سهم اعتیاد به شبکه های اجتماعی در افزایش طلاق از ناهنجاری های اخلاقی تا بالا رفتن سن ازدواج

افزایش سن تشکیل خانواده و بالا رفتن آمار طلاق به متغیرها و شاخصه های متعددی بستگی دارد، اما همواره هنگامی که از این موارد حرف به میان می آید، عده ای مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را دخیل می دانند و حتی اعتقاد دارند که شبکه های اجتماعی هم در توسعه این روند سهم بسزایی دارد. به گزارش امروز خراسان جنوبی امروزه مردان بیش از هر زمان دیگری تمایل خود را برای تشکیل خانواده از دست داده اند، زیرا سالهاست به آنان اینگونه القا شده که بعد از ازدواج مشکلاتشان صد چندان می شود و در مقابل زنان نیز به خاطر گرایش به تحصیلات بالا به دنبال ازدواج با فردی هستند که به لحاظ مادی درآمد بالایی داشته و از منظر تحصیلات و شغل هم در مرتبه خوبی قرار گرفته باشد.البته به این مسئله باید از زوایه دیگری هم نگاه کرد، جامعه ما جوان و در حال گذار از زندگی سنتی به مدرن است. این مؤلفه ها باعث شده مسئله ای به نام بالا رفتن سن ازدواج، زندگی انفرادی و افزایش طلاق به شکل گسترده در جامعه روی دهد به طوری که اکنون این موضوع به یکی از اتفاقات عادی و رایج جامعه بدل شده و به تعبیری قبح این مسائل شکسته شده است.
سن ازدواج دختران به بالای ۳۰ سال رسید
مطابق اظهارات مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور سن ازدواج دختران به بالای ۳۰ سال و پسران به ۳۵ سال رسیده است.یک مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل اجتماعی می‌گوید: علت های افزایش سن ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق در برخی از مولفه ها مشترک است، مشکلات اقتصادی، بیکاری، اعتیاد به شبکه های اجتماعی و استفاده نادرست از این فضاها از جمله اشتراکاتی است که هم در افزایش آمار طلاق نقش دارد و هم به بالا رفتن سن ازدواج دامن زده است.منیژه رشیدی گرمی عنوان می کند: اگر بخواهیم به مجموعه ای از ویژگی ها که در افزایش سن ازدواج نقش دارد به شکل خاص اشاره کنیم باید از بالا رفتن انتظارات و توقع خانواده ها و به تبع آن دختران و پسران در مسئله تشکیل خانواده، ناهنجاری های اخلاقی و افزایش انحرافات اجتماعی نام ببریم.
سهم حمایت بی شائبه خانواده ها در افزایش طلاق فرزندان
رشیدی می گوید: طی سالیان اخیر خانواده ها با حمایت های همه جانبه و بی شائبه خود از فرزندان کاری کرده اند تا آنان به سمت مهارت آموزی و اشتغالزایی حرکت نکنند و از طرف دیگر دغدغه لازم و کافی را برای ازدواج نداشته باشند، بی شک بازهم این مسائل موجب شده تا فرزندان متاهل به خاطر  وجود سلسله حمایت های خانواده به محض کوچکترین اختلاف با همسر راهی خانه پدری شده و تصمیم به طلاق بگیرند.این کارشناس مسائل اجتماعی و مدرس دانشگاه بر این باور است که مسائلی همچون اعتیاد، خیانت، سوء ظن به همسر، دخالت خانواده ها، نبود صبر و شکیبایی در میان زوجین برای ساختن زندگی با کیفیت زناشویی از دیگر عواملی است که در افزایش آمار طلاق سهم دارد.کارشناسان امور خانواده می گویند، یکی دیگر از مهمترین علت های افزایش طلاق در جامعه این است که مردان، همسر خویش را طرف مشورت قرار نمی دهند، به طوری که مرد در رابطه با اتخاذ هر تصمیمی پیش از اینکه آن را با شریک زندگی خود در میان بگذارد، با اطرافیان مشورت می کند و این امر باعث می شود تا همسر احساس کند جایگاه واقعی را در زندگی زناشویی ندارد.
عدم آموزش مهارت ها در حوزه زناشویی
رشیدی عنوان می کند: عدم مشورت زوجین با یکدیگر در مسائل مختلف از عدم مهارت آموزی آنان حکایت دارد و نشان می دهد این افراد پیش از ازدواج راه و رسم برخورد و رفتار با شریک زندگی خویش را نیاموخته اند لذا به مرور نتیجه این نیاموختن مهارت در حوزه رفتارهای زناشویی منجر به طلاق می شود.
در همین حال داوود صفا که از اساتید دانشگاه، جامعه شناس و پژوهشگر در حوزه امور خانواده است، پیرامون علت بالا رفتن سن ازدواج و افزایش طلاق‌ها، می گوید: در حال حاضر جامعه ما شبه مدرنیته است و مردم ما از گفتمان سنتی خویش فاصله گرفته‌اند و دیگر دختر در خانه نمی نشیند تا مردی به خواستگاری او بیاید، اکنون زنان و دختران ما به شکل فعال در جامعه حضور داشته و به ایفای نقش می‌پردازند. این مسئله موجب شده تا دخالت خانواده ها و اظهارنظر آنها در رابطه با ازدواج دختر و پسر کاهش پیدا کند چون پیش از اینکه خانواده ها نظر بدهند، دختر و پسر هم را پسند کرده و اجازه دخالت را هم به خانواده ها نمی دهند.او می افزاید: این مسئله از یک منظر به ازدواج افراد کمک می کند اما به محض تشکیل خانواده سلسله مشکلات و اختلافات آغاز می شود و از آن جایی که در زمان خواستگاری به خانواده ها اجازه اظهار نظر داده نشده خیلی زود این زندگی به بن بست می رسد و طلاق شکل می گیرد.
ازدواج هایی که برپایه عقلانیت و منطق نیست
این جامعه شناس در رابطه با افزایس سن ازدواج بیان می کند: توسعه شبکه های اجتماعی و تغییر سبک زندگی هم موجب شده تا افراد مختلف به ویژه جوان های مجرد سرگرم مسائل دیگری شده و تمایلی به ازدواج نداشته باشند، این مسئله که به آن اشاره شد، می تواند به تشکیل خانواده هم کمک کند اما قطع به یقین چون چنین ازدواج هایی برپایه عقلانیت و منطق نبوده و نظر خانواده ها لحاظ نمی‌شود، دارای پایداری و دوام لازم نیست.  صفا با اشاره به علت های بالا رفتن سن ازدواج در میان دختران، می گوید: ترویج تفکر فمنیستی، توسعه باورهایی مبتنی بر زشت جلوه دادن فرزندآوری و انجام امور منزل و گسترش فرهنگ فردگرایی که برگرفته از فرهنگ غرب است از دیگر علت هایی است که موجب افزایش بالا رفتن سن ازدواج در میان دختران شده است.
ترس از تحمیل خسارت های اقتصادی
او عنوان می کند: مسائل اقتصادی، بیکاری، بی رغبتی مردان به زندگی متأهی به خاطر هجمه های فرهنگی صورت گرفته، آرمان گرایی بیش از حد در زمینه انتخاب همسر آینده، نداشتن مسکن، اتومبیل و پس انداز حداقلی، پرهزینه بودن جشن عروسی و ترس از طلاق و تحمیل خسارت های اقتصادی موجب شده تا سن ازدواج در میان مردان نیز به طرز چشم گیری بالا رود.
براساس تحقیق و پژوهشی که توسط مرکز آمار ایران بر روی زنان ۲۵ تا ۴۴ ساله انجام گرفت، مشخص شد، ادامه تحصیل، ترس و بی اعتمادی از جنس مخالف و پیدا نکردن همسر دلخواه در زمینه بالا رفتن سن ازدواج نقش دارد. مطابق این پژوهش در می یابیم که دختران مجرد، کسب فرصتهای شغلی و تحصیلی را مهمتر از یافتن فرصتی برای ازدواج می‌دانند. این بررسی ها نشان می دهد که دختران مجرد هزینه از دست دادن فرصت های شغلی و تحصیلی را بسیار سنگین تر از هزینه از دست دادن فرصت تشکیل خانواده می دانند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*