شهید سید غلامرضا قاسمی در سال ۱۳۳۷ در بیرجند دیده به جهان گشود. از دوران کودکی با قرآن و مسجد مانوس بود و در کنار قرآن از مطالعه کتاب­ های استاد مطهری غافل نبود. تحصیلات خود را در بیرجند به پایان رساند و به سربازی رفت. با شعله ­ور شدن شراره ­های انقلاب و فتوای امام خمینی (ره) مبنی بر این که سربازان باید از پادگان­ ها فرار کنند، با وجود آن که یک سال از سربازی­ اش را گذرانده ­بود به همراه چند تن از دوستانش تصمیم به گریز از پادگان گرفت که موفق نشد و به همین دلیل تا روز پیروزی انقلاب در زندان به سر می­برد.

وی باقی­مانده­ی دوران سربازی­اش را پس از انقلاب سپری کرد و پس از آن در یکی از روستاهای خراسان جنوبی به مدت ۷ ماه به امر تدریس پرداخت. ولی هنگامه آتش نزدیک می­ شد و مرد از نامرد، سره از ناسره شناخته­ می­ شدند. شهید قاسمی در اسفند ماه سال ۱۳۶۰ ندای «آیا کسی هست که مرا یاری کند» رهبرش را لبیک گفت و به جبهه­ ها رفت.

میعادگاه او و پروردگارش عملیات فتح­ المبین، تنگه­ ی چزابه بود و زمان دیدار بیسست و نهم اسفندماه۱۳۶۰ همچون پروانه­ ای در آتش عشق پروردگارش سوخت و به مقام والای رضایت او رسید. مقامی که برتر از آن قابل تصور نیست. ای نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت برگرد در حالی که از او راضی هستی و او از تو…

خوشا به حال آن نفس­ های مطمئنه، آن جان­های پاک، آن چشم­ های نمناک، آن قلب­های دریایی، آن دست­های بخشنده و بدا به حال ما که در کشاکش ایام درگیر نام و نان مانده ­ایم.