کوتوله‌های لی‌لی‌پوتی در سایه‌سار غول‌های رسانه‌ای

‌امروز در شرایطی زندگی می‏‌کنیم که بسیار متفاوت از محیط‏ و شرایطی است که نسل‏‌های گذشته داشته‌اند. محیطی که با هر قدم، تغییرات بسیاری پیدا می‌‏کند و سرعت شتابنده انتقال اطلاعات از طریق افزایش تعداد کانال‌‏ها و تردد سنگین ابزارهای رسانه‏‌ای، پیام‌‏ها توسط همه‌کس، همه‌جا پیوسته منتقل و دریافت می‌‌شود.

‌به گزارش ایسنا، ‌این واقعیت‏‌ها نشان‏‌دهنده فراگیر بودن و نقش بسیار مهم رسانه‌‏های جمعی در جوامع بشری امروز است که در اشکال مختلف بر دیدگاه‌‏های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مردم تأثیر می‌‏گذارند و نحوه برداشت آن‌ها را از دنیای امروز شکل می‏‌دهند؛ اما سؤال مهم این است که چطور باید در برابر تأثیرات منفی و یا ناخواسته این حجم گسترده رسانه‌‌ها برخورد کرد و چه مهارت‏‌هایی در برابر سیل گسترده، متنوع و قابل دسترس رسانه‌ها لازم است؟ آیا می‌‏توان خریدن، خواندن، تماشا کردن و گوش دادن به انواع رسانه‏‌ها را متوقف کنیم یا این‌که آنچه رسانه‌‏ها به جامعه و اجزای آن تزریق می‏‌کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی، بهتر و درست‌‏تر دریافت و درک کنیم؟

بیراه نگفته‌‏ایم، اگر رسانه را به مثابه شمشیری دو لبه بدانیم که از یک‏‌سو می‏‌تواند یک فرصت باشد و از سویی دیگر به عنوان تهدیدی جدی تلقی شود. چه بسا در دنیای امروز افراد جامعه بتوانند با استفاده صحیح از رسانه‏‌ها، آگاهی خود را افزایش دهند. بحث پیرامون این موضوع در شهرستانی مثل کاشمر بسیار مهم و ضروری به‌نظر می‌رسد.

شهر لی‌‏لی پوت، شهر کوتوله‌های گالیور را به خاطر دارید؟

شهری که هر یک از مردمانش به اندازه یک بند انگشت کوچک گالیور بودند و گالیور هم در حد و اندازه یک غول برایشان جلوه می‌کرد.

به یاد بیاورید کوتوله‌های لی‌لی‌پوتی چگونه در ابتدا دست و پای گالیور را بستند ولی با گذشت مدتی، به حدی به گالیور وابسته شدند که او را حلاّل مشکلات خود می‌دانستند و او را به قهرمان شهر لی‌لی‌پوت‌ها تبدیل کردند.

این داستان انگلیسی را می‌توان به عنوان یک استعاره برای دنیای امروزی که در سیطره غول‌های رسانه‌ای است، در نظر گرفت. گالیور در نقش رسانه قدرتمند امروزی و مردمان کوتوله شهر لی‌لی پوت‌ها نماد مخاطبانی هستند که در سایه این رسانه غول‌آسا بهت‌زده به دنبال انوار حقیقتند.

مخاطبان رسانه‌ها اگر آگاهی لازم در برخورد مناسب با این رسانه‌ها را نداشته باشند، مانند کوتوله‌های شهر لی‌لی‌پوت استقلال خود را از دست می‌دهند و روزبه‌روز بیشتر تحت تاثیر گالیور، این غول بی‌شاخ و دم قرار می‌گیرند. امروزه داشتن آگاهی و توان درک و تجزیه و تحلیل کردن اخبار به سواد رسانه‌ای تعبیر می‌شود.

در همین زمینه، یک کارشناس ارشد علوم ارتباطات در کاشمر با تأکید بر لزوم برخورداری جامعه از سواد رسانه‌‏ای معتقد است، در عصری که ارتباطات رسانه‏‌ای و شبکه‏‌های اجتماعی هر روز حلقه محاصره خود را در زندگی بشر امروز تنگ‌‏تر کرده و همراه ما در تمام لایه‌‏های درونی و بیرونی حیات ما مشاهده می‏‌شوند، دانش و فن «سواد رسانه‌‏ای» به‌مثابه اکسیژن برای بشر امروز است.

احمدرضا محب‏علی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: امروزه تمام هوش و حواس ما و تصمیمات روزمره در زندگی متأثر از رسانه شده و رسانه‌‏ها نقش‏‌ها و کارکردهای چندگانه در آموزش، اطلاع‌‏رسانی، سرگرمی و اقناع را به خوبی ایفا می‌‏کنند؛ علاوه‌بر این، رسانه‏‌ها در خدمت به ایده و تفکر خاصی هستند.

وی افزود: شاید کاملاً طبیعی به‌نظر برسد که مثلاً مفهومی مثل «تروریسم» در شبکه العربیه و شبکه‏‌های عربی وابسته به وهابیت شامل داعش و مبارزین مدافع ملت مظلوم لبنان، یمن و سوریه هم ـ که همین روزها در عربستان به دنبال تشکیل اتحادیه و یارگیری در جهان عرب هستندـ تا تروریسم واقعی و نابودگر مورد نظر رسانه‌‏های آزاداندیش و یا آنچه در کشور ما مدنظر است کاملاً با هم مفاهیم متضادی دارند؛ لذا این ما هستیم که با علم به سواد رسانه‏‌ای، سره را از ناسره تشخیص داده و هر قول، فکر، ایده و تعریفی را مصداق آن نمی‏‌دانیم.

این استاد دانشگاه افزود: در شبکه‌‏های اجتماعی هم این روزها همین کارکرد را می‏‌توان متصور بود از این ‏رو سواد رسانه‌‏ای به ما این امکان را می‏‌دهد که فریب تصاویر را نخوریم.

محب‏علی به بیان شیوه‏‌هایی برای مواجهه با رسانه‌‏های جدید پرداخت و گفت: نباید به خودمان اجازه بدهیم رسانه‏‌های نوین به جای ما فکر کنند و ببینند و گوش کنند و تصمیم بگیرند.

رمز فیس‌بوکت را بده تا ما تصمیم بگیریم!

وی تصریح کرد: متأسفانه مردم ما خیلی راحت‌طلب شده‌‏اند و به جای مطالعه عمیق و مشاهده و تحقیق هم‏ه‌جانبه به رسانه متوسل می‏‌شوند؛ به طوری ‏که یک مزاح بین جوانان رد و بدل می‏‌شود که جوانی به خواستگاری رفت و پدر عروس گفت «رمز فیس‌بوکت را بده تا ما تصمیم بگیریم» به همین سادگی، از این‏ رو اگر بتوانیم کانال‌‏های ارتباطی خود را متنوع کنیم، موفق خواهیم شد.

محبعلی افزود: شایان توجه است سرعت دانش بشری در فواصل بسیار کمی مضاعف می‌‏شود و این امر توانمندی بشر امروز را می‌‏رساند، اما این پرسش مطرح است که آیا از این توانمندی توانسته‏‌ایم به نحو بایسته و شایسته در جهت رشد همه‌جانبه استفاده کنیم؟ چه بسا می‏‌بینیم امروز پدیده شکاف نسل‌‏ها هروز عمیق‌‏تر می‌شود و بشر امروز اخلاقیات را در حیاط کرده و درش را بسته است.

وی با بیان این‏که رسانه‏‌های جدید شمشیر دو لبه‌‏ای هستند که چگونگی مواجهه با آن بستگی به ما دارد، به لزوم برخورداری مخاطبان از مهارت‏‌های مواجهه با آسیب‏‌های اجتماعی اشاره و ابراز کرد: در زمان‏‌های نه‌چندان دور نقش تربیت به خانواده و مدرسه و نهادهای اجتماعی سپرده شده بود اما در زمان فعلی ضمن نقش‏‌های متضاد آن‌ها، رسانه امر تعلیم و تربیت را عهده‏‌دار شده است؛ البته اگر در هم‌پوشانی خانواده و مدرسه باشد که بسیار مفید و عالی محسوب می‏‌شود، اما مسئله از آن‌جا شروع می‏‌شود که ما توانایی نداریم. درصد کمی از مادران دهه پنجاه و قبل‌‏تر از کامپیوتر و شبکه‌‏های اجتماعی استفاده می‏‌کنند و مادران نمی‌‏دانند در تلفن و تبلت فرزندشان چه خبر است و فیلترشکن یعنی چه؟

محب‏علی افزود: ریشه بسیاری از آسیب‌‏های اجتماعی در تاخیر فرهنگی و استفاده نابجا از رسانه‏‌ها و به‌ویژه موبایل‏‌هاست. به‌عنوان مثال چند سال پیش در روستایی در نیشابور علی‌‏رغم عدم آنتن‌‏دهی هیچ سیستم تلفنی، اغلب جوانان روستا با تلفن‌بازی، فیلم تبادل می ‌کردند و منتظر ورود تکنولوژی و اقدام دولت و… نشدند.

وی اظهار کرد: رسانه ملی ما هم وقتی چند کانال کودک ماهواره‌‏ای راه ‌اندازی شد، تازه به فکر تقلید و راه‌‏اندازی شبکه کودک افتاد، لذا تا وقتی دنباله‌‏رو باشیم و به سرعت هجوم رسانه‏‌ها توجه نداشته باشیم، باید تاوان و هزینه آسیب‌‏های جدید را بپردازیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*