چرایی علاقه مندی دختران مجرد به مردان متاهل ازدواج هایی بر روی درخت ممنوعه

زندگی همه اش معامله است. از هر دستی بدهی از همان دست پس خواهی گرفت. شما که زندگی یک نفر را به نابودی کشاندی، توقع بیجاییست در انتطار خوشبختی برای خود چرتکه بیندازی!

 

دوستی

گفتن این امر که یک دختر مجرد با مرد متاهلی وارد رابطه شود، و دوستی شان تا مرز ازدواج ادامه پیدا کند هم بسیار اسفناک است. دختران در سن های مختلف دل شان به مردانی گره می خورد که نام پدر را یدک می کشند. گاهی خودشان با وجودی زیادی و بار اضافی بودن در زندگی اول آن مرد، تاب تحمل همسر و فرزندان او را ندارند و با ترفندهایی می خواهند آنها را از زندگی همسر تازه پیدا شده خود بیرون کنند.

ارتباط هایی بی تکیه گاه
عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباط‌های اجتماعیشان، بالا رفتن سن ازدواج، سختگیری‌های افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است.

از سوی دیگر، نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به تکیه‌گاه و حامی از میان مردان باعث می‌شود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند که در نتیجه ضعف اراده و ضعف شخصیتی بانوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری چنین ارتباط‌هایی است. خانمی هر چقدر هم اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و احساس استقلال کند، اما غریزه و نجوای دلش چیز دیگری می گوید. او دوست دارد که دوست داشته شود. او دوست دارد سرش را روی شانه های مردی بگذارد و از خاطرات عاشقانه اش داستان سرایی کند. او دوست دارد جایی در قلب کسی داشته باشد. اما در میان این همه دروغ و فریب کاری در عشق، دختر امروزی با این همه رنگ و لعاب، ولی از درون به دنبال مرد رویاهایش می باشد. شاید پسرهای مجرد مرد نما دیگر بوی مردانگی نمی دهند و تنها پناه این دختران دلخسته، مردان متاهلی باشند که هم تجربه دارند و هم علم دلبری را.

توهم عاشقی به جای علاقه
درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید بدانید که نه تنها این گونه علاقه‌ها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقه‌هایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد می‌شود و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارت‌های فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل خواهد شد؛ بنابراین لازم است که توجه بیشتری داشته باشید که این نوع احساسات، هیجانات و علاقه‌ها حقیقی نیست و نخواهد بود.

بازنده همیشگی
چنین ارتباط‌هایی بدون شک، محکوم به شکست است مگر اینکه رسمی و شرعی شود که پس از آن سختی‌ها و مشکلاتش، بیشتر و چند برابر دیگر ازدواج هاست. بنابراین و به ویژه به دخترهای مجرد توصیه می‌شود که هر چه سریع‌تر با بیان شرایط و ویژگی‌های خواستگار و همسر ایده آلشان به اطرافیان و دوستان در لابه لای حرف‌ها و صحبت‌‌هایشان به صورت غیرمستقیم، شرایط را برای ورود و پذیرش خواستگار فراهم کنند و خلاءهای فکری و عاطفیشان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند.

سَراب خوشبختی
دوستی با مرد زن دار بیشتر حسرت می آورد تا آرامش!! دیر یا زود شما وابسته می شوید و تقاضای ماندن های بیشتر و وقت گذارنی بی قید وشرط برای شما تبدیل به آرزو می شود. حسرت اینکه هر وقت خواستید با هم باشید. مرد متاهل چیزی را از دست نمی دهد. او خانواده ای دارد و لحظات عمدۀ خود را با خیال راحت با آنها می گذراند و این شمایید که حسرت هر ثانیۀ با هم بودن، روی دلتان سنگینی می کند. احساس، برنامه ریزی و وقت شناسی سرش نمی شود. شما می دانید دیر یا زود باید غزل خدا حافظی را بخوانید و در این مسابقه جایگاهی جز نفر دوم ندارید. ولی نفستان می گوید بمان! بمان و انتقام این همه سختی و تنهایی را بگیر. در بهترین حالت اگر برنده شوید و مرد رویاهایتان از همسر خویش جدا شود، چون شما حاصل یک خیانت بودید به راحتی احتمال خیانت مجدد برای شوهر خائن وجود دارد. از سوی دیگر اثرات منفی افکار آن زن بیچارۀ شکست خورده قطعا سایه سنگینی را بر وجدان شما خواهد افکند.

هرزگی های مردانه
خب بر کسی پوشیده نیست که مردان بعد از ازدواج ممکن است دچار دلسردی از ازدواج شوند و یا اینکه همسرشان مثل سابق برایشان جذاب نیست. و کم کم روابط احساسی و جنسی آنها رو به سردی می رود. زنی که او هم به نوبه ای مقصر است و دیگر حوصلۀ خود آرایی و طنازی برای شوهر خود که با کوله باری از خستگی وارد خانه می شود را ندارد. شوهری که استرسهای جامعه از یک سو و دختران رنگارنگ شهر از سوی دیگر او را به فکر وا می دارد. چرا باید به همسر خسته و بی انگیزه خود وفادار باشم؟ چرا باید زیرآبی نروم؟ یک بار که هزار بار نمی شود !! و…

البته برخی مردان هم از سر هوس و تنوع طلبی بیمار گونه شب و روز به دنبال فرصتها و لطافتهای جدید هستند که به جز درمان فکری راه علاجی در پیش نخواهد بود. بالا رفتن سن ازدواج دخترها و عدم کمیابی در دسترسی و رواج بی اخلاقی در جامعه فرصت را برای هرزگی به شدت راحت کرده و دختری که تا دیروز از آزادی روابط و پوشش های تحریک آمیز دفاع می کرد، امروز شوهر خود را در معرض خطر بواسطه ترویج این افکار در جامعه می بیند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*