سرمقاله/فکرکوچک، توسعه بزرگ نمی آفریند…!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
وقتی نشود بستر توسعه را بر صداقت و واقع گرایی و باروری افکاری زنده و پویا و به دور از تحجر و خرافات و واماندگی فکری، بناکرد نتیجه اش می شود تولید نسلی که دچار تضادها و پرسش های فراوان بی پاسخ است که دچار سرخوردگی و یأس و نابودی اعتماد به نفس اش خواهد شد، نسلی که عادت دارد چیزهایی را بشنود که با دنیای واقعی اطراف اش میلیون ها سال نوری فاصله دارد، نسلی که تشنه دانستن است!
نادانی در ندانستن نیست در مقاومت در مقابل دانستن است! هروقت و هرجا احساس کردیم که به دانستن بیشتر نیاز نداریم یا در مقابل یک مطلب آموزنده اما متفاوت مقاومت کردیم آنجاست که به نادانی و جهل لبخند زده ایم.
بهتر است توهم و مبالغه را درمورد خودمان کنار بگذاریم، ما تافته جدابافته نیستیم که خودمان را عادت داده ایم به خوش نشینی و عافیت طلبی و راحت طلبی، یعنی در باد تمدن چندهزار ساله خوابیدن عاقبت خوشی ندارد.
یونان باستان با چهره هایی بسیار بزرگ همچون اقلیدس، بقراط، سقراط، بطلمیوس و سایر نوادر اش که سرآمد علوم ریاضی و فلسفه و طب و… بودند چند سال قبل به مرحله ای از فلاکت رسید که به او پیشنهاد کردند قسمتی از خاک اش را به کشور همسایه اش بفروشد، مصر باستان شگفتی هایی بسیار دارد، ببینید اینک به چه کشور کودتاخیز مستأصل و چشم بر کمک قدرت های دیگر تبدیل شده.
برای بزرگی کردن نیاز به انسان های بزرگی است، انسان هایی که بدانند که نمی دانند، بدانند که عضوی ازیک مجموعه بزرگ هستند، انسان هایی که عادت کنند به این اصل که مهم منافع جمعی است نه منافع فردی.
چرا عادت کرده ایم که بی اطلاع و قدرت تحلیل دائم غر بزنیم و طلبکار باشیم و همه عالم و آدم را مقصر و گناهکار بدانیم جز خویش را.باور کنید و باور کنیم که کشور به اعتلای اخلاقی و مادی و سیاسی و فرهنگی نخواهد رسید با این نوع نگاه سخیفی که به خودمان و همه دنیا داریم.
غربیان را مردمی کافر و بی دین و لاابالی و غرق در فساد می پنداریم، آنان را سلطه گر می نامیم و استثمارگر، اعراب را سوسمارخور شترسوار بیابان نشین می نامیم، برخی کشورهای ممتاز و پیشروی آسیایی که غرب را مفتون خویش کرده اند را به تمسخر می گیریم، اما خودمان را نژادی برتر و همه کاره دنیا و تاریخ، هیچگاه هم راضی به نقد و بازبینی فرهنگی و شخصیتی خودمان نبوده و نیستیم، گاه ادعای مدیریت جهانی می کنیم اما در مدیریت های کلان و خرد خودمان بدجوری لنگ می زنیم و تمام مشکلات و بدبختی های ملت و کشور را توپی می کنیم و پرتاب اش می کنیم به زمین سایر کشورها!!
باید قبول کنیم که اوضاع مان هیچ خوب نیست، نگاهی بیندازید به کناره های رودخانه ها و بیابان ها و ساحل دریا ها، نکند آن همه زباله و نابودی محیط زیست را زمانی که خواب هستیم ترامپ بر کشورمان می ریزد؟!! نکند کشتارهای وسیع جاده ای که هرساعت یک نفر درآنها جان می دهند تقصیر عربستان و سایر کشورهای عربی است ؟!!
نکند نخست وزیر انگلیس برای بریان کردن یک سیخ جوجه کبابی و یا خوردن چای با کتری سیاه، صدها هکتار جنگل را به آتش می کشد؟!!نکند این همه فساد اداری و اقتصادی و زمین خواری و رانت خواری و آقازاده بازی ها و قاچاق های رنگارنگ ده میلیارد دلاری درسال و اختلاس های نجومی تمام ناشدنی هم کار عوامل موساد و کشورهای شرق آسیاست؟!!
باور کنیم و باور کنید که گره پیشرفت کشورمان خودمان هستیم تا گشاده نشود این گره های کور و دانستن و مطالعه جان نگیرد و جانشین خلف جهالت و نادانی و …نشود ما نیز سرنوشتمان دیر یا زود اضمحلال کشوری است که ادعای تاریخی بودن و فرهنگ غنی داشتن اش گوش فلک را کر کرده.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*