سرمقاله/اعتماد عمومی ، بزرگترین سرمایه …!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
در بحران های اجتماعی و اقتصادی که معمولا منجر به تنش ها و حتی خطرات جدی برای کشور می شود، نقش اعتماد مردم به سیستم مدیریتی و حاکمیتی اش بسیار تعیین کننده و حیاتی است.
این که کشوری چون مالزی در زمانی کوتاه از مردمی جنگل نشین که بر درختان بیتوته می کردند تبدیل به کشوری پیشرفته و ثروتمند باجایگاه رفیع جهانی می شود و یا کشور کره ای که تا سال ۲۰۰۱ به دلیل بدهی ۵۴ میلیارد دلاری به بانک جهانی در آستانه ورشکستگی کامل قرار میگیرد اما با فراخوان دولت اش مردم هر آنچه را که از جنس طلا درمنازل داشتند به دولت شان هدیه کردند تا تبدیل به چند ده تن شمش طلا شود تا دولت کره حدود نیمی از بدهی اش را با بانک جهانی تسویه کند و مابقی را نیز سه سال زودتراز موعد مقرر تسویه نماید، نشان از اصلی دارد که به آن اعتماد عمومی به دولت گویند، این اعتماد که شاهرگ حیاتی هر دولت درجهان می باشد در پروسه و شرایط خاصی بوجود می آید، نه باشعار و موعظه و نصیحت و سخنرانی ونه با دستور وفشار و امنیتی کردن جامعه، زمینه اعتماد را باید درعملکرد سیستم حکومتی و انتشار و نفوذ آن از بالا به پایین عملیاتی نمود یعنی الگوی مردم همان مدیران و مناصب داران کلان حکومتی است که بر آنان قانون و حکم می رانند.
بزرگترین سرمایه هرکشور اعتماد عمومی به دولتمردان است، آن جایی که مردم دولتمردانشان را از جنس خود و منتخب بلا واسطه خود و پاکدست و شفاف و عاری از فساد ببینند.
نمیشود فساد را درلایه های مختلف جامعه اعم از فرهنگی، سیاسی واقتصادی رسوب داد و از مردم انتظار کمک، مساعدت وهمراهی داشت و خوش باورانه خیال کنیم که با سخنرانی و شوهای تلویزیونی مردم دارو ندارشان را به پای ما میریزند تا باز شاهد انواع دزدی، اختلاس و رانت و رشوه و رابطه های پیش و پس پرده باشند.
تا زمینه وبستر مبارزه عینی و جدی در بالاترین سطوح کشوری فراهم نیاید و مردم آن را لمس و درک نکنند و برای شان اثبات نشود که در این مبارزه نام ها و درجات و مناصب هیچ جایی برای چشم پوشی از تبعات این مبارزه نفسگیر ودایمی ندارد شک نکنیم که اعتماد هیچگاه عملیاتی نخواهد شد و اقتصاد مقاومتی بدون پیش شرط اعتماد عمومی محقق نخواهد شد، مردم ترجیح میدهند که نقدینگی شان را دردستان خویش نگاه دارند تا اینکه در بخش های دیگر صنعتی وکشاورزی و معدنی سرمایه گذاری کنند.
وقتی مردم اعتمادشان به شک ودودلی تبدیل شود سایر کشورها نیز حاضر به ریسک سرمایه گذاریهای کلان نخواهند شد.
عدم شفافیت در واگذاری های باصطلاح بخش دولتی به بخش خصوصی، عدم شفافیت در بودجه ریزی های ارگانها و موسسات و زیرمجموعه های آنها، عدم پاسخگویی مدیران و مسئولین در هزینه کردهایی که در غبار اندرونی ها غرق می شوند، عدم پاسخگویی بسیاری از مسئولینی که در سایه، فعالیت های باصطلاح اقتصادی می کنند، عدم برخورد قانونی و با مشت آهنین با قاچاقچیانی که هیچگاه شناخته نمی شوند وحتی آنقدر قدرت دارند که از مبادی قانونی کشور نیز قاچاق را سامان دهند ، عدم برخورد و مماشات با قانون شکنانی که خود مسئولیتی داشته اند و اینک راست راست راه می روند و سخنرانی میکنند و به ریش این مردم قاه قاه می خندند و بسیاری از عوامل دیگر باعث گردیده که به اعتماد عمومی مردم ضربات مهلک وکشنده ای وارد شود، تا این واقعیات را قبول نکنیم همچنان باید آب در هاون بکوبیم به قول معروف بهشت را به بها دهند نه به بهانه…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*