سرمقاله / تحول، تنها راه باقی مانده…!!!

محمدراعی فرد
زمانی که ارزش پول ملی کشوری به دره فروپاشی سقوط می کند به همراه خود ارزشهای دیگر را نیز به زیر می کشد ، عزت نفس ازبین می رود ، بی برنامگی وروز مره گی را می زاید ، فرهنگ وسیاست را نیز چون سیاه چاله ای به درون خود می بلعد ، ارزش پول یعنی ارزش یک کشور ، ارزش مردم ، ارزش برنامه وقانون و …!!چرایی اتفاق نامبارک ریزش در حد فروپاشی ارزش پول ملی نیازمند تحلیل علمی وآزاد اندیشانه ای دارد تا بتوان انباشت بیش ازچهاردهه مدیریت در چرخه اقتصاد که چنین خروجی را رقم زد رونمایی کرد ، تا به نقدی جدی وبه دوراز خیمه شب بازی های نهفته در کلمات اصولگرایی و اصلاح طلبی نرسیم و خویش را در چارچوبه های مفتضح مصلحت اندیشی و محافظه کاریهای تاریخی گرفتار نماییم بی تردید نه اینکه به نتیجه ای نمی رسیم بلکه شاهد فوران فساد هایی خواهیم بود که چون رودی از آتشفشان مذاب جامعه را در حد انفجار عظیمی که دیگر نمی توان ازآن مصونیت داشت خواهد رساند …!!! بهتراست آنقدر در شفافیت مواردی که قراراست نقد شود وسپس راه حلی قاطعانه وکوتاه مدت ارایه گردد ، اصرار ورزیم که دیگر بستر نفاق و ریا وتزویر ، کارایی که تاکنون داشته اندرا ازدسترس خویش خارج شده ببینند…چگونه ما نتوانستیم در طی بیش از چهاردهه به تعریف درست وکارآمدی از اقتصاد علمی دست یابیم که با امضای یک فرد برای خروج ازبرجام و درکوتاهترین زمان ممکن اقتصادمان به چنین فلاکتی افتد ؟!! چگونه ما نتوانستیم جایگاهی را برای خویش به لحاظ سیاسی و اقتصادی در جهان دست وپا کنیم که تحریمهای یک جانبه کشوری اینگونه مردم ما را خلع سلاح کند ؟!!چه اتفاقاتی افتاد که زمینه های فساد آنقدر گسترده شد که محصول فراوان فاسدین را به دنبال داشت ؟!! واقعیتی را که باید بدون خوف و خودسانسوری بیان کرد اینکه دیگر نمی شود توپ را درزمین مردم و سایر قدرتها وکشورها انداخت و مسئولان  را در زرورقی از قداست و معصومیت پیچید تا کسی را یارای نقد و پاسخ شنیدن نباشد ، اگر قرار است قانون برای همه یکسان اجرا شود لازمه اش از صدر تا ذیل یک کشور باشد ، بی خوف وترس از نامها و درجات و مسئولیتها ، دراین صورت است که شاهد تغییراتی بنفع مردم وحکومت خواهیم بود ، در غیر اینصورت هر نقدی حتی نقدهای عامیانه وملوسانه هم در نطفه خفه خواهند شد و میشود آنچه را که نباید بشود…!!شرایط کشورمان به آنچنان حساسیتی رسیده که دیگر بابخشنانه وسخنرانی و من بمیرم توبمیری ودیگر راههایی که تاکنون هزاران بار رفته شده است نمیتوان به رتق وفتق امور وتمشیت مردم پرداخت ، بهتراست از واقعیتهایی که خودمان در بوجودآوردن آن دخیل بوده ایم فرار روبه جلونکنیم و سر برزیر برف شعارهای نخ نماشده فرونبریم که دیگر فایده ای ندارد ، مرد و مردانه مسئولیت اشتباهات مان را قبول کنیم و طرحی نو برای آینده در اندازیم و شرایط خوب وجدید را با پایه وفونداسیون شفافیت وبرای مردم پی ریزی کنیم وگرنه…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*