یادداشت: امروز از آخر مجلس، شهدا را می چینند!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / هم شعر زیاد خوانده ام درباره شهدا و هم فیلم و سریال ، فراوان دیده ام در این باره. مستند و کلیپ هم زیاد دیده ام و باز فراوان تر از این، سخن در باره شهدا زیاد شنیده ام اما هیچ کدام برای من اثرگذار تر از کلیپی نیست که رهبر انقلاب، قاب عکس شهیدی را در دست دارند و شعر لطیفِ میلاد عرفان‎پور را می خوانند؛
ما سینه زدیم بی صدا باریدند / از هرچه که دم زدیم، آنان ها دید ند / ما مدعیان صف اول بودیم / از آخر مجلس شهدا را چیدند….
اما نمی توانند این مصرع را به آخر برسانند. بغضِ در گلو مانده می شکند و اشک در غم عشق پرده در می شود تا بدانیم همه که این مرد در حسرتِ شهادت، می سوزد و می گدازد. او خوب می داند مقامِ شهادت چیست و شهیدان را در درگاه الهی چه شأن و شوکتی است. او خود شهیدی است که در میان ما زندگی می کند و در برخاستنِ دوباره اش بعد از آن ماجرا که پیراهنش پاره پاره شد و تنش به زخم ، پر از ستاره شد، مانده است تا برایمان از حقیقت شهادت بگوید. از عظمتی که چون در شهید، شکوفا می شود، حریم و اهل حرم او را هم در برمی گیرد. لذاست که در پیام ایشان در تجلیل از شهدا، در ۵مهر ۱۳۶۹، ترنمی از زیارت ناحیه مقدسه را استشمام می کنیم به این کلمات که؛ ” سلام‌ بر پیکر به‌خاک‌افتاده‌‌ شهیدان‌ مفقودالجسد، و سلام‌ و رحمت‌ خدا بر دلهای‌ منتظر مادران‌ و پدران‌ وهمسران‌ و فرزندانی‌ که‌ سالها چشم‌انتظار عزیزان‌ مفقودالاثر خود ماندند و از آنان‌ خبر و نشان‌ نیافتند.” آری، امام زمان ما، عجل ا… فرجه الشریف در فرازی از آن زیارت می خوانند:” أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، / سلام بر آن خون هاى جارى، سلام بر آن اعضای قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهاى بالا رفته (بر نیزه ها)،… ما هم با سلام به پیکر پاره پاره شهیدان مان سلام می کنیم که شعبه ای از کربلا را در عصر حاضر نمایندگی کردند. کلام حضرت آیت ا… خامنه ای هم خود اشارتی بود به این رابطه لطیف. شهیدان، در هندسه فکری عاشورا، ستاره های همواره فروزان هستند که در کهکشان صراط مستقیم حجت خدا قرار دارند و خاموشی نمی پذیرند و می توان همیشه به نور آنان برای یافتن راه، چشم گشود. همچنین در کلامشان در پیام تجلیل از شهدا و ایثارگران که در ۱۹ بهمن ۱۳۶۸، زاویه ای دیگر از حقیقت متجلی شده در شهادت را درمی یابیم و می خوانیم: ” شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی، که زبان ها و قلم ها از توصیف آن و چشم و دل ها از مشاهده آن ناتوانند، مشعلدار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است. ” در فرازی دیگر به این سخن، جان ها را توجه می دهند که: ” پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آنها زنده اند و روز به روز زنده تر خواهند شد. ” در همین پیام، اهل بیت شهادت هم به این کلمات روشن تجلیل شده اند که: ” من اکنون به پدران و مادران، همسران و فرزندان، خواهران و برادران و دیگر کسان شهدای عزیز و جانبازان و اسرا و مفقودین درود می فرستم و اعلام می کنم که آنان در رتبه و شأن معنوی، بلافاصله پشت سر عزیزان فداکار خویشند.” باری، از زرگر باید احوال گوهر پرسید. از او باید شنید که با این ظرفیت ممتاز چگونه می شود دیگر ظرفیت ها را برای تعالی جامعه، فعال کرد. ظرفیتی که اگر بتوانیم به فعلیت برسانیم، افعال و گفتار آحاد جامعه هم در مسیر صلاح و سداد، قرار خواهد گرفت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*