گروه-درمانی، شیوه ای موثر و مقرون به صرفه به شرط فرهنگ سازی

گروه-روان-درمانی یا گروه-درمانی، شکلی از روان درمانی است که به رغم موثر و مقرون به صرفه بودن اما در ایران به دلایلی از جمله مسایل فرهنگی و نگرش ذهنی افراد، چندان باب نشده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، گروه-روان-درمانی یا گروه-درمانی، شکلی از روان درمانی است که در آن یک یا چند درمانگر، به درمان گروه کوچکی از مراجعان که گردهم آمده اند، می پردازند.
افراد حاضر در گروه-درمانی می توانند اعضایی همگن باشند یا نباشد اما بهترین گروه ها، گروه هایی هستند که اعضا بیشترین شباهت و همگنی را با یکدیگر دارند.
این نوع درمان طیف گسترده ای را پوشش می دهد و از آن می توان برای بسیاری از مشکلات زندگی فردی و اجتماعی بهره برد.
عمده مشکلاتی که از طریق این شیوه از درمان، برای رفع آنها پرداخته می شود می توان به افسردگی و اضطراب، حملات عصبی و ترس، مشکلات ارتباطی، نگرانی های پزشکی و بهداشتی، غم و خسران، مسائل کاری و حرفه ای، مدیریت استرس، مسائل خانوادگی و نقش های والدین، حل اختلافات، اختلالات روانی، اختلالات بیش فعالیِ کمبود توجه، ناتوانی های یادگیری، سوء مصرف مواد و الکل، مدیریت درد، اختلال وسواس فکری، اختلالات اشتها، نگرانی های تصویر بدن، اختلالات سازگاری، اختلالات طیف اوتیسم و توسعه مهارت های اجتماعی.
رئیس مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران معتقد است؛ از آنجایی که گروه درمانی ها مقرون به صرفه هستند، طبیعی است که اگر مراجعین از ماهیت این شیوه مطلع باشند، بیشتر به سمت این نوع از درمان گرایش پیدا می کنند.
«علی اکبر ارجمندنیا» رئیس موسسه روانشناسی و دانشیار دانشگاه تهران در گفت وگو با ایرنا گفت: در ایران در مقایسه با مشاوره های فردی، استفاده و اقبال کمتری نسبت به گروه درمانی وجود دارد. استفاده از گروه درمانی قبل از «NA»ها، برای کاهش اختلالات روانی در کلینیک ها و بیمارستان های مختلف و به منظور کاهش اضطراب، استرس و افزایش مهارت های ارتباطی و مسائلی از این قبیل برگزار می شدند .گروه درمانی معمولأ در مواردی کاربرد دارد که ما گروهی داریم که مشکلی مشابه داشته و می خواهند از پویایی های گروه به نفع رفع مشکل خودشان استفاده کنند؛ ضمن این که ببینید افراد دیگری هم هستند که این مشکل را دارند و از تجربه آنها بهره ببرند.

**ارزان اما گزاف
این روانشناس ادامه داد: از آنجایی که گروه درمانی ها مقرون به صرفه هستند، طبیعی است که اگر مراجعین از ماهیت این شیوه مطلع باشند، بیشتر به سمت این نوع از درمان گرایش پیدا می کنند؛ ضمن این که برای گروهی از افراد که مشکل مشابهی دارند و مشکل روانی جدی و عمیقی هم ندارند (چون مشکلات عمیق روانی جدی را نمی توان در آنجا بررسی کرد) این شیوه می تواند گزینه مناسبی باشد.
ارجمند نیا ادامه می دهد: امروز در ایران از این روش برای اختلال وسواس، اضطراب و افسرگی استفاده می شود؛ یعنی سبک های شناختی و رفتاری را به طور گروهی اجرا می کنند. اما چون در جامعه ما همیشه نوعی نگرانی بابت مطرح شدن مسائل روانی و روانشناختی افراد از این منظر که مورد شناسایی توسط آشنایان قرار بگیرند، وجود داشته است در نتیجه شاهد کم اقبالی نسبت به گروه درمانی در ایران بوده ایم. یعنی نگرش های ذهنی افراد به عنوان مانعی در استفاده از این روش همیشه عامل مهمی بوده و به این دلیل همیشه نوعی پرهیز نسبت به این موضوع وجود داشته است.
ارجمندنیا معتقد است: البته مقاومتی هم نسبت به استقبال و بیان مشکلات در گروه از جانب افراد و مراجعین وجود دارد. یعنی بحث های نگرشی در اینجا –با توجه به تجربه خودم – بر بحث های مالی پیشی می گیرد. و معمولأ استقبال نمی شود به ویژه در حوزه کودک و نوجوان که خودم تجربه اش را داشته ام. یعنی این که افراد احساس می کنند اگر در گروه بخواهند بگویند در زمینه مثلأ تربیت فرزند یا نقش والد ناموفق بوده اند، حس بدی خواهند داشت و این عاملی بازدارنده است. یعنی بحث، همان ناآگاهی است چراکه وقتی یک گروه خوب با مقررات تشکیل شود خود به خود آن نگرانی افراد را از بین می برد. ولی زمانی که اطلاعی وجود ندارد استقبال هم وجود نخواهد داشت. ضمن این که جامعه ایران هیچ وقت جمع گرا نبوده است.

**گروه-درمانی در ایران
شناخته شده ترین و جاافتاده ترین گونه از این دست گروه های درمانی که بصورت مستقل در ایران چند سالی است شروع به کار و بهره گیری از این روش برای کمک به افراد کرده است، توسط ‘ان.ای’ یا گروه معتادان گمنام شکل گرفته و به سبک همان گروه های درمانی اعتیاد که نمونه های آن را در دیگر کشورها شاهد هستیم، عمل می کند. در این گروه ها در یک فضای کاملأ دوستانه و غیررسمی معتادان سابقی گردهم می آیند که از سابقه ی ترک یک ساعته تا ۱۰ ساله بین آنان وجود دارد.
البته این گروه ها انواع و اشکال مختلفی دارند ولی عمدتأ با هدف حمایت جمعی از فرد، برای پایبندی به سلامت فردی شکل می گیرند و اعضا از طریق همالان سعی در بهبود عملکرد و زندگی خود دارند.
اکثر این نوع از گروه ها از ۵ تا ۱۰ نفر –یا بیشتر– تشکیل می شوند که حداقل هفته ای یکبار و به مدت یک تا سه ساعت – بسته به نوع و ماهیت گروه – با درمانگر ملاقات می کنند. اعضا معمولأ به صورتی دایره وار – به دلیل این که همه بتوانند یکدیگر را ببینید و با هم ارتباط چشمی و کلامی برقرار کنند – یا گاهی دور یک میز می نشینند.

**فرهنگ سازی؛ پله اول
رئیس موسسه روانشناسی دانشگاه تهران عقیده دارد: از جمله عواملی که باید در کمک به گسترش این شیوه در مورد آن کار شود، بحث فرهنگ و فرهنگ سازی است.
«بحث دیگر متخصصان است که بایستی قائل به این مساله شوند که این شیوه نسبت به درمان فردی از زوایایی مفیدتر، مناسبت تر و کاربردی تر است».
«در آخر، بخش دیگر هم، مراجعینی هستند که مخاطبان این روش اند. یعنی هم مراجعین و هم درمانگران مهم هستند و باید آگاه شوند وقتی گروه تشکیل می شود، اصول و مقرراتی دارد. محرمانگی اصلی مهم است که اینجا رعایت می شود و افراد می توانند از اسامی مستعار استفاده کنند».
«دانش افزایی نسبت به واقعیت گروه ها هم می تواند به اقبالش کمک کند. دانش افزایی البته وظیفه متولیان این بحث است. یعنی افرادی که برنامه ریزی می کنند و سازمانهایی چون نظام روانشناسی، سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش که ذیربط و ذی مدخل هستند در این حوزه ها. نهادهای اجتماعی و رسانه ها هم می توانند نقش آفرین باشند».

**چرا هنوز بی بهره ایم؟
ارجمند نیا در پاسخ به این سوال که به رغم به صرفه بودن چرا هنوز این روش در ایران باب نشده است ،گفت: شیوه سازمان نظام روانشناسی این گونه نبوده است که بخواهد برای روش ها تبلیغات خاصی کند. همانطور که برای مشاوره های گروهی شاید اقدامی بیرونی نمی بینید، از آن طرف تبلیغاتی هم برای مشاوره های فردی و یا ترجیح آن ها نداشته است. یعنی این گونه نبوده که بگوید این روش بهتر است، این را بیشتر توصیه کنید یا دیگری را اولویت بدهید.
وی افزود: این تصمیم متخصص است و دست مراجعین نیست که خودشان تقاضای گروه درمانی کنند . همانطور که وقتی به پزشک مراجعه می کنید نمی گویید درمان دارویی من چه باشد، در مورد متخصص سلامت روان هم این گونه است. قاعدتا روانشناس و مشاور باید این تصمیم را گرفته و منافع اقتصادی و روانشناختی و عاطفی مراجع را در نظر بگیرد. در نتیجه این اتفاق باید در حوزه متخصصان نیز بیفتد چرا که مردم خودشان نمی توانند پیشنهاد دهندۀ روش درمانی خود باشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*