در برابر رگبارِ فحش باید ایستاده نوشت!

امروز خراسان جنوبی – غلامرضا بنی اسدی
زخم خورده میدان نبرد، جا خالی نمی‌دهد. سنگر را هم خالی نمی کند. این سنتِ غیرتمندان این سرزمین است. فحش را که باد با خود به سرای فحاش برمی گرداند. این را عرض کردم تا بگویم، خیلی فحش خوردم پارسال. ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳. خیلی فحش خوردم از این سو تا آن سوهای دور در از کشورهای دیگر. از بی‌مرزی فضای مجازی، فحش هایش نصیب من شد. قصه پُر غُصه سقوط بالگردِ رئیس جمهور که اتفاق افتاد، حرف های پلشت برخی ها را که شنیدم و خواندم دست به قلم شدم. نوشتم؛ «من از کلمات تلخ و سخت، کمتر استفاده می کنم مگر کارد به استخوان روحم برسد. آن وقت قلم برمی‌دارم به تراشیدن کژی کلام و نگاه بدگویان و بدبینان. این را هم ذیلِ حُکمِ خداوندی می دانم. همان که در آیه ۱۴۸ سوره مبارکه نساء می فرماید: “لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا؛ خدا دوست نمی‌دارد که کسی به گفتار زشت (به عیب خلق) صدا بلند کند مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد، همانا که خدا شنوا و داناست». یکشنبه عصر تا شب که ملت در بهت حادثه برای رئیس جمهور بود، برخی ها در علن و پوشیده در فضای مجازی پُست هایی می گذاشتند و زهرخندهایی می زدند که شایسته خودشان بود. همان یکشنبه شب در شبکه ایکس نوشتم، «متنفرم از کسانی که از حالِ ناخوشِ ملت خوشحال می شوند. متنفرم از کسانی که در برابر چهره ناراحت مردم زهرخند به لب دارند. چه وقتی هاشمی رفسنجانی به رحمت خدا رفت و چه حال که رئیسی یک ملت را نگران خود دارد. ایرانی باشیم و برای سلامتی رئیس جمهور دعا کنیم». حالا که عمق فاجعه هویدا شده است، تکرار می کنم که «متنفرم از آنانی که به نیشخند خود لبخند رضامندی را توأمان بر لب شیطان و نتانیاهو و همه اجنبی ها و اجنبی پرستان می‌آورند…». این که منتشر شد، انگار آب در خوابگه مورچگان افتاده باشد، از همه سو بر این قلم تاختند. آنچه شایسته خودشان بود را در حق من روا داشتند. این که می گویم شایسته خودشان بود، قصد توهین و تخریب ندارم. معتقدم هرکس همان است که بر زبان می آورد. آدم ها در کلمات خود قاب می شوند. آنان که بر گریه یک ملت می خندیدند، خود را مضحکه خاص و عام می‌کردند. به خود نیش می زدند. مردم که سیاه پوشیده سوگ رئیس جمهور شهید خود بودند، اصلاً آنان را نمی دیدند. امروز هم چشم ها از دیدنِ شان ناخوش می شود وقتی زبان به توهین می‌گشایند. وقتی زبان شان، نیش مار را هم شرمنده می کند. مردم اما حرمت خادمان خود را خوب پاس می دارند. پارسال در تشییع جنازه رئیس جمهور و همراهانش حرف خود را زدند و امروز هم با تکریمِ یاد آنان باز دارند حرف می‌زنند بی هراس از زبان هایی که زخم می زنند!