گزارش

علت درگیری در مرز هیرمند تجاوز مرزی از ناحیه طالبان به خاک ایران بود

 فرماندار شهرستان هیرمند با بیان اینکه درگیری مرزی خاتمه یافته است، گفت: علت این درگیری در ناحیه مرز شهرستان هیرمند تجاوز مرزی از ناحیه طالبان به داخل خاک ایران بوده است.

میثم برازنده عصر یکشنبه به ایرنا افزود:در این درگیری هیچگونه خسارت جانی متوجه نیروهای مرزی نشده است.

فرماندار هیرمند پیش از این گفته بود: ظهر امروز بین نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران و گروه طالبان در مرز شهرستان هیرمند درگیری ایجاد شد.

وی افزوده بود که  بین نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران و نیروهای طالبان در منطقه شغالک شهرستان هیرمند درگیری رخ داد.

فرماندار هیرمند در رابطه با تلفات این درگیری گفت: موضوع در دست بررسی است.

به گزارش ایرنا، فاصله میان مرز رسمی و دیوار امنیتی احداث شده در خاک ایران، سبب شده تا نیروهای طالبان درک نادرستی از خط مرزی افغانستان و ایران داشته باشند. به همین سبب با وجودی که در ماه های گذشته، مسوولان مرزبانی ایران سعی کرده اند موضوع را به آنها تاکید کنند اما بازهم شاهد تجاوزها به داخل خاک کشورمان هستیم.

 

 

 

 

هزار دستگاه اتوبوس برای جابجایی زائران اربعین

رئیس ستاد اربعین شهرداری تهران گفت: از کلانشهر‌های تهران، کرج و مشهد هزار دستگاه اتوبوس برای جابجایی زائران در نظر گرفته شده است.

توکلی زادهبه گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمد امین توکلی زاده امروز در نشست کمیته حمل و نقل این ستاد افزود: در میان همه جلساتی که با تولیت اماکن مقدسه عراق و ستاد اربعین کشور داشتیم مهم‌ترین دغدغه درباره موضوع زیرساخت‌های حمل و نقل است.

رئیس ستاد اربعین شهرداری تهران اضافه کرد: ما نیازمند یک برنامه‌ریزی دقیق برای حمل و نقل زائران هم از اقصی نقاط کشور به سمت مرز و هم در داخل خاک عراق هستیم. یک تقسیم کاری در جلسات وزارت کشور بین وزارت راه و شهرداری، کلانشهر‌ها و سایر شهرداری‌ها برای حمل و نقل از تمام کشور تا مرز شده است تا حداکثر خدمت رسانی برای جابجایی مسافران انجام شود. از کلانشهر‌های تهران، کرج و مشهد هزار دستگاه اتوبوس برای جابجایی زائران در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه بر اساس تقسیم بندی ستاد اربعین شهرداری تهران خدمات‌رسانی هرکدام از چهار مرز کشور را دو مورد از شهرداری‌های مناطق بر عهده دارند گفت: یکی از دغدغه‌های هرساله ما تخلیه مرز مهران در مسیر بازگشت است. باید برای سامانه پایانه‌های مرزی اقدامات جدی صورت گیرد تا در مسیر بازگشت، زائران دچار مشکل نشوند.

توکلی زاده با بیان اینکه امسال گرمای هوا موجب سخت‌تر شدن تردد زائران و حرکت در مسیر راهپیمایی خواهد شد، افزود: ممکن است بسیاری از زائران پیش‌بینی لازم را برای این موضوع نداشته باشند؛ اما این موضوع در برنامه‌ریزی خدمات مسیر مورد توجه قرار گرفته است. ضرورت دارد که خودرو‌هایی که برای جابجایی زائران مورد استفاده قرار می‌گیرد به سامانه سرمایشی مناسب مجهز باشند.

رئیس ستاد اربعین شهرداری تهران در بخش دیگری از این نشست به اقدامات شهرداری تهران در نصب تابلو‌های راهنما در داخل خاک عراق اشاره کرد و گفت: زیرساخت‌های مربوط به تابلو‌های راهنمای خودرو‌ها در عراق دچار مشکلات جدی است و در این خصوص اقدامات مناسب صورت می‌پذیرد و بهسازی و روسازی برخی مسیر‌ها در دستور کار ستاد قرار دارد.

وی درباره تأمین سوخت خودرو‌ها نیز افزود: در موضوع سوخت خودرو‌ها هماهنگی خوبی صورت گرفته است و وزرات نفت تأمین سوخت سامانه حمل و نقل اربعین را در خاک ایران و کشور عراق برعهده گرفته است.

توکلی زاده اظهار داشت: امسال خدمات‌رسانی به زائران سامرا و کاظمین هم به کار‌های شهرداری تهران اضافه شده است. ظرفیت این دو شهر به ویژه سامرا در پذیرش زوار بسیار محدود است و شهردار تهران در بازدیدی که از عتبات شریف و امکانات آن‌ها داشتیم تاکید داشت که امسال به زائران در این دو شهر هم توسط شهرداری تهران خدمت‌رسانی انجام شود.

رئیس ستاد اربعین شهرداری تهران با تاکید بر اینکه باید برنامه ریزی‌های فرهنگی ستاد همه جانبه باشد گفت: تمام افرادی که به عنوان راننده در جابجایی زائران به ما کمک خواهند کرد خادمان سیدالشهدا (ع) هستند. حتماً باید در کمال احترام برای آن‌ها برنامه ریزی شود. جایگاه استراحت و پذیرایی از آنان باید به صورت کامل پیش بینی شود. برخورد کریمانه و توأم با احترام کمترین کاری است که در قبال زحمات و خستگی آن‌ها بر عهده ماست. توقع همه مسئولان ارشد کشور و به ویژه مردم از مدیریت جدید شهرداری این است که مراسم اربعین امسال نسبت به سال‌های قبل باشکوه‌تر و منظم‌تر برگزار شود و باید تمام تلاش خود را در این راستا به کار بگیریم.

 

 

 

مالیات ۳۲ میلیارد تومانی ویلموتس برای فدراسیون فوتبال

سازمان امور مالیاتی کشور در نامه‌ای به فدراسیون فوتبال خواهان ۳۲ میلیارد تومان بدهی سرمربی سابق تیم ملی شد.

مالیات ۳۲ میلیاردی ویلموتس برای فدراسیون فوتبالبه گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری صدا و سیما و با تایید مسئولان فدراسیون فوتبال اداره مالیات در نامه‌ای به فدراسیون فوتبال اعلام کرده است که فدراسیون باید بابت قرارداد سرمربی بلژیکی سابق تیم ملی فوتبال ۳۲ میلیارد تومان مالیات پرداخت کند.
البته فدراسیون فوتبال در تلاش است که با رایزنی‌های خود این مبلغ را کم کند که تا این لحظه به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است.

 

 

 

 

 

نیویورک تایمز:

دریافت یک میلیون پوندی «ولیعهد انگلیس» از خانواده «بن لادن»

نیویورک تایمز در گزارشی فاش کرد که شاهزاده چارلز، ولیعهد انگلیس در سال ۲۰۱۳ برای خیریه‌اش مبلغ یک میلیون پوند از خانوده «اسامه بن لادن» دریافت کرده است.

در گزارش نیویورک تایمز آمده است که ولیعهد انگلیس این مبلغ را از «بکر بن لادن»، رئیس خاندان بن لادن و «شفیق» برادران ناتنی اسامه بن لادن، سرکرده گروهک تروریستی القاعده دریافت کرده است.

دریافت  یک میلیون پوندی «ولیعهد انگلیس» از خانواده «بن لادن»

براساس گزارش این روزنامه، گفته می‌شود که دو سال پس از کشته شدن اسامه بن لادن در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۳، چارلز ۷۳ ساله جلسه ای خصوصی با بکر بن لادن ۷۶ ساله در «کلارنس هاوس»، اقامتگاه سلطنتی در لندن برگزار کرد.

کلارنس هاوس قویا بسیاری از این ادعا‌ها را رد کرده و تاکید می‌کند که تصمیم پذیرش این کمک را موسسه خیریه وابسته به چارلز (PWCF) اتخاذ کرده و معتمدان این موسسه تنها دریافت‌کنندگان این کمک بوده‌اند.

رئیس صندوق این خیریه که مبلغ به حساب آن واریز شده، در بیانیه‌ای اعلام کرد: «مبلغ دریافتی از شیخ بکر بن لادن در سال ۲۰۱۳ در همان زمان به دقت مورد بررسی معتمدان این صندوق قرار گرفت و پذیرش این کمک کاملا به تصمیم همین معتمدان صورت گرفت.»

این در حالیست که شواهد و اطلاعاتی در دست نیست که نشان دهد آیا بکر و شفیق که از برادران ناتنی اسامه بن لادن هستند، حامی و فعال در اقدامات تروریستی بوده‌اند یا خیر.

در همین راستا ماه گذشته هم فاش شد شاهزاده چارلز، میلیون‌ها یورو پول نقد در جریان نشست‌هایش با نخست وزیر سابق قطر دریافت کرده بود. بر اساس آن گزارش، گفته شد که شاهزاده چارلز در مجموع سه میلیون یورو (۲.۶ میلیون پوند) در جریان دیدار با شیخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی، نخست‌وزیر سابق قطر، دریافت کرد.

در آن زمان ساندی تایمز گزارش داد که این مبلغ با چمدان به شخص چارلز تحویل داده شد. همچنین این روزنامه افزود که انتقال این مبلغ در جریان دیدار‌های خصوص دو طرف، از جمله دیدار خصوصی رو در رو در کلارنس هاوس در سال ۲۰۱۵ رخ داد.

این نخستین بار نیست که کمک‌های مالی به موسسات ولیعهد بریتانیا جنجال به پا می‌کند، پلیس متروپولیتن انگلیس در فوریه گذشته تحقیقاتی را در مورد کمک بنیاد خیریه شاهزاده چارلز به «محفوظ بن مرعی» تاجر سعودی برای دریافت مدال در انگلیس در ازای اهدای صد‌ها هزار پوند به این بنیاد آغاز کرد.

 

 

حضور طرفداران صدر برای دومین روز در پارلمان عراق

اشغال پارلمان عراق که روز شنبه آغاز شد دومین اشغال پارلمان طی چند روز گذشته است که در جریان آن حامیان صدر به زور وارد مجلس قانونگذاری می‌شوند.

 به گزارش خبرگزاری فرانسه، صد‌ها تن از هواداران مقتدی صدر برای دومین روز در پارلمان عراق اردو زده اند.

هواداران صدر علی رغم شلیک گاز اشک آور و استفاده از ماشین‌های آبپاش نیروهای امنیتی و دمای هوای ۴۷ درجه سانتیگراد، روز شنبه پس از عبور از موانع بتنی سنگین جاده‌های منتهی به منطقه سبز، وارد ساختمان‌های دیپلماتیک و دولتی بغداد شدند.

با گذشت نزدیک به ده ماه از انتخابات اکتبر عراق و با وجود مذاکرات فشرده میان جناح‌های مختلف، هنوز دولت جدید در این کشور روی کار نیامده است.

تحلیلگران می‌گویند صدر، روحانی تندرویی که زمانی گروهی از شبه نظامیان را علیه نیرو‌های دولتی آمریکا و عراق رهبری می‌کرد، از اعتراضات خیابانی استفاده می‌کند تا نشان دهد که نظرات او باید در تشکیل دولت مورد توجه قرار گیرد.

تصمیم جناح شیعه برای انتخاب محمد شیاع السودانی برای پست نخست وزیری محرکی برای اشغال پارلمان از سوی هواداران صدر شد.

مردم به صورت داوطلبانه در میان معترضان سوپ و تخم مرغ آب پز و نان و آب توزیع می‌کنند. برخی از معترضان شب را روی پتو‌های کف زمین ساختمان مجهز به تهویه مربوط به دوران دیکتاتور صدام سپری کردند. برخی دیگر هم در محوطه باز و روی تشک‌های پلاستیکی و زیر درختان خرما شب را به صبح رساندند.

از زمان حمله آمریکا و سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳، تشکیل دولت در عراقِ چند قومیتی، همواره نیازمند مذاکرات پیچیده بوده است.

جناح صدر در انتخابات اکتبر به عنوان بزرگترین فراکسیون پارلمانی ظاهر شد، اما نتوانست رای اکثریت را به دست آورد. در ماه ژوئن، ۷۳ قانونگذار حزب صدر در تلاش برای خروج از بن بست تشکیل دولت جدید، استعفا دادند.

این مسئله موجب شد تا بزرگترین جناح پارلمان عراق تغییر کند، با این حال هنوز توافق بر سر تعیین نخست وزیر، رئیس جمهور یا کابینه جدید صورت نگرفته است.

اشغال پارلمان که روز شنبه آغاز شد دومین اشغال پارلمان طی چند روز گذشته است که در جریان آن حامیان صدر به زور وارد مجلس قانونگذاری می‌شوند.

اعتراضات اخیر تازه‌ترین چالش عراق به عنوان کشوری است که چند دهه درگیر جنگ بوده و حالا با تأثیرات تغییرات آب و هوایی دست و پنجه نرم می‌کند.

 

 

رشد خلق پول بانک‌ها در بهار ۱۴۰۱ مهار شد

رشد مانده تسهیلات اعطایی در سه ماهه اول امسال به ۳.۶ درصد رسید در حالی که در سه ماه اول سال گذشته رشد این متغیر ۱۳.۶ درصد بوده و این نشان‌دهنده کاهش رشد خلق پول بانکی در بهار امسال است.

مهار رشد خلق پول بانک‌ها در بهار ۱۴۰۱به گزارش­ خبرگزاری صدا و سیما  به نقل (شادا)، کنترل ترازنامه بانک‌ها یکی از برنامه‌های بانک مرکزی در دولت سیزدهم برای کنترل خلق پول بانک‌ها و به تبع آن کنترل نقدینگی است.
در همین راستا، بانک مرکزی از سال گذشته ضوابط کنترل مقداری ترازنامه بانک‌ها را اعمال کرد و برای اولین بار در آبان ماه نرخ سپرده قانونی ۵  بانک به دلیل عدم رعایت حدود تعیین شده به ۱۳ درصد افزایش یافت. براساس ضوابط بانک مرکزی در سال گذشته، سقف رشد ماهانه ترازنامه بانک‌های تجاری باید ۲ درصد و بانک‌های تخصصی ۲.۵ درصد بود.
اما از مدتی پیش، این نسبت تغییراتی کرد به طوری که دامنه رشد ترازنامه بانک‌ها در دامنه ۱.۵ تا ۲.۵ درصد قرار گرفت. بر این اساس استانداردهایی، چون نرخ کفایت سرمایه، وضعیت نقدینگی، معوقات و مواردی از این دست، تعیین کننده سقف رشد ترازنامه خواهد بود.
به عنوان مثال بانکی که استاندارد پایینی دارد، حداکثر می‌تواند ۱.۵ درصد در هر ماه به حجم ترازنامه خود اضافه کند، اما بانکی که در بهترین حالت از نظر استاندارد‌های بانکی قرار دارد در هر ماه تا ۲.۵ هم می‌تواند رشد ترازنامه داشته باشد. رشد ۲ درصد، به معنای رشد ۲۴ درصد در طول سال و رشد ۲.۵ درصد به معنای رشد ۳۰ درصد در طول سال است.
منظور از رشد ترازنامه، رشد سمت راست ترازنامه است که شامل تسهیلات اعطایی، میزان سرمایه گذاری بانک، دارایی ثابت و مواردی از این دست است.
ضمن اینکه در سه ماهه اول امسال قواعد حاکم بر ضوابط کنترل مقداری ترازنامه بانک ها، همان قواعد سال گذشته بود و همچنان دامنه ۲ درصد و ۲.۵ درصد در هر ماه ملاک عمل بود. در واقع از نیمه دوم تیر ماه بود که بانک مرکزی تصمیم به تغییر دامنه و ضوابط رشد ترازنامه بانک‌ها گرفت.
بنا به آمار ماهانه بانک مرکزی از مانده سپرده و تسهیلات اعطایی بانک‌ها استخراج شده،  رشد مانده تسهیلات از ۱۳.۶ درصد در سه ماهه اول گذشته به ۳.۶ درصد در سه ماهه اول امسال کاهش یافته است. در دو ماهه اول امسال رشد مانده تسهیلات پرداختی ۱.۰۷ درصد بود در حالی که در دوره مشابه سال قبل این رقم معادل ۱۱.۱ درصد بوده است؛ بنابراین در طول خرداد ماه حدود ۲.۵ درصد به حجم مانده تسهیلات افزوده شده است.
به گزارش شادا، یکی از ابزار‌های بانک مرکزی برای جلوگیری از رشد بیش از حدود تعیین شده ترازنامه، افزایش نرخ سپرده قانونی است و طبق قانون حداکثر سقف نرخ سپرده قانونی ۱۳ درصد است. به تازگی شورای پول و اعتبار با درخواست بانک مرکزی برای افزایش سقف نرخ سپرده قانونی تا ۱۵ درصد موافقت کرد.
هدف بانک مرکزی از افزایش نرخ سپرده قانونی به ۱۵ درصد، بازدارندگی بیشتر این ابزار برای بانک‌هایی است که از ضوابط کنترل مقداری را رعایت نمی‌کنند. سپرده قانونی به معنای سپرده گذاری درصد از سپرده‌ها در بانک مرکزی و عدم امکان برداشت آن بدون اجازه بانک مرکزی است؛ بنابراین طبق این مصوبه شورای پول و اعتبار بانک‌هایی که بیش از سقف تعیین شده رشد ترازنامه داشته باشند، بانک مرکزی می‌تواند تا معادل ۱۵ درصد از کل سپرده‌های بانک را نزد خود نگه دارد. این سیاست علاوه بر اثر بازدارندگی و رعایت بیشتر حدود رشد ترازنامه، از ضریب فزاینده پولی می‌کاهد.
البته آثار دو سیاست جدید بانک مرکزی در زمینه کنترل ترازنامه بانک‌ها (افزایش نرخ سپرده قانونی برای بانک‌هایی متخلف از ضوابط کنترل مقداری و تغییر دامنه رشد ماهانه ترازنامه) در ماه‌ها آینده مشخص خواهد شد.

 

 

دروغ فدراسیون تاج بعداز دوسال و نیم رو شد

نامه ۳۲میلیاردی اداره مالیات برای قرارداد ویلموتس

پرداخت مالیات برعهده فدراسیون بوده اما این فدراسیون در زمان ریاست تاج حرفی غیر واقعی و دروغ در این باره زده بود.

خسارات مهلک قرارداد ویلموتس می‌رود تا فدراسیون فوتبال ایران را ورشکسته کند.

به گزارش تابناک ورزشی؛ ضرباتی که قرارداد با مارک ویلموتس به پیکره فوتبال وارد کرده، مانند دومینو یکی پس از دیگری از راه می‌رسد و حالا فدراسیون فوتبال باید ۳۲ میلیارد تومان دیگر بابت مالیات این قرارداد پرداخت کند.

پس از رأی دادگاه حکمیت ورزش (CAS) و محکومیت فدراسیون ایران به پرداخت ۳ میلیون و ۳۲۵ هزار یورو به همراه ۵ درصد سود سالیانه به ویلموتس، اکنون خبر آمده نامه‌ای از سوی اداره مالیات به فدراسیون فوتبال رسیده که باید بابت قرارداد ویلموتس ۳۲ میلیارد تومان مالیات پرداخت شود. مالیاتی که طبق قرارداد مهدی تاج با مارک ویلموتس به عهده فدراسیون فوتبال است.

نامه ۳۲میلیاردی اداره مالیات برای قرارداد ویلموتس

نکته جالب توجه اینجاست که ۲۲ آذرماه ۱۳۹۸ روابط عمومی وقت فدراسیون فوتبال «اطلاعیه‌ای درباره چگونگی پرداخت دستمزد ویلموتس» صادر و تأکید کرده بود «در قرارداد منعقده و برخلاف قرارداد مشابه قبلی، فدراسیون مالیات نمی‌پردازد» که البته پس از انتشار قرارداد مشخص شد اینچنین نیست. در حقیقت پرداخت مالیات برعهده فدراسیون بوده اما این فدراسیون در زمان تاج حرفی غیر واقعی در این باره زده بود.

فارغ از تبعات فنی و اجتماعی این قرارداد، فدراسیون فوتبال بابت استقراض دو میلیون یورویی از شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا)، زمانی که به دلیل عدم استرداد این مبلغ کار به شکایت رسید، به گفته خزانه‌دار وقت فدراسیون فوتبال ۲۵ میلیارد تومان به شستا پرداخت کرد.

این مبلغ زمانی پرداخت شد که دادگاه رأی خود را برای مزایده اموال ثبتی فدراسیون صادر کرد و البته مبلغ یاد شده نیز با محاسبه روز، کمتر از ۲ میلیون یوروی استقراض شده بود. به همین دلیل شستا با وجود واریز ۲۵ میلیارد به حسابش، ساختمان فدراسیون فوتبال و دو دانگ از ساختمان باشگاه پرسپولیس را مصادره کرد تا قرضی که بابت پرداخت به مارک ویلموتس به فدراسیون فوتبال داده بود را پس بگیرد.

 

 

 

رتبه‌بندی معلمان؛ حکایت «فیل در تاریکی»

رتبه‌بندی معلمان؛ حکایت «فیل در تاریکی»

قانون نظام رتبه‌بندی معلمان که حدود ۱۰ سال در پیچ‌وخم‌های اداری و قانونی جامانده بود، در نهایت پس از طی مراحل مربوطه و ابلاغ آیین‌نامه اجرایی‌اش در دوازدهم تیرماه سال جاری، در شرف اجراست و به گفته وزیر آموزش و پرورش، قرار است از مهرماه احکام جدید برای معلمان صادر شود.

به گزارش ایسنا، درحالی آیین‌نامه اجرایی رتبه‌بندی معلمان ابلاغ و وزارت آموزش‌وپرورش در حال آماده‌سازی مقدمات اجرایی لازم است که طی هفته‌های گذشته انتقادات و اشکالاتی بر آیین نامه مذکور از سوی فرهنگیان و نمایندگان مجلس وارد شده است تا جایی که رئیس مجلس شورای اسلامی ۲۶ تیرماه در صحن علنی مجلس اعلام کرد که مصوبه دولت در خصوص قانون رتبه‌بندی معلمان در مهلت قانونی هیئت تطبیق رسیدگی می‌شود و اگر مغایرت وجود داشته باشد، حتماً اعلام خواهیم کرد.

پنجم مرداد ماه بود که بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در این باره گفت: هیئت تطبیق مجلس ایراداتی را متوجه آیین‌نامه قانون رتبه‌بندی معلمان کرده بود که در جلسه‌ای مطرح و بخشی از این ایرادات با نظر معاونت حقوقی و سایر بخش‌های مرتبط اصلاح شد. بخشی از ایرادات همچنان نیازمند بحث بیشتری بود که به کمیسیون بازگشت پیدا کرد تا پس از بحث و بررسی در صحن دولت تصویب شود.

به گفته وی، کلیت آیین‌نامه نهایی شده و قابلیت اجرا دارد و ان‌شاءالله این مسیر رتبه‌بندی با سرعت هرچه بیشتری پیش رود.

وزیر آموزش و پرورش نیز در آخرین اظهار نظر خود از فرهنگیان خواسته است که نگران این موضوع نباشند چراکه اجرای این طرح از ۳۱ شهریور سال ۱۴۰۰ محاسبه خواهد شد و در عین حال گفته: فرهنگیان توقع داشتند تا زودتر این امر انجام شود و البته که رتبه بندی امر مهمی است، اما مراحل قانونی سیری دارد که باید آن را طی کند و به این دلیل که هنوز آیین نامه از جهت کلی نهایی نشده، بعد از رفع ایرادات در جلسات آتی تایید خواهد شد.

حجت‌الله بنیادی، کارشناس آموزش و پرورش و استاد دانشگاه فرهنگیان در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به روند اجرای قانون نظام رتبه‌بندی معلمان اظهار کرد:  آیین‌نامه ‌اجرایی قانون رتبه‌بندی معلمان، بعد از فراز و فرودهای فراوان و در پنجمین ماه بعد از تصویب قانون آن، هنوز به مرحله اجرا و صدور احکام نرسیده و برخی بندهای آن در هیئت تطبیق مصوبات مجلس مغایر با قانون تشخیص داده شده است.

وی افزود: حکایت زیبای  «فیل در تاریکی» مولوی، حکایت رتبه‌بندی امروز معلمان است. برای این که بتوان برای فیل در خانه تاریک کاری کرد، اول باید دانست آنچه در خانه تاریک است چیست؟ در وصف فیلِ “رتبه بندی” باید گفت این فیل برای مدیران آموزش و پرورش  آنقدر ناشناخته و عجیب است که تا کنون توانسته شش وزیر را بدرقه کند، ولی به اجرا در نیاید و همچنان در اتاق تاریک بماند.

این استاد دانشگاه فرهنگیان در ادامه برخی الزامات قانونی استقرار نظام عادلانه پرداخت و رتبه‌بندی معلمان را برشمرد و گفت: تکلیف ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه، مبنی بر استقرار نظام پرداخت معلمان و تبصره (۳) ماده ۲۹  آن قانون مبنی بر تکلیف دولت در تدوین سازوکارهای مناسب در نظامات پرداخت حقوق و مزایا و نظام مالیاتی به نحوی که اختلاف حقوق و مزایای بین مقامات، رؤسا، مدیران و کارکنان در مشاغل مشابه و شرایط مشابه در هر صورت از ۲۰ درصد تجاوز نکند، روزنه‌های امیدی در قانون برنامه ششم بودند که انتظار می‌رفت معلمان را به یک نظام عادلانه پرداخت نزدیک کنند.

بنیادی افزود: اکنون بعد از گذشت شش سال از تصویب قانون برنامه ششم، نه تنها نظام عادلانه پرداخت برای معلمان ـ که حداقل آن به میزان ۸۰ درصد با اعضای هیئت علمی دانشگاه هم تراز است،ـ محقق نشده، بلکه اجرای رتبه‌بندی درونی که گام بسیار کوچکی در این راستاست نیز به افرادی سپرده شد که بعضا حتی شناخت درستی از سوابق و کلیات آن ندارند.

وی اولین نکته در مورد رتبه‌بندی را آنچه اظهار نظرهای ناصحیح برخی دست‌اندرکاران امر خواند دانست و گفت: به عنوان مثال رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، در بخشی از سخنان خود در مورد سوابق رتبه‌بندی معلمان این گونه گفته است که «ما ۱۰۰ سال پیش در کشور خود آموزش پرورش نوین را آغاز کردیم و در این مدت معلمانی که در آموزش‌وپرورش بودند هیچ‌گونه رتبه، درجه و جایگاهی نداشتند و عنصر بسیار اثرگذار رقابت که خروجی آن رشد و تعالی است در این ۱۰۰ سال وجود نداشت، اما کمیسیون آموزش‌وپرورش، قانون رتبه‌بندی فرهنگیان را به تصویب رساند و معلمان را در پنج رتبه قرار داد.»

این پژوهشگر نظام تعلیم و تربیت افزود: این در حالی است که بخش‌هایی (تبصره‌های ۹ و ۱۲ بند ب) از قانون «ترمیم حقوق فرهنگیان» ‌مصوب ۱۱ آذر ماه ۱۳۳۳ که رتبه‌بندی معلمان از  کمک‌آموزگار تا استاد را تعیین کرده بود به این شرح است: «دبیرانی که با رعایت مقررات مربوط به دانشگاه به پایه دانشیاری نائل می‌شوند از مازاد حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که‌حقوق و کمک پایه دانشیاری آنها به آن میزان برسد استفاده خواهند کرد و نیز برای دبیرانی که پیش از این تاریخ به پایه دانشیاری نائل شده‌اند به شرط‌ پیدا شدن اعتبار از تاریخ تصویب این قانون، مشمول این تبصره خواهند بود. دبیرانی که دارای ۱۰ سال سابقه تدریس در دانشگاه باشند با رعایت مقررات مربوط‌ به دانشگاه و احراز مقام دانشیاری می‌توانند رتبه خود را طبق آخرین حقوق ثابت دریافتی به پایه دانشیاری تبدیل کنند.»

بنیادی ادامه داد: در تبصره ۱۲ قانون ترمیم حقوق فرهنگیان مصوب سال ۱۳۳۳ نیز آمده است که «مابه‌التفاوتی که به موجب این قانون حاصل می‌شود با پیدا شدن اعتبار قابل پرداخت خواهد بود و چنانچه دولت نتواند بودجه لازم را برای تأمین اعتبار تغییر اشل معلمین یک جا تهیه کند با پیدا شدن اعتبار مکلف است متدرجاً به ترتیب اضافه اعتبار کمک آموزگاران – آموزگاران -‌دبیران – دانشیاران و استادان را تأمین و پرداخت کند. معلمین شهرستان‌ها در موقع تأمین اعتبار مقدم خواهند بود استفاده از عواید نفت برای تأمین‌اعتبار مابه‌التفاوت ممنوع است.»

وی همچنین با اشاره به برخی اظهارات وزیر آموزش و پرورش نظیر روند تخصیص اعتبارات در بودجه‌های سنواتی جهت اجرای رتبه‌بندی و افزایش ۳.۵ برابری اعتبارات بودجه فعلی قانون رتبه‌بندی معلمان در مقایسه با لایحه اولیه ارائه شده به مجلس در اسفند سال ۹۹ گفت: در هیچ‌یک از قوانین بودجه سالیانه در دولت قبل برای رتبه‌بندی اعتبار و ردیف مستقلی در نظر گرفته نشد و فقط در جزء (۲)  بند (و) تبصره ۲ بودجه سال ۱۴۰۰  رقمی به صورت  نامعلوم برای رتبه‌بندی در سال ۱۴۰۰ درج شده بود.

این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: تأمین بخشی از پاداش پایان خدمت کارکنان ‌دستگاه‌های اجرایی، رتبه‌بندی معلمان و اعمال مدرک تحصیلی معلمان، پرداخت مطالبات معلمان مأمور به مدارس خارج از کشور و تأمین بخشی از مطالبات ایثارگران، برخی از مواردی هستند که همراه رتبه‌بندی در این ردیف آمده‌اند. بخش دیگری از همین جزء به اجرای قانون تسری فوق‌العاده خاص کارمندان سازمان‌های پزشکی قانونی کشور و انتقال خون ایران به کارمندان سازمان دامپزشکی و سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور و بخش دیگری از آن نیز برای همسان‌سازی حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های وابسته به وزارت علوم با حقوق اعضای هیئت علمی غیربالینی دانشگاه‌های وابسته به وزارت بهداشت، تأمین مطالبات سهم قانونی حق عضویت اعضای صندوق ذخیره بسیجیان تخصیص یافته است.

بنیادی با بیان اینکه نکته جالب این است که در سال ۱۴۰۰ همسان‌سازی حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های وابسته به وزارت علوم و  سایر موارد گفته شده در فوق، با اعتبار  همین جزء اجرا شدند، ولی رتبه‌بندی معلمان به دلیل ضعف عملکرد دولت و مجلس نه تنها در سال ۱۴۰۰ اجرایی نشد، بلکه تاکنون نیز به اجرا در نیامده است گفت: لایحه رتبه‌بندی  معلمان بعد از کش‌وقوس‌های فراوان پیرامون ضرورت تصویب آن در مجلس، در روزهای پایانی دولت دوازدهم به شکلی ناقص و ناصحیح  به مجلس ارسال شد و فرایند اجرایی شدن آن ماه‌ها به طول انجامیده است.

وی با بیان اینکه « نخستین شرط برای انجام درست هر کاری، اشراف به سوابق و تجربیات مرتبط با آن است» افزود:  برای شناخت فیل رتبه‌بندی باید چراغ دانش و تخصص برافروخت. با گام برداشتن در تاریکی و ادعای وقوف بر همه چیز، نمی‌توان کار درستی انجام داد. به کار گماشتن افرادی برای اجرای رتبه‌بندی که علاوه بر  تخصص‌های کاملاً غیرمرتبط با مدیریت منابع انسانی، الفبای رتبه‌بندی و نظام جبران خدمات را نمی‌دانند، یعنی اعتقاد نداشتن به برافروختن چراغ.

این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه اگر قرار است با اجرای رتبه‌بندی معلمان کیفیت نظام آموزش‌وپرورش ارتقاء یابد، باید ابتدا عدالت بیرونی در نظام جبران خدمات را برقرار و سپس معلمان را نسبت به هم رتبه‌بندی کرد عنوان کرد: آنچه اکنون تحت عنوان رتبه‌بندی مصوب شده، قصد دارد دریافتی معلمان نسبت به  دیگر معلمان عادلانه کند در صورتی که مسئله اصلی که اثر بسیار منفی بر انگیزه و تمایل معلمان به ارتقای مهارت‌های حرفه ای معلمان دارد، ناعدالتی بیرونی در نظام جبران خدمات است و نه نبود عدالت درونی.

بنیادی تصریح کرد: قبل از رتبه‌بندی درونی معلمان باید همه مشاغل و دریافتی آنها را بر حسب عوامل مختلف به شکلی عادلانه رتبه‌بندی کرد. آیا در نظام مشاغلی که یک معلم در بالاترین رتبه و بالاترین شایستگی، مجموع دریافتی‌اش از یک مسئول دفتر یا نگهبان یک شرکت یا نهاد دولتی کمتر است، می‌توان با رتبه‌بندی کردن معلمان نسبت به خودشان، انتظار داشت که انگیزه معلم ارتقا یابد؟ آیا در چنین وضعیتی که با افزایش ناشی از رتبه‌بندی، بار هم‌رتبه میانگین دریافتی معلمان همچنان جزو رتبه های آخر دریافتی کارکنان دولت است؛ می‌توان صرفاً بر رتبه‌بندی درونی و عادلانه کردن دریافتی معلمان نسبت به هم تمرکز و  ادعا کرد که معلمان به درستی رتبه‌بندی شده‌اند؟.

وی با اشاره به اینکه با اجرای قانون رتبه‌بندی و فرض تحقق اعتبار ۳۸ هزار میلیارد تومانی، پیش‌بینی می‌شود میانگین حقوق هر یک از معلمان مشمول (با فرض ۸۰۰ هزار نفر مشمول)  به میزان دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان افزایش یابد گفت: افزایش سرسام آور هزینه‌های زندگی و عقب ماندن دریافتی معلمان از نرخ تورم و  عقب ماندگی چندساله دریافتی آنها از دریافتی سایر کارکنان دولت چیزی نیست که با میانگین دو یا سه میلیون تومان افزایش، قابل جبران باشد.

این استاد دانشگاه فرهنگیان در پایان اضافه کرد: بر این اساس به اعضای کمیسیون آموزش مجلس پیشنهاد می‌شود همانگونه که در قانون برنامه ششم و قانون سال ۱۳۳۳  مصوب شده است، تلاش خود را بر ایجاد عدالت بیرونی در نظام پرداخت متمرکز کنند و در نظام پرداخت کارکنان دولت، جایگاه بحق و شایسته معلمان را به شکل درست و دقیقی تعیین کنند که با تفسیرها و دور زدن‌های مختلف نتوان در آن خدشه وارد کرد. به وزیر آموزش و پرورش نیز پیشنهاد می‌شود ضمن اهتمام به اجرای سریع قانون رتبه‌بندی موجود، تلاش خود را نسبت به برقراری عدالت بیرونی در نظام پرداخت متمرکز کند و برای اجرای آنچه رئیس جمهوری  از آن به عنوان نظام عادلانه پرداخت یاد کردند بیش از همه وزرا پیگیری کند.

 

 

 

چقدر از مصائب عاشورا را برای کودکان تعریف کنیم؟

هدی‌سادات پاک‌نهاد
 چقدر از مصائب عاشورا را برای کودکان تعریف کنیم؟

دکتر مهدی دوایی، متخصص روانشناسی تربیتی می گوید:« شنیدن روضه‌های مکشوف قطعاً برای کودکان خطرناک است چراکه کودکان با شنیدن روضه‌های مکشوف و باز، صحنه‌های ناراحت‌کننده و دل‌خراش واقعه کربلا را در ذهنشان تصویرسازی می‌کنند و این مسئله باعث کابوس، اضطراب، وسواس و… در آن‌ها می‌شود.»

 تربیت فرزند و خو دادن او با مسائل دینی و آداب اجتماعی مسئله‌ای است که به‌صورت ناگهانی به انجام نمی‌رسد و باید به‌مرور و در طی مراحل مختلف صورت پذیرد. اگرچه روانشناسان و کارشناسان امور تربیتی مراحلی را در تحقق این هدف ترسیم می‌کنند اما این مسئله در دین اسلام نیز موردتوجه قرارگرفته است. ازجمله زیباترین روایاتی که در این زمینه وجود دارد، روایت امام صادق (ع) به نقل از لقمان حکیم است که خطاب به فرزند خود می‌گوید: «یَا بُنَیَّ إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً، وَ مَنْ عَنی بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ- وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ طَلَبُهُ- وَ مَنِ اشْتَدَّ طَلَبُهُ أَدْرَکَ مَنْفَعَتَهُ فَاتَّخِذْهُ عَادَه؛ ای پسرم! اگر در بچگی ادب پیدا کنی در بزرگی به تو فایده می‌رساند و هرکس به ادب توجّه کند به آن اهمیت می‌دهد و هرکس به آن اهمیت بدهد به علم خود متعهّد می‌شود و هرکس به علم خود متعهّد شود بیشتر در طلب آن می‌کوشد و هرکس بیشتر در طلب آن بکوشد منفعت آن را درک می‌کند؛ پس آن را عادت خود قرار بده.»(قمی، علی بن ابراهیم‏؛ تفسیر القمی، جلد ۲، ص ۱۶۲)

 

این روایت ارزشمند، ضمن اشاره به اهمیت ادب‌آموزی در کودکی، به مسئله تأثیر عادت دادن کودک درروش تربیتی اشاره می‌کند؛ عشق و دلدادگی به امام حسین (ع) و علاقه برای حضور در مراسم عزاداری سیدالشهدا ازجمله مسائلی است که از همان کودکی در وجود کودک نهادینه می‌شود اما باید توجه داشت برای اثرگذاری تربیتی این ماه باید نکاتی را موردتوجه قرارداد تا زمینه جذب کودکان به مراسم عزاداری را فراهم کرده و شاهد تأثیرگذاری منفی در روحیات کودکان نباشیم. دکتر مهدی دوایی، متخصص روانشناسی تربیتی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا به ارائه نکاتی درباره حضور کودکان در مراسم عزاداری می‌پردازد.

 

بهترین سن برای آشنایی کودک با محیط‌های معنوی

به گفته دکتر دوایی، ما در دو مرحله از زندگی با جهش نورونی در مغز روبرو هستیم؛ یک جهش نورونی در ۴-۵ سال اول زندگی و دیگری در سن ۱۱ سالگی در دختران و ۱۲ سالگی در پسران اتفاق می‌افتد.

دوایی می‌گوید جهش نورونی به معنای آمادگی کامل مغز برای یادگیری است: «براثر تجربه‌هایی که کودک در این دو مرحله زندگی (۴-۵ سالگی و ۱۱-۱۲ سالگی) کسب می‌کند، می‌توان پیش‌بینی کرد که رویکرد شناختی او به کدام سمت سوق پیدا می‌کند. کودکان در ۴-۵ سالگی و ۱۱-۱۲ سالگی آمادگی مغزی و شناختی بیشتری نسبت به محیط پیدا می‌کنند. اگر در این سنین، محیط کودک محیط هنری، موسیقی و همچنین محیط معنوی باشد، ظرف ذهنی-شناختی کودک در آینده از این امور استقبال می‌کند؛ لذا اگر این تعامل و تجربه دینی و معنوی در این دو مقطع سنی وجود نداشته باشد، کودک ازلحاظ نورونی در این زمینه بی‌بهره می‌ماند و در آینده نمی‌توان انتظار داشت که کودک گرایش دینی و معنوی داشته باشد.»

 

اهمیت دوران کودکی و بلوغ را دست‌کم نگیرید

این روانشناس کودک به والدین تأکید می‌کند: «از همان کودکی، کودکتان را با مسائل دینی آشنا کنید چراکه تأخیر در آشنایی کودک با مسائل دینی درست مثل آن است که فردی در بزرگ‌سالی تصمیم به یادگیری زبان دوم بگیرد؛ طبیعتاً این امر به‌راحتی محقق نخواهد شد. بنابراین، اگر زمینه آشنایی کودک با مسائل دینی در دوران کودکی مهیا نشود، به‌راحتی نمی‌توان در بزرگ‌سالی گرایش دینی و معنوی را ایجاد کرد.»

دوایی اشاره می‌کند: «بر اساس پژوهش انجام‌شده، والدینی که در دوران کودکی فرزندشان در اتاق کودک نماز می‌خواندند و مناجات می‌کردند، کودکشان در بزرگ‌سالی از گرایش معنوی و دینی بیشتری برخوردار بوده است؛ بنابراین لازم است که کودکان از کودکی با مسائل معنوی و نهضت حسینی تنیده شوند.»

 

بهترین رویکرد تربیتی کودکان

به عقیده دوایی، دو رویکرد در خصوص نحوه تربیت کودکان وجود دارد: «رویکرد اول این است که دانش، مهارت و نگرش و باور به ترتیب باید در کودک پرورش پیدا کند اما رویکرد دوم برخلاف رویکرد اول نگرش، مهارت و دانش را به ترتیب اولویت قرار می‌دهد اما در رابطه با بحث‌های روان‌شناختی به‌خصوص در بحث‌های دینی رویکرد دوم قابل دفاع است.»

این روانشناس تربیتی می‌گوید: «ما رویکرد اول را قبول نداریم؛ به‌عنوان‌مثال، اگر بگوییم کودک ابتدا باید احکام نماز را آموزش ببیند، بعد نماز بخواند و سپس علاقه‌مند شود، این مطابق با رویکرد اول است که ما موافق آن نیستیم. ما معتقدیم کودک ابتدا باید به نماز علاقه‌مند شود، بعد به هر نحوی نماز بخواند و سپس به دنبال دانش و احکام نماز برود لذا اولویت گرایش و نگرش است. این مسئله در مباحث گرایش به مراسم عزاداری هم صدق می‌کند. اینکه در ابتدا به کودک اطلاعاتی درباره مصائب عاشورا داده شود مثل‌اینکه سر امام حسین (ع) را از تن جدا کردند، بعد از او بخواهیم در مراسم عزاداری شرکت کند و بعد انتظار علاقه‌مندی داشته باشیم، اشتباه است.»

 

این روانشناس کودک معتقد است: «والدین باید کاری کنند که کودک در ابتدا به شرکت در مراسم عزاداری نگرش مثبت داشته و علاقه‌مند باشد. بعد از ایجاد علاقه، والدین می‌توانند از وقایع عاشورا اطلاعاتی متناسب با سن کودک را در قالب داستان برای او تعریف کنند.»

زمینه‌های علاقه‌مندی کودکان به مراسم عزاداری و اهل‌بیت

دوایی می‌گوید والدین باید زمینه علاقه‌مندی به اهل‌بیت و داشتن حس خوب نسبت به دین را در کودک ایجاد نمایند: «جذب کودک به مراسم عزاداری و علاقه‌مندی به اهل‌بیت ممکن است با شربت دادن در مراسم عزاداری، خواندن یک سوره قرآن، اجرای نمایش، کمک در زدن پرچم سیاه و… اتفاق بیفتد؛ همچنین والدین باید با خواندن انواع داستان‌ها کودکان را با فضایل اخلاقی اهل‌بیت آشنا کنند؛ به‌عنوان‌مثال از بخشندگی امام حسن مجتبی (ع)، ایثار و شجاعت حضرت عباس (ع)، قاطعیت و تواضع امام حسین (ع) و…برای کودکشان تعریف کنند.»

او ادامه می‌دهد: «والدین باید حوادث عاشورا را متناسب با سن کودک بازگو کنند و از مطرح کردن مباحث تلخ و خشن عاشورا برای کودک اجتناب کنند؛ مثل بریدن سر امام حسین (ع) و گذاشتن سر مبارک ایشان در مقابل حضرت رقیه (س)، اصابت تیر سه شعبه به گلوی حضرت علی‌اصغر (ع) توسط حرمله و…»

دوایی می‌گوید والدین باید بیش از حادثه روز عاشورا به مرزهای اخلاقی و منشی امام حسین (ع) بپردازند: «بُعد انسانی واقعه کربلا را برای کودک و نوجوان مورد اولویت قرار داده و از درس‌های اخلاقی عاشورا، محبت خواهر و برادری امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و… برای کودک تعریف کنید.»

 

دوایی با اشاره به روش‌های دیگر جذب کودکان به مراسم عزاداری می‌گوید: «سعی کنید کودکان را در مراسم عزاداری، تنبیه و دعوا نکنید و تا حد امکان از دیگران هم بخواهید در این‌گونه مراسم‌ها با کودکان مهربان باشند.»

او ادامه می‌دهد: «در مراسم‌های عزاداری گوشه دنجی را به کودکان اختصاص دهید زیرا کودکان مانند بزرگ‌سالان ظرفیت این را ندارند که به مدت طولانی به سخنرانی و مداحی گوش دهند. همچنین والدین در صورت جدا بودن یا نبودن فضای کودکان از بزرگ‌سالان نباید کودک را مجبور کنند به سخنرانی و مداحی گوش دهد بلکه باید با همراه داشتن وسایلی مثل اسباب‌بازی، کتاب، دفتر نقاشی و… کودکان را در این‌گونه مراسم‌ها سرگرم کنند.»

او تأکید می‌کند: «والدین در هنگام حضور در مراسم‌های عزاداری باید خوش‌اخلاق‌تر از همیشه با کودک برخورد کنند و حتی قبل یا بعد از حضور کودک در مراسم عزاداری به کودک هدیه‌ای بدهند و به او بگویند که این هدیه جایزه حضور تو در مراسم عزاداری از طرف امام حسین (ع) است. تمام این‌کارها در نگرش مثبت کودک به مسائل معنوی و جذب او به مراسم عزاداری تأثیرگذار است.»

 

کودکان اجازه شنیده هر روضه‌ای را ندارند

آموزش مسائل دینی و اعتقادی به کودکان مستلزم استفاده از شیوه‌های مفید و مناسبی است که باید بااحتیاط و حساسیت بیشتری با آن‌ها برخورد شود. نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کرد و موردتوجه روان شناسان نیز هست آن است که کودکان با دیدن و شنیدن یک داستان یا واقعه‌ای سعی می‌کنند مکان، شخصیت‌های داستان و اتفاقات را در ذهن خود تصویرسازی کنند اما سؤال اینجاست که آیا شنیدن روضه‌های باز و تصویرسازی واقعه کربلا در ذهن کودک می‌تواند تأثیر منفی در او داشته باشد یا خیر؟

دوایی در پاسخ به این سؤال توضیح می‌دهد: «شنیدن روضه‌های مکشوف قطعاً برای کودکان خطرناک است چراکه کودکان با شنیدن روضه‌های مکشوف و باز، صحنه‌های ناراحت‌کننده و دل‌خراش واقعه کربلا را در ذهنشان تصویرسازی می‌کنند و این مسئله باعث کابوس، اضطراب، وسواس و… در آن‌ها می‌شود.»

این کارشناس تربیتی به والدین توصیه می‌کند: «در هیئت‌هایی شرکت کنید که باروحیه کودکتان سازگار باشد. برخی از مراسم عزاداری و سینه‌زنی‌ها مختص افراد بالغ است و حضور کودک در این مجالس تأثیر مخربی در ذهن او خواهد داشت. همچنین به‌جای حضور در مراسم‌های عزاداری طولانی‌مدت سعی کنید در هیئت‌ها کوتاه‌مدت و روضه‌های خانگی شرکت کنید تا کودک دل‌زده و خسته از عزاداری نشود.»

 

 

 

زن روس که ۳۰۰ سلبریتی را به ایران آورد/ توریست‌ها هم عاشق حجاب می‌شوند

در حالی که دنیای غرب در حال اسلام هراسی است و چهره مخدودشی از ایران به جهانیان نشان می‌دهد، یک بانوی روسی به همراه همسرش به منظور مبارزه با ایران هراسی، جمعی از هنرمندان و افراد تأثیرگذار روسیه را با ایرانِ واقعی آشنا می‌کند.

زن روس که 300 سلبریتی را به ایران آورد/ توریست‌ها هم عاشق حجاب می‌شوند+عکس

به گزارش فارس پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دنیای استکبار به ویژه غربی‌ها که موقعیت خود در ایران را در خطر دیدند، مردم دنیا را از ایران و ایرانی ترساندند و پس از آن پای اسلام را نیز به مبارزه‌های خود باز کرده و با تبلیغات منفی سعی در اسلام‌هراسی داشتند.

جلوگیری از ایران‌هراسی در روسیه

در سال‌های اخیر با توجه به افزایش محبوبیت ایران در منطقه و رشد دستاوردهای ایران اسلامی به ویژه در عرصه‌های علمی، دنیای غرب، فشار بر ایرانیان را تشدید و تلاش برای تخریب چهره ایران اسلامی را در جهان تشدید کرد.

رایزن‌های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف در سال‌های اخیر با برنامه‌های متنوع، سعی در اصلاح این روند و نشان دادن ایرانِ واقعی به توده مردم و به ویژه نخبگان داشتند و با برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های ایران‌شناسی یا حتی اعزام گروه‌های مختلف تأثیرگذار به کشورمان، توسعه فرهنگ اصیل ایرانی را در دستور کار قرار دادند.

با این وجود، هنوز هم در برخی از کشورهای جهان وقتی نامی از ایران و ایرانی می‌آید، مردم با ترس و نگرانی از آن سخن می‌گویند و حتی تصور می‌کنند که ایران اسلامی، کشوری به دور از دستاوردها و امکانات جهانی است. بعضی از آن‌ها حتی ایران را در شمار کشورهای عربی تلقی می‌کنند!

یک بانوی روسی که در سفری به چین با جمعی از ایرانیان آشنا می‌شود، بازدید از ایران برایش جالب به نظر می‌آید و به این ترتیب با وجود مخالفت‌های خانواده به ایران اسلامی سفر می‌کند تا خودش از نزدیک ایران را ببیند.

در نخستین سفر کریستینا به ایران، باورهای او تغییر می‌کند و در حالی که تصور داشت با کشوری بدون امکانات رفاهی مواجه شود، ایران را کشوری باثبات، متمدن و همراه با امکانات روز جهانی می‌بیند و پس از ازدواج با مردی ایرانی، سعی می‌کند تا ایران واقعی را به مردم روسیه نشان دهد و از این طریق با ایران‌هراسی مبارزه کند.

مامان! من ایرانم…

کریستینا بوش‌چه که در حاشیه نمایشگاه محصولات صادرات‌محور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حضور داشت، هشتگی با عنوان «مامان_من_ایرانم» راه می‌اندازد و مردم کشورش را با تولید محتوای متنوع درباره زیبایی و ظرفیت‌های ایران اسلامی، قشر فرهیخته و تأثیرگذار روسیه را با ایران آشنا می‌کند.

او در این باره می‌گوید: وقتی با یکی از دوستانم به ایران آمدم، دوستم با مادرش تماس گرفت و در حالی که نگرانی زیادی در کلام و وجودش موج می‌زد، گفت که «مامان! من ایرانم». اما وقتی چند روز در ایران بود، دیگر نه تنها دغدغه‌ای نداشت، بلکه عاشق ایران شد و با خوشحالی این جمله را به مادرش گفت و حتی دوستان دیگر خود را هم برای سفر به ایران اسلامی تشویق کرد.

 

تبلیغ برای مبارزه با ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی آن هم در قالب تولید محتوای فرهنگی از اقدامات این بانوی روسی است که توانسته بسیاری از سلبریتی و افراد بانفوذ روسیه را با ایران اسلامی آشنا کند. کاری که شاید بسیاری از رایزن‌های فرهنگی ما در کشورهای مختلف از آن غافلند و برای تبلیغ فرهنگ ایرانی اسلامی و مبارزه با ایران‌هراسی تنها به برگزاری کلاس‌های کلیشه‌ای اکتفا کرده‌اند.

 

نگاه اولیه روس‌ها درباره ایران؛ برای سفر اسلحه بیاوریم؟

او با بیان اینکه وقتی برای تبلیغ ایران و مبارزه با اسلام‌هراسی مردم روسیه را درباره ظرفیت‌های ایران اسلامی آشنا کردم و آماده سفر شدند، آنها نگران امنیت خود بودند، می‌گوید: اوایل توریست‌های روسی وقتی که قرار بود به ایران بیایند، از من می‌پرسیدند که برای سفر اسلحه هم لازم است؟ یعنی رسانه‌های غربی چنان تصویری از ایران ارائه داده بودند که گویا تا این اندازه ناامن است، اما وقتی به ایران آمدند، نگاه متفاوتی از ایران داشته و حتی در رسانه‌های روسیه از زیبایی‌های ایران سخن گفتند و یکی از مجریان روسی پس از بازگشت از ایران روی آنتن زنده شبکه‌های اصلی روسیه، شعری در وصف ایران سرود و خواند که با استقبال جمعی از مردم این کشور مواجه شد.

وقتی توریستی به کشوری سفر نکرده باشد و فقط درباره آن کشور مطالبی در رسانه‌ها و فضای مجازی آن هم مخالفان و معاندان آن کشور خوانده و دیده باشد، نمی‌تواند تصویر روشنی از کشور مقصد داشته باشد. به همین دلیل تصورش با واقعیت‌ها ممکن است یکسان نباشد. آن هم درباره ایران اسلامی که تبلیغات منفی از سوی بیگانگان در فضای مجازی پررنگ است و همواره دشمنان سعی دارند ایران را کشوری عقب‌مانده جلوه دهند و مانع حضور توریست‌ها در ایران اسلامی هستند. چرا که می‌ترسند با حضور خارجی‌ها در ایران، توطئه آنها برملا شود.

برای شناخت یک کشور و فرهنگ و مردم هر سرزمینی، سفر به آنجا بهترین راه شناخت به شمار می‌رود. بر همین اساس، حضور جمعی از سلبریتی‌های روسی در ایران موجب شد تا قشر فرهیخته و اثرگذار روسیه، ایران واقعی را دیده و درباره آن تبلیغات مختلفی هم کنند؛ تا جایی که حتی برخی از مردم روسیه که ساکن فرانسه هم بودند، با تبلیغات آنها به ایران علاقه‌مند شدند و از ایران اسلامی به عنوان یکی از بهترین و زیباترین کشورهای جهان یاد می‌کنند.

 

مبارزه با  اسلام‌هراسی توسط بانوی روسی

کریستینا می‌افزاید: برخی از دوستان ما که ساکن فرانسه بودند، ایران آنقدر برایشان جذاب بود که می‌گفتند ما دوست داریم در ایران زندگی کنیم. ایران کشوری بسیار زیباست، اما به دلیل تبلیغات منفی برخی رسانه‌ها، طوری در بین مردم نشان داده شده است که آنها از حضور در ایران واهمه دارند و اصلا حاضر نیستند به این کشور سفر کنند. اما وقتی درباره ایران واقعی با آنها سخن می‌گوییم و سفری به ایران دارند، تازه متوجه می‌شوند که چقدر این تبلیغات کذب بوده و اصلا ایران آنطوری که در غرب نشان داده می‌شود، نیست.

علاوه بر این، یکی از موضوعاتی که دشمنان برای ایران‌هراسی مطرح می‌کنند، لزوم داشتن حجاب برای توریست‌هاست. اما بسیاری از توریست‌های روسی نه تنها حجاب را مانعی برای سفر به ایران نمی‌دانند، بلکه حتی از آن استقبال کرده و عاشق حجاب می‌شوند.

توریست‌های روسی در سفر به ایران عاشق حجاب می‌شوند

با این وجود، در هفته‌های اخیر در رسانه‌ها از حضور زنان روسی بدون حجاب در ایران سخنانی به میان آورده‌اند که حتی سیدعزت الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ضمن تکذیب این ادعا گفته است: دیدم در فضای مجازی گفته‌اند با روس‌ها توافق شده که توریست‌های روس حجاب نداشته باشند یا مشروب سرو شود که صحت ندارد.

کریستینا که با وجود علاقه به ایران اسلامی هنوز توانایی صحبت کردن به فارسی را ندارد، در این باره می‌گوید: زنان روسی سفر به ایران را با حجاب پذیرفته‌اند و می‌دانند که باید به قوانین ایران احترام بگذارند. برای همین هم وقتی قرار است به ایران بیایند، نه تنها لباس‌های پوشیده انتخاب می‌کنند، بلکه حتی سعی دارند متفاوت از کشور خود باشند و بسیاری نیز معتقدند که با حجاب در هر جایی که باشند، مصون‌تر خواهند بود.

این بانوی روسی که در زمینه مبارزه با ایران‌هراسی در کشورش تلاش می‌کند، می‌گوید: ما بیش‌تر افراد تأثیرگذار روسی از هنرمندان، مجری و خواننده‌های روسی را به ایران می‌آوریم که این افراد هم از اینکه در مدت حضور در ایران حجاب داشته باشند، استقبال کرده و برخی از آنها معتقدند که با حجاب زیباتر می‌شوند و در صفحات شبکه‌های اجتماعی خود بسیاری از تصاویری که باحجاب هستند، به اشتراک می‌گذارند و سایر دنبال کنندگان آنها هم به این واسطه حجاب را برای یک بار هم که شده امتحان می‌کنند.

کریستینا که با همسرش برای مبارزه با ایران‌هراسی در روسیه و ایران فعالیت می‌کند، در سال‌های اخیر حدود ۳۰۰ سلبریتی روسی را به ایران آورده و بازدید از شهرهای مختلف ایران را در برنامه سفرهای آنها گنجانده است.

تأثیر فرهنگ ایرانی در زندگی مردم روسیه

محمدرضا بوش‌چه، همسر کریستینا می‌گوید: حضور قشر فرهیخته روسی در ایران، موجب شده تا بسیاری از مردم روسیه نسبت به ایران رویکرد مثبتی داشته باشند و به سفر به این کشور علاقه نشان دهند. در حالی که در سال‌های گذشته بسیاری از مردم روسیه معتقد بودند ایران مخروبه است و امکانات عادی هم ندارد، اما با حضور گردشگران و هنرمندان روسی در ایران، این نوع طرز فکر تغییر کرد و بسیاری از مردم روسیه علاقه‌مند به ایران و ایرانی‌ها شده‌اند و با توجه به برداشته شدن ویزا بین ۲ کشور، سفرهای تفریحی مردم روسیه به ایران افزایش یافته است.

توریست‌های روسیه به مردم ایران علاقه بسیاری دارند و در محافل مختلف از خونگرمی و مهمان‌نوازی ایرانیان سخن به میان می‌آورند؛ تا جایی که برخی از هنرمندان روسی پس از سفر به ایران حتی سفرنامه‌ای نوشته‌اند که موجب شده تا بسیاری از مردم این کشور به ایران و ایرانی علاقه بیش‌تری نشان داده و سفر به ایران را در برنامه‌های خود قرار دهند.

 

 

 

 

 

 

 

 

اتمام حجت رئیسی با دستگاه‌های دولتی برای واگذاری زمین به مردم برای ساخت مسکن

۵ دستور رییسی برای واگذاری زمین به شرط ساخت مسکن به مردم

۵ دستور رییسی برای واگذاری زمین به شرط ساخت مسکن به مردم

رئیس جمهور به منظور نظارت ستادی به عملکرد وزارتخانه‌های دولت امروز در جمع مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی حضور یافت و برنامه پایش عملکرد مجموعه دولت را از این وزارتخانه آغاز کرد.

آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی صبح امروز یکشنبه به وزارتخانه راه و شهرسازی رفت و از نزدیک در جریان عملکرد، طرح‌ها و پروژه‌های مهم این وزارتخانه، خصوصا در زمینه احداث مسکن قرار گرفت. در این جلسه که استانداران سراسر کشور نیز به صورت ویدئوکنفرانسی حضور داشتند، موضوع احداث و تنظیم‌گری در بازار مسکن مهم‌ترین محور سخنان رئیس جمهور بود.

وی با تاکید بر ضرورت اجرای وعده دولت برای ساخت ۴ میلیون مسکن در کشور برای انجام تکلیف قانونی و پاسخ به نیاز موجود، خاطرنشان کرد: پیش‌نیاز اجرای این طرح اختصاص زمین است که در این زمینه وزارت راه و شهرسازی مسئولیت مهمی به عهده دارد و باید با شناسایی زمین‌های مناسب و تشکیل بانک مسکن، زمینه جهش تولید مسکن در کشور را فراهم کند.
رئیس جمهور در ادامه به همه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی دستور داد به موجب قانون، تا پایان شهریور تمام اراضی مناسب اعلام شده را برای احداث مسکن در اختیار وزارت راه و شهرسازی بگذارند تا از طریق بانک زمین به متقاضیان واگذار شود، در غیر این صورت تمامی این زمین‌ها به نام دولت جمهوری اسلامی ایران سند خواهد خورد.
رئیسی همچنین بر ضرورت اخذ مالیات از اراضی رها شده تاکید کرد و به وزارت راه و شهرسازی دستور داد، علاوه بر ساخت مسکن به مردم «زمین به شرط ساخت مسکن» هم واگذار شود تا در فرایند ساخت مسکن در کشور مشارکت کنند.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت نظارت بر فرایند تخصیص زمین و احداث مسکن خاطرنشان کرد:  دستگاه‌های مسئول باید با رصد و نظارت دقیق، مراقبت کنند که در تمام مراحل اجرای طرح جهش تولید مسکن، تحت هیچ شرایطی زمینه برای واسط‌گری یا سوداگری مهیا نشود و زمین‌ها صرفا به متقاضیان ساخت واگذار شود.
رئیس جمهور به استانداران نیز دستور داد که یکی از اولویت‌های مهم خود را موضوع مسکن قرار دهند و برنامه‌های کلان دولت و وزارت راه و شهرسازی در این زمینه را با جدیت، سرعت و دقت دنبال کنند.
رئیسی در ادامه توجه به قوانین و اسناد بالادستی در ساخت مسکن انبوه را مورد تاکید قرار داد و افزود: در توسعه شهرها توجه به قواعد و دستورالعمل‌های قانونی در حوزه معماری از اهمیت بالایی برخوردار است. ترجیح دولت توسعه افقی شهرها به جای بلندمرتبه‌سازی است، اما لازمه این راهبرد نیز توسعه دسترسی به زیرساخت‌های مربوطه در مناطقی است که برای ساخت مسکن در نظر گرفته می‌شود.
اطلاع‌رسانی شفاف در خصوص همه طرح‌های در دست اجرا در حوزه مسکن، اعمال نظارت جدی در فرایند اجرای طرح جهش تولید مسکن، تفویض اختیارات لازم به استانداران از طریق وزارت راه شهرسازی و ارائه خدمات زیربنایی همزمان با واگذاری زمین به مردم، دیگر دستورات صریح رئیس جمهور به دستگاه‌های مسئول، در حوزه تولید مسکن بود.
رئیس جمهور در دومین بخش از سخنان خود، نظارت به بازار مسکن و تنظیم‌گری در این حوزه را از وظایف وزارت راه و شهرسازی دانست و بیان داشت: این وزارتخانه باید با پایش دقیق روندها و افزایش عرضه، بازار را به تعادل برساند و اجازه ندهد مردم در بحث مسکن تحت فشار قرار گیرند.
رئیسی با اشاره به سهم بالای مسکن از سبد هزینه‌های خانوار، اقدامات نظارتی و مدیریتی در این بازار را یکی از اولویت‌های مهم دانست و گفت: ساماندهی این بازار می‌تواند کمک بزرگی به معیشت خانواده‌ها نموده و بار بزرگی را از روی دوش آنها بردارد.
وی به وزیر راه و شهرسازی و مدیران ارشد این وزارتخانه و استانداران دستور داد برای تمامی پروژه‌ها زمانبندی دقیق تعیین کنند و حتما در فرایند اجرا به زمابندی یاد شده مقید باشند.
رئیس جمهور با تاکید بر ضرورت اطلاع‌رسانی شفاف زمانبندی پروژه‌ها به افکار عمومی گفت: با اطلاع‌رسانی شفاف زمابندی باید امکان نظارت افکار عمومی و مردم و رسانه‌ها بر روند اجرا و تکمیل طرح‌ها در زمان معین فراهم شود.
رئیس جمهور در این جلسه همچنین پس از استماع گزارش وزیر راه و شهرسازی و معاونان این وزارتخانه در حوزه‌های مختلف، ضمن قدردانی از اقدامات این وزارتخانه در رشد ترانزیت، بسیج امکانات برای اعزام و بازگشت حجاج بیت‌الله الحرام، پیگیری مصوبات سفرهای استانی و راه‌اندازی سامانه‌های مختلف ‌هوشمند در حیطه کاری وزارت راه و شهرسازی، این اقدامات را زمینه‌ساز تحقق برنامه‌های کلان دولت مردمی دانست.
رئیسی گفت: وزارت راه و شهرسازی خصوصا در حوزه کریدورهای ترانزیتی، مسئولیت مهمی بر عهده دارد که اجرای دقیق و صحیح آنها می‌تواند پیشران توسعه و پیشرفت در کشور باشد. لازم است طرح‌های توسعه‌ای در این حوزه در زمان مقرر تکمیل شود در غیر اینصورت ممکن است کارآیی خود را از دست بدهد.
در ابتدای این جلسه وزیر راه و شهرسازی و شماری از معاونان، طرح‌های در دست اجرای وزارتخانه را تشریح و در خصوص روند اجرای آنها توضیحاتی را ارائه دادند.

 

 

 

مهار رشد خلق پول بانک‌ها در بهار ۱۴۰۱

مهار رشد خلق پول بانک‌ها در بهار ۱۴۰۱

 رشد مانده تسهیلات اعطایی در سه ماهه اول امسال به ۳.۶ درصد رسید در حالی که در سه ماه اول سال گذشته رشد این متغیر ۱۳.۶ درصد بوده و این نشان‌دهنده کاهش رشد خلق پول توسط بانک‌ها در بهار امسال است.

به گزارش ایرنا از وزارت امور اقتصادی و دارایی، کنترل ترازنامه بانک‌ها یکی از برنامه‌های بانک مرکزی در دولت سیزدهم برای کنترل خلق پول بانک‌ها و به تبع آن کنترل نقدینگی است.

در همین راستا، بانک مرکزی از سال گذشته ضوابط کنترل مقداری ترازنامه بانک‌ها را اعمال کرد و برای نخستین بار در آبان ماه نرخ سپرده قانونی پنج بانک به دلیل عدم رعایت حدود تعیین شده به ۱۳ درصد افزایش یافت.

براساس ضوابط بانک مرکزی در سال گذشته، سقف رشد ماهانه ترازنامه بانک‌های تجاری باید ۲ درصد و بانک‌های تخصصی ۲.۵ درصد بود.

اما از مدتی پیش، این نسبت تغییراتی کرد به طوری که دامنه رشد ترازنامه بانک‌ها در دامنه ۱.۵ تا ۲.۵ درصد قرار گرفت.

بر این اساس استانداردهایی چون نرخ کفایت سرمایه، وضعیت نقدینگی، معوقات و مواردی از این دست، تعیین کننده سقف رشد ترازنامه خواهد بود. به عنوان مثال بانکی که استاندارد پایینی دارد، حداکثر می‌تواند ۱.۵ درصد در هر ماه به حجم ترازنامه خود اضافه کند اما بانکی که در بهترین حالت از نظر استانداردهای بانکی قرار دارد در هر ماه تا ۲.۵ هم می‌تواند رشد ترازنامه داشته باشد. رشد ۲ درصد، به معنای رشد ۲۴ درصد در طول سال و رشد ۲.۵ درصد به معنای رشد ۳۰ درصد در طول سال است.

منظور از رشد ترازنامه، رشد سمت راست ترازنامه است که شامل تسهیلات اعطایی، میزان سرمایه‌گذاری بانک، دارایی ثابت و مواردی از این دست است.

جدول زیر رشد مانده تسهیلات اعطایی بانک‌ها در سه ماهه اول سال جاری و مقایسه با سه ماهه اول سال گذشته است. هرچند که مانده تسهیلات اعطایی یکی از اجزای سمت راست ترازنامه است اما یکی از مهم‌ترین جزء آن محسوب می‌شود؛ بنابراین می‌توان با رصد و بررسی رشد مانده تسهیلات، حرکت کلی بانک در این زمینه را ارزیابی کرد.

ضمن اینکه در سه ماهه اول امسال قواعد حاکم بر ضوابط کنترل مقداری ترازنامه بانک‌ها، همان قواعد سال گذشته بود و همچنان دامنه ۲ درصد و ۲.۵ درصد در هر ماه ملاک عمل بود. در واقع از نیمه دوم تیرماه بود که بانک مرکزی تصمیم به تغییر دامنه و ضوابط رشد ترازنامه بانک‌ها گرفت.

مهار رشد خلق پول بانک‌ها در بهار ۱۴۰۱

این جدول که از آمار ماهانه بانک مرکزی از مانده سپرده و تسهیلات اعطایی بانک‌ها استخراج شده، نشان می‌دهد رشد مانده تسهیلات از ۱۳.۶ درصد در سه ماهه اول گذشته به ۳.۶ درصد در سه ماهه اول امسال کاهش یافته است.

در دو ماهه اول امسال رشد مانده تسهیلات پرداختی ۱.۰۷ درصد بود در حالی که در دوره مشابه سال قبل این رقم معادل ۱۱.۱ درصد بوده است؛ بنابراین در طول خردادماه حدود ۲.۵ درصد به حجم مانده تسهیلات افزوده شده است.

یکی از ابزارهای بانک مرکزی برای جلوگیری از رشد بیش از حدود تعیین شده ترازنامه، افزایش نرخ سپرده قانونی است و طبق قانون حداکثر سقف نرخ سپرده قانونی ۱۳ درصد است. به‌تازگی شورای پول و اعتبار با درخواست بانک مرکزی برای افزایش سقف نرخ سپرده قانونی تا ۱۵ درصد موافقت کرد.

هدف بانک مرکزی از افزایش نرخ سپرده قانونی به ۱۵ درصد، بازدارندگی بیشتر این ابزار برای بانک‌هایی است که از ضوابط کنترل مقداری را رعایت نمی‌کنند. سپرده قانونی به معنای سپرده‌گذاری درصد از سپرده‌ها در بانک مرکزی و عدم امکان برداشت آن بدون اجازه بانک مرکزی است.

بنابراین طبق این مصوبه شورای پول و اعتبار بانک‌هایی که بیش از سقف تعیین شده رشد ترازنامه داشته باشند، بانک مرکزی می‌تواند تا معادل ۱۵ درصد از کل سپرده‌های بانک را نزد خود نگه دارد. این سیاست علاوه بر اثر بازدارندگی و رعایت بیشتر حدود رشد ترازنامه، از ضریب فزاینده پولی می‌کاهد.

البته آثار دو سیاست جدید بانک مرکزی در زمینه کنترل ترازنامه بانک‌ها (افزایش نرخ سپرده قانونی برای بانک‌هایی متخلف از ضوابط کنترل مقداری و تغییر دامنه رشد ماهانه ترازنامه) در ماه‌ها آینده مشخص خواهد شد.

 

 

 

 

چرا حتی به ناممکن‌ترین رؤیاها نیاز داریم؟

چرا حتی به ناممکن‌ترین رؤیاها نیاز داریم؟

زندگی، حتی برای کسانی که تلاش، کوشش و رؤیاپردازی می‌کنند، می‌تواند یک سطل پر از آلودگی باشد تفاوت آن است که افرادی که رؤیاپردازی می‌کنند، شب‌ها که به رختخواب می‌روند و صبح‌ها که بیدار می‌شوند، به این فکر می‌کنند که حداقل همه تلاش‌شان را کرده‌اند.

به گزارش ایرنا در دنیایی زندگی می‌کنیم که شبیه شهرهای پرآشوبِ فیلم‌های تخیلی است و قلب ما هر لحظه به واسطه آشوب و دیوانگی تکه‌تکه می‌شود. این دنیا بسیار مشتاق است که ما را با تراژدی‌ها و خبرهای وحشتناک ناامید کند و ما باید در تعلیق دائمی زندگی کنیم، بدون آنکه بدانیم چه زمانی این چیزها برای‌مان اتفاق خواهد افتاد.

جعبه پاندورا در این دنیا همیشه درش باز است؛ بنابراین می‌فهمم که چرا همیشه از رؤیاپردازی می‌ترسیم. برای‌مان سخت است امیدوار باشیم که اوضاع همان‌طوری پیش خواهد رفت که ما می‌خواهیم.  بااین‌حال، ما نیاز داریم این نگرانی را تا می‌توانیم از روان و ذهن‌مان دور نگه داریم. ممکن است نامش را دیوانگی بگذارید، اما من به آن ضرورت می‌گویم.

 

وقتی از زیادیِ امیدواربودن می‌ترسیم، درحقیقت از ناامید بودن می‌ترسیم. ما از اینکه انتظار داشته باشیم جهان به ما لطف کند یا با هدیه‌ای غافلگیرمان کند و به ما روی خوش نشان دهد، مضطرب می‌شویم؛ چون با خودمان می‌گوییم اگر سراز ناکجاآباد درآوریم چه؟

بنابراین ترجیح می‌دهیم یا خیلی کم رؤیاپردازی کنیم یا اصلاً رؤیاپردازی نکنیم. زیرا با خودمان فکر می‌کنیم اگر انتظار چیزی را نداشته باشیم یا انتظارات‌مان را کوچک کنیم، آن‌وقت محقق نشدنِ این انتظارات حال‌مان را بد نمی‌کند. ما فکر می‌کنیم این رفتار عالی‌ترین سازوکاریِ دفاعی‌ای است که از ما محافظت می‌کند، اما درواقع این رفتار چیزی نیست جز یک دردسر در زندگی، زیرا ما مدام منتظریم که چیزی زندگی‌مان را تحتِ تأثیر قرار دهد.

بسیاری از ما یا توانایی رؤیاپردازی را فراموش کرده‌ایم یا هرگز به ما اجازه رؤیابافی داده نشده است. ما یاد گرفته‌ایم از اینکه چیزها زیادی خوب باشند بترسیم و این ترس خودکام‌بخش است. نشان داده شده که در زندگی ممکن است به دنبال شغلی که همیشه آرزویش را داریم نرویم، زیرا همین‌حالا انتظار داریم که جوابِ منفی بشنویم. در مدرسه‌ای که همیشه آرزویش را داشته‌ایم ثبت‌نام نمی‌کنیم، زیرا فکر می‌کنیم هیچ شانسی برای پذیرفته‌شدن در این مدرسه را نداریم.

اما اگر آنجا می‌رفتیم و یاور یا عشقِ زندگی‌مان را پیدا می‌کردیم، یا یک کارآموزیِ عالی را سپری می‌کردیم که به محقق شدنِ رؤیای‌مان کمک می‌کرد چه؟ اساساً ما نسخه‌هایی بی‌رنگ‌ورو از زندگی‌ای که همیشه دوستش داریم را زندگی می‌کنیم که نهایتاً تأیید می‌کند زندگی آشغالی بیش نیست. ‌

می‌خواهم نکته‌ای به شما بگویم. زندگی، حتی برای کسانی که تلاش می‌کنند، کوشش می‌کنند و رؤیاپردازی می‌کنند، می‌تواند یک سطل پراز کثافت باشد. تفاوت آن است که افرادی که رؤیاپردازی می‌کنند، شب‌ها که به رختخواب می‌روند و صبح‌ها که بیدار می‌شوند، به این فکر می‌کنند که لااقل همه تلاش‌شان را کرده‌اند.

آن‌ها حداقل به دلیلِ آنکه نهایتِ تلاش‌شان را کرده‌اند در زندگی آرامشِ اندکی دارند. شیطنت‌های زندگی برای آن‌ها ممکن است در سطوح بسیار بالایی رخ دهد. اما آن‌ها زندگی را مقصر می‌شناسند نه خودشان را. بسیاری از ما توانایی رؤیاپردازی‌مان را از دست داده‌ایم یا در وهله نخست، به دلیلِ آنکه در زمره اقشار به حاشیه‌رانده بوده‌ایم، به ما اجازه رؤیاپردازی داده نشده است. ما توسطِ سیستم‌های سرکوب‌گری محدود شده‌ایم که طراحی شده‌اند تا وقتی حتی خودمان یک مایل به دست می‌آوریم، یک اینچ اضافه‌تر به ما ندهند. ما طرد شده‌ایم، مورد بی‌احترامی قرار گرفته‌ایم و از آن‌چیزهایی که حق‌مان بوده است، محروم شده‌ایم.

من کاملاً با احتیاط و بدونِ ساده‌لوحی می‌گویم که داشتنِ رؤیاهای بزرگ خودش یک امتیاز و برتری است. بااین‌حال، از همه‌مان درخواست می‌کنم که خودمان را با این اندیشه که امتیاز داشتنِ رؤیاهای بزرگ را داریم، فریب دهیم. وقتی در کالج درس می‌خواندم، به واسطه فشار دوستانم شروع به وبلاگ‌نویسی کردم؛ و وقتی از» فشارِ دوستان» صحبت می‌کنیم، تقریباً مطمئنم که فقط به پیشنهاد یک نفر نیاز داشتم تا وبلاگ‌نویسی را شروع کنم. اوایل سال ۲۰۰۳ شروع به وبلاگ‌نویسی کردم و وبلاگم عنوانی احساسی داشت با این مضمون که «این را نامه‌ای در نظر بگیر که هرگز نوشته نشد.»

چرا حتی به ناممکن‌ترین رؤیاها نیاز داریم؟

در این وبلاگ من همه دورانِ تحصیلم در کالج، از امتحان‌هایی که برای‌شان مطالعه نکرده بودم، تا بدترین نمره‌ای که گرفتم و مشکلاتی که با هم‌خواب‌گاهی‌هایم داشم، چیز می‌نوشتم. در این وبلاگ با فونتی کمدی چیز می‌نوشتم تا بدانید یک افتضاح کامل بود. اما این سرگرمی جدید را دوست داشتم. چندجا هم دوره کارآموزیِ بازاریابی رفتم و متوجه شدم که در این کار هم خوب هستم.

وقتی در سال ۲۰۰۶ فارغ‌التحصیل شدم، آن وبلاگ را پاک کردم و وبلاگ تازه‌ای با عنوانی تازه شروع کردم. زندگی جدید، وبلاگِ جدید!  من از ساعت ۹ تا ۵ عصر در حوزه بازاریابی مشغول بودم، اما وقتی خانه می‌آمدم، وبلاگ‌نویسی می‌کردم. ازآنجایی که درباره جهان و و اینکه چگونه آن را می‌دیدم، می‌نوشتم، وبلاگم گسترش پیدا کرد و در سال ۲۰۰۹ اولین جایزه‌ام را بردم. خوشحال بودم، چون این سرگرمی من بود که من را معروف کرده بود.

سرگرمی، بله. به این نکته توجه کنید. من می‌ترسیدم که خودم را نویسنده بنامم. نویسنده؟ کجا؟ من از این عنوان و همه رؤیاهایی که با خودش می‌آورد از ترس اینکه قادر به محقق کردن‌شان نباشم، می‌هراسیدم. من فکر می‌کردم فقط دختری هستم که پست‌هایی در یک وبلاگ غیررسمی دارد و هر چیزی که دلش می‌خواهد در آن می‌نویسد.  می‌دانید به خودم چه می‌گفتم؟ می‌گفتم: «تو در حدواندازه این عنوان نیستی!» من از عنوانم به عنوان هماهنگ‌کننده بازاریابی برای یک شرکت خصوصی لذت می‌بردم. آنقدری درآمد از آن کسب می‌کردم که بتوانم صورت‌حساب‌هایی که زیاد هم نبودند، پرداخت کنم. من با این قضیه مشکلی نداشتم.

اما مشکل این بود، که من، من نبودم. من از این شغل خسته شده بودم و حس می‌کردم که دیگر نمی‌توانم ادامه دهم. اما از آن استعفا هم نمی‌دادم. نه، ما این کار را نمی‌کنیم. ما سختی‌ها را می‌بلعیم و هر روز با نظمی مشخص به همان امور روزمره ادامه می‌دهیم.  در آوریل سال ۲۰۱۰ به شکلی غیرمنتظره تعدیل نیرو شدم. آن تعدیل/اخراج خواستِ خداوند و هستی بود که من را به سمتِ یک جهش بزرگ در زندگی و محقق کردنِ رؤیایم که نویسنده شدن بود، هل دهد. رؤیایی که داشتنش من را می‌ترساند. در طی این مدت اوقاتی بود که گمان می‌کردم باید دیگر انرژی زیادی برای وبلاگم نگذارم. اما نتوانستم از این کار دست بردارم. چیزی در درونِ من بود که به من اجازه نمی‌داد.

یک‌سال به همین منوال سپری شد و بعد از آنکه مدتی به دنبالِ شغلی در قالب سنتی بودم، بالآخره یک شغلِ تمام‌وقت به عنوان مدیر شبکه اجتماعی برای یک برندِ جهانی غذا پیدا کردم. همان روز مشغول به کار شدم، اما هنوز ساعت ۱ بعدازظهر نشده بود که حس کردم دیوارهای شرکت دارند من را می‌بلعند. دلم می‌خواست صندلیِ ارگونومیکِ قشنگم را به حالت خوابیده درآورم و دراز بکشم. روحم با این شغل یکی نشده بود. همان شب به مدیران شرکت ای‌میلی زدم و از بابتِ این شغل تشکر کردم و به آن‌ها خاطرنشان کردم که روز اولم روز آخرم خواهد بود. «ممنونم، اما من دیگر نمی‌توانم ادامه دهم.»

 

چندماه بعد در فوریه سال ۲۰۱۲، من امتیاز پوشش خبری فرش قرمز اسکار را پیدا کردم. من به این دلیل انتخاب شده بودم که یکی از تهیه‌کنندگانِ این برنامه عاشقِ وبلاگ من بود و فکر می‌کرد که من باید آنجا باشم. من آنجا به عنوان نویسنده حضور داشتم، به پشت‌صحنه دسترسی داشتم، غذاها و شکلات‌های خوشمزه می‌خوردم و در کنار خبرنگارانِ شبکه‌های خبری بزرگی مثل بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان و «خودم»، به عنوان خبرنگارِ «انترتینمنت تونایت!» بودم. چه چیزی بهتر از این؟

آن تجربه دنیای من را تغییر داد: من به دلیلِ استعدادی که داشتم، به دلیلِ واژگانم، آن شب در آن اتاق بودم. ممکن است که در طبقه نویسندگان بزرگ جای نگیریم، اما من خودم هستم و ترس از نامیده شدن به عنوان نویسنده همیشه من را از اینکه به درستی به هدفم افتخار کنم، بازداشته بود. من می‌ترسیدم، چون نمی‌توانستم نویسنده‌ای در حدواندازه خودم را پیدا کنم، اما خودم تبدیل به مثالی برای دیگران شدم. بعضی‌وقت‌ها ما چیزهایی را می‌خواهیم که هیچ دستورالعمل نوشته شده‌ای برایش وجود ندارد و این ما را می‌ترساند. ما می‌ترسیم، چون می‌ترسیم فقدانِ یک نقشه منسجم باعث شود مسیر را گم کنیم و به بیراهه برویم.

خوب شاید این ما هستیم که قرار است نقشه چیزی را ترسیم کنیم تا دیگران هم پشت سرمان بیایند و گم نشوند. اگر نقشه‌ای وجود ندارد، شما آن را ترسیم کنید. این کاری بود که من کردم. باید به خودمان اجازه دهیم، حتی زمانیکه هیچ نقشه‌ای نداریم، تبدیل به چیزی شویم که می‌خواهیم بشویم و این با رؤیاپردازی آغاز می‌شود. زندگی ما پر از آدم‌هایی است که به رؤیاهای‌شان جامه عمل پوشانده‌اند. ما هر روز در زندگی‌مان چیزهایی استفاده می‌کنیم که درنتیجه جسارتِ فردی متولد شدند که فکر می‌کرد آن چیز امکان‌پذیر است.

 

علم پر از تصورات و تخیلات و رؤیای چیزهای جادویی است که روزی همگی دسترس‌پذیر شدند. محقق شدنِ رؤیای هر فردی، جهانِ دیگران را نیز گسترش می‌دهد، زیرا آن‌ها نیز متوجه می‌شوند رؤیاهای‌شان می‌تواند محقق شود. وقتی رؤیاپردازی می‌کنیم به دیگران نیز فرصت رؤیاپردازی می‌دهیم. وقتی رؤیای‌مان بزرگ است، به دیگران می‌گوییم که لازم نیست آن‌ها هم رؤیاهای کوچک داشته باشند.

باید رؤیاپردازی کنیم و این رؤیاها باید جسورانه و بدونِ حسِ شرمساری باشند. شجاعتِ رؤیاپردازی و درخواست کردن را داشته باشید. هرگز به ما قول داده نشده که ماجراهای زندگی مسیری مستقیم را طی می‌کنند و این چیزی است که اغلب ما را متوقف می‌کند. اما ما باید رؤیاپردازی کنیم. تمام چیزی که حتی در بدترین لحظاتِ زندگی داریم، رؤیاپردازی برای وقوع بهترین‌ها در زندگی است.

 

 

 

 

جشن چله تابستان؛ از جشن‌های فراموش شده ایرانی

جشن چله تابستان؛ از جشن‌های فراموش شده ایرانی

جشن چله تابستان، از جشن‌های ایران باستان به حساب می‌آید که در روز دهم مرداد برگزار می‌شد؛ هرچند که گردوغبار روزگار بر آن نشسته و فراموش شده است.

به گزارش ایرنا جشن چله تابستان، از جشن‌های ایران باستان به حساب می‌آید که در روز دهم مرداد برگزار می‌شد؛ هرچند که گردوغبار روزگار بر آن نشسته و فراموش شده است.

ایرانیان باستان راه رسیدن به خدا را در جشن و شادی می‌دیدند و معتقد بودند از آنجا که خداوند برترین آفریننده و انسان بهترین آفریده او است، دوست دارد بنده‌اش را سرزنده و شاد ببیند. یکی از زیباترین وجوه تاریخ طولانی ایران، آیین‌ها و جشن‌هایی هستند که بسیاری از آن‌ها در گذر زمان تغییر کرده‌اند یا به دست فراموشی سپرده شده‌اند. بی‌گمان حفظ و احیای جشن‌هایی همچون جشن چله تابستان و همین طور انتقال آن‌ها به نسل‌های بعد، وظیفه هر فرد میهن‌دوست و علاقه‌مند به فرهنگ ایران زمین است.

جشن چله تابستان یا چله تموز از دوران بسیار کهن در جغرافیای ایران بزرگ وجود داشته است؛ گرچه ریشه تاریخی دقیق آن مشخص نیست. جشن چله تابستان با اسامی دیگری همچون جشن نوروزبل، جشن نیلوفر و مراسم زیارتگاه پیر نارکی در گوشه‌وکنار ایران برگزار می‌شود که همگی از برپایی جشنی بزرگ در میانه‌های فصل تابستان در ایران باستان حکایت دارند. برای آشنایی بیشتر با این جشن باشکوه، ادامه مقاله را از دست ندهید.

جشن چله تابستان؛ از جشن‌های فراموش شده ایرانی

درباره جشن چله تابستان

شادی و نشاط، اهمیت بسزایی در ایران باستان داشته است؛ به‌طوری که زندگی بر پایه شادی بود و غم و اندوه و گریه، امری اهریمنی و مخالف میل خداوند به حساب می‌آمد. به همین دلیل، مردم در هر مناسبتی گرد هم می‌آمدند تا با محبت به یکدیگر و ابراز شادی، زندگی زیباتری داشته باشند.

ساختار اقتصادی مردم آن روزگار مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود و در نتیجه، بسیاری از جشن‌های باستانی ریشه در زمین، شرایط جغرافیایی و انسان داشتند. مردم در هر ماه از سال، جشن‌های خاصی برگزار می‌کردند که با توجه به جغرافیای ایران و وجود چهار فصل، امکان این تنوع وجود داشت. از جمله این جشن‌ها می‌توان به «چله تابستان» اشاره کرد.

جشن چله تابستان، ۴۰ روز پس از شروع تابستان برگزار می‌شد

همبن‌طور که از نام جشن چله تابستان یا چله تموز بر می‌آید، این جشن ۴۰ روز پس از شروع فصل تابستان برگزار می‌شد. شرایط جغرافیایی کشور ایجاب می‌کرد که کشاورزان محصولات خود را تا زمان این جشن برداشت کرده باشند و بر این اساس، جشن مذکور را شاید برای سپاسگزاری از درگاه یزدان انجام می‌دادند. در صورتی که این فرضیه صحت داشته باشد، قدمت این رسم را می‌توان به زمان یک‌جانشینی و اشتغال ایرانیان به کشت و کار نسبت داد.

در حقیقت تعداد زیادی از جشن‌های طبیعی که برای سپاسگزاری از نعمت‌های خداوند و بهبود وضعیت بوده‌اند، به مرور زمان جنبه آیینی پیدا کرده‌اند. به این ترتیب، برداشت محصول و شادی و سپاس‌ از درگاه یزدان به‌عنوان بخشی از فرهنگ کهن ما می‌تواند از علل برگزاری این جشن باشد.

پس از ورود اسلام به ایران، بسیاری از این آیین‌ها و جشن‌ها به فراموشی سپرده شد و تنها بخش کوچکی از این فرهنگ در آثار مردان بزرگی چون فردوسی، ابوریحان و دیگران حفظ شده است. به‌عنوان مثال طبق منابع تاریخی، در زمان دیلمیان جشن بزرگی موسوم به «نوروزبل» برپا می‌شد که زمان برگزاری آن مصادف با اواسط تابستان بود و به‌خاطر اهمیت و بزرگی می‌توان آن را با جشن چله تابستان یکی دانست. مردم برای حضور در این جشن لباس نو می‌پوشیدند، به دیدار یکدیگر می‌رفتند و به جشن و پایکوبی می‌پرداختند.

جشن چله تابستان؛ از جشن‌های فراموش شده ایرانی

جشن‌های تابستانی معمولا جشن‌های آب هستند که این موضوع در نیایش‌های مذهبی و شکل برگزاری آن‌ها مشهود است. بر اساس شواهد، در خراسان جنوبی جشن چله تابستان را گرامی می‌دارند و مردم منطقه نسبت به آن آگاهی دارند. علت ماندگاری این موضوع نیز به اهمیت آب مربوط می‌شود؛ چراکه خراسان جنوبی یکی از مناطق خشک ایران است که زندگی شهری در آن به چندهزار سال قبل برمی‌گردد.

جالب اینکه جشنی موسوم به جشن نیلوفر در فاصله کمی از جشن چله تابستان برپا می‌شد که حتی ابوریحان بیرونی به آن اشاره کرده و گفته است: «مردم در ششم تیرماه جشنی برگزار می‌کنند که به آن جشن نیلوفران می‌گویند.»

به اعتقاد برخی پژوهشگران، علت برپایی این جشن، رویش گل‌های نیلوفر در این ماه است و امکان ارتباط آن با جشن چله تابستان وجود دارد. از نظر باورهای مردمی، گل نیلوفر با خورشید ارتباط تنگاتنگی دارد؛ به‌ویژه که زمان گل‌دهی آن در طولانی‌ترین روزهای سال و اوقاتی است که تابش خورشید در عمودی‌ترین حالت خود است.

چله بزرگ و کوچک تابستان

گاه‌شماری تقویم سنتی ایران از وجود چهار چله در سال حکایت دارد. دو چله بزرگ و کوچک در زمستان که به‌ترتیب از اول دی تا ۱۰ بهمن و از ۱۰ تا ۳۰ بهمن در نظر گرفته می‌شد.

تموز یا چله بزرگ تابستان از اول تیر تا ۱۰ مرداد ماه است و چله کوچک تابستان از ۱۰ تا ۳۰ مرداد طول می‌کشد.

معنی چله تابستان

چله تابستان به‌معنای چهل روز پس از شروع تابستان و تموز به‌معنای اوج گرما است. در ایران باستان در این ۴۰ روز جشن‌های متعددی برگزار می‌شد که بسیاری از آن‌ها فراموش شده‌اند.

جشن چله تابستان؛ از جشن‌های فراموش شده ایرانی

چله تابستان چه روزی است؟

در تقویم کهن ایرانی، تموز گرم‌ترین ماه سال است و ماه تموز در تقویم گریگوری و تقویم سریانی با اول تیر ماه منطبق است. تموز در زبان فارسی به ماه چهارم سال و اول تابستان گفته می‌شود و گاهی اوقات به‌معنای تابستان و گرمای سوزان نیز به کار می‌رود.

چله تموز تقریبا از اول تیر شروع می‌شود و تا ۱۰ مرداد ادامه دارد. در واقع، روز اول تیر طولانی‌ترین روز سال در نیم‌کره شمالی زمین است که به انقلاب تابستانی نیز شهرت دارد. این پدیده برای نیاکان ما نیز شناخته شده بود و جشن چله تموز با آن ارتباط داشت.

جشن نوروزبل

نوروزبل، جشنی تاریخی است که در گاه‌شمار گیلکی در گیلان، مازندران، الموت قزوین و طالقان البرز برگزار می‌شد و در فهرست آثار ناملموس ایرانی به ثبت رسیده است. قدمت این جشن به دوران قبل از اسلام می‌رسد و جشنی مهم در میان دیلمیان محسوب می‌شد. در حقیقت در زمان دیلمیان بود که آیین چله تابستان رونق گرفت و به نام نوروزبل میان مردم رواج پیدا کرد.

جشن نوروزبل در فهرست میراث ناملموس ایران به ثبت رسیده است

طبق این تقویم، مردم آخرین روز از اسپندار ماه را با روشن‌کردن آتش و ایجاد گرما جشن می‌گرفتند که مصادف با ۱۶ مرداد در تقویم هجری شمسی است. از آنجا که در برخی سال‌ها، سال کبیسه اتفاق می‌افتد، تاریخ این جشن بین ۱۳ تا ۱۷ مرداد متغیر است. جالب اینکه، «بل» در در زبان گیلکی به معنی آتش است و می‌توان نتیجه گرفت که «نوروزبل» به‌معنای شعله فروزان آتش نوروزی است. کشاورزان در زمان قدیم با فروش محصول خود در فصل تابستان می‌توانستند باج و خراج خود را بپردازند و زندگی‌شان را سامان دهند و از همین ‌رو سال نوی خود را در این زمان برگزار می‌کردند.

برای برپایی این جشن، ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان می‌آمدند و در حالی که نوازنده‌های محلی می‌نواختند، آن‌ها دور آتش می‌چرخیدند. این آتش در زمان غروب خورشید روشن می‌شد و مردم به آن نزدیک می‌شدند و همه‌ باهم می‌خواندند:

گروم گروم گروم بل با صدای پرهیبت سوختن هیزم و برکشیدن شعله

نوروز ما و نوروز بل نوروز ماه و شعله آتش نوروزی

نو سال ببی، سال سوسال تازه باشد و سال روشنایی

نو بدی خونه واشو تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و با برکت

 

به باور گیلکی‌ها، روشن‌کردن آتش در جشن نوروزبل منجر به‌ کاهش شدت برف و سرمای زمستان می‌شود و به‌تبع آن، از خسارت‌های ناشی از زمستان سخت در امان می‌مانند. ضمن اینکه آتش از عناصر چهارگانه مقدس در باور مردم به حساب می‌آمد.

دلیل دیگر استفاده از آتش را نیز می‌توان جنبه خبررسانی آن دانست که در گذشته کاربرد زیادی داشته است و مهم‌ترین خبری که از طریق آتش منتقل می‌شد، شروع سال جدید بود. چوپانان برای اعلام شروع سال نو، لباس خاصی به نام «شولا» می‌پوشیدند و به بالای بلندترین کوه می‌رفتند و آتش بزرگی روی قله آن روشن می‌کردند. با این روش، سایر چوپانان نیز از شروع فصل کوچ و بردن دام‌ها به پایین کوه مطلع می‌شدند. از آنجا که مردم، آتش را نماد پاکی و پاکسازی می‌دانستند، لباس‌های کهنه خود را به درون آتش می‌انداختند و ضمن ستایش خداوند، از او خیر و برکت می‌خواستند.

جشن نوروزبل پس از اینکه سال‌ها فراموش شده بود، در سال ۱۳۸۵ توسط جوانان روستای ملکوت املش، دوباره زنده شد. وقتی خبر برگزاری این جشن بین اهالی لنگرود و لاهیجان و… پیچید، تعداد بازدیدکنندگان آن در سال بعد بیشتر شد و نام جشن نوروزبل دوباره بر سر زبان‌ها افتاد.

این جشن در مازندران نیز برگزار می‌شد که طبق تقویم طبری، ۱۲ روز اختلاف با تقویم گیلکی داشت؛ هرچند امروزه از اجرای آن خبری نیست. مردم برای برگزاری جشن، بهترین لباس خود را می‌پوشیدند و با برپایی آتش و صدای ساز و آواز، به استقبال سال جدید می‌رفتند.

 

مراسم زرتشتیان در پیر نارکی یزد

امروزه زرتشتیان در تاریخ ۱۲ تا ۱۶ مرداد، جشنی مشابه چله تابستان در زیارتگاه پیر نارکی برگزار می‌کنند و به نیایش اهورامزدا می‌پردازند. پیر نارکی یکی از قدیمی‌ترین زیارتگاه‌های زرتشتیان ایران است که در ۲۰ کیلومتری مهریز قرار دارد. برخلاف سایر مراسم زرتشتیان، این آیین نه‌تنها جنبه مذهبی دارد، بلکه با جشنواره‌های شاد فرهنگی، ‌ هنری و ورزشی همراه است. به‌عبارتی، در طول پنج روزی که این مراسم برگزار می‌شود، مسابقات مختلفی از جمله نقاشی، شعر، عکس، خوشنویسی و مسابقات ورزشی برای علاقه‌مندان در نظر گرفته شده است.

طبق یک روایت تاریخی، در عصر ساسانیان و هنگام حمله اعراب به ایران، تنها شاهزاده پارس یعنی ناز بانو، به‌سمت کوه نارکی می‌رود و از خداوند یاری می‌طلبد و ناگهان از دیده‌ها پنهان می‌شود. پس از این ماجرا، پیر نارکی مورد احترام زرتشتیان قرار می‌گیرد. از آنجا که این ماجرا بین روزهای ۱۲ تا ۱۶ مرداد ماه یا از روز مهر تا روز ورهرام رخ داده است، پیروان آیین زرتشت هر سال آن را گرامی می‌دارند و گرچه برنامه‌های این جشن از دوازدهم کلید می‌خورد، مراسم اصلی در روز ۱۶ مرداد برگزار می‌شود.

چله تابستان در خراسان

جشن چله تابستان کم‌وبیش در خراسان وجود دارد. تموز یا چله بزرگ تابستان در تقویم محلی بیرجند و گناباد از اول تیر تا دهم مرداد و چله کوچک تابستان از ۱۰ مرداد تا سی‌ام این ماه است. نخستین روز تیر به‌عنوان آغاز چله و بلندترین روز سال، جشن گرفته می‌شد؛ اتفاقی که هنوز در جنوب خراسان به چشم می‌خورد.

 

جشن چله تابستان در کرمانشاه

روستای زردوئی در پاوه کرمانشاه، یکی دیگر از مناطق ایران به حساب می‌آید که مراسم جشن چله تابستان را به بهانه آغاز روند کاهش دما و آغاز برداشت محصولات باغی برگزار کرده است. این آیین شامل مترسک‌گردانی، دف‌نوازی، اجرای موسیقی محلی، اجرای نمایش هلپرکه کردی و توزیع محصولات باغی می‌شود.

چله تموز در اشعار فارسی

یکی از بزرگان ایران زمین که درباره چله تموز سروده، سعدی، شاعر پرآوازه است که می‌گوید:

عمر برف است و آفتاب تموز   اندکی ماند و خواجه غره هنوز

ای تهی‌دست رفته در بازار    ترسمت پر نیاوری دستار

فردوسی از تموز و همین طور می خرما در تموز سخن گفته که مطابق رسوم میانرودان بوده است. از جمله این اشعار می‌توان به این بیت اشاره کرد:

نبودی تموز ایچ پیدا ز دی    هوا عنبرین بود و بارانش می

این بیت شعر نیز در میان اشعار فردوسی بزرگ به چشم می‌خورد:

بدو گفت ما می‌زخرما کنیم    به تموز وهنگام گرما کنیم

چله تابستان چه روزی است؟

چله تابستان یا چله تموز، چهلمین روز پس از شروع فصل تابستان است.

جشن چله تابستان در کدام مناطق ایران برگزار می‌شود؟

جشن چله تابستان در برخی مناطق ایران همچون بیرجند و گناباد،  زیارتگاه پیر نارکی یزد،  روستای ملکوت املش و روستای زردوئی در پاوه کرمانشاه برگزار می‌شود.

علت برگزاری جشن چله تابستان چه بوده است؟

علل مختلفی برای برگزاری جشن چله تابستان ذکر شده است که از آن جمله می‌توان به سپاسگزاری از نعمت‌های خداوند پس از برداشت محصول و همین طور اهمیت طولانی‌ترین روز سال اشاره کرد.

 

 

 

 

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

کمال‌گرایی درحقیقت شکلی از اضطراب است. بسیاری از افرادی که ویژگی‌های کمال‌گرایانه دارند در عمیق‌ترین بخشِ وجودشان اعتمادبه‌نفسِ پایین یا ترس از شکست دارند.

اگر تاکنون برایتان پیش آمده که در هنگام کار کردن حس کرده‌اید استرس‌تان در حدی است که که در ناحیه شکم وجود گرفتگی‌ها و گره‌هایی را حس می‌کنید، تنها نیستید. بسیار مفید خواهد بود اگر بتوانید برای همه احساساتی که در هنگام انجام کاری تجربه می‌کنید اسم بگذارید. اما باید بدانید که در بسیاری از مواقع، احساساتی که در این مواقع تجربه می‌کنید به نحوی به اضطراب مرتبط است.

تانیشا رنجر، روان‌شناس بالینی از نوادا در آمریکا، می‌گوید: «هسته اصلی هر اضطرابی یک ترس است.» او می‌افزاید: «اضطراب، تمرکز بر آینده و ترس از رخ‌دادن فاجعه است. شما نمی‌توانید روی این حس نامی بگذارید، زیرا مطمئن نیستید که چه حسی دارید. فقط می‌دانید که این حس هر لحظه ممکن است دردسرساز شود.»

هاف‌پست از روان‌درمان‌گرانِ متفاوت درخواست کرده تا درباره کهن‌الگوهایِ مرتبط با انجام امور و کارها که ریشه‌شان حسِ اضطراب است، توضیح دهند. نخستین قدم برای مقابله با نگرانی‌ها دانستنِ این نکته است که این نگرانی‌ها از کجا آمده‌اند.

ببینید کدام ویژگی‌ِ شخصیتی بیش‌تر از همه شما را توصیف می‌کند:

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

۱. کمال‌گرایی
کمال‌گرا بودن یکی از رایج‌ترین پاسخ‌هایی است که نامزدهای مصاحبه شغلی به عنوان بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف خود به آن اشاره می‌کنند، زیرا داشتنِ انتظاراتِ بالا از خود و دیگران معمولاً یک ویژگیِ پذیرفته‌شده تلقی می‌شود. اما کمال‌گرایی درحقیقت شکلی از اضطراب است. نیکی لاچِراز-دورو، روان‌شناس، می‌گوید این ویژگی‌ای است که اغلب افراد آن را به اضطراب مرتبط می‌دانند.   «کمال‌گرایی به کنترل‌گری مرتبط است ـ صاحبِ چیزی بودن یا اگر آن چیز را نمی‌خواهید، کنترل کردنِ اینکه آن چیز را به چه کسی بدهند. یک پروژه که قرار است تیمی انجام شود، تبدیل به یک پروژه انفرادی می‌شود، زیرا شخصی که دچار کمال‌گرایی است فکر می‌کند بهترین روش ممکن را بلد است و همه فرایند پروژه باید به شکلی که او می‌گوید طی شود.» درواقعیت، مجبور کردنِ همه به اینکه برطبقِ استانداردهای بالایِ غیرواقعیِ شما عمل کنند، اتفاقی است که باعث می‌شود هم خود و هم اطرافیان‌تان احساس بیچارگی کنید.

لاچِرزا-دورو می‌گوید کمال‌گرایان شدیداً منتقد هستند و وقتی فردی، حتی رئیس‌شان، تلاش می‌کند با ارائه انتقادِ سازنده به بهتر شدنِ کارها کمک کند، آن‌ها به شدت از خودشان دفاع می‌کنند. لاچرزا-دورو می‌گوید: «بسیاری از افرادی که ویژگی‌های کمال‌گرایانه دارند در عمیق‌ترین بخشِ وجودشان اعتمادبه‌نفسِ پایین یا ترس از شکست دارند.» «آن‌ها با استیصال تلاش می‌کنند شکست نخورند و باور دارند کامل‌بودن تنها راهِ مقابله با شکست است. این باور درواقع کنایه‌آمیز است، زیرا کمال قابلِ دسترسی نیست و آن‌ها در راه رسیدن به آن حتماً شکست می‌خورند.» اگر باور دارید که کمال‌گرا هستید، خوددلسوزی را تمرین کنید و استانداردهای غیرممکن خودتان را با ارزیابی مجدد به «به‌اندازه کافی‌خوب» تبدیل کنید.

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

۲. مهرطلبی
اگر فردی باشید که همیشه برای کمک‌کردن موافقت می‌کنید، ممکن است در محلِ کار محبوب دل‌ها شوید، اما این رفتار می‌تواند یک نقطه‌ضعف باشد و باعث شود که کار تیمی به‌جای آنکه منشأ خیر باشد برای‌تان دردسرساز شود. شانون گارسیا، روان‌شناس در الینوی، می‌گوید: «شما تبدیل به کارمندِ رؤیاهای دیگران می‌شوید. به تمام درخواست‌هایی که از شما می‌شود جواب مثبت می‌دهید. فلان رویداد را پوشش می‌دهی؟ بله! این پروژه را به فهرست کارهایی که باید انجام شوند، اضافه می‌کنی؟ قطعاً! تا فردا انجامش می‌دی؟ مشکلی نیست!» اما اگر فکر می‌کنید حتی زمان‌هایی که انرژی یا وقت ندارید هم به همه درخواست‌ها پاسخِ مثبت می‌دهید، قطعاً فردی مهرطلب هستید که سلامتِ خودش را تا حدِ زیادی فدای شغلش می‌کند. گارسیا می‌گوید: «مهرطلبی نوعی از اضطراب است، زیرا ناشی از نگرانی‌های فرد درباره این است که دیگران چه فکری درباره‌اش می‌کنند، چه چیزی درباره‌اش می‌گویند و چه‌کاری در قبالش انجام می‌دهند. اگر کاری که همکارتان از شما خواسته را انجام ندهید، آیا او عصبانی می‌شود؟ از شما متنفر می‌شود؟ هرگز دوباره روی کمکِ شما حساب نمی‌کند؟» «اضطراب‌تان تشویق‌تان می‌کند تا مرزها و سلامتِ روانی و جسمانی خودتان را برای خوشحال کردنِ دیگران به خطر بیندازید.»

برای آنکه کم‌تر به دنبال جلبِ مهر و رضایت دیگران باشید باید برای وقت‌تان مرز تعیین کنید و تصمیم بگیرید فقط زمانی به دیگران بله بگویید که این بله از عمقِ جان و علاقه‌تان برای کمک به یک همکار است. تمرین کنید به‌جای آنکه خیلی سریع و از سر اجبار در قبالِ درخواستِ همکاران بله بگویید، به آن‌ها بگویید: «اجازه بدهید برنامه‌ام را بررسی کنم» یا «اجازه بدهید با شما تماس خواهم گرفت.»

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

۳. اهمال‌کاری یا پشت‌گوش‌اندازی
اگر انجام پروژه‌ای که مکلف به انجامش هستید شما را وحشت‌زده کند، شما آن را کنار می‌گذارید و از مواجه شدن با آن خودداری می‌کنید. اما اگر بدانید که دلیلِ تنش‌هایی که باعث می‌شود از انجام یک کار خودداری کنید، چیست، کمک زیادی به شما می‌شود. گارسیا می‌گوید: «اگر از برخی آدم‌ها، مکان‌ها یا برخی وظایف کاری اجتناب می‌کنید، احتمالِ اینکه اضطراب بر شما غلبه کرده باشد، زیاد است. ممکن است از خوردن ناهار در رستورانِ محلِ کار خودداری کنید، زیرا موقعیت‌های اجتماعی اضطراب‌تان را بالا می‌برد. ممکن است راه‌تان را طولانی کنید تا از مقابل اتاقِ شخصی که همیشه می‌خواهد با شما صحبت کند رد نشوید، چون در مقابلِ او دست‌وپای‌تان را گم می‌کنید؛ و بدترازهمه، ممکن است به دلیلِ حسِ ناراحتی‌ای که در مصاحبه‌های کاری دارید هرگز در شغل‌تان پیشرفت نکنید. اما واقعیت این است که اجتناب از گفتگوهای سخت و پیچیده و ضرب‌الاجل‌های کاری همیشه به اضطرابِ بیش‌تر منجر می‌شود.

گارسیا می‌گوید: «چیزی که همیشه به مراجعانم می‌گویم این است که اضطراب پرهیز و اجتناب را تغذیه می‌کند. پرهیز و اجتناب یک راه‌حلِ موقتی است. درطولانی‌مدت، این کار حسِ اضطراب را در شما بدتر می‌کند.» رنجر می‌گوید: «اگر پروژه خیلی طاقت‌فرسا و سخت به‌نظر می‌رسد، تلاش کنید آن را به وظایف کوچک‌تر تقسیم کنید. اگر آن را به تکه‌های کوچک‌تر خرد کنید، می‌توانید هر قطعه را به خوبی انجام دهید. نمی‌توانید همه یک پروژه را با هم انجام دهید.»

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

۴. مدیریتِ جزء‌نگر
اضطراب در بعضی از افراد به شکلِ مدیریتِ جزئی‌نگر خودش را نشان می‌دهد. مدیرِ جزئی‌نگر، مانند یک کمال‌گرا، ممکن است نیاز مبرمی به کنترل کوچک‌ترین جزئیات هر وظیفه‌ای داشته باشد و برایش مهم نیست که این رفتار او باعث شود که همکارانش او را غیرقابل‌تحمل توصیف کنند. رنجر می‌گوید از نظرِ مدیرانِ جزئی‌نگر، «کار شما آن است که تلاش کنید بر محیط تسلط داشته باشید و اطمینان حاصل کنید در رأس همه امور و مسئول همه امور هستید و در کوچک‌ترین ابعاد کار دستی دارید.» شما فکر می‌کنید: «اگر خودم کار را انجام ندهم، کارها بد انجام می‌شود؛ و دوباره به خودم ارجاع داده می‌شود.» رنجر می‌گوید ترس‌های ناشی از مدیریتِ جزئی‌نگر، برخی اوقات به دوران کودکی بازمی‌گردد که در آن شخص توسط والدینش به مثابه مدیر میانی و سرپرست عمل می‌کرد که معنایش این است که «مسئولیت‌های زیادی داشت، اما فاقد قدرت بود. وقتی اوضاع بد پیش‌می‌رفت، حس می‌کردید که تا حدِ زیادی مقصر شمایید. وقتی به این شکل بزرگ می‌شوید، هر زمانی سرسوزن حس اضطراب به شما دست می‌دهد… یا سرسوزنی حس کنید که کارها خوب پیش نمی‌رود و رشته امور ممکن است از دست‌تان خارج شود، سعی می‌کنید که محیط را کنترل کنید، زیرا از درون حسِ وحشت دارید. شما نمی‌توانید چنین چیزی را به عنوان یک بزرگ‌سال تشخیص دهید، اما این چیزی است که واقعاً در درونِ شما دارد اتفاق می افتد.» اگر می‌خواهید بدانید که دقیقاً چه زمانی باید از همکاران‌تان سؤال بپرسید و چه زمانی این پرسش‌گری‌ها می‌تواند مفید باشد، می‌توانید چند سؤال از خودتان بپرسید.

کیمبرلی بی. کامینگز، مشاور در امور هدایت و رهبری، می‌گوید: «مدیرانِ جزئی‌نگر باید از خودشان این سؤال‌ها را بپرسند: موفقیت‌هایی که این کارمند کسب کرده است چه روندی را نشان می‌دهد؟ آیا وظایف‌شان را به موقع تمام کرده‌اند؟ آیا کارمندان درکِ کاملی از وظایفِ محوله‌شان دارند؟» او می‌گوید مدیران باید پیش‌از آنکه از روی حس اضطراب کار کارکنان‌شان را بررسی کنند، این پرسش‌ها را بپرسند.

شکل‌های از اضطراب‌ که نمی‌شناسید ولی بیچاره‌تان می‌کنند

۵. نخودِ هر آش
اگر حس می‌کنید که همیشه باید برای داشتنِ ساعاتِ شاد برنامه‌ریزی کنید و با زندگیِ اجتماعی همه همکاران‌تان همراه باشید تا بهترین کارمند اداره باشید، بررسی کنید و ببینید این نیازی که به بودن در همه‌جا حس می‌کنید از کجا آمده است.  رنجر می‌گوید تمایل به درگیر کردنِ خود در همه مسائل ممکن است ناشی از ترس از دوست‌داشته‌نشدن یا موردِ پذیرش و قبولِ دیگران نبودن، باشد. شما فکر می‌کنید اگر در این تعاملات اجتماعی شرکت نکنید دیگران چنین حسی نسبت به شما پیدا خواهند کرد.

رنجر می‌گوید آن‌هایی که نخودِ هر آشی می‌شوند، باور دارند که «اگر شما حال‌تان خوب باشد، حالِ من هم خوب است» و ممکن است در خانواده‌ای بزرگ شده باشند که در آن حس کرده‌اند باید عشقِ دیگران را بخرند. او می‌گوید: «آدم‌هایی که در هر امری مداخله می‌کنند، اغلب صاحبِ این تفکر هستند که دیگران فقط وقتی دوست دارند در کنارت باشند که تو منفعتی برای‌شان داشته باشی.» رنجر می‌گوید: «آنچه این مردم باید بدانند این است که حتی اگر کاری انجام ندهند، دیگران آن‌ها را دوست خواهند داشت و هم‌چنان برای‌شان احترام قائل هستند.» «بیایید همه‌چیز را به یک کار خلاصه کنیم: شما می‌توانید فقط یک کارت ساده تولد بفرستید. شما قرار نیست مهمانی بگیرید، جشن تولد برنامه‌ریزی کنید یا مراسم عزاداری را ترتیب دهید. بیایید فقط همان یک کار را انجام دهید و ببنید چه اتفاقی میفتد. زیرا این کار به شما نشان می‌دهد که هم‌چنان تعداد زیادی آدم هستند که شما را نه به خاطر کارهایی که می‌کنید بلکه به خاطر خودتان دوست دارند.»

اگر این ویژگی‌های شخصیتی برای‌تان آشناست، نهراسید. لاچِرزا-دورو می‌گوید: «فکر می‌کنم درباره ویژگی‌های شخصیتی یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه این ویژگی‌ها روی یک طیف تعریف می‌شوند. ما نمی‌توانیم به دلیلِ یکی از این ویژگی‌های شخصیتی یا تمایل به یکی از آن‌ها، لزوماً فکر کنیم که این ویژگی‌ها بر رفتار فرد تسلط دارند. اما اگر حس می‌کنید این اضطراب‌های شغلی در شما زیاد است، بهتر است با یک متخصص مشورت کنید.»

 

 

چگونگی دعوت به حجاب از منظر رهبر انقلاب

سوال اینجاست. خانم‌های محجبه‌ای که به زینب کبری (س) اقتدا کرده‌اند و چادر را به عنوان حجاب برتر برگزیده‌اند، باید در تعامل با خانم‌های کم‌حجاب چگونه برخورد کنند؟

خبرگزاری مهر، مشکوه چراغلو؛ باز محرم رسید، ماه تجلی خصایص حسینی، ماه ظهور جلوه‌های ایمان، حیا و عفت. ماهی که بزرگترین رزمایش عفاف و حجاب است و زنان عزادار حسینی به تاسی از زنان عاشورایی هر شب و هر صبح با حضور در مراسم‌های عزای سید و سالار شهیدان، شرف و عزت زن مسلمان را در زیر بیرق اباعبدالله الحسین (ع) به نمایش می‌گذارند.

وقتی نام از امام حسین (ع) به میان می‌آید، همه مردم در زیر عَلَم ارباب قرار می‌گیرند. مسلمان و مسیحی همه در کشتی نجات حسین (ع) سوار می‌شوند چه رسد به باحجاب و کم‌حجاب.
اما مسئله بسیار مهم این است که خانم‌های محجبه‌ای که به زینب کبری (س) اقتدا کرده‌اند و چادر را به عنوان حجاب برتر برگزیده‌اند، باید در تعامل با خانم‌های کم‌حجاب چگونه برخورد کنند و نحوه امر به معروف و نهی‌از منکر توسط آنها چگونه باشد؟

در همین رابطه ضروری است تا به عنوان چراغ راه، فرمایشات مقام معظم رهبری نصب‌العین هر فرد مسلمان قرار بگیرد تا در مسیر ترویج فرهنگ حجاب دچار تحریف و بیراهه نشود.

مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم در سالروز قیام نوزدهم دی‌ماه در خصوص کشف حجاب در زمان رضاخان فرمودند: «آنچه که نظام طاغوت بر سر این کشور و این ملت آورد، این است که تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دایره‌ی عفاف و حجاب خود بیرون کنند و این نیروی عظیم ایمانی را که به برکت عفاف، زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود کنند و بر باد بدهند.

یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت، همین مسئله‌ی هفده دی هست. کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصله‌ای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است – که این برای سلامت زن و سلامت مرد است؛ برای سلامت جامعه است – تا همان بلائی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر زن مسلمان ایرانی بیاورند.(دیدار با مردم قم در سالروز قیام نوزدهم دی‌ماه ۱۳۸۶ /۱۰/۱۹)

مشروح سخنان مقام معظم رهبری در خصوص کشف حجاب توسط رضاخان را در فیلم زیر مشاهده کنید:

ایشان همچنین در دیدار جمعی از زنان با الگو قرار دادن شخصیت حضرت زهرا (س) برای بانوان فرمودند: «از بعد از پیروزی انقلاب، درباره مسأله زن و تلاش برای دفاع از حقوق زنان، فعّالیت‌های زیادی شده است. در حقیقت باید گفت که بعد از انقلاب، از زن ایرانی تجلیل شده است. پیشقراول این تجلیل هم امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانیِ مسلمان ارزش و احترام قائل بود.

همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی را ایفا کردند؛ به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمی بود، به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمی‌شد؛ یا اصلاً پیروز نمی‌شد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید می‌آمد. بنابراین، حضور زنان مشکل‌گشا بود. در جنگ هم همین طور بود، در مسائل دیگر از اوّل انقلاب تا به‌حال هم همین‌گونه بوده است.

بنابراین، تلاش زیادی شده است؛ لیکن در عین حال درباره مسأله‌ی زن، حقوق زن، رفع ستم از زنان و فراهم کردن زمینه‌های مناسب برای زنان کشورمان، لازم است کار فرهنگی بزرگی انجام گیرد. من امروز با این نیّت این بحث را می‌کنم که به ایجاد این فضای فرهنگی کمک شود.

اگر فضای فرهنگی جامعه در زمینه مسائل زن، شفّاف شود و احکام اسلامی و نظرات قرآنی در این زمینه روشن گردد، راه هموار خواهد شد، برای اینکه بانوان کشور ما بتوانند به آن نقطه‌ای که برای یک زن، آرمانی و غایت مطلوب است، برسند. اگر چه بحث است، سخن است، گفتن است، اما در واقع عمل است؛ زیرا این گفتن، فضای فرهنگی جامعه را شفّاف خواهد کرد و ذهن‌ها را روشن خواهد نمود ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ (دیدار با زنان ۱۳۷۶/۰۷/۳۰)

 

روز زن، روز مادر، روز فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است؛ معنای این چیست؟ این یک حرکت نمادین است؛ این کار، سمبلیک است. معنایش این است که زن باید در این صراط حرکت کند؛ عظمت و جلالت و علوّ مقام و مقدار برای زنان در این راه است؛ راهی که در آن تقوا هست، عفاف هست، دانش هست، نطق هست، ایستادگی در میدان‌های گوناگونِ محتاج ایستادگی هست، تربیت فرزند هست، زندگی خانوادگی هست؛ همه‌ی زینت‌ها و فضیلت‌های معنوی در آن هست؛ زنان باید در این جهت حرکت کنند. (دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۱۳۹۱/۰۲/۲۳)

مقام معظم رهبری طی سال‌های متمادی از اهمیت حضور زنان در جامعه با الگو قرار دادن حضرت زهرا (س) در سخنرانی‌های گوناگون فرمودند و همواره بر نقش آفرینی‌های بانوان مسلمان در عرصه‌های علمی، فرهنگی و خانوادگی و غیره اشاره و تجلیل کردند؛ همچنین ایشان بارها و بارها اقرار به توانمندی‌های عظیم و استعدادهای درخشان بانوان کردند.

خرج‌های هنگفت دشمن برای برداشتن حجاب

در ادامه به فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان اهل بیت (ع) می‌پردازیم. ایشان در این دیدار درباره فرهنگ حجاب و عفاف فرمودند: «من می‌خواهم مسئله‌ی حجاب را ذکر کنم و اشاره کنم: پول‌های زیادی خرج می‌کنند، فعّالیّت زیادی می‌کنند، صدها رسانه را از انواع و اقسام رسانه‌ها به کار می‌گیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطه‌ی حسّاس، [یعنی] نقطه‌ی هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج می‌شود برای اینکه بتوانند این تلویزیون‌ها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایت‌های اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجه‌اش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند.

این‌همه خرج، این‌همه زحمت، این‌همه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش می‌کنند، [امّا] تلاششان عقیم است

این‌همه خرج، این‌همه زحمت، این‌همه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش می‌کنند، [امّا] تلاششان عقیم است؛ نتیجه‌اش این است که چهار نفر -حالا چهار دختر در گوشه کناری- فریب بخورند یا انگیزه‌های گوناگونی پیدا کنند؛ بعضی‌شان هم ممکن است پول بگیرند -حالا من نمیدانم، نمی‌توانم قطعاً بگویم- و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجه‌ی همه‌ی آن تلاش، خلاصه می‌شود در این نتیجه‌ی کوچکِ حقیر.

خب، تا اینجا مسئله‌ای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس می‌کند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب می‌شوند، مسئله‌ی «حجاب اجباری» مطرح می‌شود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال می‌کنند که دشمن با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال می‌کنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که فرمودند باید زن‌ها باحجاب باشند، همه‌ی زن‌ها را نگفتند»! حرف بیخود! ما بودیم آن‌وقت، ما خبر داریم؛ چطور این‌جور است؟

امام در مقابل یک منکر واضحی که به‌وسیله‌ی پهلوی و دنباله‌های پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه‌ی منکرات، امام همین‌جور محکم ایستاد.» (دیدار با مداحان اهل بیت (ع) ۱۳۹۶/۱۲/۱۷)

 

زن را تبدیل به کالا کردند

ایشان همچنین سه روز گذشته در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور در رابطه با اهمیت موضوع زن و عفاف و حجاب فرمودند: «مسئله‌ی زن در جامعه‌ی اسلامی. البتّه از اوّل انقلاب مسئله‌ی زن را مطرح می‌کردند؛ ادّعای گزاف می‌کردند که از زن ایرانی می‌خواهند حمایت کنند و مانند اینها. باز اخیراً هم به بهانه‌ی حجاب و مانند اینها باز قضیّه‌ی زن را مطرح کردند و همان تلاش‌های در واقع ناکام را دوباره دارند تکرار می‌کنند. خب، حالا یک وقتی چند سال قبل در یک جمع یک نفر از من پرسید که شما در قضیّه‌ی زن در مقابل غرب چه دفاعی دارید؟ من گفتم من دفاع ندارم، من حمله دارم! آنها باید دفاع کنند، آنها باید جواب بدهند. زن را تبدیل به کالا کردند.

 

 

دفاع؟ من دفاع نمی‌کنم. ما مدّعی هستیم در قضیّه‌ی زن. خب حالا مسئله چیست؟ اینکه شما می‌بینید ناگهان وسایل تبلیغاتی و رسانه‌های رسمی و دولتی آمریکا و انگلیس و بعضی جاهای دیگر و مزدورانشان و دنباله‌روانشان ناگهان هجوم می‌آورند در یک برهه‌ای سر قضیّه‌ی زن و یک بهانه‌ای هم پیدا می‌کنند [مثل] مسئله‌ی حجاب و مانند این چیزها، علّتش چیست؟ چرا این کار را می‌کنند؟ آیا اینها واقعاً می‌خواهند از حقوق زن، و زن ایرانی دفاع کنند؟ اینها مگر همان کسانی نیستند که اگر می‌توانستند آب را به روی این ملّت ببندند می‌بستند؟ اینها دلشان برای زن ایرانی سوخته؟ اینها داروی کودکانی را که دارای بیماری پروانه‌ای هستند کودک‌اند ممنوع کردند، تحریم کردند؛ تحریم همه‌جانبه‌ی ملّت ایران. اینها دلسوز زن ایرانی‌اند؟ کسی ممکن است این را باور کند؟

پس قضیّه چیست؟ حقیقت مسئله این است کهزنِ باشرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به تمدّن غرب زده. اینها دلشان پُر است؛ [این کار را] زن‌ها کردند. غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی، بخصوص زن ایرانی یکی از مهم‌ترین ضربه‌ها را به داعیه‌های غربی و دروغ‌های غربی وارد کرده. زن با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده. اینها دلشان پر است این کاررا زن‌ها کردند. غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی، بخصوص زن ایرانی یکی از مهم‌ترین ضربه‌ها را به داعیه‌های غربی و دروغ‌های غربی وارد کرده. چطور؟ اینها سال‌ها است دویست سال است که میگویند زن اگر چنانچه از قیود اخلاقی و شرعی و مانند این چیزها رها نشود نمی‌تواند پیشرفت کند، نمی‌تواند به مقامات عالی علمی و سیاسی و اجتماعی و غیره برسد؛ این جوری دارند میگویند. شرط رسیدن زن به رتبه‌های بالای اجتماعی و سیاسی و غیره این است که این قیود اخلاقی را رها کند.

زن ایرانی این را در عمل تکذیب کرده؛ زن ایرانی در همه‌ی میدان‌ها با موفّقیّت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده. اینها رجزخوانی نیست، اینها واقعیّت‌های محسوس جامعه‌ی ما است.

ورودی‌های دانشگاه‌های ما یا پنجاه درصد یا بیش از پنجاه درصد دخترهای ما هستند، زن‌های ما هستند. در مراکز علمی حسّاس و مهم که بنده از بعضی از آن مراکز خودم شخصاً بازدید کردم، زنان دانشمند ما آنجا نقش‌آفرینند. در میدان ادب، ادبیّات، شعر، رمان، شرح‌حال‌نویسی، زن‌ها جزو برجسته‌ترین‌هایند. در میدان مسابقات ورزشی واقعاً گاهی انسان قدرت تحسین این شخصیّت‌ها را ندارد به اندازه‌ای که شایسته‌ی آن هستند دختر ایرانی روی سکّوی اوّل مسابقات ایستاده، پرچم و سرود ملّی ایران را در مقابل چشم صدها میلیون تماشاچی تلویزیون‌های دنیا بالا برده، باحجاب است، با آن مردی که می‌آید به او مدال بدهد دست نمی‌دهد، یعنی حدّ شرعی را رعایت می‌کند؛ این چیز کمی است؟

 

مرحومه مرضیه (طاهره) دباغ حدیدچی، یکی از فرستادگان امام (ره) به شوروی

در میدان سیاسی، من یک مورد را ذکر می‌کنم. زمان شوروی سابق، در یکی از مهم‌ترین پیام‌بَری‌های سیاسی بین دو کشور، امام یک هیئت سه‌نفره فرستادند که یکی‌شان زن بود؛ یک زن قدرتمند که رحمت خدا بر او باد! در مسئولیّت‌های مدیریّت کشوری، زنان ما با حجاب، با چادر، بهترین مدیریّت‌ها را در آن بخشِ خودشان انجام دادند. در مسائل علمی، در مسائل ادبی، در مجریان صداوسیما، بهترین مجریان. در میدان‌های مختلف، زن ایرانی حضور پیدا کرده، در بالاترین سطوح قرار گرفته، با حجاب اسلامی، با رعایت حجاب؛ این خیلی چیز مهمّی است.

این باطل‌کننده‌ی یک زحمت و تلاش دویست سیصد ساله‌ی غرب است؛ نمی‌توانند تحمّل کنند، عصبانی می‌شوند، خودشان را به در و دیوار می‌زنند تا بتوانند یک کاری بکنند؛ آن وقت می‌چسبند به قضیّه‌ی حجاب، می‌چسبند به یک مورد و بنا می‌کنند تبلیغات کردن. ببینید، عامل این شبهه‌افکنی‌ها این است و تظاهر دشمن هم آن است که مشاهده می‌کنید و می‌بینید. به هر حال، اینها چیزهای مهمّی است.

متین، منطقی و دور از احساسات بی‌مورد در برخورد با مردم

آن طور که به ما گزارش دادند، در این هفته در خیلی از خطبه‌های نماز جمعه مسئله‌ی حجاب مطرح شد؛ همین مسائل جاری روز که در فضای مجازی و مانند اینها هم هست، در بعضی روزنامه‌ها هم هست، در خیلی از خطبه‌ها هم مطرح شد.

خب، در این زمینه‌ها خیلی باید متین، منطقی و دور از احساسات بی‌مورد برخورد کرد. حالا احساسات چیز خوبی است، چیز بدی نیست، امّا اِعمال احساسات جا دارد. بالاخره شما در این جور موارد، آن منطق استعماری غربی را که آتش‌بیار معرکه است و دست او مشغول کار است، افشا کنید؛ آن را افشا کنید، آن را با دلایل روشن برای مردم تبیین کنید. حالا غربی‌ها، هم در سطوح رسانه‌های بزرگ دولتی‌شان، هم این پادوهای حقیرشان، کارهایی می‌کنند؛ عیبی ندارد، شما با اینها روبه‌رو نشوید، با اینها مواجه نشوید؛ شما اصل مطلب را بر تبیین برای مردم [بگذارید].

 

البتّه این توصیه‌ی کلّی است؛ اینکه عرض کردیم با متانت برخورد بشود و دچار زیاده‌روی نشویم، در خیلی از موارد دیگر هم هست؛ یک ناهنجاری‌ای هست که امام‌جمعه به هر دلیلی لازم می‌داند این را مطرح کند؛ خب، شناخت از وضعیّت شهر و مردم و ذهن و مانند اینها او را به این نتیجه می‌رساند، اشکالی ندارد؛ منتها کیفیّت طرح باید کیفیّت مناسب جایگاه امام‌جمعه باشد؛ یعنی هم اتقان، هم متانت.» (دیدار با ائمه جمعه ۱۴۰۱/۰۵/۰۵)

مقام معظم رهبری همچنین درباره‌ی اهمیت موضوع حجاب، راهکارهای ترویج آن و شیوه‌ی مقابله‌ی صحیح با بدحجابی فرمایشاتی دارند که به صورت موارد زیر قابل ذکر است:

حجاب مایه تشخص و آزادی زن است

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست…. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. (دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۱۳۹۱/۰۲/۲۳)

حجاب عامل امنیت است

اسلام برای زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا می‌کند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا می‌کنند. آن جایی که حجاب را از زنان دور می‌کنند، آن جایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک می‌کنند، در درجه‌ی اوّل، امنیت از خود زن و در درجه‌ی بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. برای این‌که محیط سالم و دارای امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیت های خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته‌ی اسلام است و یکی از فوایدش همین است که گفتم. فواید فراوان دیگری هم دارد. (بیانات در اجتماع زنان خوزستان ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)

حجاب کرامت زن مسلمان است

ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بیحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه -برای آن‌که چشم او لذّت نبرد- دعوت می‌کنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق می‌کنند که خود را به گونه‌ای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین می‌آورند و تذلیل می‌کنند!؟ آنها باید جواب بدهند.(دیدار با جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/ ۲۵)‌

 

حجاب به معنای انزوای زنان نیست

اسلام می‌خواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و -بالاتر از همه- فضیلتی و معنوی زنان، به حد اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده‌ی بشری -به‌عنوان یک عضو- حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه‌ی تعالیم اسلام از جمله مسأله‌ی حجاب، بر این اساس است. مسأله‌ی حجاب، به معنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافی است. مسأله‌ی حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قیدوشرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به‌ضرر زن و مرد -بخصوص به ضرر زن- است. حجاب، به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و علمی نیست. (دیدار با جمعی از بانوان پزشک به‌مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ۱۳۶۸/۱۰/۲۶)

برای ترویج حجاب کار تحقیقی و تبلیغی کنید

[در مسئله‌ی حجاب] شما با تبلیغات کار کنید. یعنی همان حربه‌ای را که افراد مورد نظر شما برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار می‌برند، شما هم به کار ببرید. یعنی شما درباره‌ی حجاب بنشینید واقعاً تحقیق کنید، فکر کنید، از لحاظ دینی هم مثلاً درباره‌اش بحث کنید، یا از بحث‌هایی که شده استفاده کنید. از لحاظ اجتماعی هم روی همین مسأله‌ی کیفیّت حجاب تکیه کنید؛ به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید؛ آن چیزی که به نظرتان درست است، آن را بگویید؛ این دغدغه را هم که اینها می‌آیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین می‌برند، نداشته باشید؛ حجاب از بین نمی‌رود. (جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی ۱۳۷۷/۱۲/ ۰۴)

احساس آسایش ناشی از حجاب را بیان کنید

دید اسلامی در زمینه‌ی مسائل حجاب، بسیار دید خوب و روشنی است. می‌گوئید: «ما با این حجاب، احساس آسایش می‌کنیم و این لباسِ مشارکت ماست»! بله؛ کاملاً تعبیر درست و خوبی است. این، دیدگاهِ کاملاً صحیحی است. این را هرچه بیشتر بیان کنید و بگویید، بهتر است. (دیدار با جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار ۱۳۷۷/۰۷/۱۸)

با محبّت و مدارا نهی از منکر کنید

[در برخورد با مشکل بدحجابی] گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟ دیروز حدیثی را برای جمعی می‌خواندم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی می‌کند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن -بکن، نکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، – نه با خشونت – انجام دهد. به نظرم این‌طوری باید عمل شود. (جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۸۲ /۰۲/۲۲)

نمونه‌ای از این رفتار را ایشان با دختر و پسر جوان در مسیر کوهنوردی داشتند، در فیلم زیر قابل مشاهده است:

معصومه حکیمیان، معاون فرهنگی سازمان بسیج جامعه زنان کشور درباره نحوه برخورد مناسب با افراد کم‌حجاب گفت: در موضوع عفاف و حجاب ما در طی سالیان گذشته رفتارهایی را داشتیم که خیلی از آنها قابل تجدید نظر است و یکی از موارد قابل تجدید نظر این است که ما نباید روی محصول صرفاً تمرکز کنیم.

 اتفاق خاصی در حوزه حجاب با برخوردهای مقطعی نمی‌افتد

وی افزود: در بحث حجاب تا سوتفاهمات رفع نشود با برخوردهای مقطعی هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد بلکه فاصله دو طیف را بیشتر می‌کند. در مجلس امام حسین (ع) جای نصیحت نیست چرا که اینها مهمان اباعبدالله (ع) هستند و در داخل مجلس ما حق تذکر و اخم کردن نداریم. در این موضوع باید به اصلاح ریشه‌های فکری بپردازیم. برای اصلاح ریشه‌ها نیز باید به ابعاد متفاوت آن توجه کنیم.

حکیمیان گفت: ۷۰ درصد پوشش زنان و دختران جامعه به گردن مردها است. به دلیل اینکه ذائقه مردان که به سمت جامعه‌ی غربی رفته، در کنار دو عامل مهم دیگر از جمله عدم انجام وظیفه درست آنها در مورد عفاف و حجاب و همچنین عدم ترویج درست عفاف یعنی منحصر و مختص کردن آن به زنان دانست.

وی افزود: شما اگر می‌خواهید در یک نبرد نامتقارن در حوزه جنگ اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی به اصطلاح جنگ نرم، پیروز شوید با پرداخت به مبانی می‌توانید. از مواردی که وعاظ و سخنرانان در مجالس اهل بیت (ع) و حتی در مراوده ساده باید به آن توجه کننند سه هدف احیا و تحکیم و مقاوم سازی هویت انسانی است. هویت دینی با مؤلفه‌های توحید، نبوت، قرآن، معاد و پرداختن به هویت ملی از دیگر وجوه مورد تاکید وعاظ باید باشد.

معاون فرهنگی سازمان بسیج جامعه زنان کشور در پایان گفت: در صورتی در جنگ نامتقارن علیه دشمن پیروز می‌شویم که یاد بگیریم هر ایرانی باید سعی خود را در جهت انجام مسئولیت‌های فرهنگی و اجتماعی که دارد برای حفظ جامعه انجام دهد.

با توجه به فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری حیا و عفاف علاوه بر آنکه حکم و دستور الهی است یکی از عوامل اقتدار ملّی نیز است که دشمن مورد هدف قرار داده است.

بنابراین ما با توجه به اهمیت موضوع عفاف و حجاب، باید با توجه به موارد گفته شده در رفتار با افراد کم محجبه که از نظر مقام معظم رهبری ایراد آنها در ظاهر و کما پای اهداف و آرمان‌های اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند مشی و رفتار درست و مناسب داشت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*