از پاستور تا بهشت

اولین ها همیشه در تاریخ ثبت می شوند. اولین رئیس جمهور، اولین دولت، اولین اتفاق در یک حوزه، اولین انتخابات. انتخابات ۸۴ نیز در نوع خود یک اولین بود.اولین انتخاباتی بود که در طول عمر جمهوری اسلامی به دور دوم کشیده شد تا یک نسل دومی، یک نسل اولی را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شکست دهد و برای اولین بار یک شهردار رئیس جمهور شود. احمدی نژاد اولین شهرداری بود که رئیس جمهور اسلامی ایران شد.احمدی نژاد در خرداد ماه ۸۴ در حالی در یک هفته مانده به انتخابات که کمتر صاحب نظر سیاسی ای او را شانس پیروزی در انتخابات می دانست، به پیروزی رسید و توانست در دور دوم اکبر هاشمی رفسنجانی را با اختلاف چند میلیون رأی شکست دهد. در آن ایام عطریانفر در بیرجند و در پاسخ به خبرنگاری گفت:« شما را به خدا به هرکس می خواهید رأی بدهید اما به احمدی نژاد رأی ندهید.» احمدی نژاد با شعار گفتمان انقلاب اسلامی و عدالت و مهرورزی به پاستور راه یافت. رئیس جمهور نهم ودهم در طول دوران هشت ساله ریاستش بر هیات دولت با فراز و فرودهای فراوانی همراه بود.اما با نگاهی کلی می توان دو دوره حضور احمدی نژاد را به دو بخش تقسیم کرد. بخش نخست که چهار سال اول را شامل می شد، همراه با اولین هایی بود که تحسین جریان موسوم به اصولگرا را به همراه داشت. اجرای طرح هدفمندی رایانه ها،سفرهای استانی و مسکن مهر از این دست طرح ها بود. البته برخی از این طرح ها هرچند اجرایشان جسارت خاصی را می طلبید و در صورت اجرای صحیح امکان ایجاد تغییراتی شگرف در کشور به وجود می آمد. اما به همان اندازه اجرای غیرکارشناسی آن می توانست برای نسل های بعد خسارات زیادی را به ارث بگذارد. در آن مقطع زمانی شتابزدگی رئیس دولت سبب شد تا نکات ریز مدیریتی نادیده گرفته شده و عده ای سودجود بدنبال ساخت کلاهی از این نمد برای خود باشند. طرح مسکن مهر عده زیادی را صاحب خانه کرد هرچند همان گونه که گفته شد عده زیادی با پشت هم اندازی در فضای به وجود آمده به ثروت های هنگفتی رسیدند.طرح هایی مانند هدفمندی یارانه ها نیز که سال ها معطل اجرا مانده بود بالاخره در دوره احمدی نژاد به اجرا درآمد اما باز هم نظارت ناکافی سبب شد تا ۸۰ میلیون یارانه به جمعیت ۷۰و اندی میلیون نفری ایران داده شود. بخش دوم ریاست احمدی نژاد بر قوه مجریه را می توان محدود به دولت دهم دانست.انتخاب مشایی به عنوان معاون اول و مخالفت رهبری با آن، یازده روز دورکاری و عزل بدون هماهنگی وزیر اطلاعات و چند کار دیگر از نقاط سیاه دوره افول احمدی نژاد بود.با تغییر دولت و تحویل آن به حسن روحانی ، احمدی نژادی که حتی حاضر نبود در جلسات مجمع تشخیص شرکت کند را مجاب ساخت تا در تمامی جلساتی که در آن عضویت دارد حضور یابد.احمدی نژاد به خوبی می دانست که فراموش شدن برای مردان سیاست سخت و غیرقابل باور است برای همین منظور سعی می کرد تا در مناسبت ها و مراسم مختلف حضور پیدا کند. رسانه های مکتوب و مجازی که به این امر واقف شده بودند نیز لحظه لحظه حضورش را شکار می کردند. چندین ماه که از آغاز دولت یازدهم گذشت، فیل رئیس دولت های نهم و دهم یاد هندوستان کرد و احمدی نژاد به یاد روزهای خوش ریاست عزم سفرهای استانی کرد. سفرهایی که همه می دانستند جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد اما خودش مصر بود بر اینکه این سفرها برای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی صورت می پذیرد. در سال پایانی دولت یازدهم محمود احمدی نژاد که از گوشه و کنار زمزمه رد صلاحیتش نیز به گوش می رسید ترجیح داد تا برای آمدنش از مقام معظم رهبری استفتا نماید.استفتایی که در ۹ شهریور ماه انجام شد و معظم له با صراحت به او اعلام کرد که حضورش در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به صلاح نیست. این توصیه ای بود که به گفته آگاهان سیاسی در انتخابات یازدهم به هاشمی رفسنجانی نیز شده بود. توصیه ای که هاشمی برخلاف آن عمل کرد. سفر احمدی نژاد به گرگان پس از توصیه مقام معظم رهبری سبب شد تا عده ای از معظم له بخواهند به صورت رسمی نظرشان را بیان فرمایند. اعلام نظر رسمی معظم له در جلسه در خارج فقه، احمدی نژاد را بر آن داشت تا برخلاف هاشمی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری مراتب انصرافش از انتخابات و به تبع آن پایان دادن به سفرهای استانی اش را اعلام دارد.کسانی که احمدی نژاد را می شناسند بارها گفته اند که او هرگز حاضر نخواهد بود از میان ستارگان سپهر سیاست ایران جدا شود و برای بازگشت راه های مختلف را امتحان خواهد کرد. محمود احمدی نژاد که در انتخابات ۸۴ از ساختمان بهشت به ساختمان پاستور نقل مکان کرده بود در اندیشه برگشت پذیر کردن این معادله سیاسی است. برای این منظور به احتمال بسیار زیاد سعی خواهد کرد تا در انتخابات شوراها با ارائه لیستی در گام نخست اکثریت شورا را به دست آورد و به دنبال آن شهرداری تهران را. هرچند با توجه به ترکیب فکری و نگاه مردم تهران به احمدی نژاد ، این افق کمی دور از دسترس رئیس دولت های نهم و دهم خواهد بود اما سیاست ایران نشان داده است که دقیقه نود تعیین کننده برنده این رقابت خواهد بود. از طرفی نباید قالیباف و طرفدارانش را در انتخابات آتی شوراها نادیده گرفت. اگر او برای بار سوم خود را در معرض رأی مردم قرار دهد، دیگری نخواهد توانست تمرکزی بر شوراها داشته باشد و باید با کرسی شهرداری تهران خداحافظی کند. در آن سوی میدان جریان اعتدال و اصلاح طلبی قرار دارد که سعی می کند با بدست آوردن اکثریت شورا صندلی ریاست پایتخت را به مهدی هاشمی بدهند. باید دید در انتخابات آینده احمدی نژاد خواهد توانست بر جریانات اعتدال، اصلاح طلبی و بدنه اصولگرایی که از نظر فکری با او در تضاد است فائق آید و دوباره به بهشت بازگردد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*