مچ انداز شرق کشور: حمایت نشوم مجبوربه بازگشت از میانه راه هستم مدال آوری با اعمال شاقه

وقتی به او پیشنهاد می دهم باهم مچ بیندازیم، با لحنی شوخ طبعانه می گوید: پول دیه ندارم. منظورش این است که حتما دستم خواهد شکست.دستم را که می گیرد تازه متوجه می شوم چرا آرزو حسینی ۲۳ ساله توانسته با هر دودستش برای استان دو مدال طلا بیاورد. او هفته گذشته در مسابقات مچ اندازی شرق کشور حضور میابد و بار دیگر می درخشد.حالا در تحریریه خراسان جنوبی به سوالات ما پاسخ می دهد.
-از چه سالی مچ اندازی را شروع کردید؟
حدود ۶ سال است که توسط همسرم با این رشته آشنا شدم و ۲ سال است که به صورت حرفه ای و جدی کار و در مسابقات شرکت می کنم.
-تا کنون چه مقام هایی به دست آوردید؟
رشته مچ اندازی برای بانوان نوپا است و در همین مدت من در استان در سال های ۹۵ و ۹۶ در تمام مسابقات مدال طلا و اورال را کسب کردم و حتی به تیم ملی هم دعوت شدم ولی به دلیل آسیبی که با سهل انگار خودم داشتم موفق به شرکت نشدم و چند روز پیش هم که در مسابقات شرق کشور که در زاهدان برگزار شد توانستم در هر دو دست مدال طلا را بگیرم.برای شرکت دراین مسابقات از فدراسیون اسمم را رد کرده بودند و من اطلاعی نداشتم تا اینکه حدود ۵ روز قبل به من کفتند که آماده شوم.
مچ اندازی رشته خشنی برای بانوان نیست؟
به نظر من اصلا اینگونه نیست بلکه در تمام رشته های ورزشی مشکلات و آسیب هایی وجود دارد و اگر آسیب شکستگی دستی هم داریم به دلیل رعایت نکردن فنون و قوانین است که هنوز بانوان ما چندان آگاهی ندارند و گرنه در حوزه مچ اندازی آقایان اینچنین مشکلاتی وجود ندارد.
گفتید این رشته فنون خاصی دارد چند مورد از آن ها را بگویید؟
مچم را می گیرد و توضیح می دهد:که فاصله بازو و مچ چه اندازه باشد، بدن را باید صاف و یک راستا باشد و مچ و بدن بر خلاف جهت هم حرکت نکنند و گرنه احتمال شکستگی آن وجود دارد و فنون خواباندن دست حریف داریم و باز ضد فن هم داریم که خیلی اصولی و فنی است.
از حمایت های مسئولان و خانواده بگویید؟
می توانم به قطعیت بگویم که تنها حامی من حسین فرازی همسرم است که چون خودش حدود ۹ سال در این رشته کار کرده است تمام فنون و قوانین را به من آموزش داده و به نوعی مربی ام است. مسئولان شاید به دلیل نوپا بودن این رشته برای بانوان چندان شناختی از آن ندارند تاکنون حمایت مالی نشدیم ولی قول حمایت بیشتر را داده اندبه علاوه بعد از اینکه از این مسابقات آمدم رییس هئیت برایم مراسم استقبال برگزار کرد که واقعا خوشحال شدم و تشکر می کنم.
بازخورد مردم بعد از بازگشت موفقیت آمیزت چگونه بود؟
من به هر کسی می گویم که در رشته مچ اندازی مقام کشوری دارم شوکه می شود و می خندد که مگر چنین رشته ای هم برای بانوان وجود دارد البته این به دلیل همان نبود اطلاع و آگاهی درباره این رشته و نوپا بودن آن است.
تاکنون در زمنیه مالی کمکی به شما شده است؟
خوشبختانه برای اولین بار که به مسابقات رفتیم به ما رسیدگی شد و این خوب بود ولی بعد دیگر از نظر مالی حمایتی نشدیم و حتی همسرم که در مچ اندازی آقایان شرکت می کردهم حمایت نمی شد. اوضاع چندان خوب نیست، مثلا برخلاف تیم های استان های دیگر ما حتی یک لباس هم شکل هم نداشتیم و فقط ۲ نفر شرکت کننده بودیم و به همین دلیل حتی نتوانستیم کاپ تیمی را بگیریم چون تیم های دیگر حداقل ۱۲ نفر بودند . واقعا برای من حسرت اور بود که به دلیل کمبود افراد از اوردن این کاپ برای استان محروم شدیم
از مشکلات این رشته بگویید؟
مشکل اصلی نبود حمایت های مالی و معنوی است که به ویژه در بخش آقایان برای مسابقات باید با هزینه خودشان بروند و شرکت کنند ،هر کسی حدی از انگیزه و علاقه را دارد و بعد از مدتی اگر تشویق و حمایت نشود این علاقه کمرنگ می شود، مانند شوهر من که بعد از ۹ سال فعالیت به دلیل نبود حمایت از این ورزش کناره گیری کرد. حتی ورزشکاران حرفه ای این رشته که باعث رشد آن شدند و استان را به عنوان قطب مچ اندازی معرفی کردند اکنون کناره گیری کرده اند و اگر با همین روند پیش برویم مسلما دیگر این مقام را نخواهیم داشت و قهرمانی دچار رکود می شود. استان هایی مانند اصفهان و گرگان با دارا بودن اسپانسر در تمام رشته ها می درخشند و ورزشکاران آن ها حقوق دریافت می کنند ولی ما هزینه حتی رفت و آمد هم پای خودمان است چه برسد به دیگر موارد..
او از خسرو حسنی قهرمانی جهانی مچ اندازی استان یاد می کند؛ مدال آوری که فعالان این رشته در دنیا او را می شناختند اما بسیاری در استان و کشورشناختی از او ندارند. زنده یاد نام آوراین رشته در مسیر همین رفت و آمدها برای شرکت درمسابقات تصادف کرد و در گمنامی جان باخت.
اوگفتن این نکته را هم ضروری می داند که تجهیزات کافی و کامل مخصوص مچ اندازی نداریم و قهرمانان اصلی این رشته خودشان با هزینه خود وسایل را طراحی و در منزل استفاده می کنند. من هم با وجود همسرم خوشبختانه قدم هایی برداشته ام و گرنه حتی هیئت میز مخصوص مچ اندازی را هم ندارد و برای تمرینات از افرادی که دارند میز، قرض می گیرند.
او می گوید فکر نمی کنم که با وجود نبود حمایت ها قهرمانان اصلی این رشته در استان به مسابقات کشوری که اسفند در طبس برگزار می شود بروند، شاید ۲ نفر بیشتر حاضر به شرکت نشوند.
آیا در این رشته از نظر برخورداری از مربی و داور هم مشکل داریم؟
البته، هنوز ما مربی متخصص نداریم که فنون و قوانین آن را کامل آموزش دهد و این ضعف حتی در حوزه آقایان هم وجود دارد . خودشان با کسب تجربه توانسته اند یاد بگیرند و به دیگران هم آموزش بدهند ولی در بخش بانوان، برخی بدون هیچ آموزش تخصصی وارد می شوند و آسیب هم می بینند.
سالن ورزشی و تیم مخصوصی برای تمرین بانوان وجود دارد؟
پایگاه قهرمانی هست ولی من به عنوان یک خانم تمایلی ندارم به آن جا بروم ، خیلی بهتر است که برای خانم ها باشگاه مخصوصی برای تمرین باشد. در باره تیم هم که باید بگویم حتی آقایان هم تیم منسجم ندارند و هر کدام که بخواهند به مسابقات می روند اینکه تیمی داشته باشیم اصلا اینگونه نیست. با اینکه استقبال خیلی خوب است ولی به دلیل نبود حمایت و مربی، منسجم و متحد نیستند و هرکسی راه خود را می رود.
برای رفع این مشکلات باید چه کارهایی انجام شود؟
اگر از استان ما نمی توانند اسپانسر جذب کنند از استان های دیگر بر ای ادامه راه قهرمانان این رشته این کار را انجام دهند چون چنین ورزش هایی که خراسان جنوبی در ان سرآمد است می تواند زمینه مناسبی برای سرمایه گذاری باشد. در زمینه تجهیزات هم فقط بودجه را تأمین کنند افرادی که قهرمان این رشته هستند می توانند ایده و راهکار بدهند.
برنامه شما برای آینده چیست؟
من مج اندازی را دوست دارم و می خواهم آن را ادامه دهم ، همین جا قول می دهم که اگر حمایت شود به مقام های جهانی دست پیدا می کنم و حتی در سال آینده به مسابقات آسیایی می روم و با توکل به خدا حتما مقام می آورم، از بانوی طلایی شرق کشور به جایگاه بانوی طلایی کشور، بعد آسیایی وبعد هم جهانی می رسم.
همچنین در حوزه مربی گری هم می خواهم فعالیت کنم به هر حال در استان به نسبت دیگر بانوان و با وجود همسرم اطلاعات و تجربیات خوبی در این زمینه دارم که می توانم با بقیه به اشتراک بگذارم.
دراخرهم آرزو حسینی می گوید : جوانان با عشق و علاقه خود به هر رشته ورزشی که می خواهند وارد شوند و آن را تا جایی که در توانشان است ادامه دهند. امیدوارم که مسئولان هم در این زمینه حمایت کنند چون واقعا توقع زیادی نداریم و حتی اگر کمک مالی نمی کنند حداقل حمایت های جانبی و معنوی داشته باشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*