سرمقاله / ایستگاه آخر ، کلام آخر…!!!

امروز خراسان جنوبی / راعی فرد

از روز پنجشنبه عملا تمام پوسترها و اعلامیه ها و ستادهایی بادنیای شعارنوشته های چسبانده به در و دیوار آنان و سخنرانی ها درمناطق پایین شهر و روستا های اطراف همگی تبدیل به کاغذباطله ها و فراموشی سخنان خواهد شد اما آنچه باقی میماند آن کاریزما و شخصیت محکم و اندیشه های پویاست که میماند آن هم بدون بازیهای معمول و حضور در میدان پراز تناقض سیاست بازان. این روزها بسیاری از سیاست مداران واقعی ما یا به مرخصی استعلاجی رفته اند و یا تن به مرخصی استفراری داده اند. لذا میدان دردست سیاست بازانی افتاده که با فریادها و جوسازی ها و کاسه از آش داغ ترشدن و دایه های مهربانتراز مادر، جامعه را به شکلی ناباورانه درالتهابی دائم نگاه داشته و از آب گل آلود آن ماهیهای چاق و خوش طعمی را شکار میکنند. ادعای نمایندگی تعاریفی فاخر و پراز مسئولیتهای سنگین و کمرشکنی دارد که شاید بسیاری را نتوان چنین عنوانی را برآنان نهاد. یک چهره متخصص و فرهنگی و باسواد اجتماعی بالا هیچگاه به خود اجازه خود بزرگ بینی و خویش بهتر بینی نمی دهد، او کسی است چون بقیه مردم اما کسی که آنان را نمایندگی می کند و با تمام توان اش به دنبال حق پایمال شده تاریخی موکلین اش است، نه اهل زدوبند و پشت پرده بازیهای سیاسی است و نه حاضراست برای نماینده شدن و ماندن تن به هرکاری دهد، یک نماینده واقعی سری نترس دارد و لکنت زبان را نمی شناسد، او حاضر نیست بخاطر خوش آیند این و آن تملق و چاپلوسی را دستاویز ادامه کار خود گرداند، اگر خود را نماینده میداند باید فریاد رسای موکلین اش باشد نه اینکه درجریانات سیاسیت باز، حل شود و دنیا را آب ببرد و او را خواب… دراستانهای عقب مانده و توسعه نیافته ای چون سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و لرستان وکهگیلویه وبویراحمد وکرمان و… نمایندگانی را میطلبد درحد وزیر وحتی بالاتراز آن، نمایندگانی که سیاستمدارانه توان تمشیت استان شان را داشته باشند، لابی گری را خوب بدانند تا بتوانند حق خورده شده موکلین شان را بستانند، نه منتی بر مردم داشته باشند و نه از پاسخگویی به خوف وهراس افتند…باید حسب الوظیفه اولیه خود پاسخگوی مردم از طریق نمایندگان واقعی آنان یعنی مطبوعات وخبرنگاران و اندیشه ورزان وروزنامه نگاران باشند. اگر خود را تافته جدابافته ای پندارند قافیه را از همان روز اول باخته اند و در جمع بله قربان گویان، مردم شان را به ثمن بخس با چوب حراج عافیت طلبی و توجیهات غیرقابل قبول و کودکانه خواهندفروخت. هرکسی را توان مدرس شدن نیست…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*