سرمقاله: دانشگاه، آنچه که باید باشد اما نیست …!!!

امروز خراسان جنوبی – محمدراعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / دانشگاه دوره طلایی عمر جوانانی است که به دنبال آمال و آرزوهای خویش پای در آن می گذارند ، جوانانی که غرق در افکار ایده آلیستی، خویش را در طرازی از جامعه شان می بینند که قرار است نقشی تاریخی را در آن ایفا کنند.
دانشگاه خواستگاه قشری از جامعه است که تلاش دارد حس برتری جویی اش را بر بزرگان و مدیران دانه درشت اش دیکته کند.
دانشگاه تعریفی دارد بس پیچیده و مهم، تعریفی که در آن عنصر دانشجو باید دارای هویتی باشد تا شاخصه ای باشد برای پویایی و تأثیرگذاری بر تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور ، احساس بودن و به چشم آمدن و روحیه آرمان خواهی و سری نترس و زبانی گویا و فکری نواندیش و انرژی لایتناهی و حس برتری جویی از مختصات یک دانشجوست.
متأسفانه به دلیل یا دلایلی که از آن بوی ناخوشایند سیاست و اهدافی بجز علم آموزی و دانشجو محوری می آید شاهد احداث ۲۸۰۰ دانشگاه با عناوین و اسم های با مسما و بی مسما در دور افتاده ترین نقاط کشور بوده و هستیم که تعدادشان از تعداد کل دانشگاههای اروپا هم بیشتراست و هزاران دانشجو را در خود جای داده و خروجی آن میلیون ها جوان مدرک به دستی است که ارزش مدرک شان نه علمی است و نه کاربردی، فقط تند و تند در دور و نزدیک شهرهای کوچک و بزرگ این کشور و بی هیچ گونه دلیل منطقی که نیازسنجی مناسبی را در خود داشته باشد دانشگاه ساختیم و دردی را بر دردهای خانوارهای این کشور افزودیم که اینک باید شاهد سونامی جوانان بیکار باسوادی باشیم که تن به هرکار سخیف و پستی می دهند تا بتوانند پول تو جیبی خودشان را در بیاورند تا وبال خانواده نباشند !!! چقدر که می بالیم به این تعداد دانشگاه و دانشجو و لشکر خطرناک بیکاران…!
مقام دانشجو را در حد مدارس راهنمایی تنزل دادیم و از آنان موجوداتی ساختیم که کوچکترین نقشی در جامعه و حکومت نداشته و ندارند، از اسم دانشجو و آرمان خواهی آنان آنقدر هراسیدیم که با ساخت قوانینی عجیب و غریب عملا آنان را ابتر کردیم تا جایی که کوچکترین حرکت و صدای آنان را برنتابیدیم…!
دانشجویی که نتواند نفس بکشد و حتی توان این را نداشته باشد که با خودش هم غر بزند و نقد کند تبدیل به شیر بی یال و دم و اشکمی می شود که به وقت انتظار خیزش اجتماعی، منفعل از خود و اهدافش فقط نظاره گر تخریب و انهدام جامعه اش خواهد بود.
برای نسل جوان دانشجو نمی توان شرایط تفتیش عقاید را فراهم کرد و برایش الگوی لباس طراحی کرد و مانند دانش آموزان دوره راهنمایی کارت نماز و نمره انضباط تعریف کرد، هر کشوری که توانست به رفاه و دموکراسی و پیشرفت دست یابد در قدم اول جایگاه رفیع دانشجویش را تعریف کرد و ساخت…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*