سرمقاله / آب درهاون کوبیدن چه طنز تلخی است…!!!

امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
دایره رهاشدن برای نوشتن هر شب که پلک برهم میگذاری و صبح بازش میکنی درهمین فاصله بین تاریکی و روشنایی تنگ و تنگتر میشود وگذر از سوراخ سوزن را دشوار و دشوارتر، البته میتوانی آنقدر بانصیحت و روایت وخنثی نویسی قلم برکاغذ بلغزانی که آب هم ازآب تکان نخورد وکسی را باتو اصلا کاری نباشد، طوری بنگاری که انگاری دنیا را آب برده و تو را خواب، آن سوراخ سوزن برای آن دسته نگارنده هایی که از آن سخن رانده شد چونان دروازه ای فراخ میماند…!! عیب کار زمانی رُخ می نماید که خواسته باشی دُملهای چرکین و متعفن فساد را نیشتر بزنی، آنجاست که یقه ات را میگیرند و می چسبانندت به دیوار، اگر از رانتخوران حرفه ای و مافیای وحشتناک آنان بنویسی، اگر از اختلاسهای باورنکردنی که تبدیل به یک سریال پربیننده تبدیل شده بنگاری ، اگر از گرانی و تورم لجام گسیخته قلم بزنی، اگر از فاصله گسل طبقاتی و بالارفتن میزان فقر قلمت را به جان کندن واداری، اگر از آموزش وپرورشی که به روزمره گی غیرقابل باوری سقوط کرده آواز برآوری، اگر از مافیای قدرت و گردن کلفتانی بنویسی که با یک تلفن و یا یکخط نوشتن به فلانی شخم میزند زمین شرافت را و میسوزاند زمین بارور ناباوری را، اگر از دورزدن قانون و ملعبه قرارگرفتن آن به دست افرادی خاص ضجه بزنی، اگراز نبود آزادی قلم وبیان مرثیه خوانی کنی ، اگرازشفافیت و پاسخگویی باخودت زیرلب برای اینکه کسی نشنود زمزمه کنی، اگر از تقسیم ثروت و اجرای عدالت واقعی دربین تمامی مناطق کشورت بنگاری، باید درانتظار بنشینی تا کسی به تو زنگ بزند تا ضمن گرفتن حالت، حالت راهم بپرسد، وتلخ تر و فاجعه آمیزتر آنکه با این همه دغدغه هایت کسی تره هم به حرفت خُرد نکند و آنگاه آن قسمت تراژیک نمایش به صحنه می آید که داری درهاونی آب می کوبی وعرق می ریزی…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*