید.

در جریان هجوم همه جانبه به عراق، اقلیم کردستان هم از حملات داعش در امان نماند و برخی مناطق به اشغال داعش درآمدند و تروریست ها به نزدیکی شهر اربیل رسیدند و حتی برای کشورمان خط و نشان کشیدند.

گروه تروریستی داعش از خلاء قدرت به وجود آمده و تنش میان گروه های سیاسی و خیانت برخی افراد و جریان ها استفاده کرد و در گام نخست توانست از مناطق اشغالی جنوب سوریه وارد خاک عراق شود و شهر موصل، مرکز استان نینوا (دومین شهر بزرگ عراق) را به راحتی اشغال کندتروریست ها در مدت زمان اندکی فاصله خود را با پایتخت از ۴۶۵ کیلومتر به ۶۵ کیلومتر کاهش داده بودند و خطر جدی بغداد را تهدید می کرد اما فتوای جهاد کفایی آیت‌الله سیستانی مرجعیت عالیقدر عراق و تشکیل سازمان حشدالشعبی (بسیج مردمی) و ورود قدرتمند جبهه مقاومت معادلات را در میدان نبرد تغییر داد.

با آموزش و سازماندهی نیروهای بسیج مردمی و ساماندهی، تجدید قوا و منسجم شدن دوباره نیروهای امنیتی و ارتش و ایجاد کمربند امنیتی در مرکز عراق به ویژه در اطراف پایتخت، پیشروی تروریست های داعش متوقف و فشار تا حدود زیادی کاسته شد.

پس از برقراری ثبات نسبی در جبهه های مرکز و زمین گیر شدن تروریست ها پشت دروازه های بغداد، نیروهای عراقی با محوریت رزمندگان بسیج مردمی به تدریج از لاک دفاعی خارج و عملیات را از شهریورماه برای پاکسازی مناطق اشغالی در دستور کار قرار دادند.

نیروهای بسیج مردمی در ابتدای کار در جریان نبردهای سنگین و نفس گیر توانستند محاصره شهر «آمرلی» را در استان صلاح الدین بشکنند و از سویی دیگر مناطق مهمی و راهبردی از جمله «جرف الصخر» را در استان بابل باز پس بگیرند تا گزافه گویی ها و داستان پردازی های دروغ درباره شکست ناپذیر بودن تروریست های داعش آشکار شود و همین مسئله باعث شد نظامیان عراقی با روحیه بالاتری خود را برای عملیات بزرگ آماده کنند.

برای بزرگنمایی نقشه روی آن کلیک کنید

اسفندماه سال ۹۳ با وجود کارشکنی های آمریکایی ها، نیروهای مسلح عراق عملیات سرنوشت ساز را برای آزادسازی استان صلاح الدین آغاز کردند و پس از نبردهای سنگین موفق شدند تروریست های داعش را عقب برانند و بخش های وسیعی از این استان (تکریت، الدور، سامراء، بلد، الضلوعیه، یثرب، الاسحقاقی، العلم و…) را از اشغال خارج کنند و این پیروزی مرهمی شد برای صدها مادر عراقی که فرزندان خود را در جریان جنایت تروریست ها در پایگاه «اسپایکر» از دست داده بودند.

نیروهای عراقی پس از اینکه توانستند نخستین آزمون را در برابر تروریست ها با موفقیت پشت سر بگذارند و با پیشروی چشمگیر در استان صلاح الدین موازنه قدرت را در میدان نبرد به سود خود تغییر دهند، امیدها را برای بازپس گیری دیگر مناطق اشغالی زنده کردند.

در بهار سال ۹۴ گام دیگری برای شکست عناصر تروریستی داعش برداشته شد و نیروهای مسلح عراق با وجود فشارهای سنگین واشنگتن برای متوقف کردن عملیات در شمال استان صلاح الدین، بخش هایی از استان الانبار و استان دیاله، دور جدیدی از حملات را علیه تروریست های داعش ترتیب دادند.

آزادی شهرهای مهمی از استان دیاله از جمله السعدیه، جلولاء، العظیم، المقدادیه، المنصوریه و الخالص یکی از پیروزی های مهم نیروهای عراقی در تابستان سال ۹۴ بود که ضربه سنگین و مهلک دیگری را به پیکره گروه تروریستی داعش وارد آورد.

نیروهای عراقی از اواسط سال ۹۴ نیز عملیات را برای پاکسازی مناطق اشغالی استان نینوا در اولویت قرار دادند و پس از چند ماه درگیری موفق شدند شهرهای مهم فلوجه، الرمادی، العامریه، الکرمه، الرطبه، هیت و النخیب را با عقب راندن تروریست ها باز پس بگیرند.

در مجموع در بازه زمانی بهار ۹۴ تا شهریور ماه سال ۹۵ نزدیک به ۹۰ درصد از مساحت استان های «صلاح الدین، الانبار، دیاله» به همراه بخش هایی از استان کرکوک پاکسازی شدند و نیروهای عراقی توانستند خود را به جنوب استان نینوا برسانند و با سیطره بر مناطق الشرقاط، القیاره، الحضر، القیروان، قحطانیه، البعاج و فرودگاه تلعفر راه را برای آزادی شهر موصل بزرگترین پایگاه داعش در عراق باز کنند.

نیروهای عراقی آخرین مرحله عملیات را برای پاکسازی کامل خاک عراق از میانه های تابستان ۹۶ آغاز کردند و آزادی بخش هایی از مرکز و شمال استان الانبار، غرب استان کرکوک، بخش های محدودی از شمال و شمال غرب استان صلاح الدین و مناطق آلوده در جنوب و جنوب غرب استان نینوا را در دستور کار قرار دادندبرای بزرگنمایی نقشه روی آن کلیک کنید

اواخر مهرماه سال ۹۵، عملیات برای پاکسازی استان نینوا از محورهای شرق، شمال شرق و جنوب شرق و با محوریت نیروهای ارتش، مبارزه با تروریسم، پلیس فدرال، پیشمرگه و پشتیبانی هوایی ائتلاف موسوم به مبارزه با داعش آغاز شد و پس از ۴ ماه درگیری سنگین کرانه شرقی شهر موصل از اشغال خارج شد.

از اسفندماه سال ۹۵ عملیات آزادسازی کرانه غربی شهر موصل در دستور کار قرار گرفت و در نهایت پایتخت خودخوانده گروه تروریستی داعش پس از ۵ ماه درگیری به طور کامل پاکسازی و به کنترل نیروهای عراقی درآمد.

نیروهای عراقی آخرین مرحله عملیات را برای پاکسازی کامل خاک عراق از میانه های تابستان ۹۶ آغاز کردند و آزادی بخش هایی از مرکز و شمال استان الانبار، غرب استان کرکوک، بخش های محدودی از شمال و شمال غرب استان صلاح الدین و مناطق آلوده در جنوب و جنوب غرب استان نینوا را در دستور کار قرار دادند.

نیروهای عراقی اواخر آذرماه سال ۹۶ پس از چند ماه درگیری نفسگیر موفق شدند این مناطق را از لوث وجود تروریست ها پاکسازی کنند و به اشغالگری آخرین بقایای گروه تروریستی داعش پایان دهند و خاک این کشور را پس از ۳ سال به طور کامل آزاد کنند.

در حال حاضر، عناصر گروهک تروریستی داعش به صورت متمرکز نقطه ای را در کشور عراق در اشغال ندارند اما به صورت هسته های مخفی و خاموش در برخی استان های مرکزی، شمالی و مرزهای مشترک با سوریه فعال هستند و در مقابل عملیات نیروهای عراقی برای پاکسازی کامل این محورهای آلوده ادامه دارد.

 

 

 

جنگ همزمان کادر درمان با کرونا و خستگی

تهران-ایرنا- داستان امروز زندگی ما با کرونا، ویروسی که زندگی عادی مردم جهان را مختل کرده‌است، گویا تمام شدنی نیست و همت همگانی مردم را می‌طلبند تا این داستان را به پایانی خوش نزدیک کنند.

ویروس کرونا که این روزها همراه جوامع شده است و مشکلات بسیاری را برای شهروندان به وجود آورده است؛ ویروسی که میتوان گفت همه جوانب زندگی را تحت الشعاع قرار داده و خانواده ها باید مقابله با آن را در راس برنامه ریزی های خود قرار دهند.

از ابتدای شیوع کرونا، بیمارستان ها و مراکز درمانی به عنوان خط مقدم جبهه مقاله با کرونا معرفی شده اند و پزشکان و پرستاران به عنوان سربازان بهداشت تمام تلاش خود را کرده اند تا کمی از آلام و دردهای شهروندان را بکاهند.

در این میان بخشی از درمانگران، پزشکان و پرستاران جان خود را از دست داده اند.

شهروندان اما قدردان زحمات این قشر متخصص هستند و با ارسال گل و یا شیرینی و شکلات به مراکز درمانی که بیماران کرونایی را نگهداری می کنند، از زحمات این قشر بی ادعا قدردانی می کنند.

در این میان به سراغ پرستاران رفته ایم تا دستان پر داستان آنان را به شهروندان معرفی کنیم.

آقای «حمید اجاق» پرستاری است که در بیمارستان امام رضا (ع) یا همان ۵۰۲ ارتش فعالیت دارد.

او که جوانی ۳۳ ساله است در تلاش است تا با تلاش خود، بخشی از رنج بیماران را کاهش دهد.

بیمارستانی که آقای اجاق در آن فعال است، دو بخش ویژه کرونا دارد و هر روزه با بیماران کرونایی روبرو هستند.

او می‌گوید با توجه به اینکه از قبل از شیوع بیماری کرونا با بیماری آنفولانزا درگیر بودیم و بیماران آنفولانزایی نیز به مراقبت ویژه نیاز داشتند، توانستیم در برخورد با کرونا موفق باشیم.

امکانات مناسب بیمارستان ها در پی کرونا
وی می گوید: کرونا موجب شد تا امکانات بیمارستان از قبل بهتر شود و کمبودهایی که داشتیم برطرف شده و اخیراً عدالت در بین مراکز درمانی بیمارستانی برای توزیع وسایل پیشگیری بیشتر رعایت شود.

آقای اجاق می‌گوید اما همچنان از نظر کمبود نیروی انسانی با معضل روبرو هستیم، در گذشته با کمبود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر نیروی انسانی مواجه بودیم اما در دوران کرونا این کمبود بیشتر کادر بیمارستان را اذیت کرد.

او افزود: پیش از این برخی از پرستاران بطور همزمان در چند بیمارستان مشغول فعالیت بودند اما در دوران کرونا، خستگی کار این بیماران کرونایی موجب کاهش سیستم ایمنی پرستاران می‌شود.

به گفته وی، این موضوع کاهش درآمد پرستاران را هم در پی دارد و آنان از نظر هزینه ها با مشکلاتی روبرو می شوند.

کار بالینی سنگین برای پرستاری از بیمار کرونایی

آقای اجاق می گوید: کار بیمار کرونایی سنگین است و کار بالینی موجب خستگی پرستار می شود.

وی می‌گوید یا این حال، برای هر دو بیمار کرونایی یک پرستار مشغول است در حالی که در سایر کشورها این استاندارد به شکل دیگری است.

او می گوید: در بیماری کرونا سیستم های مختلف بدن بیمار از جمله دستگاه، گوارشی، تنفسی و … درگیر می شود و دستگاه های بسیاری به بیمار وصل است که کار رسیدگی به بیماران را سنگین‌تر می‌کند و پرستار را خسته.

دستان خالی پرستاران
این پرستار می گویند: با اینکه در دوران کرونا بازنشسته ها هم به کار گرفته شده اند اما تمام بیمارستان‌ها به صورت فاجعه ای با کمبود نیروی انسانی به عنوان پرستار مواجه هستند.

او، پرستاران را از نظر روحی خسته توصیف می کند و می گوید قرار بود حمایت هایی از پرستاران انجام می شود که این حمایت ها در حد شعار باقی ماند و هیچ اقدام ویژه‌ای انجام نشد اما مردم در اجتماع گمان می کنند که چه رسیدگی هایی به قشر پرستار می شود در حالی که هیچکدام از وعده ها اجرایی نشده و مطالبات پرستاران پرداخت نشد.

او با گلایه می گویند: حتی استعلاجی پرستاران برایشان در نظر گرفته نمی شود و همین موضوع موجب می‌شود تا آنان از نظر روحی بیشتر آسیب می بینند.

مرگ یک همکار
او می گوید هرچه مواجهه پرستاران با مریض های کرونایی بدحال بیشتر باشد احتمال ابتلای پرستاران نیز بیشتر است اما بسیاری از همکاران ما در این بین به کرونا مبتلا شده و برخی نیز جان خود را از دست دادند.

آقای اجاق که خود به بیماری کووید -۱۹ مبتلا شده است، می گوید: دو بار کرونا گرفتم و در دوره دوم این بیماری را به همسرم منتقل کردم و فرزندی که در راه داشتیم را از دست دادیم.

او هنوز در هنگام پیاده روی های طولانی سرگیجه دارد و آن را یکی از مشکلات ناشی از کرونا می داند.

آقای اجاق از فوت همکارش، آقای گرجی به دلیل کرونا متاسف است و میگوید: دردهای کرونا بسیار زیاد است، در بیمارستان ما که مریض بد حال بستری می‌شوند، پرستاران شاهد مرگ شهروندان هستند و این دردناک است.

او شاهد مرگ مادر و پسری در این بیمارستان بود و توضیح داد که مادری در بخش ICU بیمارستان بستری بود و پسرش نیز در کنار او، که متاسفانه هر دو فوت کردند.

او می‌گوید: هرچند کرونا موجب شد تا شغل پرستاران و تلاش آنان دیده شود اما گاهی شهروندان در بیمارستان ناراحت می شوند و برخوردهای نادرستی با کادر بیمارستان انجام می دهند اما باید بدانند که تمام محدودیت‌هایی که برای ملاقات با بیماران کرونایی در نظر گرفته می شود، برای سلامتی فرد ملاقات کننده است.

خود درمانی، معضل جدی

وی همچنین خود درمانی را دلیل دیگر افزایش بیماران کرونایی می‌داند و می‌گوید متاسفانه برخی شهروندان بدون مراجعه به پزشک اقدام به خود درمانی می‌کنند که این موضوع موجب می‌شود ویروس کرونا در بدن آنان پیشرفت کند.

او می افزاید: این ویروس در هفته اول، علایمی شبیه ویروس سرماخوردگی دارد اما در هفته دوم ریه بیمار را درگیر کند و فرد بیمار با ریه درگیر، به مراکز درمانی مراجعه کند.

به گفته وی، اگر بیمار زود متوجه بیماری شود و درمان را زودتر آغاز کند، می‌تواند به بهبود امیدوار باشد.
کروناویروس‌ها (نام علمی: Coronaviruses) خانواده بزرگی از ویروس‌ها و زیر مجموعهٔ کروناویریده هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری‌های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ را شامل می‌شود؛ کروناویروس‌ها در دههٔ ۱۹۶۰ کشف شدند و مطالعه بر روی آن‌ها به‌طور مداوم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت؛
این ویروس به‌طور طبیعی در پستانداران و پرندگان شیوع پیدا می‌کند، با این حال تاکنون هفت کروناویروس منتقل شده به انسان، کشف شده‌است. آخرین نوع آن‌ها، کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-۲)، در دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین با همه‌گیری در انسان شیوع پیدا کرد. کرونا ویروس پس از مدت کوتاهی تمام جهان را درگیر کرد.

 

 

 

 

 

درباره انوشیروان ارجمند

درباره انوشیروان ارجمند

تهران- ایرنا- انوشیروان ارجمند از جمله پیشکسوتان در عرصه تئاتر، ‌تلویزیون و سینما بود که با ایفای نقش‌های مختلف، نام خود را در تاریخ هنر این مرز و بوم مانا ساخت. او همواره می‌کوشید تا تمام تجربیات و آموخته‌های خود را در اختیار شاگردان و هنرجویان خود قرار ‌دهد.

تو جهان را به بازی می گیری، چون بازیگری و نقش در پی نقش بر چهره می زنی، چون بازی می کنی نقش ها را و همه معنای هستی را در قالب یک نقش در معرض دید مخاطب قرار می دهی و در خاطره ابدی مردم با نقشی که ساخته ای جاودانه می شوی تا سال ها.

بازیگر یکی از مهمترین عناصر یک کار نمایشی، اعم از صحنه ای و تصویری است. بدون حضور بازیگر امکان اجرای یک نمایش وجود ندارد و در عالم سینما نیز ساختن یک اثر سینمایی و داستانی جز با حضور بازیگران امکان پذیر نیست. بازیگری ریشه در نهاد و درون آدمی دارد و یک پدیده بسیار کهن است .(۱) یک بازیگر پرتوان در صحنه بازی، ناگریز به داشتن توانایی ها و مهارت های بی شماری است که او را نزد مخاطب تبدیل به ستاره می کند. از این رو می توان گفت که بازیگری از جمله حرفه‌هایی است که از یک‌سو به استعداد و توانایی‌های ذاتی انسان بستگی دارد و از سوی دیگر متکی به دانش و مهارت‌های آموزشی است اما نکته ظریفی که در این حرفه، واجد اهمیت است، نمایش انسانی برای خود انسان است. در میان بازیگران مطرح کشور که سابقه طولانی در صحنه تئاتر، تلویزیون و سینما دارند، می توان به انوشیروان ارجمند اشاره کرد، او یکی از بازیگران مشهور و بنام تئاتر، تلویزیون و سینما بود، بازیگری که وی را بخاطر بازی در سریال‌های تاریخی می‌شناسند؛ ایفای نقش در سریال‌های «امام علی (ع)، معصومیت از دست رفته، مختارنامه، روزی روزگاری، پشت کوه‌های بلند و…» گواهی بر این مدعا است. (۲)

زندگینامه و سیر فعالیت‌های هنری

انوشیروان ارجمند در ۱۳۲۰ خورشیدی در زاهدان چشم به جهان گشود. از همان سنین پایین به دنیای هنر و بازیگری علاقه مند شد به طوریکه در خصوص علاقه‌اش به دنیای هنر و بازیگری گفته بود: «همه چیز برمی‌گردد به منزل پدری، شاخک های ما در آن خانه حساس شد و ذوق و ذایقه‌مان تحت تعالیم آن خانواده شکل گرفت. مادرم اهل موسیقی بود و پدرم شعر می‌سرود. آشنایی با ادبیات و فرهنگ ایران، زمینه‌ای فراهم کرد که ما پیرامون موسیقی و ادبیات و هنر به آگاهی نسبی دست یابیم. در جشن های مدارس، من به‌عنوان آدمی که سبک و سیاقی داشت و در او بضاعت هایی دیده می‌شد، مجلس گردانی می‌کردم. در آن دوران شاخص بودم و معمولاً خطابه‌ها و نمایش های دبستان و دبیرستان را اجرا می‌کردم. نخستین جایزه بازیگریم را در همین ایام گرفتم؛ سال ۱۳۳۵، خطابه‌ای خواندم و نمایشی با نام «رضا قلی» را بازی کردم. در آن جشن، من را به‌عنوان آدم برتر برگزیدند و منتخبی از اشعار مولانا را به من جایزه دادند که هنوز آنها را دارم.»

ارجمند از اواخر دهه ۴۰ به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر در مشهد جذب فعالیت های هنری شد. فعالیت سینمایی خود را نیز از ۱۳۶۲ خورشیدی با فیلم «گفت زیر سلطه من آیید» آغاز کرد. می توان گفت ارجمند از معدود بازیگرانی است که در بیشتر کارهای تاریخی حضور داشته است. خودش در این مورد گفته بود: «بازی در این گونه آثار روی پیشانی من نوشته شده است .»(۳)

همچنین در ارتباط با تولید فیلم های سینمایی و سریال های تاریخی معتقد بود: «تهیه و تولید فیلم سینمایی و سریال های تاریخی و مذهبی راه رفتن روی لبه تیغ است.»

عموم مردم انوشیروان ارجمند را افزون بر بازی به یادماندنی اش در سریال امام علی (ع) و روزی روزگاری با فیلم هایی چون دوئل، قاعده بازی، پنجمین خورشید، دل نمک و قارچ سمی به خاطر دارند. این بازیگر برجسته، درباره سریال‌های تاریخی گفته بود: «اصولا ساخت کارهای تاریخی احتیاج به تحقیقات وسیعی دارد. به این معنا که باید محققان زیادی روی این نوع کارها اعمال‌نظر کنند. حال فرق نمی‌کند که تاریخ اسلام باشد یا تاریخ معاصر. بلکه نکته‌ای که اهمیت دارد، رسالت و صداقت سازندگان آنهاست که باید در روایت اثر حفظ شود و باید مطالب طوری بازگو شوند که مخاطبی که با تاریخ آشنایی چندانی ندارد، بتواند اطلاعات درستی را از آن به دست آورد و اگر فیلمنامه و خود کار به گونه‌ای باشد که تنها جنبه سرگرمی داشته باشد و در انتها توشه‌ای نصیب مخاطب نشود، قطعاً هیچ ارزشی هم نخواهد داشت.»

ارجمند همچنین در سریال مختارنامه نقش رفاعه بن شداد را ایفا کرد. او بازی کردن در کارهای تاریخی را نسبت به بازی در سریال‌هایی که قصه‌های روز دارند، متفاوت می دانست و می گفت: «در کار تاریخی، بازیگر باید حتماً دانش لازم را داشته باشد و تاریخ را بشناسد. حلول کردن در وجود اشخاصی که در گذشته بودند، راه‌هایی دارد؛ به خصوص بازی کردن در نقش منفی انگیزه‌هایی می‌خواهد و بسیار دشوار است، چون راه یافتن به چیزی که با مکنونات قلبی بازیگر تفاوت دارد، بسیار سخت است.»

ارجمند در ۱۳۹۱ خورشیدی، بیست و دومین سال اجرای نمایش «خورشید کاروان» را در کنار بازیگرانی همچون کرامت رودساز، فرهاد بشارتی و … به پایان رساند. شاید کمتر فردی بداند که انوشیروان در ابتدای انقلاب اسلامی نشان هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دریافت کرده است و با وجود سال ها فعالیت در سینما و تلویزیون همچنان به تئاتر وفادار ماند و در این عرصه هم بارها موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی و طراحی صحنه از جشنواره تئاتر فجر شد .(۴)

ارجمند همواره در راستای اعتلای تئاتر دینی تلاش می کرد. از جمله نمایش هایی که او سال های متمادی در آن به ایفای نقش پرداخت، نمایش های خورشید کاروان، زخم مدینه و اذان صبح است. او در آخرین اجرای تئاتر خود در نمایش سقوط از ارتفاع پست با محوریت بیداری اسلامی روی صحنه رفت.

انوشیروان در طول سال ها فعالیت هنری خود به عنوان بازیگر در نمایش های سرباز از جنگ ها بازگشته، سایه های بلند و بیژن و منیژه، چهار نمایش تخت حوض، زارع شیکاگو و مستاجر، رامرودی ها، شمس، محرم نامه خسروی، سرشت سوزناک زندگی، حر، هرا، امشب باید بمیرم، رستم و سهراب، نگار، حالت چطوره مش رحیم، گلدونه خانوم و آقا بزرگ ها ایفای نقش کرده است.

همچنین در نمایش های زارع شیکاگو، قربانی پنجم، ایستگاه، صبح طلوع کن، یک کلاغ چهل کلاغ، شگرد آخر، سایه ماه، ماه میهمان شب، یادباد و قفس به عنوان کارگردان یا نویسنده و بازیگر حضور داشته است.

ارجمند نخستین جایزه خود را در ۱۳۳۵ خورشیدی به خاطر بازی در نمایش رضا قلی از وزارت فرهنگ و آموزش و پروش آن زمان دریافت کرد و به عنوان بهترین بازیگر مدارس، کتاب خلاصه مثنوی جایزه گرفت.

نمایش شگرد آخر بنا به دعوت مقام معظم رهبری در ۱۳۶۶ خورشیدی به اجرا درآمد و ارجمند موفق به دریافت دستخط ایشان و رییس جمهوری وقت و وزیر ارشاد اسلامی آن زمان شد. او برای بازی در نمایش سایه ماه توانست جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره تئاتر فجر و کانون ملی منتقدان تئاتر ایران دریافت کند. انوشیروان برای نوشتن متن نمایش ماه میهمان شب از جشنواره بین المللی کودک و نوجوان امید همدان، بازی در نمایش محرم نامه در جشنواره آیینی سنتی و بازی در نمایش های خورشید کاروان، زخم مدینه و اذان صبح موفقبه اخذ جایزه شد .(۵)

انتقال تجربیات پیشکسوت ها به جوانان از نگاه ارجمند

ارجمند، همواره معتقد بود که پیشکسوتان اگر بتوانند مانند معلمان دانش و تجربیات خود را به نسل جوان منتقل کنند، بازی را برده‌اند. او اعتقاد داشت که جوانان فرصتی برای تجربه کردن پیدا کنند و صدا و سیما باید این امکان را در اختیار آنان قرار دهد تا بتوانند توانایی‌های خود را بروز دهند زیرا این کار زیربنای فرهنگی کشور را قوی می‌کند و جوانان نیز ریشه‌ها را می‌شناسند که در صورت پرورش صحیح، هنرمندان قوی برای فردای ایران زمین می‌شوند.

وی بر این باور بود که دنیای حاضر، متعلق به جوانان است زیرا افزون بر برخورداری آنها از نیروی جوانی، این قشر به علت دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نسبت به مسایل نگاه تیزبینانه‌تری دارند. او تئاتر را بسیار مهم می دانست و در اینباره می گفت: «تمام هنرمندان سینما و تلویزیون، بهتر است یک دوره آموزشی حتی کوتاه مدت تئاتری بگذرانند. هنرپیشه تئاتر در صحنه نمایش، با تکیه به توانایی هایش، خود را تبدیل به کلوزآپ (نمای نزدیک) می‌کند. بازیگری که تئاتر را درست بخواند به طور قطع در سینما و تلویزیون موفق‌تر است زیرا قدر کلوزآپی را که از او گرفته می‌شود، بیشتر می‌داند.» او معتقد بود که تئاتر ورزش است و موجب هماهنگی حرکات، احساس و بیان می‌شود و تمام هنرهای موجود در جهان در تئاتر به کار می‌آید.

سرانجام ارجمند

سرانجام انوشیروان ارجمند، بازیگر سینما و تلویزیون ایران در ۲۳ آذر ۱۳۹۳ خورشیدی در ۷۳ چشم از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان تهران به خاک سپرده شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*