سرمقاله / اصلاحات اصولی…!!

گرمای انتخابات این روزها به مرور دارد بیشتر و بیشتر  می شود و کاندیداهای کسب صندلی ریاست جمهوری در پاستور هر چه در چنته دارند، راست و دروغ به خلق ا…تحویل می دهند، بازار انواع آمارهایی که گاه منبع آن نیز ذکر نمی شود چون سخنرانی های پر طمطراق داغ داغ است.
در این میان این مردم اند که انگشت به دهان مانده اند با این همه حرفهای ضد و نقیض و پارادوکس های تاریخی و گاه طنز آلود ! آمارها نشان از این دارد که کشور ایران در طی سال های گذشته آمیزه ای است از دروغ و دزدی و بی قانونی، آمیزه ای است از ۲۵ درصد مردم زیر خط فقر، آمیزه ای است از اشرافی گری ۴درصدی و ۹۶ درصدی مردمی که زندگی سپری می کنند! آمیزه ای است از دست آویز بودن مردم در پنجه قدرتمندان اقتصادی و سیاسی،  آمیزه ای است از ریاکاری های خناسانه سیاسیون. جای بسی تامل و تاسف که برخی خود را ناجی می نامند و می دانند در این گذر یک دهه هیچگونه اعتراضی به آن همه اعمال و رفتار و تاراج بیت المال نکرده و تنها نظاره کردند که خود عذری بدتر از گناه است، و با مفهومی دیگر تمامی این فقر و بیچارگی مردم، اختلاسها، پولشویی ها، رانت ها، دزدی ها و قاچاق ها و ۲۰ میلیون نفر زیر خط فقر و تناسب ۴ و ۹۶ درصد، حقوق های نجومی، املاک نجومی، نکبت های نجومی، دکل های گمشده نجومی و بابک های عزیزکرده نجومی همه و همه در این چند سال اخیر به وقوع پیوسته و کمر مردم نیز در زیر بار و فشار تورم ۴۵ درصدی خم گردیده و شکسته.. درک مردم و افکار عمومی از مجموعه سخنرانی ها، مناظرات و مناقشات همان هایی است که در مطلب بالا بدان ها اشاره رفت. باور کنیم که این تهییجات بی منطق و متاثر از سوت و کف های مدعوین حاضر در سالن ها جوی را بوجود می آورد که امر بر سخنران مشتبه می شود که تمامی گفته هایش وحی منزل است. جفای به مردم و انقلاب و شهدایش نا امیدکردن کسانی است که قرار است با هر ابزار از آنان رأی جمع شود، آمارهای دروغ، سیاه نمایی، بی ادبی و بی حرمتی، از خاکریزهایی است که دایم ازآن خرج می شود.رفع بیکاری یک اصلاح است، رفع دروغ، تهمت و ریا نیز اصلاح است، مبارزه با فقر، قاچاق و مواد مخدر اصلاح است، خانه دار کردن مردم و راه اندازی کارخانجات تعطیل شده حتما اصلاح است، زیر و روکردن سیستم منحرف و فساد آلود اداری، مالی و بانکی یک اصلاح است، این سرفصل ها را همگی کاندیداها هر روز ده ها بار تکرار می کنند که مفهومش اصلاح طلبی آنان است و این امری است ارزشمند اما اصلاحات مبتنی بر اصول. چرا و با چه منطقی تمامی باورهای مردم را متلاشی می کنیم؟ چه کسی و یا نهادی و یا قانونی و یا وجدانی و یا انسانیتی این مجوز را به ما داده که اینگونه چشم بر حقایق و واقعیات ببندیم و دهان بگشاییم؟!! از دور که بی تعصب و آزاد اندیشانه به حرف ها و سخنرانی های دو طیف گوش فرا می دهی انگار در این کشور طی این چهاردهه هیچ اتفاقی نیفتاده و مملکت تاکنون روی هوا بوده که اینچنین بی محابا و بدون در نظر گرفتن منافع ملی همه چیز را کتمان و یا صورت مساله اش را پاک می کنند. چقدر مردم در انتظار الفاظ و گویش ها و افکار پاک و منزه بودند که قدردانی بشنوند از دولت های گذشته و کارهایی که انجام شده، نقد کردن تعریف دارد و چارچوبه ای، تخریب و منهدم کردن نامش نقد نیست یک انسانیت نصفه و نیمه و نسیه ای است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*