سرمقاله/قوه مجریه، یعنی کشک …!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
اصل مهم تفکیک قوا یکی از اصول مهم و حیاتی در چارچوبه های شناخته شده کشورداری و حاکمیتی است، و تقریبا تمامی کشورهای دنیا به نوعی آن را رعایت کرده و از خطوط قرمز خود می دانند.
قوه مجریه تقریبا به شکلی ملموس تر و عملیاتی تر و روز مره با توده مردم از تهران گرفته تا دورافتاده ترین روستاهای کشور در سیستان و بلوچستان و کردستان و… در کش وقوس دائمی است و با افکارعمومی عجین تر چرا که با داشته ها و ناداشته ها و رفاه مردم سر و کار دارد، دوقوای دیگر نیز ساختارهای قانونی کشور را تدارک می بینند تا مردم به آرامش و آسایشی دست یابند که درشان آنان باشد.
هیچ یک از قوای سه گانه کشور تحت هیچ شرایطی حق ورود به حیطه و حریم وظایف یکدیگر را ندارند چرا که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و جامعه را دچار خلجان و به هم ریختگی و از هم گسیختگی میکند.
این که قوه مجریه در قلمرو قوه مقننه حکم صادر کند و از او بخواهد و دستور صادر کند که فلان قانون را باید یا نباید مصوب کنی و یا برعکس، مفهومی بس تاسفبار و مخرب دارد که دیگر نه دولت مجری است و نه مجلس قانونگذار.
اتفاقی که در پی استعفای اول شهردار تهران رخ داد و ورود دادستان کل کشور به آن، وهن آشکار وظایفی است که بر دوش طرفین نهاده شده است.
هنوز افکار عمومی نتوانسته به این سئوال پیش آمده پاسخ دهد که چرا و با چه براهینی دادستان کل کشور دست به چنین اقدام عجولانه ای زد؟!
اگر نقدی هست و نقادی، قرارنیست که نوک تیز آن همواره به سوی دولت باشد و برای برخی نیز فضیلت، مگر این که نقد را فقط برای دولت و دولتیان و قوه مجریه تعریف کنیم و قالب بگیریم و قوه قضائیه را کلا از دایره آن خارج و به دلیل قدرت نهفته در خودش به چنان قداستی بپیچیم که خودمان دیگر جرات نقد از او را نداشته باشیم!!
هر نقدی بوی تضعیف و هجمه نمی دهد، اگر میگوییم وظیفه قوه قضائیه که اتفاقا مهمترین اش نیز است همانا حاکمیت قانون و عدالت است که نتیجه و بازخوردش جلب و جذب اعتماد عمومی به حاکمیت است، بیراه نگفته ایم !
اگر می گوییم چرا قانون برای همه و یکسان عملیاتی نمی شود باز هم پر بیراه نگفته ایم، وقنی افکار عمومی برایش سئوال پیش می آید که چرا حکمی که برای محکومی صادر شده اجرا نمی شود و آنرا موکول به وقتش می کنند مفهومش این است که قانون دارد دوگانه برخورد می کند، وقتی کسانی که بست می نشینند و دائم تخم نفاق و یاس در کشور می پراکنند و پرونده های مفتوحی در قوه قضائیه دارند اما بازهم مماشات می شود و در عوض در موارد بسیاری دیگر به شدت و باسرعت حتی ساعت ده شب و به وقت استراحت اعمال می شود ، مردم را در مقابل یک بام و چند هوای عملکرد آن قرار می دهد.
قوای سه گانه ما باید درخدمت مردم و اهداف انقلاب قرار گیرند نه بر علیه هم و یا یکی سیبل دیگری قرار گیرد، قرار است زنجیری با سه حلقه در هم داشته باشیم نه سه حلقه منفک و جدا از هم، اتحادی که بشکند انحصار قدرت و پول و قاچاق و فساد اداری و اقتصادی و ریا و ربا و اختلاس و رانت بازی و رانت خواری و زمین خواری و آقازادگی را، قانونی که خود را رعایت نکند دیگر قانون نیست، تیغه ای است کند که آب را هم نخواهد برید!!
اگر برای کارها و اهداف دولت دائم تعیین تکلیف کنیم پس حضور دولت چه معنایی دارد؟!!! به قول معروف دولت کشک است …!!