سرمقاله: فوتبال ما همان فرهنگ حاکم برماست…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / دفعه بعد که راهی مسابقات فوتبال آسیایی شویم می شود ۴۴سال که از قهرمانی آسیا دور بوده ایم و باز آش همان و کاسه نیز همان!
فوتبال ما هم مثل تمامی اموراتمان به شدت آلوده به سیاست است، فوتبالی که به دلیل نداشت زیرساخت فرهنگی مناسب هیچگاه نتوانسته شکل و شمایل یک فوتبال حرفه ای را به خود بگیرد.
صدا وسیمای ما آنقدر در مورد فوتبال آسیایی برنامه گذاشت و کارشناسانش را به خط کرد که انگار قرار است موشک ماهواره برمان در مدار قرار گیرد! آنقدر تیم ملی را باد کرد و کرد که بالاخره در اولین مصاف جدی با تیمی قوی ترکید و آنهم با نتیجه حقارت بار سه بر صفر، این حباب که چون حباب سکه و دلار بود مردم را از واقعیات فوتبال مان چون همیشه به دورکرد، محک تیم ملی ما تیم های نگون بختی چون یمن و ویتنام بودند که ما را از واقعیات خودمان به شدت دور کرد و کارشناسان فوتبال مان را به حدی در توهم فرو برد که جام را ب رسر دستان فوتبالیستانمان دیدند و مردم را به آنچنان باوری رساندند که بازی با ژاپن را یک بازی تدارکاتی پنداشتند!
فوتبال ما همان فرهنگ ماست، همان احساسی عمل کردن مان بدون منطق است که درجای جای زندگی روزمره مان وعملکرد مدیران مان به چشم می خورد، که نتیجه اش را در شرایط کنونی کشورمان با پوست و استخوان لمس می کنیم. همواره همین گونه است، فرار از اجرای قانون، هوچی گری در مقابل اجرای قانون و قبول نکردن مسئولیت و فرار از آن، در صحنه ای که تمام کاخ شیشه ای آرزوهای ملتی برباد داد، بدون سوت داور ناگهان و در صحنه ای بدون اتفاقی خاص ۵نفر به سوی داور حمله ور می شوند و همه چیز را رها کردند تا توپی باد آورده چون تیری به قلب باورهای متوهم زده مردم زده شود، ما مردمی هستیم که همیشه دربند و وابسته به حاشیه ها هستیم و متن برای مان فراموش شده است، مردمی هستیم که فرعیات ارزشش از اصول بیشتراست، مدیران مان هم از صدر تا به ذیل همین اند چون به مانند ماهستند، این فرهنگ ژنی ماست که پشت به پشت و در طول نسل ها و عصرها به ما منتقل شده است و ما را با این همه ثروت های خدادادی در حسرت کشوری با حداقل امکانات برای همه مردم باقی گذاشته است! کارمان هم همین است که بلافاصله پس از شکست های زنجیره ای کمیته های حقیقت یاب بی نتیجه تشکیل دهیم و شعارهای نخ نما شده مهوعی را از دهانمان مان بیرون بریزیم که آی مردم این شکست ها پل پیروزیست و چیزی از قابلیت ها و ارزش های بچه های ما کم نمی کند! اما هیچگاه به خودمان اجازه ندادیم که بفهمیم دلایل بهتربودن طرف مقابل مان چیست، صورت مسئله پاک کردن از تخصص های بالای ماست و در بند باور از این ستون تا آن ستون فرج است دست پای مان درزنجیراست، بسیاری از کوچکهایی که دردور وبر کشورمان بودند و در طی چند دهه پوست انداختند و بزرگتر شدند را تمسخر کردیم و کودکانه خوشحالی کردیم و در زیر کرسی گرم و نرم ندانم کاری و ضعف های مدیریتی لم دادیم و تحلیل های آبکی و تفاسیر بی ربط تحویل خودمان دادیم و نهایتا همه را وابسته به شرق و غرب دانستیم.
تا ندانیم که نمی دانیم، تغییر غیرممکن است…!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*