سرمقاله/ واقعیت های رسانه ای ما…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمدی
همانگونه که بارها و بارها تأکید کرده‌ایم و پای بر یک امر کاملا علمی و جهانی فشرده ایم، حضور و وجود رسانه های آزاد و قوی چه در قالب مطبوعات و چه در قالب رادیو و تلویزین می‌تواند حرف اول را در زمینه همبستگی ملی و قدرت اجتماعی و در کنار دولت‌ها بزند، اما متأسفانه به دلیل کمبود و یا نبود سواد رسانه ای و کم رنگ شدن نقد و نقدپذیری، شاهدیم که هدف گذاری مردم از رسانه‌های داخلی به سمت و سوی سایر رسانه ها چون بی‌بی‌سی و اینترنشنال و آمریکا و دویچه وله و… در حال تغییر است…
قرار است نقدی منطقی و بدون خود سانسوری و به عنوان رسالت روزنامه و روزنامه‌نگاری تقدیم افکار عمومی و مخاطبین‌مان کنیم، هرچند ممکن است چون همیشه دچار بازی چرا و اما و ولی و اگر و مگرهایی که پر شده ایم از آنها شویم…!!
اگر کشور در جایگاهی باشد ‌که شرایط ویژه برآن حکم فرما باشد که حتما از طریق مراجع ذیصلاح بالادستی به تمامی مردم و از طریق مطبوعات و صداوسیما باید اطلاع رسانی شود آنگاه شرایط نوشتن وتحلیل‌ها حتما متفاوت خواهد بود تا دوباره اوضاع عادی و نوشتن در کانال طبیعی خود روان شود…!
نقش تلویزیون‌های خارج از کشور آنقدر پررنگ گردیده که واقعا در به وجود آمدن اوضاع کنونی کشور تأثیرات بلامنازع و غیرقابل انکاری را بازی می‌کنند و این به دلیل مهاجرت افکار عمومی از داخل به خارج است چرا که رسانه های داخلی قدرت اقناع خود را از دست داده‌اند…
کشورهای عربی نیز به خاطر تولیدات بی اثر و خنثی از حالت ایجابی به سمت و سوی انکار مخاطبین خود رفتند اما کشور عمان با تأسیس شبکه الجزیره توانست مرجع خبری و رازگشایی فضای بسته رسانه ای تبدیل به یک شبکه عربی شود که درجهان رسانه ای امروز جایگاه حرفه‌ای و مرجعی ویژه‌ای در دنیا برای خویش تعیین کرده و به عنوان مرجع خبری عربی در جهان شناخته شده شود..!
شبکه های خبری ایرانی آنسوی مرزهای ما، از خلأ و حفره ها و فاصله های بین مردم و رسانه های داخلی بهره برده و با موج سواری بر آن سعی در سیراب کردن افکار عمومی مردم به شکلی که می‌خواهند عمل می‌کنند…
اینکه رسانه ملی ما در داشتن بودجه هایی غریب و کلان و داشتن ده‌ها شبکه داخلی و بسیار بیشتر ده‌ها شبکه های برون مرزی با زبان‌های گوناگون و هزاران کارمند، ‌نتوانسته به حداقل های خبری برسد و تحلیل های کارشناسانی که با چهره هایی تکراری در تمام شبکه ها نه اینکه افکار عمومی را اقناع نمی‌کند بلکه آنها را می‌ریزاند و می‌تاراند.
دلیل آن نیز در عکس العمل وزیر ارشاد در مورد شکایت از دو شبکه بی بی سی و اینترنشنال است، این نشان از ضعف‌های ساختاری ماست که گاه اتفاقات کوچک را آنقدر در آن و با نگاه خاص رسانه ملی می‌دمیم وحجمش را زیاد می‌کنیم تا بترکد و یا اتفاقات بزرگ را آنقدر کوچک جلوه می‌دهیم که انگار در حد شکستن تخمه آفتابگردان است…!!!
من به عنوان یک روزنامه نگار حق دارم که آزادانه و برای تنویر افکارعمومی کشور بنویسم.
بدون چرخش آزاد اطلاعات و بالابردن سواد رسانه ای و بالاتربردن تحمل نقد و آزادی در کلام و قلم نمی‌توانیم مردم را اقناع کنیم‌ و خود خواسته آنها را تشویق به مهاجرت از پلتفرم‌ها و رسانه های داخلی به سوی مکان‌هایی می‌بریم که می‌دانیم چه خروجی دارد…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*