سرمقاله

واقعیاتی که گفته نمی شود ، توهماتی که گفته می شود…!!

محمدراعی فرد

در زمان ها و برهه هایی خاص می توان برخی واقعیات را از افکارعمومی و مردم پنهان ویا با مصلحت اندیشی آنها را ویراستاری ودراختیار قرار داد .
بطورمثال در بحبوحه جنگ تحمیلی ، طرفین مخاصمه سعی میکردند تعداد کشته ها واسرا وزخمی ها وانهدام هواپیماها و تانگها و سایر ابزارهای جنگی را بسیاربیشتر از آنی که اتفاق افتاده بود بر مردم وافکارعمومی عرضه کنند ، این روش در تمامی جنگها درکره خاکی برای بالابردن روحیه مردم و ارتقا سطح تحمل و رواداری و بالابردن ضریب امید آنان بازخورد وخروجی مناسبی داشت ، اما در کوتاه مدت ، چرا که درجنگ فیزیکی و رو در رو آنانی که در حال جنگ اند درصد پایینی از جمعیت کشوررا به خود اختصاص می دهند ، لذا چنین روشهایی قابل توجیه و دفاع است .
اما درجنگ اقتصادی که بیشترین نمودآن دراین سه ساله اخیر دیده و با گوشت وپوست تمامی مردم لمس و دردش کشیده شده ، نه ازتانگ وهواپیما و بالگردهای آپاچی خبری هست ونه از کشته شدگان طرفینی و اسرا ومجروحین…
جنگ تمام عیار اقتصادی بسیا مخرب تر ونابود کننده تراز جنگهای کلاسیک مرسوم است ، جنگی که درآن بجای مرگی آنی ، زجری دایمی وبجای اسارت جسمی اسارت روانی وبجای مجروحین ، زخم خوردگان غرور وکرامت انسانی به فراوانی به چشم می خورند ، جنگی که هزینه اش را در پس شعارهای رنگین کمانی مردم یک لا قبایی که هیچ نقشی دربوجودآمدن این وضعیت اسفبار وفشل نداشته وندارند ، که اگر به آنان فرصت حضور واعتراض وپرسش و گرفتن پاسخ وگرفتن یقه مفتخوران وسیاست بازان وعربده کشان بی درد داده می شد بلاشک در چنین باتلاقی دست وپا نمی زدند…!!!
سوال اما اینجاست که چرا وبه چه دلیل عقلانی مردم نباید از تاثیرات این تحریمهای نابودگر وریز آن بدانند ؟ چرا نباید بدانند که این تحریمها به چه دلیل وباچه اهدافی برآنان تحمیل شده ، چرانباید بفهمند که چه اتفاقاتی درصنعت وکشاورزی ومعدن و دارو ومایحتاج اولیه مردم افتاده تا بهتر توان تحمل داشته وادامه دهند ؟ چرا خیال میکنیم با کلی گویی و شعاردادن میتوانیم افکارعمومی را اقناع کنیم ؟ چرا به چرایی های فاصله طبقاتی هیچگاه سخن به میان نیامده ، چرا از ورود مدیران ومسئولین کلان و خُرد از دهه سوم انقلاب به زندگی شاهانه ولاکچری و جداشدن آنان ازمردم سخن و سخنرانی و میزگرد باصطلاح کارشناسان صدا وسیمایی نیست ؟!!!
روشهای پنهان کارانه درکوتاه مدت ممکن است جواب دهد اما در متوسط ودراز مدت فاجعه بارو نابود گرخواهد بود ..!!
اما ازسوی دیگر شاهد گویش توهماتی هستیم که پارادوکس وتضادهای درون سیستمی را به وضوح آشکار میکند ، تضادی که بسیار خطرناک ودرعین حال فریبنده است…
مدیر یکی ازروزنامه های سراسری که باتیراژ وشمارگانی بسیاراندک همواره ازسوی ۸۵میلیون این سرزمین داد سخن می راندکه اگر نام ببریم نمیدانیم به چه دلیل نامش را حذف میکنند !! در نوشتاری مدعی گردیده که باید بدون فوت وقت به اسراییل حمله کرد تا مردم منطقه بدانند که پایگاههای آمریکا توان مراقبت ازآنان را ندارند لذا درکوتاه مدت مردم کشورهای عربی به خیابانها ریخته و حاکمان شان را عزل و احتمالا مارا حلوا حلوا خواهند کرد…!!!
چنین است که توهماتی این چنین که نه ریشه تعقل وسواد اجتماعی وسیاسی درآن دیده می شود وبیشتر به طنزی تلخ می ماند به زهری درون ریز تبدیل میشود..
توهمات مان را علنی نکنیم ، همین قدر که دل خودمان وهم مسلکان مان را شادکند کفایت میکند ، اصرار زیاد شاید این نسخه را معکوس کند…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*