ارتباط معنادار اختلاف طبقاتی و بیکاری با افزایش اعتیاد

امروز خراسان جنوبی- مرضیه صاحبی
یک استاد دانشگاه و جامعه شناس می گوید: ارتباط معناداری بین اختلاف طبقاتی و بیکاری با افزایش اعتیاد در جامعه وجود دارد، در واقع این عوامل سبب می شود افرادی که متعلق به طبقات فقیر و متوسط جامعه هستند برای تامین مایحتاج اصلی زندگی خویش مستأصل بمانند و به علت سرخوردگی به سمت اعتیاد کشیده شوند.گفته می شود پس از بیکاری و گرانی، اعتیاد سومین معضل اجتماعی ایران است، به طوری که مطابق آمارها ۱۴ تا ۱۶ سال، سن آغاز مصرف مواد مخدر در کشورمان است و بر همین اساس سالانه ۱۰ درصد به تعداد افراد معتاد در جامعه افزوده می شود. در همین حال جامعه شناسان، فقر، سکونت در مناطق محروم، عدم توان فرد در روبرو شدن با مشکلات اجتماعی، بحران بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه را منظومه ای از مهمترین علل گرایش افراد به اعتیاد عنوان می کنند.امان ا… قرایی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس بر این باور است که ارتباط معناداری بین اختلاف طبقاتی و بیکاری با افزایش اعتیاد در جامعه وجود دارد. او در این رابطه به ما می گوید: ریشه و علل اصلی اعتیاد از دید جامعه شناسی متعدد و گسترده است، اما یکی از مهمترین علت هایی که می توان در این بخش به آن اشاره کرد، بیکاری و فقر و اختلاف طبقاتی است.او بیان می کند: هرچه جامعه بیشتر به سمت صنعتی شدن حرکت کند و در مقابل درآمد حاصل از ثروت صنعتی شدن ناعادلانه توزیع گردد، آنگاه شکاف طبقاتی در جامعه افزایش پیدا می کند و افرادی که متعلق به طبقات فقیر و متوسط جامعه هستند، برای تامین مایحتاج اصلی زندگی خویش می مانند و این مسئله اسباب سرخوردگی آنها را فراهم کرده و به سمت اعتیاد کشیده می شوند.به عبارت ساده تر، هرچه جامعه بیشتر در مسیر توسعه و رشد صنعتی گام بردارد به همان نسبت باید شاهد مکانیزم‌های تولید نابرابری باشیم، البته این امر در شرایطی صورت می گیرد که ثروت حاصل از صنعتی شدن به شکل ناعادلانه و نابرابر در جامعه توزیع گردد. اما به هر روی این مسئله زمانی اتفاق می افتد که برخی افراد در رده‌های بالای قدرت، تصمیماتی می‌گیرند که بیشتر با منفعت جمعی آنها و هم طیف هایشان سازگار است و به این ترتیب نظاره گر توزیع ثروت ها و فرصت‌ها به شکل نابرابر خواهیم بود و این امر بسیار زودتر از آنچه تصورش را بکنیم، بر روی طیف های عادی جامعه از طبقات فقیر و متوسط اثری منفی باقی می گذارد.
قرار گرفتن ثروت در اختیار عده ای محدود و افتادن به دام اعتیاد
قرایی مقدم عنوان می کند: مسئولان ما اگر به دنبال رشد و توسعه کشور هستند باید فرصت های برابر اقتصادی را در اختیار همه طیف های جامعه بگذارند نه اینکه امروز ثروت ها و فرصت ها در اختیار عده ای محدود قرار بگیرد و شکاف طبقاتی و نبود شغل، کمر مردم ما را بشکند و آنها را به دلیل خود کم بینی و سرخوردگی به دام اعتیاد بکشاند.این جامعه شناس معتقد است، در جامعه ما کسی که پول دار است می تواند همه چیز را بخرد و حتی در اقتصاد نابرابر ما، تسهیلات بانکی به کسی یا کسانی تعلق می‌گیرد که به طبقات بالایی قدرت متصل هستند و در این میان کسی که ندارد باید سماق بمکد و چیزی عایدش نمی شود. لذا این مسئله بسیار بیشتر از آن چیزی که ما تصورش را می کنیم به بالا رفتن جرم و جنایت در کشور و افزایش اعتیاد در جامعه منجر می شود.اکنون جامعه ما با یک فروریختگی روحی روانی، یاس و نا امیدی روبروست. فرزندان این سرزمین از سنین کودکی تا نوجوانی رنگ شادمانی و تفریح را آن طور که باید نمی بینند، زندگی در خانه های آپارتمانی با فضایی بسته جایی برای شادمانی های کودکی باقی نگذاشته و این امر سبب می شود تا روح و روان آنها به خوبی تخلیه نشود. در جوانی هم همین اتفاق برای فرزندان جامعه می افتد، آنها هیچ امیدی به آینده ندارند. از یک سو بعد از فارغ التحصیلی کار پیدا نمی کنند و از سوی دیگر به علت محدود بودن وسایل و امکانات تفریحی دچار افسردگی می شوند.این افسردگی ها گاه تا مرز جنون و مبتلا شدن به اعتیاد ادامه پیدا می کند. برای همین است که قرایی مقدم می گوید: وقتی فرد شغل ندارد و به علت نداشتن تفریح طعم شادی و نشاط واقعی را نمی چشد، امید به آینده ندارد چون می داند که با این وضعیت نمی تواند تشکیل خانواده بدهد و در خرید مسکن و تامین سایر وسایل رفاهی عاجز است، حتی بسیاری از این جوان ها و افرادی با سنین بالا در تامین مایحتاج اصلی زندگی خود هم لنگ می زنند. این استاد دانشگاه بر این باور است که مسئولان ما تاکنون نتوانسته اند نیازهای جوان امروزی و افرادی در طیف های مختلف را تامین کنند، طبعا در چنین شرایطی جوانان جامعه ابتدا به سیگار رو می آورند تا به لحاظ روحی روانی خالی شوند و بعد در منجلاب وابستگی به مخدرهای صنعتی و روانگردان ها گرفتار می شوند.
از تنگناهای موجود در جامعه تا نابرابری های اجتماعی
اکنون مطابق دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان جمعیت کثیری از افراد این مرز و بوم با حس عدم موفقیت یا توفیق در کاری که به آن علاقه داشته اند، مواجه هستند و این مسئله در اعتیاد سهم بسزایی دارد. البته در این چرخه افرادی هستند که حس عدم موفقیت آنها را به سمت و سوی اعتیاد نکشانده اما غالب افراد به علت تنگناهای موجود در جامعه و نابرابری های اجتماعی، به خاطر حس عدم موفقیت و نداشتن امید به آینده، معتاد می شوند.
قرایی مقدم می گوید: وقتی فرد موفقیت لازم را در حوزه ای که علاقمند به آن است، کسب نمی کند خود را از جامعه دور نگه می دارد، زیرا معمولا افرادی که در اجتماع حضور دارند، به جای حس همدردی از عدم موفقیت های دیگران خوشحال شده و یا این مسئله را مسخره می کنند. به همین علت فرد از جامعه دوری کرده و به مصرف مواد مخدر روی می آورد تا از غوغا و هیاهوی کسانی که در اجتماع با آنها در ارتباط است دور بماند و بتواند آرامش خیال پیدا کند.
کاهش اعتیاد با اصلاح سیاستگذاری های مسئولان
او راهکار کاهش اعتیاد را منوط به اصلاح سیاستگذاری ها از ناحیه مسئولان دانسته و می افزاید: مسئولان ما باید شغل ایجاد کنند و با افزایش شادی و نشاط در جامعه و گسترش وسایل تفریحی رایگان برای خانواده ها اقدامی انجام دهند و از طرف دیگر کاری کنند تا ثروت و قدرت به شکل برابر در اختیار همگان قرار گیرد تا افراد به محض شکست در عرصه های مختلف به اعتیاد روی نیاورند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*