عاشورا و مذاکره

سال ۶۱ هجری.سالی که اتفاقات آن تاریخ را تکان داد. در آن سال سبط اصغر امام حسین (ع) به همراه دیگر فرزندان حضرت زهرا (س) مناسک حج را نیمه تمام رها کرده، از مکه خارج شد و به سوی مدینه رفت. امام حسین (ع) در برابر اصرار کوفیان و ده ها هزار نامه چاره ای جز حرکت به سوی عراق عرب نداشت.او می دانست که فرجام کار چه خواهد شد.اما او مکلف بود به انجام تکلیف که بارها منادی در گوشش نجوا کرده بود که « ان شاء ا… ان یراک قتیلا ». امام (ع) از لحظه خروج از مدینه تا رسیدن به سرزمین بی آب و علف کربلا در هر منزلی که توقف می کرد تلاشش بر این بود تا گمراهی را نجات دهد.او می دانست اگر سفرش به بلندای عمر نوح به درازا می کشید باز هم مردان آن عصر ۷۲ تن بودند. اما او مامور به انجام تکلیف بود. با زهیر بن قین و بسیاری دیگر مذاکره کرد. او مذاکره کرد تا حجت تمام کند. امام حسین (ع)، روز دوم محرم الحرام وارد کربلا شدند. امام (ع) برای ادامه راه با حر بن یزید ریاحی مذاکره کردند.تا روز عاشورا نیز بارها با فرستادگان پسر سعد مذاکره کردند. حتی در روز عاشورای سال ۶۱ و پیش از آغاز جنگ نیز با عمر سعد، در حضور فرزند و غلامش مذاکره کردند. اما جنس آن مذاکرات متفاوت با دنیای امروز بود.همانگونه که مقام معظم رهبری در ۱۵ مهرماه سال گذشته فرمودند:« امیرالمومنین(ع) هم مذاکره کرد با فلانی،امام حسین(ع) هم مذاکره کرد. این ها نشان دهنده سهل اندیشی است. نشان دهنده نرسیدن به عمق مسئله است. اینجور نمی شود مسائل کشور را تحلیل کرد با این نگاه عامیانه و ساده اندیشی و ساده اندیشانه نمی شود به مصالح کشور رسید. امیر المومنین(ع) که با زبیر و یا امام حسین(ع) که با ابن سعد حرف می زند، او را نصیحت می کند. بحث مذاکره به معنای امروزی نیست. مذاکره امروزی یعنی معامله. یعنی یک چیزی بده یک چیزی بگیر. امام حسین(ع) با ابن سعد معامله می کرد؟ که چیزی بدهند و چیزی بگیرند؟ این بود؟ تاریخ را اینجور می فهمید؟زندگی ائمه را اینجور تحلیل می کنید؟ امام حسین(ع) رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس.» شاید در واقعه سال ۶۱ هجری مذاکره وجود داشت آن هم نه به معنای امروزیش، اما درس کربلا و عاشورا درس ولایت پذیری بود نه سازش پذیری. درس ارادت و وفای عباس بن علی(ع) بود به برادری که همواره او را امام خطاب می کرد.درس صبر و شکیبایی زینب کبری(س) است که راس برادر بر نیزه دید و گفت« ما رایت الا جمیلا». درس زیبایی شناسی قاسم بن الحسن(ع) بود که شهادت را «احلی من عسل» می دید. عاشورا درس زیاد داشت اما نه فقط درس مذاکره . درس هایش، همه مهم بود، خیلی مهمتر از مذاکره. دنیای امروز دنیای مذاکره است اما یادمان باشد حسین بن علی (ع) از آغاز تا پایان تنها گفت: «هیهات من الذله».

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*