آیت ا… سید کاظم حائری عالمی به وسعت ارادت و اعتقاد مردم

در تاریخ بس طولانیِ علم و فقاهت، همواره علمای عامل، به عنوان وارثانِ درایت و صلابت انبیا و حاملان حلم و شهامت اوصیا همواره نقش آفرینان اصلی و بی بدیل صحنه های زیبایی از جلوه گری حیاتِ مبتنی بر شرع و عقل و ملجأ و مأمن توده های مردم در سختی ها و دشواری های روزگار بوده اند.
طراحی و اجرای مدلی از حیاتِ معقول که تلفیقی منطقی و قابل اجرا از سعادت دنیا و عقبای مردم باشد همیشه مورد عنایت و اهتمام جدی ایشان بوده و بسیاری از این عالمانِ مجاهد و آگاه عمر بر سر این راه گذاشته و با هدف جلب رضایت الهی و جذب اعتماد مردم، برای همیشه مبدلّ به الگو و مدلی قابل تأسی برای آیندگان گردیدند.
در گستره جغرافیای نواحی، مناطق، شهرها و ممالک اسلامی کم نبوده اند علمای وارسته و عاملی که با اعتمادِ به فضل و عنایتِ پروردگار و اتکای به حمایت و پشتیبانی توده های مردم، جلوه های زیبا، پرخاطره و ماندگاری از نقش بی بدیل عالمان اصیل و بی پیرایه اسلامی را در حرکت بخشیدن به جامعه، برای نیل به سمتِ رشد و تعالی از خود به یادگار گذاشته باشند. بی تردید یکی از این عالمان عرصه علم و عمل که از یکسو به سبب دیانت و تقوای فراوان و از سوی دیگر به سبب خدمتگزاری صادقانه به مردم دیار خود توانست شهره آفاق شده و در دوران کوتاهِ عمرِ ۴۶ ساله اش ملجأ و پناهگاه توده های مستمند و رنج کشیده شهرش باشد، عالم ربانی و سید جلیل القدر حضرت آیت ا… حاج سید کاظم حائری (ره) بود.  عالم بیرجندی و بزرگواری که به رغم عمر کوتاهش، «به سانٍ خاتم فیروزهٔ بواسحاقی خوش درخشید، ولی صد حیف که دولتی مستعجل بود و کبک خرامانِ عمرش به زودی اسیرِ سر پنجهٔ شاهین مرگ گردید»!!
آیت ا… سید کاظم حائری در حوزه معظم نجف و از محضر علمای بزرگ آن روزگار از جمله علامه ی نائینی، آیت ا… العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و به ویژه از محضر نورانی و پر فیضِ آیت ا… العظمی سید حسین قمی مرجع و زعیم مجاهد و مبارز و مصلح بزرگ آن عصر کسب علم و فضیلت نموده و میراث دار علم پردامنه و سجایای اخلاقی آنان گردید.  از همین رو بود که آن عالم جلیل، آراسته به صفات پسندیده ای گردید که از هر عالم دینی انتظار می رود. تقوای واقعی و به دور از ریاکاری، اجتناب از تزویر، صراحت و شهامت در حق گویی، معنویت و خضوع فراوان آنگونه که خواست خداوند و مورد انتظار مردم است، مهربانی و رأفت با همگان، مهمان نوازی و تفقد فراوان نسبت به آحاد مردم به ویژه نسبت به مستمندان و زیردستان، یتیم نوازی و ده ها صفت پسندیده دیگر، سجایایی بودند که او را محبوب القلوب مردم و مردم را شیفته او ساخته بود.
ایشان در سال ۱۳۳۲ شمسی در پاسخ به دعوت های مکرر مردم، تعلق خاطر به زادگاهش و علاقه وافر به ارائه خدمت به مردم شهر و دیارش، از نجف به بیرجند آمد و منشأ خدمات ارزنده ای در این شهر شد. بدون تردید یکی از یادگارهای مهم ایشان در این مسیر، احداث بنای ساده و سراسر معنویت « مسجد جامع علوی» بود.  او چنان در مسیر پیروی از دستورات پروردگارش برای خدمت به خلق و گره گشایی از کار مردم غرق شده بود که به یاری تنی چند از خیّرین و نیکوکارانِ متدیّنِ آن روز بیرجند، تمامی تلاش خویش را مصروف انجام این رسالت نمود، بطوری که احداث مسجد جامع علوی در اولین قدم به عنوان پایگاه اصلی تحقق این نیّت و نیز نماد خدمتگزاری آشکار و پنهان به مردم و حمایت از نیازمندان و ضعفا، مصداق بارز و مثل اعلای این خدمات شد.
از یکی از فرزندان ایشان در مورد انگیزه ساخت این مسجد نقل شده که: «پدر گرانقدرم در سفرشان به مکه، چشم شان به مسجدی می افتد که بر سر در آن نوشته شده بود «مسجد اموی»! ایشان بعدها تعریف کردند که از همان زمان قصد و نیّت خود را بر این قرار دادم که خداوند توفیقی دهد تا مسجدی بسازم و آن را «مسجد علوی» نامگذاری کنم. این قصد و نیّت همیشه فکر مرا مشغول کرده بود و منتظر فرصتی بودم تا آن را عملی سازم.» ایشان علاوه بر ساخت مسجد، بمنظور ایجاد فرصت های شغلی برای افراد بیکار و تهیدست، مصمم بر احداث چندین کارخانه نخ ریسی و پنبه زنی و کارگاه هایی از این دست بود که متأسفانه مرگ ناگهانی فرصت خدمت بیشتر را از این عالم جلیل القدر و مردمی گرفت تا اینکه در بهمن ماه ۱۳۳۶ دفتر عمر کوتاه ۴۶ ساله اش بسته شد. انتشار خبر درگذشت ایشان از رادیو، سراسر شهرهای مذهبی عراق و حتی خود بغداد را تعطیل کرده و بسیاری از مردم عراق و ایرانیان ساکن در آن کشور و حتی غیر مسلمانان آن دیار را به حضور در مراسم سوگواری این عالم ربانی کشاند.
پیکر پاک آن عالم مهذّب و وارسته در میان غم و اندوه فراوان و ازدحام بیشمار مردم آن روز بیرجند و با حضور علمای بزرگ، فرماندار، رؤسا و کارکنان ادارات کشوری، فرماندهان لشکری، فرهنگیان و عموم آحاد جامعه که در عقبِ جنازه حرکت می کردند تشییع و در حالیکه صدای گریه جمعیت ده هزاری مشایعت کننده قطع نمی شد پس از غسل، بر دستان ارادتمندانش تا مسجد جامع علوی (مسجدی که به اهتمام خودش ساخته شده بود) حمل و در قبری که به دستور خود ایشان در روز قبل از فوت و در محل آن مسجد ساخته شده بود، به خاک سپردند. حکایت عجیب دستور ساخت این قبر در روز قبل از فوت، آن هم در سن ۴۶ سالگی هنوز که هنوز است حکایتِ غریب پیران بیرجندی ست، همانگونه که هنوز هم می توان نوای مناجات های خالصانه اش را از در و دیوار کوچه های محل گذر به سمت مسجد چهار درخت و سپس مسجد جامع علوی، با گوش جان شنید و عطر دل افزای حضورش را در اطراف مدفن شریفش احساس کرد. رایحه همین عطر معنوی، به همراه سادگی و صفای ستودنیِ حاکم بر فضای مسجد و مدفن بی پیرایه و شریفش و نیز خاطراتی که از سادگی، صداقت، دیانت، مردم داری و فرطِ تقوای وی هنوز در یادها مانده، از دلرباترین جلوه های عشق و ارادت توأم با اعتماد و اعتقاد اقشار گوناگون مردم به ویژه پیران بیرجندی به آستان روح نواز اوست.  روحش شاد و یاد و راهش مستدام باد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*