سرمقاله/این چنین شد که غرب حاکم شد…!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
این که تحت قیمومیت قدرتی نباشی و قرار باشد برپای خود بایستی و بر مبنای باورهای فرهنگی و ملی و دینی خودت تصمیم بگیری، کار بسی سخت و دشوار است و در قانون جنگل دنیای کنونی تبدیل می شوی به یک طعمه برای ددان و خونخواران و گرگ های انسان نما..!
قرار نیست برای کسی نوشابه باز کنیم و بادمجان های درشت را دور قاب کسی بچینیم و بساط چاپلوسی و تدلیس پهن کنیم و گلو بدریم که شعاری از آن خارج کنیم!! بلکه قصدمان ورود به واقعیت هایی است که این روزها دیگر کمتر خریداری دارد. بسیار مطالعه کردم و بسیار تحلیل ها را خواندم تا به این نقطه و نکته رسیدم که به راستی چرا کشوری چون ایران می بایست در محاصره صدها ایستگاه تلویزیونی و رادیویی به مدت چهل سال تبدیل به سیبلی شود که هر که هر چه خواست بر او بباراند، هیچ کشوری را در دنیا نیافتم که اینگونه خوراک تبلیغاتی کشورهای گوناگون باشد و هر روز خبری جدید و موجی نو از بمباران تبلیغاتی بر او فرود آید. سؤال اینجاست که چرا؟!! ایران که کشور بسیار ثروتمندی چون عربستان، ژاپن، سوئیس و کره نیست که به این دلیل خاص همه بر روی او فوکوس کنند، ایران اقتصاد آنچنان قوی و محرکی هم ندارد که به آن دلیل دچار حملات بلاانقطاع رسانه های غربی قرار گیرد، به لحاظ تسلیحاتی هم چون آمریکا، روسیه، انگلیس و فرانسه نیست که خواسته باشد دنیا را بلرزاند تا همگان بر او هجوم آورند!! پس دلیل این همه فشار و تبلیغات علیه ملتی هشتاد میلیونی در اقیانوس هفت میلیارد جمعیت جهان چیست؟! ما که چون روسیه، چین و هند آنقدر گستره جغرافیایی در قیاس طول و عرض نداریم!! کشوری هستیم فقط با یک میلیون و ششصد و چهل هزار کیلومتر مربع که هزاران کیلومتر مربع اش برای خوشگذرانی شاهان قاجار به روسیه تزاری هدیه شد!! و بحرین اش هم در زمان پهلوی دوم به ثمن بخس بخشیده شد. پس به چه دلیل این همه فشار و جنگ روانی؟!! به قول آمریکایی ها و انگلیسی ها و کلا کشورهای غربی ما که جزو کشورهای جهان سومیم و کلی عقب مانده!! پس چگونه است که این همه برای مردم ما یقه می درانند و اشک ماتم می فشانند؟! بهتر است بحث را وارد شعارزدگی نکنیم، نقاط ضعف های مدیریتی ما بسیار زیاد است و این را همگان به نیکی می دانند، همین نقاط ضعف در اصل گرایی است که به رسانه های خارج از مرزهای ما داده می شود تا دقیقا بدانند که چه نقاطی از جامعه ما را بمباران تبلیغاتی کنند و به لحاظ فرهنگی تخریب نمایند تا با تلفیق اخبار کذب و اخبار درست ملغمه ای بسازند که قابل باور بوده و از درون، شکاف های عمیقی را بین مردم و حاکمیت بوجود آورند.متأسفانه برخی تصمیم گیران و تصمیم سازان سیاسی در کشورمان با دسته بندی کردن طیف های فکری به خودی و غیر خودی و شهروندان درجه یک و دو و تفاسیر یک سویه عملا انشقاقی را در درون حادث کردند که نتیجه اش شد ریزش اعتماد عمومی و باز شدن چتر فساد در کشور!! اینکه فقط حرف و نوشته باید از کانالی بگذرد که مهر تائید بخورد تا خطوط قرمز من درآوردی در آن رعایت شود، باعث انسداد سیاسی و فرهنگی گردید و بسیاری از اقشار مردم را گوش و چشم گذاشته بر رادیوها و تلویزیون های آن سوی آب نمود! و این ابتدای راهی بود که منجر به تلاطم های سیاسی و فرهنگی و قومی کشور گردید و اتاق های فکر غربیان را به نوعی مجهز کرد که بیشترین فشارها را برگرده مردم سوار کرده و در قالب انواع تحریم ها و تضییقات سال های سال مردم را تحت فشارهای خردکننده قرار دهند.
برخی مدیران بالادستی نیز سرگرم گروه بازی و شعارزدگی ها و بی خیال مردم و اوضاع نابسامانشان همچنان بر این طبل پرسروصدا می کوبند!! غربیان در جنگ رسانه ای به حدی پیش رفتند که بسیاری را از تحلیل اوضاع مملکتشان تهی کردند و حق انتخاب و غربالگری راست از دروغ را از آنان سلب کردند، حتی کسانی را که داعیه سواد و مدرک دارند و این اوج موفقیت آنان و شکست مدیرانی بود که فقط خود و طایفه و عشیره خویش را دیدند و مردم را از حق حیاتی فهمیدن باز داشتند و غرب از همین خلأ عظیم استفاده کرد و با تحلیل های روزانه خود قشر عظیمی از مردم ما را به باورهایی رساند که خود می خواست تا در روزی موعود آنان را چون پیاده نظام خویش به صحنه آورد!! نتیجه بی تدبیری و خود محوری و خود شیفتگی برخی از مدیران بالادستی ما تبدیل به شرایطی شد که این روزها شاهد آنیم!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*