گزارش / ۱۳ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز در خاورمیانه+تصاویر

۱۳ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز در خاورمیانه+تصاویر

منطقه خاورمیانه در خود پدیده‌ها و مکان‌های تاریخی خارق العاده و شگفت انگیزی را جای داده که بازدید از آن‌ها برای هیچ گردشگری خالی از لطف نیست.

به گزارش پایگاه خبری ورلد تراول، منطقه خاورمیانه شاید بیشتر به دلیل آشوب و درگیری‌هایش همواره کانون توجه‌ها بوده است. اما همین منطقه جاذبه‌هایی دارد که می‌تواند هزاران گردشگر را به این منطقه بکشاند.

سفر به همه نقاط دیدنی خاورمیانه شاید تا حدی زمان بر و البته فراموش نشدنی باشد. خاورمیانه گزینه‌های زیادی برای ارائه به هر گردشگر دارد. از سواحل، کوه‌ها و مناظر چشم نواز گرفته تا هتل‌های لوکس، بنا‌های تاریخی و فرهنگ غنی. در این منطقه همیشه چیز‌های زیادی برای دیدن وجود دارد.

این سرزمین شگفت انگیز مملو از اسرار و پدیده‌های حیرت انگیزی است که گاهی اوقات غیر عادی به نظر می‌رسند. تقریباً گویی هر گوشه از این سرزمین چیزی برای مبهوت کردن گردشگر در خود نهفته دارد.

روستای مرمری دهیی آین، عربستان

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

این مکان با نام روستای مرمری نیز شناخته می‌شود. علت آن را باید به بنای صخره‌ای نسبت داد که این روستا بر آن بنا شده است. با کمال تعجب، خانه‌های این روستا از سنگ مرمر ساخته نشده اند بلکه از سنگ‌های شبیه به هم در ساخت خانه‌های آن‌ استفاده شده است. کوه‌های خاکستری در پشت این روستا و مزارع سرسبزی که در ناحیه‌ جلوی آن واقع شده، زیبایی آن را دو چندان کرده است.

دره جینیز، عربستان

وادی البیدا، که وادی الجین نیز نامیده می‌شود، دره‌ای اسرارآمیز است که اتومبیل‌ها حتی با موتور خاموش نیز قادر به حرکت در سربالایی هستند! این دره در ۳۰ کیلومتری شمال غربی مدینه واقع شده است. هر ساله هزاران نفر از مردم محلی و گردشگران برای دیدن این پدیده شگفت انگیز راهی این دره می‌شوند. پدیده‌ای که همگان از دیدن آن مبهوت می‌مانند.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

بسیاری از مردم محلی معتقدند که قدرت جن‌ها و موجودات ماورایی در وادی الجین حاکم است. هر چند برخی پدیده عجیب وادی الجین را با تئوری تپه‌های مغناطیسی توجیه می‌کنند و معتقدند این مسئله، توهمی از یک جاده سربالایی را برای افراد بوجود می‌آورد، در حالیکه در واقع چنین نیست.

جزیره سوکوترا ، یمن

مکان‌های عجیب و غریب در این جهان کم نیست، اما هر یک از آن‌ها به دلیل ویژگی خاصی از بقیه متمایز می‌شوند. گیاهانی که در جزیره سوکوترا رشد می‌کنند، آنقدر عجیب و نادر هستند که گاهی این تصور را به وجود می‌آورند، که از یک سیاره دیگر به این جزیره منتقل شده اند.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

در این جزیره گونه‌های گیاهی و جانوری بسیار متنوعی مشاهده می‌شود که شاید به جرات بتوان گفت نمونه آن‌ها در هیچ جای دنیا وجود ندارد. در حقیقت یک سوم از ۷۰۰ گیاه نادر دنیا در جزیره سوکوترا قرار دارند که در هیچ مکان دیگری در جهان رشد نمی‌کنند.

تپه‌های دیلمون، بحرین

بحرین دهه‌ها به داشتن بزرگترین مجموعه گوردخمه‌های پیش از تاریخ در جهان به خود می‌بالید. یک شگفتی باستان شناسی که از تمدن ۴۰۰۰ ساله دیلمون باقی مانده است. گذشته از وسعت و تعداد زیاد تپه ها، از منظر باستان شناسان اهمیت این مجموعه به سن و نادر بودن آن‌ها برمی گردد.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

حتی امروزه نیز هنگام خارج شدن از شهر‌های بزرگ بحرین، همچنان می‌توان تله‌ها و دخمه‌های بی شماری را دید که در چشم انداز کویر به وجود آمده اند.

مجلس الجن، عمان

این مکان دومین تالار غاری بزرگ شناخته شده در جهان است که در سال ۱۹۸۵ کشف شده است. تنها ورودی به این مکان خوف انگیز از طریق سوراخی کوچک در سقف آن است.

۱۳ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

بیما سین خول، عمان

اگر با اصطلاح سین خول آشنا نیستید، ممکن است با نام عربی این مکان و افسانه محلی مربوط به آن گمراه شوید. افسانه‌های محلی می‌گویند این سوراخ به دلیل سقوط شهاب در این نقطه بوجود آمده است.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

اما در واقع فرسایش طبیعی سنگ آهک باعث به وجود آمدن این گودال زیبا شده است. ظاهراً این گودال از طریق یک تونل زیرزمینی نیز به دریا متصل است و رنگ آبی بی نظیر خود را مدیون آن است.

اولین شهر آسمان خراش‌های جهان، یمن

همانند منهتن، آسمان خراش‌های شیبام ترکیبی از یک شبکه مستطیل شکل از خیابان‌ها و میادین را شکل می‌دهند. اما این آسمان خراش‌ها یک فرق عمده با نمونه‌های مدرن دارند، اینکه در ساخت آن‌ها از گِل استفاده شده است و قدمت آن‌ها هم به قرن شانزدهم برمی‌گردد. این بنا‌های تاریخی منحصر بفرد محل زندگی حدود ۷۰۰۰ نفر است، زمانی در شاهراه ارتباطی میان آسیا، آفریقا و اروپا قرار داشته و توقفگاه اصلی بازرگانانی بود که در مسیر مراودات تجاری خود در سفر بودند.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

مجموع ۵۰۰ آسمان خراش قدیمی شیبام ۵ تا ۱۱ طبقه ارتفاع دارند و بلندترین ساختمان‌های گلی جهان را تشکیل می‌دهند.

سالن تئاتر در وسط صحرای سینا، مصر

جایی در منتهی الیه جنوب شبه جزیره سینا در مصر، واقع در دامنه رشته کوه، منظره‌ای عجیب و غریب مشاهده می‌شود، که خارج از مکان اصلی معمول خود بنا شده است: صد‌ها صندلی برای یک سالن سینما و تئاتر در فضای باز.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

زمانی چندین صندلی قدیمی و یک ژنراتور به همراه یک صفحه نمایش غول پیکر شبیه بادبان کشتی، به خارج از قاهره منتقل شدند. همه چیز برای شب افتتاحیه آماده بود، اما یک مشکل کوچک وجود داشت. مردم محلی علاقه خاصی به این ایده هنری نشان ندادند و به تدریج به آسیب زدن به آن رو آوردند. این سالن تئاتر اکنون در وسط یک کویر قرار گرفته بدون آنکه حتی یک فیلم در آن نمایش داده شده باشد.

شهر مردگان، مصر

تقریباً ۲۰ میلیون نفر در کلان شهر قاهره زندگی می‌کنند و به ناچار برای اسکان، بسیاری به سمت حومه شهر روی آورده اند. برخی از ساکنان شهر قاهره به جایی نقل مکان کرده اند که قدمت آن به سال ۶۰۰ میلادی برمی‌گردد. به نظر می‌رسد ساکنان اولیه این شهر زندگی عجین شده‌ای با گور‌ها و قبور داشته اند.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

در جای جای این شهر نشان‌های قبور در ساخت اشیاء مختلف همانند میز و قفسه بکار رفته است. برخی از ساکنان اولیه نیز رشته‌هایی را بین سنگ قبر‌ها آویزان کرده اند تا از آن‌ها برای خشک کردن البسه استفاده کنند.

بهلا، عمان

بهلا، شهری پر از افسانه‌ و خرافه است. معمولاً اعتقاد بر این است که بهلا مهد اصلی جادوگری در خاورمیانه است. این شهر پایتخت سابق عمان بوده است. امروزه یک قلعه تاریخی در قلب شهر قرار دارد که گمان می‌رود با کمک نیرو‌های ماورایی ساخته شده باشد.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

درخت حیات، بحرین

این درخت خارق العاده ۵۰۰ ساله در وسط بیابان رشد می‌کند بدون آنکه منبع آب مشخصی بتوان برای آن یافت. با این وجود درخت حیات دو بار در سال گل می‌دهد و در بیشتر فصول سال با برگ‌های شاداب و سرزنده پوشیده شده است.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

جیتا گروتو، لبنان
یکی از شگفت انگیزترین مکان‌های باستانی در جهان جیتا گروتو است که به نوعی افتخار لبنان به حساب می‌آید. این مکان تاریخی در مسابقات عجایب طبیعی به دور نهایی رسید. عبور از درون این غار‌های سحرکننده که طولانی‌ترین شبکه غاری را در کل خاورمیانه تشکیل می‌دهند، با یک قایق سواری ممکن است.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

روستای معلق در حبله، عربستان
این مکان بی شک یکی از جذاب‌ترین مکان‌های تاریخی در کشور عربستان است. این روستای کوهستانی کوچک در منطقه عسیر عربستان سعودی و در ۶۳ کیلومتری جنوب شرقی شهر أب‌ها واقع شده است. حبله در زبان عربی به معنای طناب است و اشاره به این واقعیت دارد که کسانی که در این روستا سکونت داشتند، تنها راه ارتباطی شان با مردمان دیگر و تامین مایحتاج خود از طریق یک طناب بوده است.

۱۴ مکان اسرارآمیز و حیرت انگیز خاورمیانه

این روستا در یک دره ۳۰۰ متری واقع شده است. در گذشته دسترسی به این روستا فقط با نردبان طناب ممکن بود. گفته می‌شود ساکنان اولیه حبله در زمان امپراتوری عثمانی از دست ترک‌ها به این مکان می‌گریختند.

 

 

فرقی نمی‌کند مشکل از کجا باشد؛ همیشه مردم مقصرند

ماینر، کلمه‌ای نوپا که چند سالی از ورود آن به ادبیات عامه مردم سپری نمی‌شود؛ شاید بسیاری از مردم تا به حال یک ماینر را از نزدیک ندیده باشند، اما کم و بیش از فعالیت همین استخراج کننده‌های رمز ارزها متضرر شده‌اند.

                                                   فرقی نمی‌کند مشکل از کجا باشد؛ همیشه مردم مقصرند                                       به گزارش ایسنا، با علاقه مند شدن برخی‌ها به سرزمین ماینرها شاهد قطعی مکرر و سرتاسری برق در کشور هستیم، فعالیتی که تا دیروز تقریبا غیرقانونی بود و به تدریج عده‌ای به آن رسمیت بخشیده و ماینینگ را به دو دسته مجوزدار و غیرمجاز تقسیم کردند و بعدها صحبت از مزرعه‌های استخراج رمز ارز شد، اما به نظر می‌رسد مزرعه‌دارانی که بیت کوین برداشت می‌کنند، به کم قانع نبوده و از سهم برق مردم و مصارف خانگی، برداشت می‌کنند.

فرقی نمی کند آب باشد، برق یا گاز یا آلودگی هوا؛ در هر حالت مردم مقصر هستند؛ با وجود اعلام مکرر آمار مصارف آب و حقیقتی که نشان می‌دهد عمده آب مصرفی در بخش کشاورزی و صنعت و ویلاهای شخصی استفاده می‌شود، هنوز هم دیواری کوتاهتر از دیوار مردم نیست و مردم در قطعی برق هم مقصر شناخته می‌شوند.

مطالبی مبنی بر رسیدن ماینرها به منازل شخصی از سوی منابع رسمی هم اظهار می‌شود که به نظر می‌رسد مقصر شمردن مردم تنها کاری است که متولیان امر انجام دادند، چراکه در صورت حقیقت داشتن چنین مطلبی باید سوال کرد که چه کسی مسئول مدیریت و برخورد با ماینینگ است، کاری که به قطعی جریان برق و متضرر شدن اقشار مختلف انجامیده است.

مردم این روزها در حالی با قطعی مکرر و بی‌برنامه برق مواجه هستند که هنوز فصل گرما و اوج مصرف برق از راه نرسیده و سالی که نکوست از بهارش پیداست.

از کار افتادن چراغ‌های راهنمایی و ایجاد ترافیک شدید و بروز تصادف در خیابان‌ها و چهارراه‌ها و به هم خوردن نظم ترافیکی، گیر کردن افراد در اسانسور، بسته ماندن کرکره های برقی مجتمع ها و حبس شدن خودرو ها داخل پارکینگ‌ها و و… از مصایب قطعی برق است که اعلام زمان قطعی هم در این مورد چاره‌ساز نیست.

قطعی جریان آب با قطع جریان برق هم از دیگر مشکلاتی است که مردم ضمن تحمل گرما و در نظر گرفتن دستورالعمل‌های بهداشتی برای پیشگیری از کرونا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند؛ قطعی همزمان آب و برق سبب ناتمام ماندن بسیاری از کارها مانند کار نانوایان، خشک‌شویی‌ها، رستوران‌ها و بسیاری از اصنافی شده‌ که هنوز بعد از چندین هفته تعطیلی و قرنطینه‌ی کرونایی، کمر راست نکرده‌اند.

فعالیت تمامی پیشخوان‌ها، کافی‌نت‌ها و ادارات مختلف به دنبال قطعی برق که به جای دو ساعت، چهار ساعت و در چندین نوبت قطع می‌شود، در ساعات اداری متوقف شده و ارباب رجوع‌ها را دست خالی می‌گذارد، این در حالی است که چراغ‌های برخی از ادارات از صبح امروز تا صبح روز فردا روشن هستند و با ارسال کارشناس و هشدار و جریمه می‌توان براحتی از قطعی برق و معطلی ارباب رجوع‌ها جلوگیری کرد.

قطعی تلفن‌های بی‌سیم و کارتخوان‌ها هم از دیگر مصایبی است که این روزها با قطعی برق شاهدش هستیم و مواردی از خرابی لوازم خانگی برقی به دنبال قطعی مکرر جریان برق در خانه‌ها گزارش شده است.

بر اساس این گزارش، حالا دیگر عمده علت قطعی برق قبل از فصل گرما مشخص شده و مردم منتظرند تا مسئولان امر ضمن دعوت از مردم برای مدیریت مصرف، جلوی ماینرها را گرفته و زندگی انسان‌های نخستین را بازسازی نکنند، چرا که با تداوم چنین وضعیتی و قطعی انشعابات یکی پس از دیگری، احتمالا شاهد استفاده از دود برای رساندن پیام و روشن کردن آتش برای روشنایی بخشیدن به خانه‌ها خواهیم بود!.

 

 

 

آمریکا هم شورای نگهبان دارد؟/ مقایسه نظام صلاحیت‌سنجی انتخابات ایران با آمریکا

سوال مهمی که این روزها می‌تواند برای بخشی از افکار عمومی ایران مهم باشد این است که آیا می‌توان بدون بررسی صلاحیت داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اجازه ورود هر شخصی را به انتخابات صادر کرد؟ کشورهای مدعی دموکراسی این مسئله را چگونه حل کرده‌اند؟

آمریکا هم شورای نگهبان دارد؟/ مقایسه نظام صلاحیت‌سنجی انتخابات ایران با آمریکا

به گزارش فارس پلاس، در شماره ۲۱ ام «انتخابات پلاس» به مقایسه تطبیقی نظارت و تایید صلاحیت‌ نامزدهای ریاست جمهوری در نظام انتخاباتی ایران و آمریکا پرداخته‌ایم.

قانون در ایران چگونه است؟

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رئیس‏ جمهور باید از میان‏ رجال‏ مذهبی‏ و سیاسی‏ که‏ واجد
شرایط زیر باشند انتخاب‏ گردد: ایرانی‏ الاصل‏، تابع ایران‏، مدیر و مدبر، دارای‏ حسن سابقه‏ و امانت‏ و تقوی‏، مومن‏ و معتقد به‏ مبانی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ و مذهب‏ رسمی‏ کشور. همچنین مسئولیت‏ نظارت‏ بر انتخابات‏ ریاست‏ جمهوری‏ طبق‏ اصل‏ نود و نهم‏ بر عهده‏ شورای‏ نگهبان‏ است.

جزئیات عمل به قانون اساسی در حوزه انتخابات نیز در سال ۶۴ در همان مجلس اول شورای اسلامی تبدیل به یک قانون مجزا شد و در شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفت. بر اساس این قانون نیز شورای نگهبان مکلف شد صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را پس از ثبت نام تایید یا عدم احراز کند.

از طرفی طبق سیاست‌های کلی انتخابات که توسط مقام معظم رهبری نیز ابلاغ شده است جهت شفاف‌تر شدن شرایط مطرح شده در قانون اساسی وظیفه تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است.

انتقادها به اصل وجود نهادی مانند شورای نگهبان

شورای نگهبان همیشه مورد نقد برخی سیاسیون و اغلب جریان ضد انقلاب بوده است. مخالفان مدعی هستند اینکه نامزدهای انتخاباتی توسط این شورای تایید صلاحیت شوند مانع دموکراسی است و مردم را مجبور می‌کند از میان برخی نامزدهای محدود رئیس جمهور را انتخاب کنند.

سوال مهم آن است که در بقیه کشورهای دنیا شرایط چگونه است؟ هرکسی می‌تواند رئیس جمهور شود؟ یا هرکسی امکان ورود به رقابت انتخاباتی را دارد؟ آمریکا که خود را مهد دموکراسی می‌خواند چگونه این مسئله را حل کرده است؟

قانون اساسی آمریکا چه می‌گوید؟

ظاهر ماجرا در آمریکا اینگونه است که طبق قانون اساسی این کشور هر شخصی که شهروند بومی یا تبعه ایالات متحده با حداقل سی‌وپنج سال و‌ با مدت چهارده سال اقامت در ایالات متحده باشد می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده و وارد رقابت انتخاباتی شود. اما سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا با وجود ثبت‌نام های متعدد تنها دو نامزد در این انتخابات به‌صورت جدی مطرح می‌شوند و انگار غیر از این دونامزد هیچ کسی در انتخابات ثبت نام نکرده است. علت چیست؟

مسئله اصلی در آمریکا پول است

شاید اولین چیزی که در آمریکا برای یک شخص صلاحیت ورود به انتخابات را ایجاد می‌کند توانایی همسو کردن سرمایه‌داران برای کمک مالی به کمپین انتخاباتی‌اش باشد. حجم پولی که صرف یک نامزد می‌شود معمولا بسیار بالا است و در تاریخ آمریکا تقریبا رئیس جمهوری نداریم که کمتر از باقی نامزدهای رقیب خود برای انتخابات هزینه کرده و توانسته باشد پیروز انتخابات شود. گزارش خبرگزاری فارس را در مورد هزینه‌های تبلیغاتی انتخابات اخیر آمریکا با عنوان « برآورد ۱۱ میلیارد دلاری هزینه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا»با کلیک بر روی تیتر آن بخوانید.

این حجم پول صرفا در اختیار یک طیف سرمایه‌دار ویژه است که عموما یهودی هستند و یا با کارتل‌های یهودی در ارتباط می‌باشند. این اولین تفاوت ایران و آمریکا در مسئله انتخابات است.

رسانه‌ها، دومین تفاوت در انتخابات آمریکا

رسانه‌ها در آمریکا عموما بصورت خصوصی فعال هستند و البته عمدتا در اختیار کارتل‌های اقتصادی یهودی هستند. هیچ نامزدی نمی‌تواند بدون جلب نظر رسانه‌ها وارد رقابت انتخاباتی شود. برخی رسانه‌های اصلی آمریکا نیز بصورت حزبی فعال هستند و بدون نظر حزب خود اقدام به تبلیغ هیچ نامزدی نمیکنند. شرایط این رسانه‌ها اینگونه نیست که هرکسی که برای انتخابات ثبت‌نام کرده باشد بتواند از امکانات رسانه‌ای برای تبلیغات بهره ببرد.

مسئله  نظام حزبی در آمریکا

نظام حزبی شاید یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های جامعه ایران با آمریکا باشد. ایرانی‌ها معمولا نسبت به احزاب اعتماد کافی ندارند در حالی که جامعه آمریکا کاملا بصورت حزبی تقسیم‌بندی و مرزبندی می‌شود. نامزدی که از طرف یکی از احزاب جمهوری‌خواه یا دموکرات به عنوان نامزد اصلی معرفی می‌شود از طرف جامعه آمریکا پذیرفته می‌شود و مسئولیت صلاحیت این نامزد بر عهده حزب است. در واقع جامعه آمریکا به جای شورای نگهبان به حزب اعتماد می‌کند. و حزب اعتبار خود را هزینه ورود یک نامزد به رقابت‌های انتخاباتی می‌کند.

پول، رسانه و حزب به جای شورای نگهبان

شورای نگهبان عملا مانع ورود افراد بدون صلاحیت به میدان رقابت انتخاباتی در ایران است. این رسالت را در آمریکا سه نهاد پول، رسانه و حزب ایفا می‌کند. نامزدی که بتواند پول و رسانه را همراه سازد خواهد توانست در فضای درون حزبی نیز لابی قدرتمندی ایجاد کرده و حزب را نیز همراه خود کند. عملا در آمریکا این سه نهاد هستند که مانع ورود تمام داوطلبان غیر از دو داوطلب به رقابت‌های انتخاباتی آمریکا می‌شوند.

اگر به جای شورای نگهبان در ایران ساختار آمریکایی حاکم بود

فرض کنید اگر نامزدهای انتخاباتی در ایران بدون حمایت سرمایه‌داران نتوانند رئیس جمهور شوند چه می‌َشود؟ این همان چیزی است که ایرانیان آن را وامداری نامزدها به صاحبان زر و زور می‌دانند و از جهت عقلانی هم به نظر می‌رسد اقدام نادرستی است. رئیس جمهوری که خود را وامدار یک جریان مالی بداند در درجه اول باید بتواند جبران مافات کند و این یعنی اولویت رئیس جمهور از مردم به سمت سرمایه‌داران تغییر می‌کند.

از طرفی در آمریکا هیچ نامزدی غیر از دو نامزد اصلی که توسط دو حزب مطرح آمریکا معرفی می‌شوند امکان استفاده از ظرفیت مناظره‌های رسانه‌ای را ندارند. فرض کنید در ایران غیر از نامزدهایی که توسط اصولگرایان و اصلاح‌طلبان معرفی شده‌اند حق استفاده از صداوسیما و باقی رسانه‌ها را نداشته باشند، چه می‌شود؟ عملا همه نامزدها حذف می‌شوند غیر از همین دو نامزد.

فرض کنید در ایران به جای شورای نگهبان بنا باشد فقط ائتلاف احزاب اصولگرا و اصلاح‌طلب نامزد نهایی و اصلی انتخابات را معرفی کنند، چه می‌شود؟ جامعه ایران چنین چیزی را خواهد پذیرفت؟ نامزدهای مستقل چه می‌شوند؟

وجود نهادی مانند شورای نگهبان ظرفیتی است که امکان انتخاب افرادی به عنوان رئیس جمهور را فراهم می‌کند که بتوانند بدون وامداری به صاحبان ثروت، لابی‌های سیاسی و رسانه‌ای وارد رقابت انتخاباتی شوند. در اصل این نهاد در درجه اول باعث حریت و آزادگی روسای جمهور ایران است که در صورت نبود این نهاد ناگذیر باید دل در گرو نهادهایی چون زر و زور و قدرت بسپاریم.

 

 

 

می‌دانند قطعی برق کار کیست اما کاری نمی‌کنند! زیبا نیست؟

می‌دانند قطعی برق کار کیست اما کاری نمی‌کنند! زیبا نیست؟

باطری لب‌تاپم ۷ دقیقه دیگر تمام می‌شود؛ پس باید سریع بنویسم. برق نیست!

هنوز تابستان نیامده و مصرف برق در روزهای گرم به اوج نرسیده، برق قطع می‌شود؛ آن هم نامنظم و در اغلب موارد بر خلاف جدولی که منتشر شده است.

در این چهار دهه، قطعی برق توجیهاتی داشته است. دهه شصت بخاطر آسیب‌دیدن نیروگاه‌ها یا بدلیل گرا ندادن به جنگنده‌های دشمن بعثی در حملات هوایی، برق قطع می‌شد. پس از جنگ در سال ۱۳۶۷ تا سال ۱۳۶۹، وضع برق کمی سامان پیدا کرد اما در هفتم مرداد ۱۳۶۹، خاموشی گسترده‌ای در چندین استان اتفاق افتاد.

دهه هفتاد هم جسته و گریخته بویژه در فصل گرم سال، برق برای خودش رفت و آمد می‌کرد؛ همان سال‌هایی که «بابابرقی» در تلویزیون ظاهر می‌شد و می‌گفت «لامپ اضافی خاموش».

سال ۸۰، برق در تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، کرمانشاه، قزوین و همدان قطع شد و جمعیتی ۳۰ میلیون نفری بی‌برق شدند. گرچه به گفتهٔ مدیرعامل وقت شرکت توانیر ایران، متوسط سرانهٔ خاموشی‌ها در ایران در هر شبانه‌روز در سال ۱۳۸۸ حدود ۲ دقیقه بوده‌ است.

فروردین ۱۳۸۲ با وقوع انفجاری در خط انتقال ۲۳۰ کیلوواتی میان پست انجیرک اراک و پست اراک ۲ روی داد و مقدمه خاموشی‌های گسترده در بخش‌های دیگر کشور شد.

سال ۱۳۸۷ نیز بحران خاموشی‌ها به اندازه‌ای گسترش یافت که خاموشی‌های با برنامه در دستور کار شرکت‌های توزیع برق قرار گرفت. در آن دوران، مسئولان وزارت نیرو یکی از دلایل خاموشی‌ها را «افزایش نامتناسب حجم سرمایه‌گذاری با افزایش رشد مصرف در صنعت برق» عنوان کردند.

دی ۱۳۹۹ فرا رسید و قصه تکراری خاموشی‌ها. این‌بار دستگاه‌های استخراج رمزارز، کمبود گاز و افزایش مصرف مشترکین خانگی، دلیل قطعی برق اعلام شد.

و نهایتا به بهار ۱۴۰۰ رسیدیم و همچنان برق قطع می‌شود؛ این بار نامنظم و در اغلب موارد برخلاف جدول اعلامی. دلیل؟ استخراج‌ ارز دیجیتال. این را امروز سخنگوی صنعت برق کشور اعلام کرده است: صنعت برق به دلیل استخراج غیرمجاز ارز دیجیتال که مصرف برق بالایی را به خود اختصاص داده، تحت فشار است.

اما سوال اصلی اینجاست که وقتی می‌دانید دلیل وارد آمدن فشار به شبکه برق کشور چیست، چرا مشکل را رفع نمی‌کنید؟ واقعا پیداکردن کسانی که دارند در شبکه برق کشور اخلال ایجاد می‌کنند، کار سختی است؟ اگر کسی مصرف برقش یکباره افزایش نامتعارف داشته باشد، به او تذکر می‌دهید یا برقش را قطع می‌کنید. همین پارسال برق چهار دستگاه پرمصرف قطع شد. واقعا نمی‌توانید مراکز استخراج غیرمجاز ارز دیجیتال را پیدا کنید و به دست قانون بسپارید؟

در حال حاضر، قطعی برق دارد به زندگی آدم‌ها آسیب جدی می‌زند. منهای گرفتاری‌ای که این خاموشی‌ها برای دستگاه‌ها و نهادها به همراه دارد و دود آن هم نهایتا به چشم مردمی می‌رود که نیازمند خدمات این دستگاه‌ها هستند، کافی است فقط ۳ نمونه‌ کوچک از مشکلاتی که مردم این روزها به دلیل قطعی برق با آن مواجه می‌شوند را مرور کنیم:

۱. آب بسیاری از ساختمان‌ها وابسته به برق است چون با پمپ کار می‌کند. در شرایط کرونایی، استفاده از آب برای شستن دست‌ها و رفع آلودگی واجب است. برق که قطع می‌شود، در واقع آب هم قطع می‌شود.

۲. دانش‌آموزان، دانشجویان، دانشگاهیان و پژوهشگران، مخصوصا در این دوران کرونایی عمده کارشان با لب‌تاپ و اینترنت است. برق که نیست، اینترنت خانگی هم نیست.

۳. بسیاری از بیماران بدحال کرونایی از دستگاه اکسیژن‌ساز در خانه استفاده می‌کنند که این دستگاه‌ها با برق کار می‌کنند و قطع برق می‌تواند به این بیماران آسیب‌های جدی بزند.

وقتی اینها را می‌گذاریم در کنار دلیل قطعی برق در این روزها به این نتیجه می‌رسیم: برق قطع می‌شود و مردم از کار و زندگی‌شان می‌افتند چون یک‌سری برای پولدارشدن دارند رمزارز استخراج می‌کنند و مسئولان صنعت برق هم می‌دانند که این افراد دارند این کار را می‌کنند اما اقدامی نمی‌کنند!

زیبا نیست؟

 

 

 

ماجرای قطع برق و شکست شطرنج بازان ایرانی چه بود؟

دومین روز از مسابقات شطرنج قهرمانی آسیا امروز در حالی پیگیری شد که باز هم برق ساختمان فدراسیون همانند دور نخست قطع شد.

ماجرای قطع برق و شکست شطرنج بازان ایرانی چه بود؟داور بین المللی شطرنج در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، افزود: دیروز نخستین دور رقابت‌های شطرنج قهرمانی آسیا برگزار و شرایط به گونه‌ای فراهم شد تا ملی پوشان در فدراسیون به مصاف حریفان بروند.
پهلوانزاده گفت: به هیچ عنوان پیش بینی قطعی برق را پیش از شروع مسابقات نمی‌کردیم و تصورمان بر این بود که همانند مسابقات بین المللی دیگر، بازی‌ها بدون دغدغه دنبال شود و شاید تنها مشکل مان افت سرعت اینترنت باشد، اما به یک باره در زمان آغاز رقابت‌ها شاهد قطعی برق شدیم و بازیکنان ایران نتوانستند در این رقابت‌ها عملکرد خوبی داشته باشند به طوری که پرهام مقصودلو نفر اول شطرنج ایران و بخت نخست قهرمانی این رقابت‌ها در بازی غیرمنتظره از حریف مغولستانی شکست خورد، این شکست درحالی اتفاق افتاد که مقصودلو با ریتینگ ۲۶۹۸ مقابل حریف خود با ریتینگ ۲۴۱۹ قرار گرفته بود. سه شطرنج باز دیگر ایران نیز روز گذشته شکست خوردند.
داور بین المللی شطرنج کشورمان افزود: فدراسیون درگذشته برای مواقع ضروری موتور برق خریداری کرده بود، اما چون سال‌های سال با مشکل برق مواجه نشدیم، دستگاه در انبار مانده و این استفاده نکردن باعث استهلاک و بروز اشکلاتی در آن شده بود که نیاز به تعمیر داشت به همین علت دیروز نتوانستیم از آن استفاده کنیم.
وی گفت: برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقی مسئولان فدراسیون موتور برقی که سال‌ها بدون استفاده مانده بود بلافاصله تعمیر کردند، امروز هم برق فدراسیون در زمان شروع مسابقات قطع شد و هم اکنون بازیکنان با برق کمکی در حال مصاف با رقبای مدعی آسیایی خود هستند.
رئیس سابق فدراسیون شطرنج گفت: قطع برق باعث نوسانات اینترنتی در جریان مسابقات شده و مسئولان فدراسیون گوشی‌های تلفن همراه خود را در اختیار ملی پوشان قرار داده اند تا در صورت قطعی از آن‌ها استفاده کنند.
پهلوانزاده افزود: به هیچ عنوان از زمانبندی قطعی برق خبر نداریم، این امر مشکلاتی را برای ملی پوشانی که مدعی عنوان قهرمانی و راهیابی به مسابقات جهانی هستند، بوجود آورده البته این احتمال زیاد است که در ۷ دور باقی مانده تا پایان این رقابت‌ها وضعیت به همین منوال ادامه داشته باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا این قطعی به بدهی‌های ساختمان‌های اطراف فدراسیون به اداره برق منطقه مانند سال‌های گذشته مربوط می‌شود؟ گفت: خیر بدهی سال‌های ۱۳۹۷ به طور کامل توسط صاحبان ادارات اطراف فدراسیون پرداخت و تسویه حساب شد، این قطعی برق مربوط به اداره برق منطقه ۶ و سراسری است.
مسابقات انفرادی شطرنج قهرمانی آسیا از ۳۱ اردیبهشت با میزبانی مجازی امارات به صورت هایبریدی برگزار می‌شود.
شطرنج هایبریدی راهکار فدراسیون جهانی بوده تا شطرنج بازان از فضای مسابقات دور نمانند. در این روش بازیکنان با حضور فیزیکی داوران و تحت کنترل دوربین‌ها به صورت برخط مسابقات می‌دهند.
در این رقابت‌ها پرهام مقصودلو نفر اول شطرنج ایران، محمد امین طباطبایی، آرین غلامی، احسان قائم مقامی و دیگر شطرنج بازان برتر ایران حضور دارند.
طبق قوانین مسابقات، حتی اگر شطرنج‌بازی برای چند ثانیه آفلاین شود از دور مسابقات کنار خواهد رفت. البته هنوز تعدادی دیگر از شطرنج‌بازان شانس حضور در این رقابت‌ها را دارند و فدراسیون شطرنج برای این که مشکل قطعی برق به وجود نیاید با اداره برق تهران مکاتباتی داشته است.

 

 

 

رمز ارزها؛ موج بلندی که فرو نشست

تهران-ایرنا- «پویا بهمنی» کارشناس بازار سرمایه و رمز ارزها، ضمن اشاره به نوسانات و التهابات در این بازار تاکید کرد: بازار رمز ارزها ریسک بسیار زیادی دارد و افرادی که قصد سرمایه‌ گذاری در این بازار را دارند، باید با ویژگی‌ ها و شرایط خاص این بازار آشنا باشند.

در هفته‌­ای که گذشت بازار رمز ارزها با ریزش و نوسانات جدی مواجه شد؛ به­‌گونه­ ای که رمز ارز «بیت­‌کوین» از سقف تاریخی خود بیش از ۵۰ درصد افت قیمت را تجربه کرد و قیمت «اتریوم» یکی دیگر از رمز ارز های مهم بازار، از سقف تاریخی ۴۳۰۰ دلار تا محدوده‌ ۱۹۰۰ دلار کاهش پیدا کرد. برخی کارشناسان اظهارات و اقدامات «ایلان ماسک» سرمایه‌دار آمریکایی و رییس شرکت «تسلا» را در این ریزش موثر می‌دانند و برخی دیگر معتقدند که تصمیمات مهم بانک‌ های مرکزی کشور های آمریکا و چین بر کاهش قیمت رمز ارزها تاثیری چشمگیر داشته‌اند. در عین حال، هم زمان از یک سو مجلس شورای اسلامی در حال تدوین طرح‌ هایی برای مدیریت بازار رمز ارزها در کشور است و از سوی دیگر برخی فعالان این بازار با اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور بازداشت شده‌اند. امری که پرسش‌های بسیاری را در ارتباط با نحوه فعالیت در بازار رمز ارزها ایجاد می‌کند.

منطقی بودن یا نبودن سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها

نوسانات جدی در ارزش رمز ارزها در یک بازه زمانی یک هفته‌ای و حتی کوتاه ­تر هر معامله­‌ گر و سرمایه­‌گذاری را به این فکر می‌اندازد که آیا فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال با این میزان نوسانات قیمتی و ریسک بالا، کاری منطقی است یا خیر و اگر پاسخ این سوال مثبت است چه ملاحظات و نکاتی را برای سرمایه­ گذاری در این بازار باید مد نظر قرار داد.

«پویا بهمنی» کارشناس بازار سرمایه و رمز ارزها در این ارتباط به پژوهشگر ایرنا گفت: «بازار رمزارزها که قدمتی کمتر از ۱۳ سال دارد به عنوان یکی از نوپاترین بازار های مالی شناخته می‌شود. از ابتدای ظهور این بازار، بسیاری از دولت‌ ها، نهاد های مالی و همچنین اقتصاددانان و سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی انتقادهای بسیاری به ماهیت این بازار داشته‌اند و این انتقادات و مخالفت‌ها هنوز هم ادامه دارد. از دلایل این مخالفت‌ ها باید به کاربرد ارزهای دیجیتال برای تراکنش­‌ های مالی در فعالیت ­های غیرقانونی، تلاش طراحان این شبکه‌ها برای تضعیف نهادهای مالی بخصوص بانک ­ها، عدم درک ساز وکار ایجاد و انتشار رمزارزها از سوی سرمایه‌گذاران خرد و کلان و همچنین عدم توانایی نهادهای ناظر برای نظارت دقیق روی فرآیند بکارگیری و معامله آن­ها اشاره کرد».

وی در ادامه افزود: «طی چند هفته اخیر صحبت‌های بسیار زیادی حول ایجاد محدودیت و یا ممنوعیت برای معاملات ارزهای دیجیتال در صرافی­‌های داخلی از زبان مسوولین دولتی و تصمیم سازان اقتصادی در مجلس و سایر سازمان ها شنیده شده و حتی طرحی برای سامان­دهی و قانون­­مند کردن معاملات ارزهای دیجیتال در مجلس در دست تدوین است. باید گفت رفتارهای قهری و سلبی در مورد ارزهای دیجیتال همواره در کشورهای دیگر هم به عنوان برخورد اولیه لحاظ شده است؛ ولی به مرور زمان برخوردها در جهت وضع قوانین مشخص و تلاش در جهت نظارت بیشتر پیش رفته است. بنابراین به نظر می­‌رسد استفاده از تجربه جهانی برای برخورد متناسب با این پدیده جدید می‌تواند راهگشا باشد تا منافع سرمایه‌­گذاران در کنار منافع ملی ناشی از بهره‌مندی از مزایای استفاده از رمزارزها حفظ شود. البته بدون شک این روند زمان‌بر بوده و با فراز و فرود­ های بسیار همراه خواهد بود و سرمایه­‌گذاران داخلی باید این موضوع را به عنوان یکی از ریسک‌های مهم این بازار در نظر داشته باشند».

بازار رمز ارزها  مهم تر از آن است که آن را نادیده گرفت

بهمنی در ادامه ضمن اشاره به دلایل مخالفت با رمز ارزها، گفت: «علی‌رغم تمامی مخالفت­‌ها در سطح داخلی و جهانی دیگر نمی­‌توان بازار رمزارزها را نادیده گرفت. دلایل بسیار زیادی برای اهمیت رمز ارزها وجود دارد. اولین مورد رویکرد غیر نهادی و غیر متمرکزی است که این بازار نسبت به پدیده پول در دنیا ایجاد کرده که با وجود انتقادات بسیار، توسط بسیاری از دولت­‌ها به رسمیت شناخته شده و از آن به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر یاد می‌شود. مورد دیگر بازدهی خیره­ کننده این بازار از ابتدای تشکیل آن تاکنون است که همواره سرمایه­‌گذاران ریسک پذیر را به سرمایه­‌گذاری در آن تشویق می­‌کند؛ زیرا بازدهی­‌ها رمز ارزها مانند هر بازار دیگری قابلیت تکرار را در آینده نیز خواهند داشت. همچنین همزمان با آشنایی بیشتر متخصصین امر با اصول تکنیکی و فنی رمزارزها، مقبولیت عمومی این بازار نیز بیشتر می‌شود، در نتیجه این امر، سرازیر شدن میلیاردها دلار به این بازار را شاهد خواهیم بود. همانطور که از سال ۲۰۱۰ تا کنون حجم بازار “کریپتوکارنسی” یا رمز ارز بیش از ده­‌ ها هزار برابر شده و اکنون به بیش از ۱.۶ تریلیون دلار رسیده است. با لحاظ کردن تمامی این موارد ادامه روند رو به رشد این بازار حتی با سرعتی بیشتر کاملا محتمل به نظر می­‌آید».

شناخت ماهیت رفتاری-روانشناختی و ریسک­ های حاکم بر این بازار

ریزش روزهای اخیر باعث شده است تا بسیاری از سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارزها نا امید شوند و این پرسش در ذهن بسیاری شکل بگیرد که آیا این بازار، بازار مناسبی برای سرمایه‌گذاری است؟ این کارشناس بازار سرمایه، در پاسخ به سوال مذکور گفت: «برای سرمایه گذاری در بازار رمزارزها باید ماهیت رفتاری-روانشناختی و ریسک­ های حاکم بر آن را بیشتر شناخت. این بازار در دسته بازارهای «بسیار پرریسک» با «نوسان قیمتی بسیار زیاد» دسته‌­بندی می‌شود. عوامل ایجاد کننده این میزان ریسک را می­‌توان در دو گروه عوامل ذاتی و عوامل بیرونی طبقه بندی کرد.

برای سرمایه گذاری در بازار رمزارزها باید ماهیت رفتاری-روانشناختی و ریسک­ های حاکم بر آن را بیشتر شناخت. این بازار در دسته بازارهای “بسیار پرریسک” با “نوسان قیمتی بسیار زیاد” دسته‌­بندی می‌شود.وابستگی شدید نحوه و هزینه معاملات در آن به قوانین و سیاست‌های محدود کننده دولت­ ها و متاثر بودن قیمت ­ها از متغیرها و اخبار اجتماعی و سیاسی در سطح جهان از جمله عوامل بیرونی موثر بر ارزش رمز ارزها هستند.
همچنین در رابطه با عوامل ذاتی نیز می‌توان به پیچیدگی­ های تکنیکی و فنی، انتزاعی و غیرفیزیکی بودن که منجر به ابهامات بسیار زیاد در ارزش­‌گذاری این دارایی نوین می‌­شود، در کنار اثر پذیری زیاد از ورود و خروج سرمایه­­‌ های بزرگ افراد حقیقی و نهادها به دلیل حجم کوچک بازار اشاره کرد. به طور مثال در یک سال اخیر بیت کوین ۳ ریزش قیمتی با بیش از ۳۵ تا ۵۰ درصد اصلاح قیمتی را تجربه کرده است و هر بار توانسته خود را بازیابی و به روند صعودی خود ادامه دهد. بنابراین ریزش اخیر اتفاقی غیر طبیعی در این بازار محسوب نمی‌شود. همزمان بررسی های روانشناختی با استفاده از داده های حجمی و قیمتی نشان دهنده آن است که میزان ترس در بازار به بالاترین حد خود در یک سال اخیر رسیده که با عبور از این قله ترس می توان به سمت معاملاتی متعادل ­‌تر و با هیجان کمتر حرکت کرد. با در نظرگرفتن تمامی موارد ذکر شده می­‌توان ادعا کرد که ریسک بالای این بازار اگر به درستی مدیریت شود قطعا می­‌تواند سودسازی خوبی را برای سرمایه گذار به همراه داشته باشد. مدیریت ریسک به این معنا است که همواره باید بخش کوچکی از کل سرمایه را در این بازار قرار داد که همین نکته تا حد زیادی قادر است نوسانات کل سرمایه متاثر از نوسانات قیمتی در این بازار را کاهش دهد و این دقیقا به معنی کاهش ریسک است».

 

 

 

 وحدت در کشور، اعتبار در دنیا با مشارکت مردم در انتخابات

تهران-ایرنا- “یوسف مولایی”، کارشناس ارشد روابط بین الملل، به خبرنگار ایرنا گفت: مشارکت مردم در انتخابات نه تنها وحدت و همبستگی را در سطح ملی تقویت می‌کند، بلکه اعتبار و اقتداری را نیز در سطح جهانی برای کشور به ارمغان می‌آورد.

کمتر از یک ماه تا انتخابات ریاست‌ جمهوری سیزدهم زمان باقی است. در چند هفته مانده به برگزاری انتخابات، از یک سو شاهد فعالیت کاندیدا های ریاست جمهوری  و  از سوی دیگر شاهد  تکاپوی مردم برای کسب اطلاعات هستیم. با توجه به اینکه انتخابات یکی از مباحث مهم هر کشوری است و  سرنوشت یک کشور برای مدتی معین حداقل ۴ سال از طریق آن رقم می خورد، لازم است اقدامات مورد نظر جهت برگزاری آن دقیق  و سنجیده  تر از هر زمان دیگر صورت بگیرد. فراهم کردن شرایط برابر و عادلانه برای همه کاندیدا های ریاست جمهوری یکی از این شروط  است و  شرط مهم دیگر، ترغیب مردم به شرکت در انتخابات است. زیرا همانطور که می دانیم انتخابات بدون مشارکت مردم معنا ندارد و مشروعیت لازم را کسب نمی نماید. از این رو، با در نظر گرفتن پیامد های آن باید زمینه‌سازی‌ های لازم برای حضور مردم فراهم شود. اما اینکه این زمینه‌ ها  چگونه می‌توانند فراهم شوند، سبب شد پژوهشگر ایرنا با “یوسف مولایی”، استاد پیشین روابط بین الملل دانشگاه تهران به گفت و گو بنشیند. مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

 وحدت در کشور، اعتبار در دنیا با مشارکت مردم در انتخابات

ویژگی‌ های یک انتخابات خوب

مولایی به بررسی ویژگی‌های یک انتخابات خوب پرداخته و اظهار کرد: انتخابات باید الزامات رقابتی بودن، عادلانه بودن، منصفانه بودن و شفاف بودن را رعایت کند؛ همان چیزی که در سطح جهان شاهد هستیم. مهم ترین عنصر یک انتخابات خوب این است که واقعا رقابتی باشد.یعنی کاندیدا هایی وارد صحنه شوند که بتوانند نمایندگی کنند و رای دهنده واقعا حق انتخاب داشته باشد و آن هایی که در کرسی رقابت هستند واقعا یک رقابت عادلانه با رعایت همه شرایط داشته باشند.

وی ادامه داد: منظور از شفاف بودن نیز این است که به نظر من فقط نظارت شورای نگهبان کافی نیست. در تمام جوامع سیستم نظارتی جامعه مدنی و افکار عمومی وجود دارد و خود کاندید ها هم باید مکانیسمی برایشان تعریف شود که بتوانند نظارت کامل بر فرایندهای رای گیری، شمارش آرا و کنترل آن داشته باشند.

پیامدهای مشارکت و یا عدم مشارکت مردم

مولایی با بیان این که  انتخابات به نوعی اعلام همدلی و هم رایی با نظام سیاسی است، گفت : وقتی مردم در انتخابات شرکت می‌کنند به رغم انتقاداتشان این پیام را دارد که به  مجلس و یا ریاست جمهوری اعتماد دارند. همچنین مشارکت مردم در انتخابات، شکاف و فاصله بین مردم و نهادهای حکومتی را به حداقل می رساند، نوعی همبستگی در سطح ملی ایجاد می‌کند و این امر به کشور در سطح جهانی اعتبار و اقتدار می‌بخشد. این اعتبار نیز سرمایه‌ ای است که بخشی از قدرت نرم را تشکیل می‌دهد و کشور ها می‌توانند با اتکا به این قدرت در تصمیم سازی جهانی نقش موثر و مفیدی به نفع منافع ملی خود داشته باشند.

وی تاکید کرد: گفتنی است که شرکت نکردن مردم در انتخابات به اعتبار و اقتدار کشور در سح جهانی لطمه می زند و به دنبال آن ممکن است مسایل امنیتی ایجاد شود. یعنی شرکت نکردن مردم در انتخابات ممکن است این پیام را به دیگران انتقال دهد که از  ریاست جمهوری ناراضی هستند و در نتیجه به نشانه یک اعتراض شرکت نمی‌کنند که این خود بهانه‌ای به دست کشور های خارجی می‌دهد تا از این مساله به ضرر کشور استفاده کنند.

عوامل تاثیر گذار بر مشارکت 

مولایی در خصوص عوامل موثر بر مشارکت مردم در انتخابات گفت: مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر انتخابات در عادلانه بودن و رقابتی بودن آن است. یعنی شورای نگهبان به نحوی عمل کند که مردم به این نتیجه برسند که نماینده ای وجود دارد که می‌تواند خواسته‌ ها و مطالبات آن ها را اجرایی کند و از آنها دفاع کند. عملکرد دولت فعلی و دیگر نهاد ها در این زمینه تاثیر دارد. مردم زمانی که ببینند جامعه رو به سامان نیست و فساد و تورم بالا گرفته و صداقت در میان مسوولان نیست، از امیده ایی که به انتخابات داشته، دلسرد می‌شوند و در آن مشارکتی نمی‌کنند زیرا به نحوی به این نتیجه می‌رسند که حضور یا عدم حضور آن ها در انتخابات مشکلاتی خصوصا مشکلات ساختاری را حل نمی‌کند. بنابراین تا زمانیکه وضعیت معیشت مردم و اقتصاد جامعه بهبود نیابد و مطالبات مردم مرتفع نشود، انگیزه‌ های کمتری برای شرکت در انتخابات باقی می‌ماند.

راهکارهای ترغیب مردم 

مولایی در خصوص راهکارهایی برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات، گفت: حاکمیت باید تلاش خود را در بررسی صلاحیت‌ ها بالا ببرد، به مطبوعات و رسانه‌ ها باید فرصت بیشتری داده شود. هم چنین باید به مردم فرصت دهند تا بتوانند در مورد انتخابات با یکدیگر گفت و گو کنند. یعنی آزادی بیان در جامعه افزایش یابد.

وی افزود: همچنین حاکمیت باید در سطح جامعه اعتماد سازی کند. اعتماد سازی می‌تواند به طرق مختلف حاصل شود. یکی از این نمونه‌ها این است که وقتی وضعیت معیشتی و اقتصادی جامعه خوب نیست، درباره دلایل آن خصوصا در دوره قبلی به مردم توضیح داده شود. منتقدین باید نظر خود را از طریق رسانه‌های ملی منعکس کنند و یک گفتمان ملی پیرامون مسائل گریبانگیر مردم صورت بگیرد. از طرفی مردم در بسیاری از مسائل واقعا اطلاعات ندارند و در جریان امور نیستند، بعضی وقت ها اعتراضاتشان به خوبی شنیده نمی‌شود که همین امر باعث انباشته شدن آنها و انفجار آن در زمانی خاص می‌شود. به هر حال حاکمیت امکانات و توانایی‌های بسیاری دارد و اگر اراده کند می‌تواند آن ها را در اختیار مردم قرار دهد و از این طریق به ایجاد اعتماد در سطح جامعه بپردازد.

 

 

 

 

گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگ‌سازی است

تهران- ایرنا- پیوند اعضا یکی از بزرگترین پدیده های پزشکی سده حاضر است که می‌تواند جان دوباره به هزاران انسان نیازمند بدهد در ایران این اقدام نسبت به کشورهای دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته بنابراین این امر در ایران نیازمند فرهنگ‌سازی گسترده است تا آن فرهنگ به رفتار در جامعه تبدیل شود.

مرگ اتفاق غم انگیزی است، به هر طریق و در هر سن و سالی که اتفاق بیفتد، این وابستگان هستند که بزرگترین ضربه را حس می کنند. جای شخصی که سال ها کنارشان بوده، یکباره خالی می شود و چه احساس بدی است اگر این جای خالی، بدون پیش زمینه و در جوانی اتفاق بیفتد. در میان انواع مرگ، مرگ مغزی ناباورانه تر است. تصادف مهم‌ترین عاملی است که باعث می‌شود، فرد دچار مرگ مغزی شود. همه اعضای بدن کار می کند اما مغز دچار مرگ شده و در این حالت فرد هرگز به زندگی برنمی گردد. در این بین اهدای عضو شاید عاقلانه ترین و البته انسانی ترین کاری باشد که خانواده بیمار مرگ مغزی می توانند انجام دهد. کاری که به زبان، ساده است اما در نهایت ممکن است نتیجه ای که مطلوب پزشکان و جامعه است، به همراه نداشته باشد. این وضع البته تنها مختص ایران نیست. در تمام دنیا و در بسیاری از کشورها افراد به راحتی راضی به اهدای عضو نمی شوند.

اهدای عضو به این معنی است که یک فرد یا ولی دم او اجازه می دهد تا بافت ها یا اعضای سالم او به شخص دیگری برای پیوند اهدا شود که این پیوند می تواند زمانی که فرد زنده است یا پس از مرگ او صورت گیرد. پیوندهای متداول عبارتند از: کلیه ها، قلب، کبد، پانکراس، روده، ریه ها، استخوان، مغز استخوان، پوستو قرنیه. برخی از ارگان ها و بافت ها را می توان زمانی که شخص اهداکننده زنده است به شخص دیگری پیوند زد مانند یکی از کلیه ها یا بخشی از کبد اما در بیشتر موارد اهدای عضو زمانی صورت می گیرد که فرد اهداکننده دچار مرگ مغزی شده باشد. در ایران و به دلیل اهمیت و ترویج فرهنگ اهدای عضو، ۳۱ اردیبهشت ماه به عنوان «روز ملی اهدای عضو» نامگذاری شده است. اهدای عضو نماد فداکاری و ایثار خانواده های ایرانی برای نجات بیماران است و افزایش آمار اهدای عضو توسط مردم ایران نسبت به سال های گذشته نشان از این ویژگی مردم نوع دوست کشور دارد. از سال ۱۳۹۷ خورشیدی هرسال در ۳۱ اردیبهشت مراسمی با عنوان «شفا» برای بزرگداشت جایگاه والای خانواده‌های اهداکننده، حامیان و سفیران زندگی، برگزار می‌شود.

گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگ‌سازی است

نخستین موفقیت ایرانی‌ها در پیوند اعضا

قدیمی ترین اشاره‌ها به پیوند اعضا در ایران برمی گردد به اشاره ابو علی سینا به بخیه اعصاب و نوشته سیداسماعیل جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که در آن اعلام کرده که جایگزینی استخوان سگ به جای استخوان شکسته انسان باعث التیام می‌شود اما نخستین پیوند اعضا با امکانات و تکنولوژی های جدید قدمت طولانی ندارد در ادامه به نخستین پیوند کلیه، قلب، کبد، ریه و قرنیه در ایران اشاره می‌کنیم.

ایران در میان کشورهای خاورمیانه،  دارای موفق‌ترین برنامه پیوند کلیه است، نخستین پیوند کلیه در ایران در ۱۳۴۶خورشیدی توسط دکتر سنادی زاده در دانشگاه شیراز انجام شد. طی دوازده سال بعد یعنی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۴۶- ۱۳۵۷خورشیدی مجموعاً حدود ۱۰۰ پیوند کلیه در ایران در مراکز تخصصی در شیراز و تهران انجام شد علاوه بر پیوند کلیه، پیوند کبد برای نخستین بار در ۱۳۷۲ خورشیدی در ایران و در بیمارستان نمازی شیراز توسط دکتر ملک حسینی و همکاران وی انجام شد به دنبال موفقیت های روزافزون نظام پزشکی ایران، پزشکان توانا ایرانی توانستند عمل پیوند قلب را برای نخستین بار در ۱۳۷۲ خورشیدی در تبریز انجام دهند، سپس یک مورد در شیراز و همزمان در بیمارستان شریعتی تهران در همان سال صورت پذیرفت. نخستین پیوند ریه در ایران در سال ۱۳۸۰ خورشیدی و نخستین پیوند همزمان قلب-ریه درسال ۱۳۸۱خورشیدی در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. پیوند مغز استخوان که از سال ۱۳۶۹در بیمارستان دکتر شریعتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، از موفق‌ترین اقدامات پیوند در کشور بود، همچنین در ایران برای نخستین بار پیوند قرنیه در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در بیمارستان فارابی تهران توسط پروفسور شمس انجام شد و سپس توسط دکتر پیروز دنبال گردید. (۱)

گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگ‌سازی است

فتاوی مراجع مبنی برجواز پیوند

دین مبین اسلام، اهمیت فوق‌العاده‌ای برای نجات جان انسان‌ها قائل است. چنانچه در قرآن کریم در سوره مبارکه مائده آیه ٣٢ به‌تصریح اشاره شده است که “هرگاه شخصی باعث بقای نفسی شود مانند آن است که باعث نجات جان تمام انسان‌ها شده است”.
بر این اساس صدور فتاوی علماء و مراجع شیعه مبنی برجواز پیوند نقش موثری در پیشرفت امر پیوند داشته است. امام خمینی (ره)  در سال ١٣۶٨ خورشیدی در پاسخ به استفتا جواز پیوند اعضا از فردی که دچار مرگ مغزی شده است و حیات وی غیرقابل برگشت است فرموده‌اند: «بسمه‌تعالی برفرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است». همچنین تدوین و تسریع قانون هم موجب شد این پیشرفت‌ها سرعت بیشتری یابد و قانون اهدای عضو از طرف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به صورت امری قانونی درآمد.

ضرورت ترویج فرهنگ اهدای عضو در ایران

علیرغم پیشینه تاریخی و فرهنگی و جایگاه والای کمک به هم نوع در کشور آمار اهدای عضو در افراد مبتلا به مرگ مغزی به سطح قابل قبولی نرسیده است این در حالی است که سالیانه ۲۵درصد از بیمارانی که در انتظار پیوند اعضا در کشورمان هستند به دلیل پیدا نشدن عضو جان خود را از دست می دهند و اگر ۲۰درصد از افراد مرگ مغزی کشورمان اعضای خود را اهدا کنند تمامی بیماران در انتظار پیوند نیازشان تامین می شود. بنابراین گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگ‌سازی است تا آن فرهنگ به رفتار در جامعه تبدیل شود تا خانواده‌هایی‌ که در شرایط حساس تصمیم‌گیری برای رضایت به اهدای اعضای عزیزشان هستند راحتتر نسبت به آن اقدام کنند.

گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگ‌سازی است

کشورهای دیگر در زمینه ترویج فرهنگ اهدای عضو فعالیت هایی را انجام داده و تدابیر ویژه ای در این خصوص اندیشیده اند. با فرهنگ سازی می توان آمادگی را برای تمایل به اهدای عضو بیشتر کرد که یکی از راهکارهای آن پرداختن به این مساله در رسانه ها و به شیوه‌هایی است که آگاهی‌های افراد را در زمینه مرگ مغزی، کما و تفاوت های آن دو با هم بالا ببرد و قطعا برای رسیدن به نتایج مطلوب در برنامه هایی که با موضوع اهدای عضو ساخته می شوند باید از پزشکان و کارشناسان مجرب در این حوزه استفاده شود زیرا اطلاع رسانی نادرست نتیجه و اثرات مخربی در بر خواهد داشت. همچنین یکی از اقدامات مثبت در این راه صدور کارت اهدای عضو بود این اقدام یکی از بزرگترین نمادهای فرهنگی در زمینه ارتقای فرهنگ اهدای عضو می باشد. از زمان راه اندازی واحدهای فراهم آوری اعضای پیوندی در ایران، مراکز مختلفی شروع به ثبت نام و صدور کارت اهدای عضو کردند اگرچه در روزها و ماه‌های اول تعداد ثبت نام به بیش از ۱۰۰ نفر در ماه نمی رسید، اما با شروع تبلیغات فرهنگی و برگزاری جشن نفس، تعداد بیشتری از مردم نیک اندیش ایران با این امر مقدس آشنا شدند و تعداد افراد متقاضی کارت اهدای عضو روز به روز بیشتر شد. بنابراین هر ایرانی می تواند با افزایشِ آگاهیِ خود و دیگران، بالابردن سطح اطلاعات جامعه در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو، گرفتن کارت اهدا و شرکت در طرح سفیران به ترویجِ فرهنگِ اهدای عضو کمک شایانی کند.

البته پیوند اعضا نیز مانند همه  علوم جدید در کنار مزیت ها، چالش هایی را نیز برای افراد جامعه به وجود آورده است در همین راستا قانون گذار برای حمایت متقابل از حقوق اعضای جامعه، قوانین و مقرراتی را وضع کرده است. پیوند اعضا به عنوان ره آوردی نوین، در کنار حیات بخشیدن به جان هزاران انسان، اسباب جرایم گوناگونی از جمله: قتل، سرقت، آدم ربایی برای اعضا و مهم تر از همه قاچاق اعضا را در جوامع انسانی سبب شد. تنها آمار مربوط به آدم ربایی و قاچاق اعضا در کشورهای مختلف سهم بسزایی از جرایم علیه جسمانیت انسان را نشان می دهد که متاسفانه بیش تر قربانیان آن زنان و کودکان هستند.

منابع:

۱- برای اطلاعات بیشتر ر. ک مقاله بررسی نقش تلویزیون در گسترش فرهنگ اهدای عضو؛ از دیدگاه خانواده های اهدا کننده، نسیم مجیدی قهرودی، مونا آقای، ن شریه فرهنگ ارتباطات :: بهار ۱۳۹۲ – شماره ۹از ۳۶ تا ۴۹

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*