سرمقاله – امشب دختری میمیرد

امروز خراسان جنوبی_ محمد راعی‌فرد

الهه حسین نژاد که پس از مفقودی وگذر چند روز بالاخره جنازه بی جانش در بیابانهای اطراف اسلامشهر یافت شد و موج سنگینی از ناراحتی و درهم ریختگی اجتماعی را در فضاهای واقعی و مجازی برانگیخته بود که همچنان ادامه دارد؛ یکی از پاشنه های آشیلی است که وجدان اجتماعی را به شدت زخمی کرده تا مردم به ورطه هم ذات پنداری وارد شوند. اتفاق شومی که تقریباً تبدیل به قتل‌های سریالی اما با روایاتی مختلف شده است. چرایی این جنایت را باید در طرز تفکری یافت که امنیت اجتماعی را در چارچوب دیگری تأویل و تفسیر می‌کند. ورود پس از اتفاق چون هزاران بار دیگر فقط یک روی سکه است. روی دیگر این سکه راهکارهای عملی است برای پیشگیری و بازدارندگی وقوع اینگونه اتفاقات غیرقابل باوراست. اینکه یک اصل روانشناختی اجتماعی به این اصل پای میفشارد که احساس عدم امنیت بسیار خطرناکتر از بی امنیتی است؛ نشان از فاجعه ای دارد که نمی توان و نباید برآن چشم پوشید و خود را به نفهمیدن زد. این اتفاق بی‌اغراق صدهابار و بسیار بیشتر از این نیز افتاده است اما با ساخت یک حاشیه دیگر که از اتاق‌های فکر مشعشع بیرون می‌‍زند اصل و متن فجایع به حاشیه رفته و از یادها می‌رود. چه تضمینی وجود دارد که این اتفاق دیگر تکرار نشود؟ با به دارآویختن جنایتکار طی سال‌های متمادی به مرحله ای رسیده ایم که این مجازات دیگر بازدارندگی خود را از دست داده است. خودرو های اینترنتی این خاصیت را دارند که مشخصات راننده و سایر موارد لازم را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد که بسیارسریع قابل پیگیریست. هرچند این روش‌ها هم در روهای خاص خودش را دارد. ما آن قدر که تکنولوژی شناسایی را در امور بی ربط در اختیار قرار داده ایم، آن‌ها را برای امنیت آمد و شد مردم بایگانی کرده ایم. هنوز آموزش‌های مستمر و دائمی برای آگاهی مردم در دستورکار قرار داده نشده است. با مصاحبه با قاتل و برانگیختن احساسات جمعی مردم نمی‌توان بازدارندگی لازم را ایجاد کرد جز اینکه مردم را درانتظار جنایتی دیگر و مصاحبه ای دیگر قرار دهیم. نوع اطلاع رسانی و روایات گوناگون از منابع رسمی مشکل و خاکریز دیگری است که هیچگاه درآنها شفافیت و نظارت و سرعت عمل را ندیده‌ایم. آن فاجعه آبروریزانه چند ورزشکار و مربی دوومیدانی را فراموش نکرده‌ایم. نحوه اطلاع رسانی کسی که مورد تجاوز جمعی قرار گرفته بود و نحوه اطلاع رسانی به پلیس توسط فرد مذکور که منجر به حضور سریع پلیس در محل جنایت و حادثه بود را چرا درکشور خودمان پیاده نمی‌کنیم؟ و چرا نرم افزارهای لازم را دراختیار مردم قرار نمی‌دهیم؟ چگونه است که این تجهیزات گران قیمت برای چهره نگاری و فرستادن پیامک کاربرد دارند اما برای جلوگیری از چنین جنایات تکان دهنده هیچگونه کارایی ندارند؟ با وجدان جامعه بازی نکنیم و آنان را دائم در انتظار خبرهای منهدم کننده قرار ندهیم.