اشتباه بزرگ ما دادن سهمیه از کنکور بود

یک‌بار دیگر مسئله قبولی سهمیه‌دارها در آزمون سراسری مورد توجه ذی‌نفع‌ها و البته مسئولان قرار گرفته است.

 ماجرای قبولی سهمیه‌دارها در آزمون ورودی به دانشگاه‌ مسئله امروز و دیروز نیست، هربار بعد از اعلام نتایج نهایی قبولی‌های کنکور این مسئله مجدد مطرح می‌شود، مسئله‌ای که در تمام این سال‌ها موافقان و مخالفان خودش را داشته است.

البته در سال‌های اخیر طرح مسئله قبولی سهمیه‌دارها در آزمون ورودی به دانشگاه کمی کمرنگ‌تر شده بود، شاید عبور هرچه بیشتر از سال‌های جنگ تحمیلی یکی از دلایل آن باشد، چراکه سن داوطلبان کنکور که می‌توانستند به‌واسطه حضور والدین‌شان در جنگ از سهمیه‌های در نظر گرفته شده استفاده کنند بیشتر شده و آن‌ها دیگر داوطلب آزمون سراسری نیستند، اما همین یکی دو هفته گذشته یک‌بار دیگر مسئله انواع سهمیه‌ها فارغ از کم و کیف آن مطرح شد تا نشان دهد همچنان می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد، سهمیه‌هایی که صحبت‌های محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت آن‌ها را تایید کرد، او در پایان جلسه هیات دولت با حضور میان خبرنگاران گفت که: «همه اذعان دارند سهمیه‌های رشته پزشکی بیش از حد است، حتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم این موضوع مطرح شد. آقای رئیس جمهور هم دستور دادند که یک کارگروهی از وزارت علوم، وزارت بهداشت و سازمان سنجش تشکیل شود و بازبینی در سهمیه‌ها صورت گیرد.»

 

تبعیض مثبت گامی موثر در آموزش

اما وجود سهمیه برای ادامه تحصیل را با چه رویکردی می‌شود بررسی کرد، دراین‌باره سعید معدنی جامعه‌شناس به خبرآنلاین می‌گوید: «ما در جامعه شناسی اصطلاحی داریم به‌نام تبعیض مثبت، اگر چیزی در جهت تبعیض مثبت باشد برای جامعه مفید است، مثلا مدت‌ها قبل در ایالت متحده برای سیاه پوستان سهمیه خاصی برای رشته‌های پزشکی در نظر گرفته بودند، یعنی اقشاری که محروم بودند یا در جامعه طرد شده بودند را کمک می‌کردند که آن‌ها هم بتوانند مانند بقیه جامعه تحصیل کنند، بنابراین سهمیه‌ درصورتی که معنمای تبعیض مثبت داشته باشد می‌تواند مفید باشد.»

او بیان می‌کند: «مثلاً اوایل انقلاب مطرح کردند که دانش‌آموزان با استعداد در مناطق روستایی و دورافتاده را نباید با دانش‌آموزان شهرهای بزرگ و پایتخت مقایسه کرد، به‌همین خاطر طرح سهمیه‌بندی منطقه‌ای مطرح شد که تا حدودی فاصله میان دانش‌آموزان در مناطق محروم با سایر مناطق را حفظ کرد، با این‌که می‌دانستند این طرح آسیب‌هایی دارد اما موارد مثبت آن به ضررهایی که داشت می‌ارزید.»

معدنی ادامه می‌دهد: «اما بعد از جنگ تحمیلی برخی سهمیه‌های دیگر مطرح شد، اوایل این سهمیه‌ها ۱۰ درصد بود اما تا ۴۰ درصد و برای برخی موارد تا ۲۵ درصد هم پیش رفت، که به‌نظرم برای سال‌های بعد این میزان سهمیه‌ها کمی آسیب رسان شد.»

دانشجوی شایسته‌تر دانشگاه کوچکتر!

در تمام سال‌های گذشته منتقدان سهمیه معتقدند که این قبیل سهمیه‌ها آسیب‌هایی برای دانشگاه، دانشجویان دارای سهمیه و البته دانشجویان غیرسهمیه‌ای دارد. معدنی درباره این آسیب‌ها به خبرآنلاین می‌گوید: «این‌طور نیست که همه افرادی که سهمیه دارند شایسته نیستند اما به‌هرصورت ممکن است با سهمیه روی صندلی‌ای نشسته باشند که نباید می‌نشستند. اگر گروهی که با سهمیه وارد دانشگاه می‌شوند شایسته باشند و فارغ التحصیل باسواد شوند برای جامعه مفیدند، اما اگر با پایه تحصیلی ضعیف وارد دانشگاه شوند در کلاس درس ممکن است گوشه‌گیر شوند، چراکه نمی‌توانند مطالب و درس‌ها را درک کنند، این گروه هم خودشان رنج می‌برند و هم سبب می‌شوند کلاس  درس افت تحصیلی پیدا کند، به‌همین خاطر در یک روند کلی دانشگاه افت می‌کند.»

همان‌طورکه گفته شد علاوه بر دانشگاه و دانشجوهای دارای سهمیه قبولی برخی از دانشجویان دیگر هم در این وضعیت ضرر می‌کنند، معدنی دراین‌باره به خبرآنلاین می‌گوید: «این وضعیت دو ضرر دارد، یک اینکه دانشجویان در جایگاه خودشان قرار نمی‌گیرند، مثلاً دانشجویی که شایسته‌تر است به‌دلیل وجود سهمیه به‌جای دانشگاه‌های رتبه الف و شهرهای بزرگ در دیک دانشگاه کوچکتر و در شهر کوچکتر تحصیل می‌کند، به‌طور طبیعی این دانشجو با استعداد نمی‌تواند از توانایی خودش بهره بگیرد. ضرر دوم این که این افراد احساس تبعیض و سرخوردگی می‌کنند، همیشه تا آخر عمر اعتقاد دارند که این جایگاهی که الان هستند جایگاه آن‌ها نیست، این وضعیت به دانشجو حس بدی می‌دهد و حتی نسبت به دیگران نوعی حس انتقام جویی پیش می‌گیرد چراکه معتقد است حقش خورده شده است.»

 

تبعات جبران ناپذیر قبولی با سهمیه در دانشگاه

شاید در این میان یکی از پرسش‌ها این باشد که سایر کشورها چه رویکردی درباره دادن سهمیه دارند، معدنی دراین‌باره به خبرآنلاین می‌گوید: «من قبل‌تر درباره ایثارگران در سایر ملل یک بررسی انجام دادم، مثلاً در ایالت متحده برای افرادی که در جنگ بودند خدماتی ارائه می‌کردند، اما به‌جای دادن سهمیه قبولی در دانشگاه‌ها برای آن‌ها کلاس‌های آموزشی یا تقویتی رایگان در نظر می‌گرفتند، بنابراین این افراد را تقویت می‌کردند و در آزمون ورودی دانشگاه هیچ سهمیه‌ای وجو نداشت، لذا این گروه در آزمون‌ها با سایر افراد موقعیت برابری داشتند. اشتباهی که ما در ایران انجام شد این بود که برای برخی گروه‌ها از کنکور سهمیه اختصاص دادیم.»

او ادامه می‌دهد: «به‌نظرم باید نفع عمومی جامعه از نفع شخصی افراد مهم‌تر باشد، بایستی برای جامعه فکری کرد، اگر واقعا استثنایی وجود دارد شاید برای این استثنا بشود سهمیه‌ای در نظر گرفت اما اینکه ورود به دانشگاه با سهمیه تبدیل به اپیدمی شود تبعات جبران ناپذیری داشته و دارد.»