سرمقاله/فرمان سینمای ایران هم برید …!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
هنوز نیاموخته ایم و درس نگرفته ایم از اتفاقاتی که نباید بیفتد که اگر هم افتاد دیگر نمی شود جمع اش کرد!
ناصر ملک مطیعی پس از ۸۸ سال دست و پازدن در این دنیای غریب و ناآشنا بالاخره از میان مردمش رفت، صداوسیما هم پس از چهل سال کم نگذاشت!! اکثر کانال هایش از او گفتند اما زمانی که نبود، چهل سال ممنوع الکار و ممنوع التصویرش کردند، به تلویزیون دعوتش کردند اما بالاترین مسئولین رسانه ملی!! با دستپاچگی از پخش برنامه ای که میهمانش بود جلوگیری کردند. ما داریم به کجا می رویم؟! چه نیرو یا نیروهایی دست اندرکار بوجود آوردن این وارونگی اجتماعی شده اند و رخ نمی نمایند؟! مگر ملک مطیعی چه کرده بود؟ مگر زیر ابرو برداشته های امروزی و برخی چهره هایی که هنرمندان این مملکت اند آدمهای مطهر و پاکی اند که هیچگونه نقطه ضعف و یا ابتذالی ندارند؟! همه نیک دانند و دانیم، پس چرا غربالگری کردیم؟ بسیاری از هنرپیشه های قبل از انقلاب دوباره و تحت چه شرایطی به پرده سینما بازگشتند که ملک مطیعی نتوانست!!
متاسفانه آنقدر به فکر مناصب و شرایط اجتماعی خویش هستیم که حتی حاضریم مردانگی و شرافت خویش را درپای مصلحت اندیشی و ترس از شرایط خودمان قربانی کنیم، به فکر مردم و خواسته های حداقلی آنان نبوده و نیستیم!
آنقدر که مردم معمولی و بدون مدرک دکترا و کارشناسی ارشدمان شرایط را می فهمند و درک می کنند و قدر می دانند بزرگانشان را، برخی مدیران فرهنگی ما که بسیار خویش را تافته جدابافته می دانند متاسفانه در حد عوام نه درست می بینند و نه درست می شنوند و نه درست می فهمند.
صادق زیبا کلام درپستی نوشته بود که بر صفحه تبلت نوه ده ساله ام عکس ناصر ملک مطیعی را دیدم، اویی که اصولا او را ندیده بود اما علاقه اش را به آن مرحوم نشان داده بود!!
همیشه اینگونه بوده که ما باورهای مردم را و عوام را در نگاه سیاست بازان مان غرق کرده ایم و اصولا مردم را نفهمیدیم و نمی فهمیم، هنوز ساختار فکری برخی مدیران ما بدون دست خوردگی همانگونه صفر کیلومتر باقی مانده است و این خطری است برای نسلی نو که نیاز به دانستن دارد که نسلی سرخورده و بی انگیزه و دیرباور را درحال پروراندنیم، مقاومت در برابر تغییرات نتیجه اش ریزش اعتماد است.
صداوسیما دارد راه خودش را می رود، ترمز بریده و در سرازیری و پشت به باد.
بریدن فرمان سینمای ایران در قیصر، نقابی دیگر از چهره مدعیان هنرواندیشه برگرفت!!!