سرمقاله: شین آبادی دیگر در زاهدان…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / پیش دبستانی و دبستان اسوه حسنه زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان، در فاجعه ای دردناک سه دانش آموزش را به طرز وحشتناکی از دست داد، طبق معمول بازداشت و جریان سازی ها شروع شد، شین آباد دیگری متولد شد اما نه فقط سوختن و برشته شدن سر و صورت دانش آموزان بلکه پرپرشدن گل عمر سه دانش آموزی که تا دقایق پیش از این فاجعه، شادی کنان با فریادهایی کودکانه در کلاس شان سرشار از انرژی و زندگی بودند. مدیریت ما باز فاجعه آفرید، مدیرانی که درتنازعات درون گروهی و درون حزبی برای شان نه جان و نه مال چنین اتفاقاتی اهمیت دارد، فاجعه شین آباد نیز چنین شروع شد و سپس با پایان تلخی به فراموشی سپرده شد و با بازی های لجوجانه و گاه نابخردانه سیاسی آغاز شد تا قطار سریع السیر ضعف های خانمان سوز بی کفایتی برخی مدیران به زاهدان برسد، این قطار سه جنازه تحویل گرفت و در کنار چهره های سوخته و از هم پاشیده شین آبادی ها قرار داد.
هنوز در مدارس ما خصوصا مناطق نابرخوردار که بسیار هم زیادند از حداقل ها و کمترین ها استفاده می شود، می گویند چرا از بخاری چکه ای استفاده می شود ؟! آیا سیستان و بلوچستان با سرمای خشک و استخوان سوزش از نعمت گاز طبیعی برخوردار شده است ؟ آیا مدارس غیر دولتی که با دریافت هزینه های سنگین از اولیا باید ظاهرا برخوردار تر از دولتی ها باشند تحت حاکمیت محکم بازرسان و سیستم نظارتی دقیق قرار دارند؟ برخی بازرسانی که احتمالا خود نیاز به بازرسی دیگر دارند و زنجیره ای که همچنان امتداد خواهد داشت.
مجلس برای توهین یک فرد به نماینده اش که هنوز هم شفاف سازی نشده جلسه غیرعلنی می گذارد و صدها ساعت نفر وقت این مردم بیچاره را تلف می کند اما این توان را ندارد که در بودجه ریزی ها و تصویب مواد و تبصره های بودجه ای چند درصد، فقط چند درصد از بودجه های هزاران میلیارد تومانی بسیاری از باصطلاح نهادهای موازی که اتفاقا هیچ نقش مثبتی در همگرایی و یا فرهنگ سازی هم ندارند را به نفع تجهیز مدارس و استحکام سازی آنها و رهایی از یوغ و ننگ مدارس کپری اختصاص دهد.
مجلسی که در جلسه غیر علنی اش فوران فحاشی برخی نمایندگانی که از فضایل و عصاره این مردم اند سرنخ اولویت هایش را در هزار توی سیاسی بازی گم کرده و این چنین است که هر از گاهی، فجایعی اینگونه رقت انگیز و تاسف بار از پهلوی آن زاییده می شود. با بخشنامه و دستورالعمل نشده و نمی شود که اوضاع را سامان داد آن هم در برهوت کویر بی مسئولیتی و نبود نظارت سالم، مردم با اعتماد به مدارس فرزندانشان را برای ساعاتی به آنجا می فرستند که کودکانشان در آنجا احساس امنیت و آسایش کنند. ماشین تبلیغاتی را خاموش کنید و دنیای تلخ واقعیات جامعه تان را با عقلانیت و انسانیت ببینید، برای لحظه ای هم که شده شعور را جایگزین شعار کنیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*