سرمقاله: چرا از فریادهای مطالبه گران بیم داریم؟!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / فیلم سینمایی زنده باد زاپاتا یک شاهکار سینمایی بود که با گذشت دهه‌های فراوانی که از عمر تولیدش می‌گذرد هنوز تازگی و طراوت اولیه‌اش و پیام غریب و آتشین اش را به همراه دارد، قهرمان فیلم که زاپاتای مکزیکی است و از کشاورزان فقیر و جان به لب رسیده است بر ظلم حاکمان می‌شورد و در قصر بیتوته گران حاکمیت مکزیک حرف هایی بر زبان میاورد و مطالبه صدها هزار مکزیکی بدبخت و پا برهنه را عیان می‌کند که رئیس جمهور یا حاکم یا پادشاه وقت، دور نام او خطی می‌کشد که برخوردی با او انجام شود که وی را منکوب و نابود کنند، اما قیام شکل گرفت و زاپاتا تبدیل به قهرمان ملی محنت کشیدگان مکزیکی ودر نهایت رئیس جمهور یا حاکم و یا پادشاه آن کشور شد، مردم پایکوبی کردند و دست فشاندند که دوره عزلت و سیاهی به سرآمده و قرار است کشورشان روی روزهای خوش را ببیند، اما نشد، زاپاتا کم کم رنگ باخت و در قوانین و مناسبات درباری رنگ باخت و باز شورش مردم و تظلم خواهی و مطالبه گری ها آغاز گردید، باز نماینده قشر کشاورز و کارگر همان حرف هایی را در کاخ زاپاتا گفت که او سالها قبل با لباسی ژنده به حاکم وقت گفته بود، زاپاتا این بار دور نام آن نماینده مطالبه گر بدبختی های مردم خط کشید تا او را نابود کند …!!
اما زاپاتا از خواب بیدار شده بود و تازه متوجه شد که چگونه مناسبات قدرت او را از مردمش جدا کرده است، به مردم بازگشت و در توطئه‌ای بدنش را با صدها گلوله قطعه قطعه کردند …!! زاپاتا اسطوره‌ای شد حق طلب و مطالبه گر، ایده آل نسلی شد که فریاد زدن برای ستاندن حق را از او آموخته بود.
به راستی چرا مدیران کلان ما اینقدر از مطالبه گری مردم و حق خواهی‌شان ترس و وحشت دارند؟ ترس از چه؟ چرا هر حرف حقی را به خیال ناحقی با روش های گوناگون گره بر حلقوم اش می‌زنند و سرکوبش می‌کنند، چرا خوف دارند از این که قلمی یا زبانی از واقعیات بگوید، آنگاه سعی می‌کنند که با ترفندهای گوناگون حرف و حدیث خود را حق جلوه دهند و مجوز پر کردن دهان حق گو با خاک و گل را صادر می‌کنند و اجازت تأدیبی سخت را می‌دهند؟
معلمین و کارگران را با این بهانه که مجوز ندارند شکار می‌کنیم و به حبس می‌کشانیم برای دفاع از که و چه؟ چرا به آنان مجوز گردهمایی نمی‌دهیم تا فریاد سر دهند و راز دل افشا کنند؟!! از چه می‌هراسیم؟ قانون اساسی کشور را خوانده‌ایم؟
ما هنوز در گردنه (در این برهه حساس و تاریخی کشورمان) گیر کرده‌ایم تا چهار دهه آن را تکرار کنیم …!!
مطالبات بر حق مردم را رویش خاک نپاشیم و انگ های گوناگون بر آنها نچسبانیم، این مردم حقشان سرکوب و خفقان به نام پاسداری از انقلاب نیست!!
این عوام زیر خط فقر، بارها و بارها ثابت کرده‌اند که از مدعیان انقلاب فهیم‌تر و تحلیلگرتر و داناترند اما چون وصل به قدرت نیستند نه کسی آنان را می‌بیند و نه کسی آنها را می‌شنود …!!!
خوشا به حال زاپاتاهای کشورمان که توان بازگشت به مردم را داشته باشند هر چند به خاطر آنان نیز جان دهند…!!!
زنده باد زاپاتاهایی که انسانیتشان و کرامت شان و دینشان را به حراج نگذاشته و نمی گذارند…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*