گزارش/ پدر، مادر، من نوجوانم!

ردپای بانک‌ها در افزایش قیمت دلار

بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال جاری نرخ بهره به عنوان یک متغیر میان بانک‌ها با نرخ ارز، همزمان مسیر افزایشی در پیش گرفتند.
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ یکی از راهکارهای بررسی عوامل مؤثر بر نرخ ارز، مشاهده روندهای موجود در بازار اوراق است.بررسی‌ها در بازار ارز و اوراق در اقتصاد ایران نشان می‌دهد روند رشد دلار و نرخ بهره اوراق در سال جاری کاملاً هم‌سو بوده است.اگرچه این موضوع بدان معنی نیست که رفتار نرخ بهره «فقط» توسط نرخ ارز توضیح داده می‌شود؛ یا همچنین رفتار نرخ ارز «فقط» توسط نرخ بهره تعیین نمی‌شود.اما می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که با اوج‌گیری انتظارات تورمی در نیمه‌ دوم سال جاری، روند نرخ ارز و نرخ بهره اوراق تقریباً بر هم منطبق شده است؛ البته نرخ بهره از عوامل دیگری نیز تأثیر گرفته است.کارشناسان اقتصادی معتقدند سیاست مالی و سیاست پولی نیز به نحوی بوده که این هم‌سویی را تقویت کرده است؛ زیرا کسری بودجه‌ بالا، باعث شده دولت اوراق بیشتری را منتشر نماید و تداوم سیاست انقباض پولی، فشار بر نرخ بهره را افزایش داده، در این شرایط افزایش نرخ بهره اجتناب‌ناپذیر بوده است.برخی دیگر از کارشناسان معتقدند ترکیب جهش ارزی، سیاست‌های انقباضی، تأمین کسری بودجه دولت و نیاز فزاینده به نقدینگی، نرخ‌های بهره را به سمت بالا سوق داده و چشم‌انداز کاهش آن‌ها را در کوتاه‌مدت کم‌رنگ کرده است.

فشار مضاعف نرخ ارز بر نرخ اوراق

در نیمه‌ دوم سال جاری، پس از تغییرات در آمریکا، چشم‌انداز اقتصادی در ایران نیز تغییراتی داشته است. این تحولات ابتدا در بازار ارز بازتاب پیدا کرد. به‌نحوی‌که، نرخ ارز در بازار آزاد که تا پیش‌ازاین حول ۶۰ هزار تومان نوسان داشت، تحت‌تأثیر عملکرد نامناسب داخلی با جهشی قابل‌توجه به بیش از ۹۳ هزار تومان در اسفندماه رسید. این افزایشِ چشمگیر، دیگر بازارها و همچنین قیمت کالاها و خدمات را نیز تحت‌تأثیر قرار داد.در چنین شرایطی که احتمال اوج‌گیری تنش‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود، طبیعتاً تمایل به قرض‌دادن با نرخ‌های بهره فعلی کاهش می‌یابد. یک اقتصاددان کامران رحیمی در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس درباره تغییرات نرخ بهره و نرخ ارز گفت: سرمایه‌گذاران، باتوجه‌به ریسک‌های موجود، در ازای واگذاری سرمایه‌ خود، نرخ‌های بهره بالاتری طلب می‌کنند. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: از سوی دیگر، با نزدیک‌شدن به پایان سال، دولت برای جبران کسری بودجه ناچار به افزایش فروش اوراق شده است. این اقدام، نقدینگی موجود در بازار را جذب کرده و فشار مضاعفی بر نرخ‌های بهره وارد آورده است.وی افزود: علاوه بر این، سیاست‌های انقباضی مانند کنترل مقداری ترازنامه‌ بانک‌ها و عدم کاهش محسوس نرخ بهره گواهی سپرده خاص، امکان کاهش نرخ بهره را عملاً از بین برده است.

نیاز تولید به تامین مالی ارزان

رحیمی تأکید کرد: در شرایط فعلی، سرمایه‌گذاران به دنبال نرخ‌های بهره بالاتر هستند و هم‌زمان، در نبود سودآوری بخش تولید، نیاز سرمایه‌پذیران به تأمین مالی روزبه‌روز افزایش می‌یابد.این استاد دانشگاه تصریح کرد: این وضعیت، نه‌تنها دلیلی برای کاهش نرخ بهره در بازار تأمین مالی جمعی باقی نمی‌گذارد، بلکه می‌تواند سقف‌های جدیدی برای نرخ بهره در این بازار رقم بزند.با دنبال‌کردن صفحه اقتصادی خبرگزاری فارس در جریان آخرین تحولات اقتصادی ایران و جهان قرار بگیرید.

پدر، مادر، من نوجوانم!

پدر، مادر، من نوجوانم!

تهران- ایرنا- نوجوانان و والدین گاهی اوقات در برقراری ارتباط با مشکل برخورد می‌کنند. تغییر ادبیات و رفتار نوجوانان در این برهه زمانی چنانچه با برخورد نادرست والدین مواجه شود، روابط والد و فرزندی را برای همیشه با خدشه مواجه می کند. پس بهتر است با ادبیات دوران نوجوانی آشنا شوید، تا با درک درست جملات آنها، برای فرزندانتان یک دوست و رفیق همراه باشید.

به گزارش ایرنا زندگی– رفتار و واکنش‌های عاطفی نوجوان از دوران کودکی تا نوجوانی به طور قابل توجهی تغییر می‌کند و همین امر می‌تواند روابط با والدین را چالش‌برانگیزتر کند. اگر شما پدر یا مادر هستید ممکن است تجربه مکالمه زیر یا مشابه آن را با فرزند خود داشته باشید:

مادر: روزت چطور بود؟

نوجوان: خوب (همانطور که به سمت اتاقش می رود).

پدر: به چه کسی پیام می‌دهی؟

نوجوان: هیچکس (در حالی که او همچنان به پایین نگاه می کند و تایپ می کند).

مادر: (بعد از مشاهده تایپ طولانی نوجوان) درباره چه چیزی با دوستان خود صحبت می کردی؟

نوجوان: هیچی (در حالی که در اتاقش را می بندد).

در چنین مواقعی، ممکن است احساس ناامیدی و گاهی خشم کنید و با خودتان بیاندیشید که از دیدگاه نوجوانتان، فردی هستید که باید آن را تحمل کند، نه اینکه به او عشق ورزد.

برای درک چالش‌های ارتباطی بین ادبیات والدین و نوجوانان، با دکتر مصطفی کوچکزایی، روان درمانگر، مشاور خانواده و عضو فرهنگستان علوم پزشکی به گفت و گو نشستیم.

پدر، مادر، من نوجوانم!

چرا ادبیات نوجوانان امروزی تغییر کرده است؟

از چندین سال گذشته تا کنون به واسطه وجود انواع پلتفرمها در فضای مجازی مانند اینستاگرام، واتسآپ، یوتیوب و… ادبیات نوجوانان به علت در دسترس بودن بسیاری از محتواها و صحبتهایی که با یکدیگر می کنند، تغییر کرده است.

ما قبل از اینکه ببینیم چرا نوجوانمان اینگونه صحبت می کند باید اول وضعیت نوجوانان امروزی را به درستی درک کنیم. در حوزه روانشناسی در وجود هرکس سرمایه های روانشناختی وجود دارد که اگر هر فردی آن را داشته باشد، موجب می‌شود در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد. شکل گیری این سرمایه ها در وجود هر فرد از دوران نوجوانی شروع می‌شود. این سرمایه ها عبارتند از: خود کارآمدی؛ اگر یک نوجوان خودکارمد باشد، توانمند باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، می تواند به راحتی در مسیر توانمندی هایش قدم بردارد، امیدواری؛ امید داشتن به خود، به جامعه، به آینده و به وقایعی که در حال وقوع است، مثبت نگری و انعطاف پذیری.

نوجوانان امروزی در شرایطی قرار گرفته اند که عملا خود کارآمدی خود را زیر سوال می برد و همین جا جایی است که رابطه والدین با فرزندان خدشه دار می شود. در نوجوان امروزی به واسطه امپراطوری رسانه، یعنی رسانه‌هایی که به صورت ۲۴ ساعته تولید محتوا می کنند این چهار سرمایه کم رنگتر شده است. نوجوان مدام غر میزند، نمیشه، نمیتوانم، شرایط خرابه، اقتصاد خراب است، شما این همه درس خواندید به کجا رسیدید، الان دنیا عوض شده و دیگه دنیای درس نیست، دنیای اقتصاد فن آورانه است و به دنبال گیمر شدن و اینفلوئنسر شدن و … است.

در مقابل چون والدین قائل به امیدواری و خودکارآمدی و مثبت اندیشی و انعطاف پذیری هستند اما نوجوان به سبب اینکه در فضای مجازی و رسانه ها ترویج یاس و ناامیدی، ترویج سیاه نمایی، ترویج منفی نگری را دیده، به مرور زبان و ادبیاتش تغییر می کند. و همین باعث می شود که نوجوان ما احساس کند زبان او قابل درک برای والدینش نیست و موجب شکاف بین نسلی می شود.

 

والدین چطور می توانند معنی جملات نوجوان خود را درک کنند؟

والدین برای درک جملات نوجوانان باید خودشان را آگاه کنند، توانمند کنند، آموزش ببینند، نوجوان ۱۴۰۳ با نوجوان دهه ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ متفاوته. نوجوان دهه ۵۰  اگر خیلی هنر میکرد، رسانه ای که در اختیار داشت معلم و منبر محله بود. نوجوان ۶۰ بزرگترین رسانه هایی که در اختیارش بود، رسانه های مکتوب و درکنار آن نوار کاست و رادیو و تلویزیون بود. نوجوان دهه ۷۰  مواجه با یک نظام فن آوری و گسترش تکنولوژی در تلویزیون و شبکه های تلویزیونی و گسترش ماهواره ها و در کنار آن دستگاههای سی دی پلیر و … شد. نوجوان دهه ۸۰ مواجه شد با ورود به زندگی تکنولوژی محور و گوشی های تلفن همراه که در آن زمان انتقال دیتا ها به وسیله بلوتوثها را انجام و از خیلی چیزها آگاه می شدند و اما نوجوان دهه ۹۰ که ورود کرد به شبکه های اینترنتی و اجتماعی و روز به روز این دیتا ها و اطلاعات افزایش پیدا کرده و اکنون که در دهه ۱۴۰۰ سیر می کنیم نوجوانانمان در دنیایی فراتر از دنیاهای گذشته سیر می کند و غرق در اطلاعات گوناگون می باشند.

بنابراین والدین ابتدا باید آگاه باشند که نوجوان چیست و چه اقتضایی دارد و سیر تحول و بلوغ نوجوان را بررسی کنند و یاد بگیرند و به او کمک کنند.

نکته بعدی زبان به روز والدین است. یکی از اتفاقات نافرجامی که در حال وقوع است و فرهنگستان ادبیات فارسی هم بر روی آن کار می کند، تولید واژه های جدید به واسطه شبکه های اجتماعی است. والدین باید از این استعارات، ادبیات، کلمات و معنای آنها و زمان کاربرد آنها آگاه باشند. با توجه به این توضیحات والدین برای درک ادبیات نوجوان باید کارهای زیر را انجام دهند:

همدلی و همراهی خود را با نوجوان زیاد کرده و خودشان را در جایگاه نوجوان قرار دهند نه یک بزرگسال.

میزان هیجاناتشون را افزایش دهند. در برابر یک نوجوان هیجانی عمل کنند نه خیلی عقلانی و منطقی و نصیحت کننده.

بسیار نصیحت نکنند و به جای نصیحت کردن، همدل باشند. گفت وگوی موثر داشته باشند و رفیق نوجوان خود باشند. رفاقت فضول گونه نباشه که در مسائل فرزندشان جستجو کنند. منظور این است که اگر نوجوان شما پذیرای شما است همراه خوبی برای او باشید. نه به هنوان ناظر و فضول و مثل یک بادیگارد بلکه مانند یک رفیق و همدل.

نوجوان هرگز در دوران نوجوانی باقی نمی‌ماند و به زودی به دوران جوانی پای می گذارد. بنابراین صبر والدین در مقابل این ادبیات ها و این نوع صحبت کردنها بسیار مهم است. اگر والدین در این زمان به درستی رفتار نکنند ممکن است برای همیشه ارتباطشان با نوجوان خود خدشه دار شود. این ها فرزند شما هستند و قرار است همیشه فرزند شما باقی بمانند اما اگر زود تفسیر کنید و با او بد رفتاری کنید و از سر عصبانیت و خشم با او رفتار کنید یعنی فرصت بودن با نوجوان خود را از دست داده‌اید و ارتباطتتون را برای همیشه با فرزند خود ازدست داده اید. پس چه خوب است که والدین تاب آوری خوبی داشته باشند  اینها باعث می شود که مسیر نوجوانی را به خوبی طی کنند.

 

 

 

مذاکره به سبک ترامپ؛ تسلیم شوید تا گفت‌‌وگو کنیم!

ترامپ در حالی بار دیگر از آمادگی برای مذاکره با ایران سخن می‌گوید، که هم‌زمان با تهدیدهای اقتصادی و نظامی، شروطی را مطرح می‌کند که بیشتر شبیه به دیکته خواسته‌های واشنگتن است تا یک گفت‌وگوی دیپلماتیک.
به گزارش فارس دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، اخیراً در اظهاراتی از آمادگی خود برای مذاکره با مقامات ایران سخن گفته است. با این حال، نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد تأکید کرده که تاکنون هیچ نامه‌ای در این خصوص دریافت نکرده است.برخی در فضای مجازی این اظهارات را فرصتی برای مذاکره دانسته‌اند، اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این پیشنهاد بیش از آنکه یک ابتکار دیپلماتیک باشد، ادامه سیاست فشار و اجبار است که ترامپ در قبال کشورهای مختلف دنبال می‌کند. مذاکره یا دیکته کردن خواسته‌ها؟ ترامپ در کنار پیشنهاد مذاکره، صراحتاً از تهدیدهای نظامی و تحریم‌های شدیدتر علیه ایران سخن می‌گوید. او بر کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران، محدودیت شدیدتر بر برنامه موشکی و تغییر در سیاست‌های داخلی کشور تأکید دارد و در واقع، مذاکره مدنظر او چیزی جز «پذیرش تمام خواسته‌های واشنگتن» نیست. به عبارتی، او انتظار دارد که ایران پیشاپیش شروطی را که آمریکا تعیین می‌کند، بپذیرد و سپس وارد مذاکره شود.
تکرار این سیاست در قبال دیگر کشورها رویکرد ترامپ در قبال ایران مشابه سیاست او در برخورد با سایر کشورهاست. ترامپ از کمک‌های مالی آمریکا به اوکراین انتقاد کرده و اعلام کرده که واشنگتن باید در قبال این کمک‌ها سهمی از منابع و ثروت این کشور دریافت کند. این دیدگاه، ماهیت کمک‌های آمریکا به اوکراین را از یک حمایت استراتژیک به یک معامله تجاری تنزل می‌دهد. دولت ترامپ از سوی دیگر با تهدید به اعمال تعرفه‌های ۱۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین، این کشور را تحت فشار قرار داده است تا امتیازهای اقتصادی بیشتری به آمریکا بدهد. در کانادا و مکزیک، ترامپ با اعلام تعرفه ۲۵ درصدی بر کالاهای وارداتی از این کشورها، عملاً آنها را به تغییر سیاست‌های مهاجرتی و کنترل قاچاق مواد مخدر مجبور می‌کند. در غزه هم ترامپ خواستار تسلیم شدن کامل گروه‌های مقاومت و پذیرش شروط اسرائیل شده است و در غیر این صورت، از حمایت‌های بیشتر از رژیم صهیونیستی سخن می‌گوید.
مذاکره در ازای توقف تهدیدات؟! الگوی رفتاری ترامپ در سیاست خارجی کاملاً آشکار است، او ابتدا کشورها را با تهدیدهای اقتصادی، تجاری و حتی نظامی تحت فشار قرار می‌دهد و سپس پیشنهاد مذاکره می‌دهد، اما این مذاکرات نه برای یافتن راه‌حلی عادلانه، بلکه برای تحمیل سیاست‌های واشنگتن است.تلگرام عملاً به کشورها می‌گوید که اگر خواسته‌های ما را بپذیرید، علیه شما تعرفه سنگین وضع نمی‌کنیم، به شما حمله نمی‌کنیم و تحریم‌ها را تشدید نخواهیم کرد! در عرف دیپلماتیک، مذاکره باید بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک انجام شود، نه تحت فشار تهدید و تحریم. اظهارات ترامپ نشان می‌دهد که پیشنهاد مذاکره او نه از سر تمایل به حل مسائل، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل است. چنین رویکردی نه‌تنها موجب حل چالش‌ها نخواهد شد، بلکه تنش‌ها را نیز افزایش می‌دهد و باعث بی‌اعتمادی در روابط بین‌المللی خواهد شد.

بازدیدها: ۷۳