سرمقاله/کاش می شد که بشود…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
این روزها چه خوش و سرحال اند کسانی که در انتظار سقوط مردم به چاه طویل فقر و زیر خط فقر ثانیه های بد انتظار را گذراندند، چه خوش و سرحال اند که با سرازیر کردن بهمن های عظیم اخبار راست و دروغ قدرت تحمل و تحلیل مردم را بالاخره به صفر رساندند، چه خوش و سرحال اند کسانی که این روزها شاهد از هم گسیختگی اجتماعی و فروپاشی اقتصادی اند، کسانی که حتی در داخل نیز نام انقلابی و ایرانی را یدک می کشند اما همانی می کنند که اتاق های فکر عظیم اروپا و آمریکا برای شان آتش تهیه فراهم می کند!! همانانی که آنقدر غرور ، حیثیت و منش مردم را تراشیدند که بطور کامل خلع سلاح شان کنند و کردند، همانانی که به هر روش، سبک و سیاقی حتی بنام دین و شریعت امید را در درون مردم می میراندند و چالش کردند، همانانی که قند بازگشت به صندوق پروپیمان بیت المال در دلشان آب شده و می شود، همانانی که شهوت قدرت به شکل دیوانه کننده از خود بی خودشان کرده، همانانی که سفره هاشان در حال انفجار بود و باغ، ویلا و خودرو و چندین خانه را به یمن سیاست شلم شوربا صاحب شدند و اینک همسان با کشورهای دیگر اتاق های فکر دارند و دائم جلسات براندازی را سامان می دهند.
اینجا ایران است، جایی که هر کس و در هر مقام و لباسی حق اظهار نظر در مورد کشاورزی، صنعت، ارز و مطالبات مردم و به نمایندگی از طرف مردم، انرژی اتمی و قندشکستن مردم و بله برون رفتن آنان و هوا و فضا و طرز سرخ کردن سبزی برای پخت خورشت قورمه سبزی را به خود می دهد به جز بالاترین مقام های مسئول!!!
همه با توجه به میزان سواد و شخصیت و جایگاه و پایگاه اجتماعی اش تبدیل شده اند به یک کارشناس درجه یک که حتی توان خوانش موزه معروفی چون لوور را ندارد و نمی تواند کلمات برگردان فارسی فلان معاهده بین المللی را بدون لکنت زبان بخواند. یکی حتی ادعا می کند که اگر جنگی در خلیج فارس درگیرد ما سریعا هزار نفر آمریکایی را اسیر می کنیم و ما به ازای آزادی هر نفر درمقابل چند میلیارد دلار می توانیم کشورمان را از این فلاکت نجات دهیم …!! چنین اظهارات آب دوغ خیاری از زبان دهها نفر که درقالب نامه به رئیس جمهور، سخنرانی و گردهمایی حداقل اش مردم را به این نتیجه رسانده که در کشورمان ایران گروه های مختلفی دارد که هریک ساز خودش را می زند و مردم ناباورانه و با چشمانی از حدقه درآمده فقط این تئاترهای خیابانی را نگاه می کنند!!!
ما اینک با این درجه از خلوص بی مبالاتی ها و نامدیریتی ها به نقطه جوش رسیدیم و باز مدیران بالادستی ما خودشان را رسانده اند به کوچه علی چپ و اینکه کی بود کی بود من نبودم… ایران در حال التهاب است، نگذارید به نقطه غلیان و انفجار برسد، هنوز متأسفانه و متعصبانه دارید به دنبال مقصر آن طرف آبی می چرخید و کلا خودتان را تافته جدابافته و بی تقصیری پنداشته اید و دائم توپ به زمین هم می اندازید، جمع کنید بساط اختلاف افکنی را، بر شیپور آشتی ملی بدمید، عذرخواهی کنید از محضر مردم، شاید افکارعمومی هنوز ذره عاطفه ای برایش باقیمانده باشد که ببخشد شما را اما فراموشتان نخواهند کرد که چه کردید با آنها، روزهای سوزان و تلخی در انتظار است، بسیار جدی بگیرید وقایع را، حتی به اندازه یک فریاد…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*