آخرین خبر :

گزارش/ باز هم بحران مهریه جلوتر از اقدامات پیشگیرانه مسئولان از راه رسید!

‌‌

ماجرای پیام «هشدار زلزله» چه بود؟ / واکنش دستگاه‌ها به پیام اخطاری/ وزارت کشور: غفلت فنی بود

ماجرای پیام «هشدار زلزله» چه بود؟ / واکنش دستگاه‌ها به پیام اخطاری/ وزارت کشور: غفلت فنی بود

درپی ارسال پیامی با موضوع اخطار زلزله برای برخی از شهروندان تهرانی، دستگاه‌های مختلفی از جمله سازمان مدیریت بحران کشور، وزارت کشور، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، شرکت همراه اول، سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر، پلیس فتا، مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران، وزارت ارتباطات و … با رد این موضوع توضیحاتی را درباره پیام اخطاری ارسال شده ارائه کردند.

به گزارش ایسنا، حوالی ظهر امروز پیامی که به نظر می‌رسد تحت سیستم عامل تلفن‌های همراه ارسال شده باشد، بر روی گوشی تلفن همراه برخی از شهروندان ظاهر شد. این پیام که با عنوان اخطار زلزله بر روی گوشی تلفن همراه برخی از شهروندان نمایش داده شده بود، دارای چنین محتوایی بود: هشدار زلزله؛ آرام باشید و به پناهگاهی در اطراف بروید»

پیگیری خبرنگار ایسنا از سازمان مدیریت بحران کشور حاکی از آن است که چنین پیامی صحت نداشته و جعلی است. محمدحسن نامی، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در گفت‌وگو با ایسنا با جعلی دانستن این پیام گفت: « امکان پیش‌بینی زلزله وجود ندارد و چنین پیامی اساسا جعلی است و شهروندان نباید به آن توجه کنند.»

پیام ارسال شده برای برخی تلفن‌های همراه

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه شهروندان نباید نگران این پیام باشند، اظهارکرد:‌ درخواست من از شهروندان این است که بابت دریافت این پیام دچار نگرانی و ترس نشده و خونسردی خود را حفظ کنند. تاکید می‌کنم که اساسا امکان اینکه بتوان زلزله را از چند ساعت قبل از وقوع پیش‌بینی کرد وجود ندارد واز این رو کاملا واضح است که این پیام جعلی است.»

مهدی ولیپور، رئیس سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر نیز در گفت‌وگو با ایسنا با جعلی دانستن این پیام گفت: « اینکه شهروندان همواره باید آمادگی نسبی دربرابر زلزله داشته باشند، امر مهمی است، اما توجه داشته باشید که زلزله قابل پیش‌بینی نیست و از این رو این پیام کاملا جعلی است. شهروندان نگرانی از این بابت نداشته باشند.»

وی ادامه داد:‌ « با توجه به اینکه این پیام جعلی است، اساسا آماده‌باش ویژه‌ای نیز برای زلزله در تهران برای امدادگران سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر صادر نشده است.»

مدیریت بحران تهران:‌ هیچ مورد غیرعادی برای زلزله وجود ندارد

علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نیز این موضوع را تکذیب کرد. او در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه به نظر می‌رسد این یک اقدام شیطنت آمیز برای تهیج و تحریک افکار عمومی باشد، گفت:‌« از مردم عزیز این می‌خواهم که به این پیام توجهی نکنند و خونسردی و آرامش خود را حفظ کنند. ما علیرغم جعلی بودن این پیام، باز هم جهت اطمینان بیشتر لرزه‌های اخیر در محدوده تهران را بررسی کردیم که بیانگر این بود که هیچ مورد غیرعادی وجود ندارد.»

رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با تاکید بر اینکه این پیام جعلی است، خاطرنشان کرد:« هیچ سامانه‌ای در کشور ما وجود ندارد که زلزله را ساعت‌ها قبل از وقوع پیش‌بینی کند، به همین دلیل نیز واضح است که این پیام جعلی و شیطنت آمیز است. »

پیامک همراه اول و تکذیب هشدار زلزله

سامانه همراه اول نیز با ارسال پیامک انبوه ، اعلام کرد: «اگر پیام هشدار زلزله دریافت کرده اید، این پیام صحت ندارد.»

همراه اول اطلاعیه‌ای ضمن عذرخواهی از مشترکان خود اعلام کرد هیچگونه هک یا نفوذی در شبکه صورت نگرفته و این پیام به دلیل خطای یک تیم تحقیقاتی در ارسال پیام تست سرویس جدید هشدار بلایای طبیعی بوده است که  تیم تحقیقاتی که در حال تست سرویس هشدار بلایای طبیعی بوده به اشتباه پیام را برای جمعی از مشترکان همراه اول در شهر تهران ارسال کرده است.

همچنین مدیرکل ارتباطات همراه اول ضمن عذرخواهی از مشترکینی که به اشتباه این پیامک را دریافت کرده‌اند، گفت: «این نوید را می‌دهم که هیچگونه هک و نفوذی در شبکه اتفاق نیفتاده است و این موضوع متاسفانه به دلیل خطای تیم تحقیقاتی که بر روی قابلیت هشدار بلایای طبیعی سیل یا زلزله کار می‌کردند، اتفاق افتاده است. قرار بود این پیامک صرفا برای تیم تحقیقاتی ارسال شود، اما به دلیل اشتباه برای برخی مشترکین ارسال شده است.»

توضیحات پلیس فتا درباره هشدار زلزله

سرهنگ پاشایی معاون اجتماعی پلیس فتا نیز درباره چگونگی ارسال پیام هشدار به برخی از کاربران تلفن همراه، با رد این موضوع گفت: «یک قابلیتی روی گوشی‌های تلفن همراه به نام ارائه هشدارهای ضروری وجود دارد که فقط به اینترنت نیاز دارد. این قابلیت هم برای این است که اگر خدایی نکرده بچه‌ای در منطقه جغرافیایی خاص گم شده یا طوفان هر اتفاق دیگری که رخ داده،‌ پلیس یا شهرداری بتواند یک پیام هشداری ارسال کند که این پیام هشداری براساس قابلیتی که روی تلفن همراه قرار دارد، به افراد ارسال شده و آن را می‌بینند.»

وی با بیان اینکه این پیام می‌تواند شیطنت باشد که منشاء آن باید مورد رسیدگی قرار گیرد اضافه کرد: «به طور قطعی اعلام می‌کنیم که هیچگونه تهدیدی برای هموطنان عزیز وجود ندارد. این می‌تواند شیطنت یک کاربر باشد یا هک باشد. این قابلیتی است که روی گوشی تلفن همراه اندروید به خصوص گوشی‌های سامسونگ وجود دارد و عمدتا هم دارندگان این نوع گوشی‌ها این پیامک را دریافت کرده‌اند. یک آیکونی وجود دارد به نام هشدار در زمان‌های بحرانی که این هشدار را سازمان هشدار دهنده ارائه می‌دهد که در کشور ما اصولا به صورت پیامک ارائه می‌شود. این اقدام می‌تواند یک شیطنت یا هک باشد که باید بررسی بیشتر شده و رسیدگی شود.»

ژئوفیزیک: هیچ وضعیت غیرعادی گزارش نشده است

مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران نیز در اطلاعیه‌ای با عنوان «فوری و مهم» اعلام کرد:‌«نظر به اینکه بنا بر اطلاع واصله، امروز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ پیامی تحت عنوان هشدار زلزله از طریق خطوط موبایلی برای برخی از مشترکین ارسال شده است، مرکز لرزه‌نگاری کشوری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ضمن تکذیب این پیام اعلام می‌کند که هیچگونه وضعیت غیرعادی در خصوص وقوع زمین لرزه در هیچ منطقه کشور تا لحظه درج این پیام مشاهده نشده است.»

رئیس مرکز لرزه‌نگاری: هشدار زمین‌لرزه‌ به سازمان مدیریت بحران ارسال می‌شود نه اشخاص

اسماعیل بایرام نژاد، رئیس مرکز لرزه نگاری کشور با تاکید بر اینکه زلزله قابل پیش‌بینی نیست، به ایسنا گفت: «در سال‌های اخیر سامانه‌های هشدار سریع زلزله در دنیا عرضه شده که تاکنون در ایران کاربردی نشده است و ما در صورت وقوع ناهنجاری در منطقه، اطلاعات لازم را به سازمان‌های مدیریت بحران اعلام می‌کنیم و هرگز برای اشخاص پیامی صادر نمی‌کنیم و نخواهیم کرد.»

وی با تاکید بر اینکه هشدار و پیام وقوع زلزله از سوی این مرکز صادر نشده است و هرگز چنین هشدارهایی را منتشر نخواهیم کرد، افزود: «این هشدار از جانب این مرکز نبوده است. این هشدار درحالی صادر شده است که زلزله قابل پیش‌بینی نیست که بخواهیم پیام هشدار صادر کنیم. سیستم‌های هشدار سریع زلزله در دنیا عرضه شده که تاکنون این سیستم‌ها در ایران راه‌اندازی نشده است و راه‌اندازی این سیستم‌ها در دستورکار شهرداری قرار دارد.»

رییس مرکز لرزه‌نگاری کشور خاطرنشان کرد: «این سامانه‌ها در زمان وقوع زلزله کاربرد دارند و در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ثانیه قبل از وقوع زلزله اخطارهایی را صادر می‌کنند و بر اساس این اخطارها، شیرهای گاز به طور خودکار قطع می‌شود. البته این سامانه‌ها هنوز در ایران کاربردی نشده است،ما چنین هشدارهایی را امروز از طریق گوشی‌های موبایل صادر نکرده و نخواهیم کرد؛ چرا که در صورتی که فعالیت‌های لرزه‌ای غیر عادی را در هر منطقه از کشور مشاهده کنیم، بر اساس سوابق لرزه‌ای هر منطقه، صرفا به سازمان‌های مدیریت بحران اعلام می‌کنیم تا آمادگی لازم را داشته باشند.»

بایرام‌نژاد خاطر نشان کرد: «این اقدام، پیش‌بینی زلزله قلمداد نمی‌شود، ضمن آنکه ما هرگز با اشخاص سر و کار نداریم که بخواهیم از طریق گوشی‌های همراه، هشداری صادر کنیم.»

اخلال در شبکه تلفن همراه، دلیل ارسال پیام

حامد یزدی مهر، مدیرکل مدیریت بحران استان تهران نیز انتشار پیامک هشدار وقوع زلزله در پایتخت را جعلی دانست و گفت:‌« طبق تاکید سازمان مدیریت بحران کشور این پیامک کذب است و توجیه صحیح ندارد. این پیامک جعلی به دنبال اختلال در شبکه تلفن همراه منتشر شده است. »

وی گفت: «از مردم می‌خواهیم به این پیام توجه نکنند و از منازل به دلیل هشدار زلزله خارج نشوند. قطعاً در صورت بروز خطر اخبار صحیح از خبرگزاری‌های رسمی کشور منتشر می‌شود.»

توضیحات وزارت کشور: اشکال فنی بود

سید مجید میر احمدی، معاون وزیر کشور نیز درباره ارسال پیامک هشدار زلزله گفت: «طبق تحقیقاتی که انجام دادیم که البته به زودی مسئولان مرتبط با آن هم اطلاعیه‌ای را صادر می‌کنند، تیم تحقیقاتی شبکه همراه اول در حال یک اقدام فنی بوده‌اند که برای شرایط بحرانی مانند سیل و زلزله بتوانند پیام هشداری را برای موارد و جاهایی که لازم است، ارسال کنند. این تیم در گروه فنی خودشان در حال آماده کردن این موارد بودند که می‌خواستند به صورت آزمایشی در گروه خودشان این پیام را ارسال کنند که بر اثر یک غفلت فنی برای یک تعدادی از شهروندان‌مان نیز این پیام ارسال می‌شود.»

میر احمدی گفت: «بنابراین نه مساله هک مطرح است و نه مساله خاص امنیتی بوده است، بلکه یک اشتباه فنی بوده که در اطلاعیه‌ای که صادر می‌کنند، آن را توضیح می‌دهند. قطعا اشتباه بدی بوده و این موضوع هم از طریق دستگاه‌های ذی‌ربط در حال پیگیری است.»

دستور وزیر ارتباطات درپی پیام هشدار زلزله

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی ارسال «پیام هشدار زلزله» دستور پیگیری موضوع و برخورد با مقصرین احتمالی را داد. روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد:«در پی خطای انسانی بخش تحقیق و توسعه اپراتور همراه اول در فعال کردن سامانه هشدار و ارسال «پیام هشدار زلزله» برای تعدادی از مشترکین این اپراتور در شهر تهران و ایجاد نگرانی برای برخی از هموطنان، عیسی زارع پور وزیر ارتباطات دستور پیگیری موضوع و برخورد با مقصرین احتمالی را داد.»

 

 

 

 

«صد سال تنهاییِ» فوتبال ایران؛ فقدان برنامه‌های بلندمدت و توسعه‌ای

تهران- خبرگزاری ایرنا- جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر نیز مانند پنج دوره گذشته‌ که حضور داشتیم بدون هیچ دستاوری برای تیم ملی فوتبال به پایان رسید و با این رویه، این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت. جالب اینکه هیچ‌گاه برنامه‌ای برای موفقیت در این جام‌ها نداشته‌ایم و هرگز نخواستیم فراتر از آن‌چه تا کنون رفته بودیم پیش برویم.

گویی حضور در جام‌جهانی و انجام فقط سه بازی، نهایت هدف‌گذاری فوتبال ما در ۶ دوره حضور خود، در بزرگ‌ترین کارناوال فوتبال جهان بوده و هنوز نمی‌دانیم چه چیزهایی را داریم(!) تا کنون ۶ بار به جام‌جهانی رفتیم و در پنج دوره قبلی به اندازه پنج صفحه کاغذ A۴ هیچ یادداشتی نداریم تا به‌عنوان تجربه از آن استفاده کنیم.

تجربه یعنی علم ثابت شده و حالا این پرسش مطرح است ما از تجربه‌های قبلی خود چقدر بهره برده‌ایم؟ در پنج دوره قبلی چه تجربه‌هایی کسب کرده‌ایم؟ از آنالیز و مربی، مدیر و بازیکن، بدنساز، تکنیک و تاکتیک چه می‌دانیم؟
به بازیکن‌های برزیل نگاه کنید؛ وقتی توپ زیر پای‌ آنهاست چگونه بازی می‌کنند؛ حتی در حالت زمین خوردن هم بلافاصله بلند می‌شوند و توپ را از خود جدا نمی‌کنند. آن‌ها چگونه آموزش دیده‌اند که ما نمی‌بینیم؟ آن‌ها چه تمرین‌هایی را انجام می‌دهند که این‌چنین زیبا هنرنمایی می‌کنند؟

فوتبال؛ یک صنعت پول‌ساز
قدمت فوتبال که در دنیای امروز تبدیل به یک صنعت عریض و طویل پول‌ساز شده، در ایران به بیش از ۱۰۰ سال بازمی‌گردد. فوتبال از اواخر دوره قاجار به ایران وارد شد و در اوایل سال ۱۲۹۹‌، نخستین تیم فوتبال در ایران با نام «کلوپ ایران» با نفراتی همچون «برادران خان‌سردار»، «برادران امیراصلانی»، «کریم زندی»، «محمدعلی شکوه»، «عزیزالله افخمی»، «رضا والی‌کلانتری»، «شیبانی»، «حسن مفتاح»، «هراند گالوستیان»، «خواجه‌نوری»، «رضا ربیع‌زاده»، «هامبارسون»، «اشرفی» و … شکل گرفت.

«صد سال تنهاییِ» فوتبال ایران؛ فقدان برنامه‌های بلندمدت و توسعه‌ای

اگر به بحث صنعتی‌بودن فوتبال نگاه شود خواهیم دید که فوتبال نزدیک به یک قرن است که صنعتی شده؛ امروزه اهمیت فوتبال در عرصه‌های ملی و بین‌المللی به‌اندازه‌ای پررنگ و موثر است که به یکی از شئون حیثیتی هر ملتی تبدیل شده و شاید همین مساله باعث ضرورت مطالعه و شناخت آن شده است؛ به‌گونه‌ای که فوتبال، موضوع بسیاری از آثار مکتوب و مستندهای نمایشی در دنیای امروز محسوب می‌شود.

خصوصی‌سازی، درآمدهای باشگاه‌ها از حق پخش و اقلام هواداری، استفاده از برند باشگاه‌های بزرگ و …، معضلاتی است که سال‌های متمادی همچون بختک روی فوتبال ایران افتاده استگردش مالی عظیم فوتبال
این یک نظر شخصی نیست بلکه به عقیده کارشناسان، امروزه بعد از بانکداری و بیمه، ورزش سومین صنعت پول‌ساز جهان محسوب می‌شود. دنیای ورزش و در صدر آن، صنعت پول‌ساز فوتبال، جغرافیایی است به گستردگی همه کشورهای جهان. جام‌جهانی و فوتبال؛ به طور قطع این دو از اقتصاد جدا نیستند.

گردش مالی عظیم فوتبال، باعث شده تا این حوزه به یک اقتصاد بزرگ تبدیل شود که کشورهای مختلف از پهنه آن به درآمدهای کلانی می‌رسند و می‌توانند بخشی چرخ‌های اقتصاد خود را با تکیه بر درآمدهای حاصل از حوزه ورزش بچرخانند. به همین دلیل است که همه ساله کشورهای مختلفی برای میزبانی تورنمنت‌هایی همچون المپیک یا جام‌جهانی سرودست می‌شکنند تا هم از عواید مالی آن به خوبی بهره ببرند و هم از عواید غیرمالی آن.

همه این موارد اما در فوتبال و ورزش ایران چیزی شبیه به یک سراب است که هیچ‌گاه به واقعیت تبدیل نمی‌شود. ماجراهای خصوصی‌سازی، درآمدهای باشگاه‌ها از حق پخش و اقلام هواداری، استفاده از برند باشگاه‌های بزرگ و … همه معضلاتی است که سال‌های متمادی مثل بختک روی فوتبال ایران افتاده و بعید است گره کور آن‌ها، حالا حالاها حتی با دندان هم باز شود!

ساختار اشتباه فوتبال ما
ساختار فوتبال ما به کلی اشتباه است و هیچ کشوری در دنیا ساختار فوتبالی شبیه به ما ندارد؛ ورزش حرفه‌ای، صنعت بوده و در حقیقت باید با نگاه فنی به آن نگریسته و درست مهندسی شود تا درآمدزایی نیز داشته باشد. اگر نام صنعت بر فوتبال گذاشته‌اند به این دلیل است که نگرش اقتصادی به آن می‌شود؛ به‌عنوان مثال فوتبال برای بازیکن‌ها، مربی‌ها، دست‌اندرکاران و مدیران، شغل ایجاد کرده و تبلیغات و کسب درآمد برای تیم‌ها از طریق نقل‌وانتقال بازیکن و جذب اسپانسر پدید آورده است.

صنعت فوتبال در ایران دارای پیشینه زیادی نبوده و با وجود این‌که شکل گرفته اما در اول راه قرار دارد به‌طوری که لیگ حرفه‌ای فوتبال ایران سال‌هاست تشکیل شده، با این حال هنوز بسیاری از معیارهای حرفه‌ای در باشگاه‌های فوتبال ما وجود ندارند. در حال حاضر فوتبال در جهان، یک صنعت پول‌ساز محسوب می‌شود اما در ایران یک ورزش هزینه‌بر است.

پژوهش و آسیب‌شناسی
مانند هر صنعت نوپای دیگری برای رسیدن به نقطه مطلوب، به پژوهش و آسیب‌شناسی نیاز داشته تا مدیران این حوزه از ورزش بر اساس نتایج و راهکارهای علمی تصمیم‌گیری کنند اما متاسفانه تعداد تحقیقات انجام شده در این حوزه بسیار کم است. به هر حال پیشرفت و توسعه این صنعت پول‌ساز نیازمند حمایت همه‌جانبه توسط همه ذی‌نفعان، دوست‌داران این رشته، مسئولان و مدیران ورزش کشور است.

با مدیرانی روبه‌رو هستیم که «حاضری‌خور» هستند؛ مدیرانی که بر اساس ضوابط و اصول حرفه‌ای و … روی صندلی باشگاه‌ها یا فدراسیون ننشسته‌ و به استفاده از بودجه‌های دولتی عادت کرده‌اندبا این حال سیستم مدیریتی حاکم بر فوتبال، اراده‌ای برای استفاده از ظرفیت‌های گسترده‌ای که برای بهره بردن از منفعت‌های اقتصادی فوتبال می‌توان یافت، ندارد. با مدیرانی روبه‌رو هستیم که «حاضری‌خور» هستند؛ مدیرانی که بر اساس ضوابط و اصول حرفه‌ای و … روی صندلی باشگاه‌ها یا فدراسیون ننشسته‌اند. در چنین سیستم مدیریتی که مدیر مربوطه تخصص و اراده‌ای برای درآمدزایی ندارد و حتی شیوه مدیریتش بر اساس منافع سازمانی نیست، مدیران با دست روی دست گذاشتن، به حاضری‌خوری و استفاده از بودجه‌های دولتی و حاکمیتی عادت کرده‌اند.

راضی به سه بازی!
تیم ملی کشورمان با انجام سه بازی در مرحله مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر مانند همه تیم‌های حاضر در این مرحله با پاداش ۹ میلیون دلاری (‌۳۲۴ میلیارد تومان) مواجه شد و فیفا برای آماده‌سازی این تیم‌ها مبلغ ۱.۵ میلیون دلار نیز پرداخته بود؛ حال اگر تیم ملی کشورمان مانند تیم‌های ژاپن و کره‌جنوبی به مرحله حذفی این جام راه پیدا می‌کرد، چهار میلیون دلار دیگر سود می‌برد اما همان‌گونه که در بالا اشاره کردیم گویا فوتبال ما به انجام همان سه بازی مرحله گروهی راضی است!

«کوزو تاشیما» رئیس فدراسیون فوتبال ژاپن چهار سال پیش در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا در امارات گفته بود کارتون فوتبالیست‌ها فقط الگوی کودکان نیست، بلکه ما هم از آن الهام گرفتیم تا تیم‌های بزرگ فوتبال دنیا را شکست دهیم و می‌خواهیم در جام‌جهانی ۲۰۲۲ به مرحله نیمه‌نهایی برسیم! و این‌گونه است که آن‌ها تیم‌های آلمان و اسپانیا را در حالی که یک بر صفر عقب بودند با نتیجه مشابه ۲ بر یک مغلوب کردند و راهی مرحله حذفی می‌شوند.

«صد سال تنهاییِ» فوتبال ایران؛ فقدان برنامه‌های بلندمدت و توسعه‌ای

دلخوش به رنکینگ
ژاپنی‌ها تنها کشوری هستند که برنامه صد ساله برای فوتبال خود تدوین کرده‌اند. ما دلخوش به این هستیم که در رنکینگ فیفا تیم نخست آسیا باشیم در حالی که کشورهای ژاپن، کره‌جنوبی و حتی عربستان و قطر به چیزی فراتر از نگاه ما به فوتبال دارند و ژاپنی‌ها که چهارمین صعود خود را در هفت دوره حضورشان در جام‌جهانی تجربه می‌کنند نگاه‌شان حضور در جمع چهار تیم نخست است و ما حتی برای حضور در مرحله حذفی جام‌جهانی برنامه نداریم.

آنچه ما در بازی‌های ایران مقابل انگلیس و آمریکا دیدیم نداشتن تاکتیک و برنامه در دفاع و حمله بود و از طرفی معلوم نبود تعویض‌ها با چه معیاری انجام شد. ناکامی ما در این دو دیدار، ضعف تاکتیک و نداشتن برنامه بود یا بازیکن‌ها بی‌انگیزه بودند؟! ادلیل حرکت‌های عجولانه و عصبی برخی از بازیکن‌ها چه بود؟ تعریف ما از انجام بازی‌های آبرومندانه چیست؟ آیا کادر فنی حاضر به پاسخ‌گویی است؟ متاسفانه هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست.

ژاپنی‌ها تنها کشوری هستند که برنامه صد ساله برای فوتبال خود تدوین کرده‌اند. ما دلخوش به این هستیم که در رنکینگ فیفا تیم نخست آسیا باشیمصد سال تنهایی فوتبال ما
ماجراهای فوتبال ما به ماجراهای کتاب صد سال تنهایی «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده‌ اسپانیایی شبیه است که در این رمان به شرح زندگی ۶ نسل خانواده «بوئندیا» پرداخته شده؛ جایی در میان گذشته و حال، جلو عقب می‌رود. بعد از گذشت سال‌ها، دوره‌گردها همچنان می‌آمدند و می‌رفتند. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت‌های داستان به جادویی شدن روایت‌ها می‌افزاید.

داستانی که در آن همه فضاها و شخصیت‌ها واقعی و حتی گاهی حقیقی هستند اما ماجرای داستان مطابق روابط علّی و معلولی شناخته‌شده دنیای ما پیش نمی‌روند. با هر بار عادی‌شدن ماجرا یک داستان متحیرکننده را در دستان خواننده می‌گذارد. در میان ورق زدن کتاب صد سال تنهایی به بخشی می‌رسیم که ترکیبی از واقعیت و خیال در جامعه اسپانیاست.

«گابریل گارسیا» در صد سال تنهایی، برای یک لحظه هم که شده خواننده بینوا را به حال خود باقی نمی‌گذارد و هر بار که همه فکر می‌کنند همه چیز در حال عادی شدن است با یک ماجرای جدید، همه را متعجب می‌کند! او در صفحه‌های پایانی صد سال تنهایی، خاندان «بوئندیا» را یکی یکی از صحنه خارج کرد!

در واقع باید گفت این کتاب با حکایت‌های فوتبال ما به نوعی هم‌خوانی دارد و باید بگوییم صد سال تنهایی فوتبال ما! زیرا در هر دوره از جام‌های جهانی یک داستان عجیب با خود به همراه داریم و هرگز نتوانستیم یک برنامه مدون برای خود داشته باشیم و فوتبال ما نه تنها پیشرفتی نکرده بلکه عقب‌گرد هم داشته است.

امیدواریم با ۹ میلیون دلاری (‌۳۲۴ میلیارد تومان) که تنها دستاورد ما از جام‌جهانی ۲۰۲۲ بود که اگر مانند پول‌های قبلی گم نشود بتوانیم با آن ساختار فوتبال‌مان را بازسازی کرده و از حالا برای جام‌جهانی ۲۰۲۶ که راحت‌تر از ادوار گذشته – به دلیل سهمیه ۸ تیمی قاره آسیا- صعود می‌کنیم، برنامه‌ریزی کرده و به جای انجام سه بازی، به فکر حضور در مراحل حذفی این جام باشیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آشفتگی در بازار زعفران/ کشاورزان مستعمره مافیای زعفران شده‌اند

مشاور عالی اتاق اصناف کشاورزی اظهار داشت: زعفران در ایران و خارج از کشور مافیا دارد؛ این افراد به دنبال منافع خود هستند و تایید می‌کنم مافیای زعفران باعث شده برندی از زعفران ایران در جهان نباشد تا به راحتی زعفران را با ضرر از کشاورز خریداری و در کشورهای دیگر و با قیمت‌ هنگفت عرضه کنند. زعفران در ایران کیلویی ۴۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان خریداری اما در بازارهای جهانی کیلویی بالای ۲۵۰ میلیون تومان می‌فروشند.

آشفتگی در بازار زعفران/ کشاورزان مستعمره مافیای زعفران شده‌اند

به گزارش ایلنا، اخیرأ نمایندگان شهرهای زعفران‌خیز نامه‌ای به رئیس جمهور نوشتند و از وی خواسته‌اند که به جولان مافیای زعفران برای خرید این محصول پایان بدهد. این گمانه‌ مطرح شده است که شورای ملی زعفران طی نامه‌نگاری با وزیر کشاورزی از وی خواسته‌اند که تعاون مرکزی روستایی شرایط خرید تضمینی زعفران را تغییر بدهد و زعفران را پایین‌تر از نرخ مصوب شورای قیمت‌گذاری از کشاورزان خریداری کند‌؛ و این موضوع در نهایت سود را به جیب صادرکنندگان سرازیر و در نهایت به ضرر تولیدکنندگان ختم می‌شود، در ادامه تلاش می‌شود دیدگاه نمایندگان تولیدکنندگان و صادرکنندگان را بررسی کنیم.

محمد بازرگان مشاور عالی اتاق اصناف کشاورزی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، با اشاره به نامه‌نگاری نمایندگان استان‌های زعفران‌خیز به رئیس جمهور درباره عملکرد تعاونی روستایی، گفت: قیمت زعفران در شورای عالی قیمت‌گذاری تعیین می‌شود و ۱۲ مهر سال جاری این شورا قیمت یک کیلو زعفران نگین صادراتی را ۴۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان تعیین کرد؛ مطابق با این مصوبه مجری یعنی تعاونی روستایی مجاز است متناسب با نرخ بازار برای افزایش قیمت خرید تضمینی اقدام کند همچنین بانک مرکزی مکلف شده است نسبت به تامین مبلغ ۱۰ همت برای خرید این محصول اقدام کند.

وی با بیان اینکه در نامه وزیر کشاورزی بندی دال بر کاهش قیمت خرید زعفران درجه دوم نیامده است، خاطر نشان کرد: بعد از این نامه چارت جدید تنظیم شد و برای زعفران‌های تولیدی درجه‌بندی در نظر گرفتند و برای زعفران نگین، شبه نگین صادراتی، پوشال مرغوب، پوشال معمولی قیمت تعیین کردند که از نظر اتاق اصناف کشاورزی (نظام صنفی کشاورزی)، سازمان مرکزی تعاونی روستایی مجاز به این کار نیستند.

بازرگان ادامه داد: اگر زعفران تولید شده از سوی یک کشاورز درجه‌ کیفی مرغوبی ندارد؛ باید بنا به توافق قیمت فروش تعیین شود و سازمان تعاونی روستایی مجاز به تعیین قیمت برای خرید تضمینی زعفران نیست؛ شواری قیمت‌گذاری به عنوان متولی این مهم قیمت پایه را ۴۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان در نظر گرفته و دستورالعمل تعیین قیمت خرید حمایتی درجات مختلف زعفران را به معاونت امور باغبانی سپرده است که به نظر می‌رسد این تعیین قیمت از سوی معاونت امور باغبانی انجام نشده است.

مشاور عالی اتاق اصناف کشاورزی ایران با اشاره به دغدغه کشاورزان، گفت: کشاورزان بر این باورند که چارت خرید به ابزاری در دست خریدار حمایتی تبدیل شده است که هرگونه که تمایل دارد برای خرید زعفران اقدام می‌کند؛ و این یعنی ایجاد آشفتگی در بازار. بخش خصوصی نیز در این شرایط زعفران را به قیمت اصلی خریداری نخواهد کرد؛ دولت و شورای قیمت‌گذاری برای حمایت از کشاورز قیمت‌گذاری اصولی انجام می‌دهد؛ اما بعد از آن سایر نهاده‌ها سلیقه‌ای رفتار می‌کنند و این به کشاورز لطمه وارد می‌کند.

به گفته وی؛ مجری خرید حمایتی مجوز افزایش یا کاهش قیمت‌ها را ندارد اینگونه برخوردها در نهایت به کام دلال‌ها، واسطه و صادرکنندگان می‌شود و در عمل حقوق کشاورزان پایمال می‌شود.

بازرگان در پاسخ به این پرسش که آیا مافیای زعفران در این میان نقشی بازی کرده است؟ گفت: زعفران در ایران و خارج از کشور مافیا دارد؛ این افراد به دنبال منافع خود هستند و تایید می‌کنم مافیای زعفران باعث شده است برندی از زعفران ایران در جهان نباشد تا به راحتی زعفران را با ضرر از کشاورز خریداری و در کشورهای دیگر و با قیمت‌ هنگفت عرضه کنند. زعفران در ایران کیلویی ۴۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان خریداری اما در بازارهای جهانی کیلویی بالای ۲۵۰ میلیون تومان می‌فروشند.

مشاور عالی اتاق اصناف کشاورزی در پایان خاطر نشان کرد: کشاورز مستعمره مافیای زعفران است و کشاورزان به این نوع قیمت‌گذاری معترض هستند چراکه این نحوه قیمت گذاری به تعاونی روستایی این امکان را می‌دهد که به هر شکلی که بخواهد زغفران را از کشاورزان خریداری کند.

شورای ملی زعفران در قیمت‌گذاری نقشی ندارد

همچنین در این رابطه علی حسینی عضو هیات مدیره انجمن ملی زعفران در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در پاسخ به این پرسش که این دیدگاه مطرح شده است که دخالت‌هایی باعث شده که سازمان تعاونی روستایی از کشاورزان زعفران را پایین‌تر از نرخ شورای قیمت گذاری خریداری می‌کند تا چه میزان انجمن ملی زعفران در تعیین قیمت خرید تضمینی زعفران تاثیرگذار بوده است؟ گفت: نمی‌دانم چرا یک عده تلاش دارند تمام مشکلات را به گردن شورای ملی زعفران بیاندازند این شورای از گذشته  تا به امروز هیچ نقشی در تعیین قیمت‌ خرید تضمینی نداشته است.

وی ادامه داد: قیمت توسط تعاونی روستایی با رایزی نماینده تربت حیدریه و وزارت کشاورزی تعیین شده است و حتی در جلسات آنها نیز نماینده شورای عالی زعفران حضور نداشت و فقط از مسئولان تقاضا کردیم که در خریدها به کیفیت محصول توجه کنند و اگر کیفیت محصول بالاتر بود پول بیشتری برای آن پرداخت کنند؛ خرید محصول باکیفیت با قیمت بالا کشاورزان را ترغیب می‌کند که سال آینده در تولید دقت بیشتری داشته باشند.

حسینی با بیان اینکه دولت زعفران نامرغوب را حداقل کیلویی ۸ تا ۱۰ میلیون تومان گران‌تر از بازار خریداری می‌کند، تصریح کرد: زعفرانی که ۳۰ میلیون تومان است دولت ۳۶ میلیون تومان خریداری می‌کند و این به نوعی هدر رفت بیت‌المال است.

به گفته عضو هیات مدیره انجمن ملی زعفران؛ صادرکنندگان برای زعفران مرغوب پول بیشتری پرداخت می‌کنند و این حقی است که منطق بازار حکم می‌کند.

وی در پاسخ به این پرسش که به شما این انتقاد را وارد کردند که شورای ملی زعفران نتوانسته است یک برند ملی برای زعفران ثبت کند و سود این شورا در شیوه فروش خام است؟ گفت: شورای ملی زعفران برند ملی دارد و برای ثبت بین‌المللی آن در تلاش است و کسی از این برند حمایت نمی‌کند.

 

 

 

 

درآمد جام‌جهانی فوتبال به جیب چه کسی می‌رود؟

تهران- ایرنا- پاپ «ژان‌پل‌ دوم» جمله‌ معروفی درباره جام‌جهانی فوتبال دارد: «در میان همه موضوع‌های بی‌اهمیت، فوتبال به مراتب از همه مهمتر است.» این جمله یعنی جام‌جهانی فوتبال حتی در میان افرادی که به فوتبال علاقه چندانی ندارند هم می‌تواند جذاب باشد.

میزبانی جام‌جهانی فوتبال مزایای زیادی دارد اما دریافت مجوز میزبانی آن می‌تواند یک فرآیند ۱۰ ساله باشد. کشورها ‌باید پیشنهاد خود را برای میزبانی به فیفا ارائه دهند و شرایط ۹گانه میزبانی و برنامه دقیق به منظور تامین اهداف فیفا را داشته باشند.

قطر از نظر مساحت کوچکترین کشوری است که تاکنون میزبان این رویداد بزرگ بوده. جام‌جهانی فوتبال بزرگترین رویداد ورزشی در تقویم جهانی است و انتظار می رود تا پایان بازی‌ها در دوحه، بیش از ۵ میلیارد نفر مسابقات را از طریق تلویزیون تماشا کرده و حدود یک میلیون نفر نیز به این کشور سفر کنند.

توسعه گردشگری، هدف نخست از میزبانی جام‌جهانی
«برتولد ترنکل» یکی از مسئولان توریسم قطر اعلام کرده این کشور قصد دارد با چیزی فراتر از فوتبال، بازدیدکنندگان را شگفت‌زده کند. در چند ماه پیش از شروع رقابت‌ها، سواحل جدید، پارک‌های تخصصی، هتل‌ها و مراکز ورزش‌های آبی مدرنی افتتاح شده است.

درآمد جام‌جهانی فوتبال به جیب چه کسی می‌رود؟

اما باید دید آیا این مسابقات و یا رویداهای مشابه ورزشی بین‌المللی، برای کشورهای میزبان منفعت مالی دارد یا نه. درآمد های هنگفتی از محل فروش بلیط بازی‌ها و فروش کالاهای مرتبط با بازی‌ها گرفته تا حمایت مالی شرکتی و گردشگری در رویدادی مانند جام‌جهانی فوتبال وجود دارد؛ اما باید دید چقدر از عواید برگزاری این مسابقات به کشور میزبان می‌رسد؟ آیا میزبانی این رویدادها از نظر مالی ارزشش را دارد؟ اگر بخواهیم از نظر اقتصادی جواب دهیم باید بگوییم بسیاری از کارشناسان، اعتقادی به صرفهِ اقتصادی برای برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی ندارند.
جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر برای این کشور حدود ۲۲۹ میلیارد دلار خرج تراشیده و به گران‌ترین جام‌جهانی فوتبال تاریخ تبدیل شده است
بیشتر کشورهای میزبان جام‌جهانی ده‌ها میلیارد دلار برای آماده‌سازی استادیوم‌ها، توسعه زیرساخت، ساخت هتل و غیره هزینه می‌کنند که بسیاری از این هزینه‌ها اغلب جبران نمی‌شود، حداقل نه از نظر بازگشت پول نقد.
برخی معتقدند اگر این روند ادامه یابد در آینده، انگیزه‌های مالی برای میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی کم‌رنگ می‌شود. البته با همین شرایط نیز چند کشور در حال توسعه برای میزبانی جام‌جهانی فوتبال ۲۰۳۰ نامزد شده‌اند و تقویت گردشگری یکی از اولویت‌های اصلی این کشورهاست.

هزینه‌ها و درآمدهای جام‌جهانی
میزبانی جام‌جهانی از نظر گردشگری اهمیت ویژه‌ای برای کشور میزبان دارد اما اقدام برای برگزاری مسابقات ورزشی به منظور توسعه گردشگری می‌تواند هزینه زیادی داشته باشد. جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر که از ۲۰ نوامبر(۲۹ آبان) تا ۱۸ دسامبر(۲۷آذر) در حال برگزاری است برای این کشور حدود ۲۲۹ میلیارد دلار خرج تراشیده که این رویداد را به گران‌ترین جام‌جهانی فوتبال تاریخ تبدیل کرده است. اما هزینه‌های زیاد برای توسعه زیرساخت‌ها باعث شده برخی از میزبانان این رویدادها بدهی زیادی را تحمل کنند و در نهایت با ساخت‌وسازهایی که کاربرد چندانی در آینده برایشان ندارند مواجه شوند.

با این وجود جام‌جهانی یک رویداد درآمدزاست اما باید دید این درآمدها کجا می‌رود و چگونه تقسیم می‌شود. حق پخش تلویزیونی مسابقات جام‌جهانی ۲۰۱۸ روسیه به مبلغ ۴.۶ میلیارد دلار به کشورهای مختلف جهان فروخته شد اما درآمد پخش تلویزیونی مسابقات به فیفا تعلق می‌گیرد. همچنین ۱۰۰ درصد فروش بلیت بازی‌ها به فیفا می‌رسد. حتی حق بازاریابی و تبلیغات شهری و محیط استادیوم‌ها به فیفا می‌رسد که این مبلغ در جام‌جهانی ۲۰۱۸ روسیه به بیش از یک میلیارد دلار رسید.

درآمد جام‌جهانی فوتبال به جیب چه کسی می‌رود؟

حتی در زمان برگزاری مسابقات جام‌جهانی، کالا، نوشیدنی‌ یا هر چیز دیگری که از برندهای شریک فیفا در کشور میزبان فروخته شود شامل معافیت‌های مالیاتی زیادی برای خریداران می‌شود که به نوعی ضرر مالی برای میزبان است و نمی‌تواند از سود مالیاتی آن استفاده کند. آلمان در میزبانی جام‌جهانی ۲۰۰۶، مجبور به اعطای ۲۷۲ میلیون دلار تخفیف مالیاتی به محصولات فیفا و شرکای آن شد. با این حال، فیفا به کشورهای میزبان کمک مالی هم می‌کند؛ برای مثال بابت برگزاری جام‌جهانی، ۱.۷ میلیارد دلار به قطر پرداخت کرد؛ هرچند این مبلغ شامل پرداخت جوایز به تیم‌ها هم می‌شود.

درآمد حق‌پخش مسابقات، فروش بلیت‌ها، حق بازاریابی و تبلیغات شهری و محیط استادیوم‌ها به فیفا می‌رسد و میزبان سهمی نداردآنچه نصیب میزبان جام جهانی می‌شود
حال باید دید با توجه به اینکه بخش زیادی از درآمدهای میزبانی جام‌جهانی فوتبال به فیفا می‌رسد، سهم کشور برگزارکننده از درآمدهای این مسابقات چیست؟
سفر بیش از یک میلیون بازدیدکننده خارجی به قطر در زمان برگزاری این تورنمنت یک ماهه، سبب می‌شود کشور میزبان شاهد جهش زیادی در صنعت گردشگری شود و درآمد هتل‌داران، رستوران‌ها و موارد مشابه را افزایش ‌دهد؛ اما مراجعه گسترده گردشگران، به توسعه زیرساخت‌ها نیاز دارد که سرمایه‌گذاری در آن معمولا در کوتاه‌مدت صرفه اقتصادی ندارد.
برای مثال دولت قطر بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار برای جام‌جهانی و زیرساخت‌ها، هتل‌ها، امکانات تفریحی، تعمیرات اساسی کل شبکه جاده‌ای و ساخت یک سیستم ریلی هزینه کرده است که در کوتاه‌مدت بازگشت مالی نخواهد داشت.

 

درآمد جام‌جهانی فوتبال به جیب چه کسی می‌رود؟

تاثیر اقتصادی جام‌جهانی برای کشورهای میزبان به صورت کوتاه‌مدت و بلندمدت تعریف می‌شود. افزایش توریسم که به اقامت در هتل، مراجعه به رستوران‌ها و توسعه مشاغل محلی منجر می‌شود، از نتایج اقتصادی کوتاه‌مدت به شمار می‌آید.

در زمان برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی، کشور میزبان بخشی از گردشگران خود را به دلیل شلوغی، ترافیک و افزایش قیمت‌ها از دست می‌دهد. بررسی‌های انجام شده در المپیک پکن و لندن نشان می‌دهد میانگین سفر گردشگران به این کشورها به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ که این رویداد برگزار شده نسبت به سال‌های دیگر کاهش یافته است.
در موردی دیگر، پیش از جام‌جهانی ۲۰۱۰ آفریقای‌جنوبی، پیش‌بینی می‌شد نزدیک به ۴۵۰ هزار گردشگر برای این مسابقات وارد این کشور شوند اما در نهایت فقط دو سوم این عدد محقق شد.

از طرفی دیگر، برخی از کشورهای میزبان که زیرساخت‌ها یا استادیوم‌های لازم برای برگزاری بزرگترین تورنمنت فوتبالی جهان را ندارند بدهی‌های هنگفتی را متحمل می‌شوند که به اصطلاح به این اتفاق از نظر اقتصادی «فیل سفید» می‌گویند.
فیل سفید، در اقتصاد به پروژه‌هایی گفته می‌شود که نسبت زمان و هزینه‌ای که برای آن می‌شود بازده زیادی ندارد. برزیل را در نظر بگیرید؛ این کشور برای برگزاری جام‌جهانی ۲۰۱۴ به دلیل نیاز به ساخت جاده‌ها، خطوط ترانزیت، استادیوم و هتل‌های جدید ۱۱.۶ میلیارد دلار هزینه کرد. اما اکنون، استادیوم «مانه گارینچا» در برازیلیا، که برای ساخت آن حدود یک میلیارد دلار هزینه شد، به عنوان گاراژ اتوبوس استفاده می‌شود. «اندرو زیمبالیست» نویسنده و اقتصاددان آمریکایی درباره میزبانی رویدادهای ورزشی بزرگ، نمونه متعددی از پروژه‌هایی را فهرست می‌کند که پس از پایان مسابقات به سختی در شهرهای میزبان استفاده شده‌اند.

البته همیشه پولی که برای زیرساخت‌های جدید یا ارتقای آن خرج می‌شود به هدر نمی‌برود. این ساخت‌وسازها در بسیاری مواقع، خود را در بلندمدت در بخش‌های حیاتی اقتصاد نشان می‌دهد. با نگاهی به هزینه‌کرد روسیه، تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند دستاوردهای اقتصادی ناشی از میزبانی جام‌جهانی ۲۰۱۸ در این کشور تا سال ۲۰۲۳ به نفع صنعت گردشگری خواهد بود اما به نظر نمی‌رسد این درآمد رقمی قابل توجهی باشد. با این اوصاف باید گفت حداقل در کوتاه‌مدت، میزبانی جام‌جهانی فوتبال منطقی نیست اما مسائلی هست که مهم‌تر از تاثیر مستقیم اقتصادی است.

استادیوم «مانه گارینچا» در برزیل که برای ساخت آن حدود یک میلیارد دلار هزینه شد، اکنون به عنوان گاراژ اتوبوس استفاده می‌شودراهی برای همبستگی ملی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی
میزبانی جام‌جهانی می‌تواند قدرت نرم را برای کشورها به ارمغان بیاورد. آنها می‌توانند از طریق قدرت نرم، خود را مستعد سرمایه‌گذاری خارجی نشان دهند و به‌واسطه آن موجب رونق اقتصادی کشورشان شوند. این رویدادهای مهم ورزشی همچنین فراتر از مساله اقتصادی باعث ایجاد همبستگی، انسجام و از بین رفتن شکاف‌های اجتماعی در جامعه ‌شده و چهره خوبی از کشور برای بیرون از مرزها ایجاد می‌کند و باعث غرور یک ملت می‌شود.

در نهایت، بسیاری از میزبانان رویدادها بزرگ ورزشی، روی درآمد مستقیم آن توجه زیادی نمی‌کنند؛ آنها از جام‌جهانی یا المپیک، نه فقط برای ارائه چهره‌ای خوب از خود به جهان، بلکه برای مقاصد امنیت ملی نیز استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، چین در حال توسعه صنعت ورزش خود همسو با توسعه دیپلماسی است. روندی که پکن با المپیک ۲۰۰۸ آغاز کرد، با سرمایه‌گذاری هنگفت در فوتبال دنبال‌شده و تا مدت‌ها پس از المپیک زمستانی ۲۰۲۲ به میزبانی این کشور ادامه خواهد داشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چرا طراح پرچم ایران نمی‌خواهد شناخته شود؟

چرا طراح پرچم ایران نمی‌خواهد شناخته شود؟

پرچم سه‌رنگ شیر وخورشید نشان ایران، از دوره ناصرالدین شاه به عنوان یکی از پرچم‌های ایران به کار می‌رفته‌است. سپس بر پایه متمم قانون اساسی مشروطه، کاربرد این سه رنگ به همراه نشان «شیر و خورشید» قانونی شد. پس از انقلاب اسلامی ایران، علامت مخصوص جمهوری اسلامی ایران، جایگزین «شیر و خورشید» شد و ۲۲ الله اکبر در لبه رنگ‌های سبز و سرخ پرچم جای گرفت.

ایسنا پلاس: «درفش» یا همان پرچم در ایران قدمت بسیار زیادی دارد. درکاوش‌های باستان‌شناختی گورستانی در استان کرمان که در سال ۱۳۵۰ انجام شد، درفشی مفرغی پیدا شد که به «درفش شهداد»  معروف شده ‌است و نشان از دیرینگی کاربرد درفش در ایران دارد. پرچم ایران سرگذشت دور و درازی را طی کرده است. روزگاری «درفش کاویانی» بوده و روزگاری مزین به «همای طلایی»! حالا ۴۴ سال است که پرچم به نشان «الله» مزین است اما این طراحی از کجا آمده است؟

یک مسابقه برای طراحی پرچم ایران!

در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت از پرچم «شیر و خورشیدنشان» استفاده می‌کرد. حتی در تصاویر دیدار «یاسر عرفات» با سران دولت موقت، پرچم شیر وخورشیدنشان دیده می‌شود؛ اما بعد، در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۵۷، امام خمینی(ره) خواستار برچیده شدن نشان شیر و خورشید شد.

دولت موقت کمی بعد از دستور امام (ره) مسابقه‌ای عمومی برای طراحی نشان جمهوری اسلامی برگزار کرد. برنده این مسابقه شخصی به نام «حمید ندیمی» بود که امروز معمار، گرافیست، مترجم و مدرس دانشگاه است.

نشان کنونی جمهوری اسلامی ایران در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ به تصویب شورای انقلاب و در ۱۹ اردیبهشت همان سال به تصویب امام خمینی (ره) رسید. پس از طراحی نشان، نوبت به طراحی کل پرچم رسید که مطابق قانون اساسی باید دارای «الله اکبر» می‌شد. این وظیفه نیز به حمید ندیمی سپرده شد.

طبق مصوبه شورای انقلاب و تأیید امام (ره)، نشان جمهوری اسلامی ایران باید به رنگ سبز طراحی می‌شد اما ابوالحسن بنی‌صدر در ابلاغ مصوبه شورا، این نظر را عوض کرد و رنگ نشان را به رنگ قرمز تعیین کرد که در نهایت نیز همین رنگ اجرا و عمومی شد. آخرین تغییری که در پرچم ایران پدید آمد، مربوط به «الله‌اکبر» های آن بود که به علت این که برخی طراحی نخست را شبیه به حروف لاتین usa می‌پنداشتند از حمید ندیمی خواسته شد که آن را تغییر دهد و او نیز طراحی دیگری ارائه داد که تا کنون به کار می‌رود.

نشان رسمی چه تفسیری دارد؟

حمید ندیمی خودش درباره آن روزها می‌گوید: «قبل از انقلاب در جلسات دکتر شریعتی شرکت می‌کردم. ایده چنین کاری را در این جلسات و زمانی که تفسیر سوره حدید مطرح بود به دست آوردم. علاقه داشتم برای جهان اسلام یک نشان درست کنم. وقتی حضرت امام(ره) فرمودند که نشان شیر و خورشید باید عوض شود و کشور به نشان جدیدی نیازمند است، به صورت جدی ایده‌ام را پیگیری کردم و به مرور سیاه مشق‌های قبلی پرداختم.»

او درباره طراحی نشان توضیح داده است: «هلال‌های تعبیه شده در این نشان از نقش مبارکی ریشه می‌گیرد که حضرت رسول (ص) بارها با شمشیر مبارکشان به عنوان امضا بر روی شن‌ها ترسیم کرده‌اند.  این طرح پنج بخش دارد که نشان دهنده پنج اصل دین است. اصل توحید را در حکم عمود دو ساقه اصلی در میان خود دارد. علاوه بر کلمه «الله» که در ترکیب اصلی آن دیده می شود، «لااله الاالله» نیز در آن مستتر است. تقارن‌های این آرم هم نشانه تعادل و توازن است.»

چرا حمید ندیمی پنهان شده است؟

حمید ندیمی علاقه‌ای به مصاحبه و گفتگو ندارد و تنها یک گفتگوی رسمی بدون عکس از او وجود دارد که نزدیک ۱۰ سال قبل توسط ماهنامه «سپیده دانایی» منتشر شده است. وقتی خبرنگار اصرار داشته که عکس او را در مجله منتشر کند، ندیمی پاسخ داده است: «شما مهمان من هستید، ولی از من عکس نیندازید! آقا، این پرچم مقدس است. مردم آن را دوست دارند، روی تابوت شهدا می‌کشند؛ چرا می‌خواهید عکس مرا چاپ کنید؟ اگر فردا رفتم ضدانقلاب شدم چه؟ خواهش می‌کنم ما آدم‌های فانی را به مسائل باقی و مقدس وصل نکنید.»

آیا احترام به پرچم قانون است؟

در سال ۱۳۱۶ مقرره‌ای تصویب شد که تمام مردم را موظف به ادای احترام به پرچم رسمی کشور می‌کرد؛ این مقرره تصریح می‌کرد که اگر فردی به هشت قدمی پرچم برسد، باید با احترام حرکت کند و سپس به صورت صاف بایستد و با برداشتن کلاه، به پرچم ادای احترام کند و یا افرادی که لباس رسمی به تن دارند، سلام نظامی دهند و یا اگر پرچم از مقابل فرد نشسته‌ای حرکت داده می‌شود، آن فرد باید به احترام پرچم بایستد. این مقرره هنوز هم وجود دارد و معتبر است.

مقررات خاص دیگری برای احترام به پرچم و حفظ شدن آن درکشور وجود دارند:

ـ در کلیه مصاحبه‌های تصویری مقامات، در داخل یا خارج از کشور، باید پرچم رسمی ایران وجود داشته و در معرض دید باشد.

ـ پرچم با بهترین کیفیت و در مناسب‌ترین مکان کلیه ادارات و مؤسسات نصب شود.

ـ در مراسم صبحگاهی مدارس، پرچم به اهتزاز درآید.

ـ در کلیه مراسم مشهور، مثل ۲۲ بهمن، پرچم در مکان‌های مناسب نصب شود.

ـ شکل پرچم و سرود ملی به دانش آموزان آموزش داده شود.

 

چگونه سیستان و بلوچستان «خشک» شد؟

سیستان و بلوچستان که هزاران سال سکونتگاه ایرانیان بود و آباد بود، چه شد که خشک شد؟ چگونه شد که کم‌آبی زندگی را برای ساکنان این گوشه از ایران سخت کرد؟ کار، کار انگلیسی‌ها بود و پهلوی‌ها هم بودند البته!

چگونه سیستان و بلوچستان «خشک» شد؟

گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: هزاران سال آب هیرمند که رودی بزرگ و پربرکت است به دریاچه هامون می‌ریخت که سومین دریاچه بزرگ ایران پس از خزر و ارومیه است. در واقع در طول تاریخ هیرمند و هامون از مشهورترین منابع آبی ایران بوده‌اند و ادبیات ایران هم پُر است از شکوه و زندگی‌بخشی این رود و این دریاچه. یک‌نمونه اینکه در گرشاسب‌نامه اسدی طوسی چنین آمده است درباره هیرمند: «دو منزل زمین تا لب هیرمند/ بُد [بود] آب خوش و بیشه و کشتمند [سرسبز و زمین کشاورزی]».

البته رودهای کوچک دیگری هم به هامون می‌ریختند و وسعتش بیش از ۵۶۰۰ کیلومتر مربع بود و مایه خرمی و آبادانی جنوب شرق ایران بود و بود تا اینکه انگلیسی‌ها آمدند و در دوره قاجار دست گذاشتند روی مرزهای شرقی ایران و داستانی درست کردند که تا امروز ادامه دارد.

انگلیسی‌ها برای ایجاد منطقه حایل و جلوگیری از حمله احتمالی روسیه به هند که مستعمره خودشان بود بخش‌هایی از شرق ایران را جدا کردند و ماجرا این بود: «انگلیس در زمان ناصرالدین قاجار پس از جداسازی شهر هرات از ایران طبق معاهده پاریس، فردریک جان گُلدسمید افسر نظامی بریتانیایی را مأمور تعیین مرزهای سیستان و بلوچستان کرد. در نهایت در سال ۱۲۵۱ بخشی از اراضی شرقی سیستان و بلوچستان از ایران جدا شد».

این‌طوری بود که هیرمند و هامون شدند بخش مرزی ایران و بر سر حقابه آنها دعوایی بزرگ و طولانی میان دو طرف مرزها درست شد.

دعوا و مشکلات بر سر میزان برداشت از رود هیرمند و دریاچه هامون تا پایان دوره قاجار ادامه داشت و به بروز تنش‌های سیاسی نیز منجر می‌شد. همزمان مشکلات اقتصادی و معیشتی ساکنان منطقه بیشتر و بیشتر ‌شد تا اینکه در دوره رضاخان دوباره انگلیسی‌ها پریدند وسط ماجرا و این‌طوری شد: «ایران طبق قراردادی با دولت وقت افغانستان، آب هیرمند را به صورت ۵۰ – ۵۰ با این کشور سهیم شد؛ قراردادی که در سال ۱۳۱۷ شمسی به امضای سیدباقر کاظمی و علی‌محمدخان، وزرای خارجه ایران و افغانستان رسید.

این در حالی بود که تا پیش از آن، سهم حقابه ایران از رود هیرمند بیش از ۵۰ درصد بود… به این ترتیب یک گام دیگر برای محدودکردن سهم حقابه ایران از رود هیرمند برداشته‌ شد… نتیجه این اقدام طی سال‌های بعد در قالب خشکسالی‌های گسترده در منطقه هامون ظاهر شد. در سال ۱۳۲۶ شمسی این خشکسالی چنان گریبان مردم را گرفت که اهالی سیستان و بلوچستان برای تأمین آب آشامیدنی خود هم با مضیقه و دردسر روبه‌رو شدند».

معلوم است که مشکلات مربوط به حقابه و میزان برداشت از هیرمند و هامون و همچنین اجرای طرح‌های انتقال آب و توسعه کشاورزی در دو سوی مرزها طی دهه‌های بعدی همچنان ادامه‌دار بود و در دوره پهلوی دوم هم مرافعه‌ای طولانی درباره آب هیرمند و هامون وجود داشت.

در نهایت در سال ۱۳۵۱ دوباره اربابان غربی پهلوی‌ها و به‌قول «اسدالله عَلَم» وزیر دربار پهلوی، اربابان نامریی پریدند وسط میدان و این‌طوری شد: «امیرعباس هویدا با دستور محمدرضا پهلوی، پای قراردادی را امضاء کرد که سهم آب ایران از هیرمند را از ۵۰ درصد به ۱۴ درصد تنزل ‌داد. این قرارداد برای تأمین منافع غربی‌ها و برای جلوگیری از درغلتیدن افغانستان به سمت شوروی منعقد شد».

وضعیت آینده آب و معیشت در سیستان و بلوچستان همان‌موقع هم روشن بود و «اسدالله علم» که اصالتش از جنوب خراسان بود و می‌دانست در آن منطقه آب چقدر مهم است و در آن سرزمین باستانی ایران چه خبر است در خاطراتش نوشته است: «این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفاء از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر می‌کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند… تیر از شست گذشته است، دیگر هیچ… بالاخره ضربه آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند… به‌حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم… البته این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می‌شود که من مُرده‌ام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده‌اند».

 

 

مشکل تهران – واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

مشکل تهران - واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

نگاه سلطه جویانه‌ ایالات متحده در تنظیم سیاست‌های خود با سایر ملت‌ها منجر به ایجاد مشکلاتی غیرقابل حل در دنیای امروز شده است.

خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهاجرانی: حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان سخنرانی اخیرشان در جمع بسیجیان به موضوعی مهم در سیاست خارجی کشورمان در قبال ایالات متحده آمریکا اشاره و تصریح کردند: می‌گویند برای اینکه بتوانید این اغتشاش‌ها را که در این چند هفته راه انداخته‌اند در کشور، تمام کنید و ساکت کنید، حالا این را کسانی میگویند که مدّعی سیاست‌ورزی و سیاست‌دانی و اطّلاع از اوضاع جهانند! باید مشکلتان را با آمریکا حل کنید؛ این را صریح می‌نویسند! صریح می‌نویسند باید مشکلتان را با آمریکا حل کنید. یا می‌گویند باید صدای ملّت را بشنوید. من این دو تعبیر را دیده‌ام در نوشته‌ها: با آمریکا مشکلتان را حل کنید، صدای ملّت را بشنوید.

مشکل تهران - واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

ایشان با طرح این سوال که «با آمریکا چه جوری مشکل حل می‌شود؟» تاکید کردند: این سوال واقعی است، جدّی است. نمی‌خواهیم با هم دعوا کنیم؛ سوال می‌کنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل می‌شود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل می‌شود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل می‌شود؟

اشاره‌ی رهبر انقلاب به این موضوع بیانگر عدم اقناع آمریکا در طرح مطالبات زورگویانه از ملت ایران است و البته این نوع رفتار آمریکایی‌ها در عرصه‌ی سیاست خارجی صرفاً ناظر بر روابطشان با جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه آمریکا در برخورد با سایر ملت‌ها نیز صرفاً به دنبال تأمین منافع حداکثری خود است. در طرف دیگر، روحیه استقلال و سلطه ناپذیری قدمتی به اندازه تاریخ ایران دارد و در طول ادوار تاریخ بارها ثابت شده است ایرانیان هیچگاه تحت سلطه خارجی‌ها قرار نگرفته‌اند.

ایشان در مردادماه ۱۳۷۷ در دیدار با اقشار مختلف مردم، درباره اینکه چرا مشکل ما با آمریکا حل نمی‌شود، بیان داشتند: «این دولت، با این رژیم زورگوی متقلّب، باید نشست مذاکره کرد؟ چرا مذاکره کنیم؟ برجام نمونه‌ی واضح این است. تازه بنده سخت‌گیری می‌کردم -که البتّه همه‌ی خطوط قرمزی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل این‌جوری رفتار کرد، این‌جوری عمل کرد. خب با این طرف مقابل نمی‌شود مذاکره کرد؛ با این دولت نمی‌شود مذاکره کرد. درباره‌ی مسائل گوناگون، هر دولتی که با این دولت مذاکره کند، [او] مشکل درست می‌کند؛ مگر اینکه هم جهت باشند، مثل انگلیس. [البتّه] به انگلیس هم زور میگویند؛ آمریکایی‌ها حتّی به انگلیس هم زور میگویند، به اروپایی‌ها هم زور میگویند، امّا آنها حالا به یک جهاتی اشتراکاتی دارند، با همدیگر تعامل می‌کنند.»

حضرت آیت الله خامنه‌ای در جای دیگر از بیانات‌شان در همان دیدار با اشاره به شیوه مذاکرتی مبتنی بر فریب آمریکا در تصریح داشتند: «آمریکایی‌ها چون متّکی هستند به قدرت نظامی و قدرت پولی و قدرت رسانه‌ای وقتی‌که با یک طرفی می‌خواهند مذاکره کنند، اهداف اصلی خودشأن را قبلاً برای خودشان مشخّص می‌کنند؛ در اثنای کار مرتّب دبّه می‌کنند، مرتّب اضافه می‌کنند، مرتّب چانه می‌زنند، امّا اهداف اصلی برای خودشان مشخّص است؛ این یک. دوّم، از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی‌نشینند. بله، اهداف فرعی و چیزهای بیخودیِ کم‌ارزش را در حاشیه گاهی می‌آورند و از آنها صرفِ‌نظر می‌کنند که بظاهر یک نوع عقب‌نشینی است، امّا از مقصود اصلی و اهداف اصلی‌شان مطلقاً عقب‌نشینی نمی‌کنند، امتیاز اصلاً نمی‌دهند. سوّم، از طرفِ مقابلِ مذاکره امتیاز نقد می‌خواهند، از او وعده قبول نمی‌کنند؛ میگویند ما اطمینان نداریم، امتیاز نقد از او مطالبه می‌کنند؛ کمااینکه ما در برجام این را تجربه کردیم. و مرحله‌ی چهارم، خودش به جای اینکه در مقابل آنچه از او نقد می‌گیرد چیز نقدی به او بدهد، مثل هر معامله‌ای که شما پول می‌گیرید و جنس باید بدهید، جنس نمی‌دهد؛ نقد را می‌گیرد، در مقابلش وعده می‌دهد. مرحله‌ِی آخر؛ بعد که قضیّه تمام شد و کارش گذشت، زیر همین وعده هم میزند، این وعده‌ی قرص‌ومحکم را هم مثل باد هوا فراموش می‌کند!»

رهبر معظم انقلاب همچنین موضع مذاکراتی را مشکل دیگری در مذاکره با آمریکا مطرح و تاکید می‌کنند: «مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این می‌برند. نمی‌گویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید درباره‌ی سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ خب سلاح دفاعی برای یک کشور ضروری است. اینها میگویند بیایید روی این مذاکره کنیم؛ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک می‌سازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که آمریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید؛ خب این مورد معامله است؛ شما قبول می‌کنید این را، یا قبول نمی‌کنید؟ معلوم است که قبول نمی‌کنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه، همین دعوا، همین سر و صدا؛ بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمی‌رود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند.» (دیدار با مسئولان نظام اردیبهشت ۱۳۹۸)

در ادامه برای پاسخ به این سوال که «چگونه مشکل ما با آمریکا حل می‌شود؟» با تعدادی از کارشناسان به گفتگو نشسته‌ایم.

کوشکی: رابطه آمریکا و سایر کشورها یک‌طرفه و با حداکثر منافع است

در همین راستا با محمد صادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: مشکل بین ما و آمریکایی‌ها ناشی از خوی استکباری و زیاد طلبی آن‌ها است. آمریکایی‌ها حاضر نیستند در رابطه‌ی خود با ما و سایر کشورهای دنیا، رابطه‌ای برابر با منافع مشترک باشد. آن‌ها رابطه یک طرفه با حداکثر منافع خودشان را می‌خواهند و وقتی از خوی استکباری آمریکایی‌ها صحبت می‌کنیم منظور همین است.

مشکل تهران - واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

وی افزود: تا وقتی که آمریکایی‌ها این روش و منش را داشته باشند، برای ملت ما رابطه کاملاً یکطرفه و نابرابر که اکثر منافع آمریکا را تأمین کند، قابل پذیرش و مطلوب نیست.

این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: آمریکایی‌ها می‌دانند که در کشور کسانی هستند که نگرش استقلال خواهی و حفظ عزت ایران اسلامی را قبول ندارند و افرادی هستند که به دنبال بهره بردن از لذت‌های مادی دنیا هستند و مفاهیمی مثل عزت ملی و استقلال برای آن‌ها مفهومی ندارد. لذا آمریکایی‌ها نیز روی این موضوع حساب باز کرده است و همیشه به دنبال این هستند که این افراد بتوانند حاکمیت را در دست گیرند و به اتکای آن بتوانند همان رابطه نابرابری که در زمان پهلوی داشتند و الان با کشورهایی مانند عربستان دارند را دوباره برقرار کنند.

ایزدی: آمریکایی‌ها معتقدند، همه‌ی کشورها باید در سیطره و نفوذ آمریکا باشند

فواد ایزدی دیگر عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به سیاست‌های آمریکا در قبال کشورمان گفت: استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: سیاست آمریکا تجزیه ایران است و بایدن نمی‌خواهد به صورت مستقیم از آن سخن گوید. به وضوح مشخص است که رسانه‌های خارجی از تجزیه ایران حمایت می‌کنند و گروه‌های تجزیه طلب با مقامات آمریکایی دیدار دارند. سیاست‌های آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در بحث تجزیه‌ی ایران همسو شده است.

وی افزود: آمریکایی‌ها معتقدند، همه‌ی کشورها باید در سیطره و نفوذ آمریکا باشند و اگر مانعی وجود دارد که یک کشور ذیل نفوذ آمریکا نباشد، باید آن مانع را از بین برد و از این جهت عفاف زنان ایرانی یکی از موانعی است که باید از بین برود.

مشکل تهران - واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

ایزدی حقوق بشر را به عنوان یکی از اهرم‌های فشار آمریکا علیه ملت‌ها دانست و گفت: یکی از دلایل تحریم مردم همین مباحث حقوق بشری است و هر تحریمی که از سوی آمریکا اعمال می‌شود در مورد حقوق بشر، هدفش تحریم مقامات کشوری نیست زیرا مقامات کشوری کاری با آمریکا ندارند که محدودیت‌ها روی آن‌ها مؤثر باشد در واقع مشکل آمریکا با مردم و عقبه‌ی مردمی جمهوری اسلامی ایران است و می‌خواهند مردم را تحت فشار قرار دهند تا مردم خسته شوند. این موضوع در پرونده هسته‌ای نیز حاکم است.

ایزدی: اگر آمریکا علاقمند به حقوق بشر است، تحریم‌ها را متوقف می‌کرد

وی همچنین عنوان کرد: مردم الان تحت فشار تحریم‌های آمریکا هستند و اگر آمریکا علاقمند به حقوق بشر بود، تحریم‌ها را متوقف می‌کرد و همان کاری که می‌خواست ذیل برجام انجام دهد را انجام می‌داد.

جواد منصوری معاون اسبق وزارت امور خارجه کشورمان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر به عدم تعهد آمریکا به هیچ یک از قراردادها اشاره کرد و گفت: در واقع اساس اصول حاکمیت آمریکا، عدم پایبندی به هیچ یک از قراردادهایش است.

وی افزود: افرادی که با ماهیت، اخلاق و سیاست‌های آمریکا آشنایی دارند، می‌دانند که این دولت برای دیگر ملت‌ها اساساً ارزشی قائل نیست و در واقع دولت آمریکا خود را حاکم بر کل جهان می‌داند.

منصوری: دولت آمریکا خود را حاکم بر کل جهان می‌داند

این کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: دولت آمریکا خود را قیم و حاکم جهان می‌داند و مقامات آمریکایی در سخنرانی‌های خود، به جای استفاده از سیاست خارجی، می‌گویند سیاست جهانی ما و این نکته به طور طبیعی در تک تک رفتارها و برنامه‌های این دولت تأثیرگذار است.

منصوری گفت: ما در روابط خود با آمریکا در ۸۰ سال گذشته، شاهد خاطرات بسیار تلخ، قانون شکنی‌ها و بدعهدی‌های زیادی بودیم. مانند کودتای ۲۸ مرداد، تأسیس ساواک و حمایت بی‌چون و چرا از خاندان پهلوی که تبدیل به جلادان ملت ایران شدند. همچنین در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا هر کاری که می‌توانست برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم به صورت‌های مختلف علیه دولت، ملت، حاکمیت و منافع ملی ایران برخاستند.

وی در ادامه به جمله‌ی اخیر رئیس جمهور آمریکا در خصوص آزادسازی ملت ایران اشاره کرد و گفت: این جمله بایدن مبنی بر آزادی ایران بسیار مبتذل، تکراری و بی معنا است و این جملات بیشتر برای مصرف داخلی خود آمریکا است. لذا این سخنان برای رأی جمع کردن از افراطیون، فروشندگان سلاح، نفت و سرمایه داران بزرگ مطرح می‌شود.

مشکل تهران - واشنگتن چگونه حل می‌شود؟

این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص نقش ایالات متحده در کودتا ۲۸ مرداد نیز گفت: این کودتا را آمریکایی‌ها برای تسلط کامل بر ایران طراحی کردند تا به تدریج انگلستان را کنار زنند و تمام امور ایران را در دست گیرند و لذا با یک کودتا دولت ملی ایران را سرنگون کرد و نفت و حکومت ایران را در اختیار گرفت.

وی در خصوص نسخه‌های صادراتی آمریکا در موضوع حقوق بشر نیز گفت: آیا آمریکا در داخل کشور خودش حقوق بشر را اجرا می‌کند؟ اساساً آمریکا معیارش در حقوق بشر معیار قانونی است یا پولی؟ اگر معیار آن قانونی باشد که هیچ عملکردی تاکنون مشاهده نشده و اگر معیار آن‌ها پولی باشد، پس نمی‌توانند در مورد حقوق بشر صحبت کنند.

منصوری گفت: چگونه آمریکا می‌تواند در مورد حقوق بشر صحبت کند و از آن طرفداری کند، در حالی که امروز همه می‌دانند که رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا این همه جنایت را در سراسر جهان انجام می‌دهد.

معاون اسبق وزارت امور خارجه کشورمان در پایان گفت: آمریکا برای پیشبرد اهداف خود هر کاری که بخواهد انجام می‌دهد. و برای آن مهم نیست کاری که انجام می‌دهد، قانونی باشد. در واقع اساس اصول حاکمیت آمریکا این است که، ما پایبند به هیچ قراردادی نیستیم مگر این که به منافع ما مربوط شود.

سایه روشن کی‌روش در تیم ملی ایران/ دنده عقب «تاج» به دیوار خورد!

یک ناکامی دیگر از تیم ملی فوتبال ایران با هدایت کارلوس کی‌روش و این بار در جام جهانی قطر، اختلافات را پیرامون ادامه کار یا قطع همکاری با این مربی پرتغالی افزایش داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی فوتبال ایران پس از کسب یک پیروزی و دو شکست سومین تیم گروه B جام جهانی ۲۰۲۲ شد تا بار دیگر با هدایت کارلوس کی روش نتواند رؤیای صعود از مرحله گروهی جام جهانی را رقم بزند.

مرد پرتغالی که پس از تلاش‌های شبانه روزی هشت ساله توانست تیم ملی ایران را به جام‌ها جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ برساند این بار با بلیتی که مهدی تاج و چند تن از بازیکنان وفادارش در رختکن تیم ملی برایش رزرو کردند، به جای دراگان اسکوچیچ به جام جهانی ۲۰۲۲ رفت تا سه‌گانه ناکامی با او رخ دهد.

خروج از ریل موفق با دست پخت تکراری

باخت یک بر صفر مقابل آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ و پیروزی مقابل مراکش و تساوی برابر پرتغال در ۲۰۱۸ باعث شد تا کی روش تبدیل به چهره‌ای محبوب برای هواداران فوتبال ملی شود. مرد پرتغالی با وجود حاشیه‌های رنگارنگ و گوناگون خود به حضور روی نیمکت تیم ملی ایران ادامه داد تا شانس خود را در جام ملت‌های ۲۰۱۹ آسیا بار دیگر بیازماید اما شکست سه بر صفر مقابل ژاپن پایان کار هشت ساله او در ایران شد.

در ادامه تیم ملی ایران با تمام نقدهایی که به دراگان اسکوچیچ وارد می‌شد توانست صعودی راحت به جام جهانی داشته باشد اما بازگشت مهدی تاج پروژه بازگشت تمام عوامل قبلی به تیم ملی ایران را به همراه داشت. کی روش آمد تا نظم را به اردوی ملی پوشان برگردانده و بتواند تیمی متحد را برای بازی با انگلیس، ولز و آمریکا راهی میدان کند.

سایه روشن کی‌روش در تیم ملی ایران/بازگشت به عقب با دست فرمان تاج؟

استرس بالای مرد جنجالی

مشاهدات عینی خبرنگار اعزامی مهر به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، شاهد این مدعی است که کی روش در هر دو دیداری که ایران تن به شکست داد نتوانست آرامش را به تیمش باز گرداند. او پس از مصدومیت علیرضا بیرانوند در بازی با انگلیس دستِ حسرت بر سرش کشید تا سید حسین حسینی ۶ گل از سه شیرها دریافت کند.

او در بازی با آمریکا هم نشانه‌های زیادی از استرس را در کنار زمین چمن داشت. کی روش که تاکتیک غیر قابل اعتمادش باعث شکست ایران شد مقابل فریادهای متوالی رامین رضائیان به بازیکنانی همچون مرتضی پورعلی گنجی و علی قلی زاده نیز سکوت کرد و نتوانست حتی از مدافع خود بخواهد تمرکزش را روی بازی بگذارد نه فریادهای بلند.

کی روش بی آنکه بابت حذف تیم ملی ایران عذرخواهی داشته باشد پس از باخت مقابل آمریکا در میکسدزون ورزشگاه الثمامه قطر به صحبت‌های پر انرژی و خنده‌های دو تن از داوطلبان راهنما در آنجا بهانه تراشید و آن را طعنه به خود دانست. گویی کی روش منتظر انفجار اعتراضش به تمام چشم‌هایی بود که از او صعود می‌خواستند اما نتوانست آن را برآورده کند.

وطنی‌ها برای وطن جان کندند

تیم‌های ملی آمریکا، کامرون مراکش، تونس، تیم ملی پرتغال، سنگال، غنا، اروگوئه، اکوادور، ژاپن، آرژانتین، هلند، انگلیس، صربستان، اسپانیا، کرواسی، فرانسه، برزیل، دانمارک و آلمان در جام جهانی ۲۰۲۲ از مربیان داخلی بهره بردند. بیشتر از نصف این تیم‌ها توانستند به دور حذفی صعود کنند. این جایگاه در ایران مدت‌هاست در اختیار مربی داخلی قرار نمی‌گیرد.

سایه روشن کی‌روش در تیم ملی ایران/بازگشت به عقب با دست فرمان تاج؟

همه در انتظار نسخه تاج برای جام ملت‌های آسیا

مهدی تاج پس از روی کار آمدن مجدد در فدراسیون فوتبال از پروژه حضور مربی داخلی برای جام ملت‌های ۲۰۲۳ پرده برداشت. او حتی پای خود را فراتر گذاشت و کی روش را به عنوان مدیر فنی تیم ملی ایران پس از جام جهانی قطر و جواد نکونام را به عنوان سرمربی معرفی کرد اما نکونام در همین ابتدای پروژه بومی سازی تاج زیر بار نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران نرفت.

تاج قصد داشت نکونام را به عنوان دستیار کی روش روی نیمکت قرار دهد اما سرمربی فعلی فولاد خوزستان با آن مخالفت کرد تا نسخه‌های بعدی او نیز در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرد. کی روش که بدش نمی‌آمد همچون جام جهانی برای سومین بار روی نیمکت تیم ملی ایران در جام ملت‌های آسیا بنشیند خداحافظی رسمی خود از جمع ملی‌پوشان را اعلام نکرد تا مرد پرتغالی با نتایج غیر قابل قبول ولی توانمندی فراوان در پرورش استعدادهای فوتبالی بار دیگر در مرز تمدید قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران قرار بگیرد.

 

 

 

 

«بلوچستان انگلستان» کجاست؟

«بلوچستان انگلستان» نامی است که به گوش خیلی‌ها نخورده! اما روزگاری بخشی از ایران بود و بخشی از بلوچستان بزرگ بود که انگلیسی‌ها آن را از ایران جدا کردند و نامش شد بلوچستان انگلیس.

«بلوچستان انگلستان» کجاست؟

گروه تاریخ خبرگزاری فارس: بخش شرقی بلوچستان در میانه دوره قاجار و با قرارداد گُلدسمید [در ایران مشهور به قرارداد گُلد اسمیت] از ایران جدا شد و ماجرایش این بود: «انگلیسی‌ها پس از شکست ناپلئون بناپارت در مقابل روسیه که به احتمال حمله فرانسه به هند پایان می‌داد، در صدد برآمدند تا با جداکردن بخش‌هایی از شرق ایران و ایجاد منطقه حایل، از حمله احتمالی روسیه به هند نیز در امان باشند…

انگلیس پس از جداسازی شهر هرات افغانستان از ایران طبق معاهده پاریس که در سال ۱۸۵۷ به امضای طرفین رسید فردریک جان گُلدسمید افسر نظامی بریتانیایی را مأمور تعیین مرزهای بلوچستان کرد. گلدسمید در سال ۱۸۷۱ مرزهای ایران و پاکستان را از خلیج گواتر تا کوهک معین کرده و برای تصویب نهایی به ناصرالدین‌شاه قاجار تسلیم داشت. در سال ۱۸۷۲ نیز منطقه بلوچستان به دو قسمت اصلی و خارجی تقسیم شد».

از همان‌موقع یعنی سال ۱۲۵۱ شمسی بخش شرقی بلوچستان برای مدتی طولانی تحت سلطه بریتانیا بود و بلوچستان انگلیس نامیده می‌شد تا اینکه این‌طوری شد: «پس از تأسیس کشور پاکستان بخش‌هایی از سرزمین بلوچستان انگلیس به کشور تازه‌تأسیس پاکستان الحاق شد. این منطقه هم‌اکنون با نام ایالت بلوچستان شناخته می‌شود».

 

 

 

 

 

 

 

چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

هدی‌سادات پاک‌نهاد
چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

به گفته یک متخصص روانشناسی، با توجه به اینکه در سال‌های اخیر، جامعه بحران‌های متعدد و غیرقابل‌پیش‌بینی مختلفی همچون شیوع بیماری کرونا را تجربه کرده است، جوانان نیز از تیرکش این آسیب‌ها مصون نبودند و عدم توجه به‌سلامت روان، این قشر را آسیب‌پذیرتر نموده است. یکی از جدی‌ترین این آسیب‌ها احساس علائم پیری در دوران جوانی است.

گروه ایرنا زندگی – بحران سالمندی، تکراری‌ترین عبارتی است که این روزها می‌شنویم؛ کارشناسان و صاحب‌نظران در این خصوص هشدارهای مستمری می‌دهند. سونامی جمعیت قرار است سال‌های پیش روی ما را با جمعیتی پیر و سالخورده گره بزند که توانایی پیشبرد اهداف جامعه را ندارند اما در کنار سونامی پیری در ایران، یکی دیگر از بحران‌هایی که اخیراً با آن مواجه شده‌ایم و ازنظر مسئولان و کارشناسان مغفول مانده «سونامی احساس پیری در سنین جوانی» است. به عقیده محققان اکثریت افراد بنا به عوامل مختلفی در حدود سن ۴۷ سالگی احساس پیری می‌کنند اما در حال حاضر این سن به ۱۸ سال رسیده و اکثر جوانان ایرانی زودتر ازآنچه سن آن‌هاست، احساس کسالت، ناامیدی و در نهایت پیری می‌کنند. احساس پیری در سنین جوانی موضوعی است که دکتر فرزانه حاجی‌زاده، متخصص روانشناسی و عضو انجمن سازمان روانشناسی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا زندگی به بررسی آن می‌پردازد.

چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

زنگ خطر احساس پیری در جوانان به صدا درآمده است

طبیعی است افراد در سنین جوانی گاهی اوقات به دلایلی مثل از دست دادن یکی از عزیزانشان احساس ناراحتی می‌کنند. ممکن است برای مدتی حتی در هنگام انجام کارهایی که معمولاً از آن لذت می‌بردند، نتوانند احساس شادی کنند اما گاهی افراد در سنین جوانی به‌طور مداوم، احساس می‌کنند زمان زیادی را ازدست‌داده‌اند و فرصت چندانی برای پیشرفت، ادامه تحصیل، کار کردن، ازدواج، بچه‌دار شدن و… ندارند. دکتر حاجی‌زاده در خصوص احساس پیری در جوانی تصریح می‌کند: «بهتر است به‌جای احساس پیری از واژه احساس ناامیدی استفاده کنیم چون اصطلاح پیری ناخودآگاه این مفهوم را در ذهن تداعی می‌کند که احساس پیری ترسناک و بد است درحالی‌که پیری بخشی از مرحله رشد انسان بوده و ارزشمند است.»

این روانشناس احساس ناامیدی در جوانان را زنگ خطری برای جامعه می‌داند و می‌گوید: «با توجه به اینکه در سال‌های اخیر، جامعه بحران‌های متعدد و غیرقابل‌پیش‌بینی مختلفی همچون شیوع بیماری کرونا را تجربه کرده است، جوانان نیز از تیرکش این آسیب‌ها مصون نبودند و عدم توجه به‌سلامت روان، این قشر را آسیب‌پذیرتر نموده است.»

چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

حاجی‌زاده در رابطه با احساس پیری در جوانی توضیح می‌دهد: «دلایل زیادی در حال حاضر می‌تواند موجب شود که افراد در سنین جوانی احساس پیری و ناامیدی داشته باشند. کاهش روابط اجتماعی، کاهش صمیمیت، رشد تکنولوژی و کاهش تحرکات بدنی، تغییر ساختار خانواده و روی آوردن به تک‌فرزند ازجمله مسائلی است که در شکل‌گیری این احساس در جوانان نقش دارد.»

حاجی‌زاده عدم توجه به‌سلامت روان را از دیگر عوامل ایجاد احساس ناامیدی در جوانان دانست و افزود: «مصرف مواد، سیگار و مشروبات الکلی، عدم تفریحات سالم، تبعیض، طرد شدن، نداشتن اعتمادبه‌نفس و کمال‌گرایی ازجمله مسائلی است که جوانان را در معرض شرایط بد سلامت روان قرار می‌دهد و باید به آن‌ها توجه داشت.»

این روانشناس می‌گوید مشکلات اقتصادی و اجتماعی به‌عنوان عامل نگران‌کننده، در سلامت روان جوانان تأثیرگذار است: «مشکلات اقتصادی و نگرانی از آینده منجر به ایجاد احساس دلسردی و پیری در جوانان می‌شود؛ آن‌ها اغلب با این احساس که هرچقدر کار کنند به اهدافشان دست نمی‌یابد و نمی‌توانند تشکل خانواده دهند به زندگی ادامه می‌دهند و ادامه این روند منجر به احساس فرسودگی و پیری در جوانان خواهد شد.»

چرا در جوانی احساس پیری می‌کنیم؟

احساس پیری با پیری مغز مرتبط است

یک مطالعه اخیر نشان داد که احساس پیری در سن جوانی ممکن است منعکس‌کننده پیری مغز باشد. در این مطالعه محققان با استفاده از اسکن مغز MRI دریافتند افراد مسنی که احساس می‌کنند جوان‌تر از سن خود هستند در مقایسه با کسانی که احساس پیری می کنند، علائم کمتری از پیری مغز را نشان می‌دهند. حاجی‌زاده در خصوص ارتباط احساس پیری با پیری مغز می‌گوید: «سلامت جسم و روان هردو باهم نشان‌دهنده سلامت یک فرد است و هردو مکمل یکدیگر می‌باشند. ما افرادی راداریم که ۲۹-۳۰ سال سن دارند اما به دلیل مصرف مواد یا مشکلات زندگی چهره پیری دارند لذا زمانی که فردی ازنظر سلامت روان تحت‌الشعاع قرار بگیرد، سلامت جسم نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.»

حاجی‌زاده می‌گوید پیری با عدد سنی دقیقی مشخص نمی‌شود: «هر عاملی مانند بیمارهای جسمی و روانی مزمن یا حاد، به دلیل شرایط سخت و غیرقابل‌تحملی که برای فرد ایجاد می‌کند، می‌تواند تسریع‌کننده روند پیری مغز و درنهایت ایجاد احساس پیری در جوانی باشد.»

خانواده‌ها در انتقال این حس به جوانان تأثیرگذارند

به گفته حاجی‌زاده ساختار خانواده، میزان صمیمیت بین اعضای خانواده و سبک‌های تربیتی والدین در انتقال این حس مؤثر است. همچنین کاهش دل‌بستگی و تعلق‌خاطر بین اعضای خانواده، تغییر خانواده‌ها از ساختار جمعی به سمت فردی، کاهش تعلق‌خاطر و افزایش حس تنهایی نیز احساس پیری زودرس را تشدید می‌کند.

این روانشناس، نداشتن خانواده امن و حمایتگر به دلیل افزایش آمار طلاق، اعتیاد و… را از دیگر عوامل تأثیر خانواده در انتقال حس ناامیدی در جوانان می‌داند.

 چگونه می‌توان احساس کاذب پیر شدن را کنار گذاشت؟

حاجی‌زاده در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. مفهوم پیش‌گیری، بیشتر به معنی کاهش خطر و پیش‌گیری از رویدادها، پیامدها و عوارض احساس پیری است.»

این استاد دانشگاه به‌منظور پیشگیری از احساس پیری، ارتقای بهداشت و سلامت روان را الزامی دانست و افزود: «با تغییر در سبک زندگی جوانان، آموختن مهارت‌های لازم زندگی، افزایش توانمندی و خودباوری در جوانان، هدف‌دار بودن و جهت‌دار کردن زندگی با درک معنای زندگی و از سوی دیگر برنامه‌ریزی و گنجاندن تفریحات سالم، ارتقای بهداشت و سلامت روان در جوانان محقق می‌گردد.»

حاجی‌زاده با اشاره به تأثیر مثبت اندیشی در مدیریت استرس و بهبود سلامت روان می‌گوید: «تفکر مثبت، بخش کلیدی مدیریت مؤثر استرس است که با فواید بسیاری برای سلامت روان همراه است. مثبت اندیشی و تأثیر مستقیم آن بر رو ی سلامت روان کمک می‌کند تا بخشی از عواملی که در ایجاد احساس ناامیدی و پیری در جوانان مؤثر است، کنترل و مدیریت شود.»

 

 

 

امسال، رکورد ماهیانه تولید کاغذ شکسته شد

تهران- ایرنا- ایران سال‌هاست برای تولید کاغذ داخلی و خودکفایی با هدف توقف واردات کاغذ تلاش می‌کند، اما با وجود فعالیت چند کارخانه و شرکت در این حوزه، هنوز نتوانسته به وضعیت ایده‌آل برسد.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، به روایتی مصریان باستان نخستین سازندگان کالایی مانند کاغذ بودند. آن‌ها با استفاده از مغز گیاهی به نام پاپیروس چیزی شبیه کاغذ می‌ساختند و روی آن نقاشی می‌کردند و می‌نوشتند. بعد از آن‌ها، چینی‌ها در سال ۱۰۵ میلادی به شکل پیشرفته‌تری کاغذ تولید کردند. پس از اختراع کاغذ در چین، تکنیک‌های کاغذسازی به تدریج در کشورهای دیگر گسترش پیدا کرد. در مرحله بعد بشر توانست به شکل مکانیکی کاغذ تولید کند و این اتفاق باعث افزایش کالاهایی مانند کتاب، روزنامه، پوستر و.‌.‌. شد.

۷۰۰ سال پس از میلاد مسیح و در دوران خلافت عباسیان، با گسترش سرزمین‌های اسلامی تا پاکستان، صنعت تولید کاغذ وارد ایران هم شد. حدود ۷۰۰ سال پیش در یکی از شهرهای حوالی زنجان کاغذ ساخته می‌شد و حدود ۸۰ سال پیش تجهیزات کارخانه کاغذسازی از دیگر کشورها خریداری و در کرج راه‌اندازی شد، اما به علت مشکلات فنی و نداشتن صرفه اقتصادی این کارخانه تعطیل شد. در سال ۱۳۲۹ کارخانه کاغذسازی دیگری به کمک بانک ملی و بخش خصوصی در ورامین تاسیس شد که قرار بود از کاه به عنوان ماده اولیه استفاده کند اما این واحد نیز به سبب مشکلات و مسایل فنی تعطیل شد.

در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی مقدمات ایجاد اولین کارخانه کاغذسازی به منظور تولید کاغذ چاپ و تحریر با استفاده از تفاله نیشکر در هفت تپه خوزستان به ظرفیت ۱۰۰ تن در روز فراهم شد. بدین ترتیب زمینه برای تاسیس شرکت کاغذ پارس در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی فراهم شد تا این شرکت با ظرفیت اولیه ۳۵ هزار تن کاغذ، در سال ۱۳۴۹ رسما تولید کاغذ را آغاز کند. اما کاغذ تولیدی این کارخانه چنان کیفیتی نداشت که بتوان با آن کتاب منتشر کرد.

نگاهی به تاریخچه ساخت کاغذ در ایران

 قدیمی‌ترین کاغذ کشف شده در مصر

کارخانه کاغذ مازندران از روسیه چوب وارد می‌کند

در سال ۱۳۵۲، کلنگ بزرگ‌ترین کارخانه کاغذسازی ایران به نام مجتمع صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) با مشارکت وزارت صنایع (۶۰ درصد سهام) وزارت کشاورزی و عمران روستایی (۴۰درصد سهام) در کیلومتر شش جاده رضوان شهر به تالش به زمین زده شد و در سال ۱۳۵۷ کار خود را آغاز کرد. شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران (چوکا) نیز که بزرگ‌ترین کارخانه تولید کاغذ روزنامه و هم چنین صنایع بسته‌بندی و کاغذ کرافت در کشور است، این روزها برای تولید کاغذ از چوب درختان روسیه استفاده می‌کند.

اما با اوج گیری انقلاب بسیاری از کارخانه ها از جمله همین کارخانه کاغذسازی عملا تعطیل شدند. با این وجود پس از پیروزی انقلاب و از سال ۱۳۶۱ تلاش‌های برنامه‌ریزی شده‌ای برای راه‌اندازی دوباره تولید کاغذ آغاز شد و با تحویل کارخانه به سازمان صنایع ملی ایران در سال ۱۳۶۴، این تلاش‌ها به بار نشست و فعالیت این کارخانه از سر گرفته شد.

گرچه این دو مجموعه؛ تنها کارخانه‌هایی نبود که در ایران کاغذ تولید می‌کرد. بعدها مراکز دیگری نیز از جمله شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران در سال ۱۳۷۶ راه اندازی شد که به عنوان تولید کننده کاغذ در ایران با ظرفیت ۱۷۵ هزار تن (شامل ۹۰ هزار تن کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر و ۸۵ هزار تن کاغذ فلوتینگ) شناخته می‌‎شوند. ضمن آنکه احداث کارخانه صنایع چوب و کاغذ مازندران در سال‌های اخیر و وجود کارخانجاتی نظیر نئوپان، فیبر و… از جمله دیگر اقدامات در حوزه صنعت کاغذ بوده‌است.

نگاهی به تاریخچه ساخت کاغذ در ایران

 کارخانه خمیر کاغذ

روند تولید کاغذ توسط کارخانه مازندران

روابط عمومی کارخانه کاغذ مازندران اعلام کرده بر اساس آمار، تولید کاغذ چاپ و تحریر در این کارخانه از مرز ۲۶ هزار تن طی ۸ ماه اخیر گذر کرده‌است. طبق گزارش یاد شده این آمار از سال ۹۲ تاکنون تجربه نشده و رکورد جدیدی محسوب می‌شود که درصورت ادامه روند تامین مواد اولیه مورد نیاز و تثبیت شرایط قطعا روند صعودی خود را ادامه خواهد داد.

هم چنین در آبان ۱۴۰۱ حدود ۸ هزار تن کاغذ صنعتی نیز تولید شده که با مجموع تولید کاغذ چاپ و تحریر، بیش از ۱۴ هزار تن کاغذ تولید و رکورد ماهیانه تولید کل کاغذ نیز در هم شکسته شد. کارخانه چوب و کاغذ مازندران، کارخانه های چوکا، خزر کارتن، کاسپین، میهن کارتن و آسان پک قزوین همچنین شرکت کاغذسازی کاوه و کاغذ پارس شرکت‌ها و کارخانه‌های تولیدکننده کاغذ در ایران هستند.

نگاهی به تاریخچه ساخت کاغذ در ایران

 کارخانه کاغذ مازندران

قاچاق کاغذ به دلیل وزن سنگین آن امکان‌پذیر نیست

خلاف بسیاری از کالاها، قاچاق کاغذ به دلیل وزن سنگین آن امکان‌پذیر نیست و این کالا اغلب از طریق رسمی وارد کشور می‌شود. البته گفته می‌شود باندهای به اصطلاح مافیایی نیز مانند همه جای دنیا و همه صنایع، در صنعت کاغذ ایران نیز وجود دارند و بازار آن را مدیریت می‌کنند.

صنعت تولید کاغذ، چهارمین علت ایجاد گازهای گلخانه‌ای است، به‌طوری که در حال حاضر ۴۰ درصد از کنده‌های درختی در تمام دنیا برای مصارف کاغذسازی مورد استفاده قرار می‌گیرند و انتظار می‌رود در آینده‌ای نزدیک، ۵۰ درصد صنعت چوب‌بری به تولید کاغذ اختصاص یابد. کاغذسازی سومین صنعت مصرف‌کننده انرژی در میان تمام صنایع است و امروزه ۱۲ درصد از انرژی صرف شده در صنایع را به خود اختصاص داده است‌. تاثیر صنعت کاغذ بر محیط زیست به قدری زیاد است که زمانی که ضایعات کاغذی دفن شده تجزیه می‌شود، گاز متان آزاد می‌کند که ۲۳ برابر از کربن دی‌اکسید قوی‌تر است‌.

نگاهی به تاریخچه ساخت کاغذ در ایران

بازیافت کاغذ

مجموع مصرف انرژی مورد نیاز صنعت کاغذ برای هر تن فیبر بازیافت شده‌ای که جایگزین فیبر دست نخورده می‌شود، تا ۲۷ درصد کاهش می‌یابد. همچنین، با جایگزینی کاغذ بازیافتی به جای کاغذ نو، گازهای گلخانه‌ای متصاعد شده تا ۴۷ درصد و گازهای خاص گلخانه‌ای نیز تا۲۸ درصد کاهش می‌یابند. یک تن از ۳۰ درصد کاغذهایی که بازیافت می‌شوند، ۲.۷ درخت را از قطع شدن نجات می‌دهد و موجب حفظ دو هزار و صد گالن آب می‌شوند و همچنین، ۱۰۰ درصد کاغذهای بازیافتی ۲۴ درخت و هفت هزار گالن آب را حفظ می‌کند که در نهایت اینکه بازیافت کاغذ زباله‌های جامد را تا ۵۴ درصد کاهش می‌دهد.

 

 

 

باز هم بحران مهریه جلوتر از اقدامات پیشگیرانه مسئولان از راه رسید!

این نخستین بار نیست که افزایش بهای سکه مساله ساز می‌شود و اساسا حبس زوج به دلیل عدم پرداخت مهریه، یکی از معضلات اساسی دستگاه قضایی و خانواده هاست، تا جایی که تا کنون بار‌ها برای رفع آن تدابیری اندیشیده شده و کاهش توقیف اشخاص در قبال دین مدنی مهریه به یکی از سرلوحه‌های دستگاه قضا و ساختار تقنینی کشور تبدیل شده و تداوم دارد.

بار دیگر پیش از آنکه وعده مسئولان به ثمر بنشیند، بحرانی تکراری و ریشه دار فرصت خودنمایی و عرض اندام یافت و دیر نیست که ابعادش وسعت بگیرد و همگان را به تقلا برای رفع مشکل مجبور کند.

به گزارش «تابناک»؛ به این اظهارات دقت کنید: «نظر به برخی گزارش‌های واصله، تعدادی از محکومین تأدیه مهریه بر اساس تعداد سکه طلای تعیین شده به علت افزایش غیر متعارف قیمت آن توان پرداخت را نداشته و به همین جهت در اجرای قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی به زندان معرفی می‌شوند. بدین وسیله مقرر می‌دارد؛ ترتیبی اتخاذ گردد تا دادگاه‌ها به صورت خارج از نوبت و بدون تعیین وقت رسیدگی نسبت به درخواست تعدیل که از سوی زوج تقدیم می‌گردد، رسیدگی و مهلت‌های تأدیه سکه را متناسب با وضعیت مالی محکومٌ علیه افزایش داده تا بدین ترتیب از زندانی شدن آنان جلوگیری به عمل آید.»

آنچه خواندید، برشی از بخشنامه قضایی به قلم آملی لاریجانی، رئیس وقت دستگاه قضا در مهرماه سال ۱۳۹۷ خطاب به رؤسای کل دادگستری استان‌های سراسر کشور است که تاکید دارد افزایش غیرمتعارف قیمت سکه، موجب شده شماری از مردان توان پرداخت مهریه را از دست داده و زندانی گردند. مشکلی که رئیس دستگاه قضا را بر آن داشته تا با صدور دستوری، خواستار رسیدگی فوری به تقاضای این زندانیان برای تعدیل شرایط پرداخت سکه شود و در نتیجه، این مردان از حبس رهایی یابند.البته این نخستین بار نیست که افزایش بهای سکه مساله ساز می‌شود و اساسا حبس زوج به دلیل عدم پرداخت مهریه، یکی از معضلات اساسی دستگاه قضایی و خانواده هاست، تا جایی که تا کنون بار‌ها برای رفع آن تدابیری اندیشیده شده و کاهش توقیف اشخاص در قبال دین مدنی مهریه به یکی از سرلوحه‌های دستگاه قضا و ساختار تقنینی کشور تبدیل شده است؛ روندی دائمی که پیش از جهش اخیر قیمت سکه هم در دستور کار قرار داشته است.

باز هم بحران مهریه جلوتر از اقدامات پیشگیرانه مسئولان از راه رسید!

برای آنکه بهتر متوجه اوضاع شویم، می‌شود به تاریخی رجوع کرد که تغییرات قیمت سکه، رئیس وقت دستگاه قضا را مجاب به نگارش و ابلاغ بخشنامه فوق نمود؛ مهرماه چهار سال قبل که قیمت سکه تمام بهار آزادی طرح جدید ۴ میلیون و ۳۶۰ هزار تومان و هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بود؛ قیمتی که در قیاس با امروز، تفاوتی چشمگیر دارد چراکه بر اساس اخبار، اکنون چند روزی‌ است که سکه به بهای بیش از ۱۷ میلیون تومان معامله می‌شود و ناگفته پیداست که بسیاری از محکومان مهریه در پرداخت آن به مشکل خورده اند.

این در حالی است که در این سال‌ها تدابیری ویژه برای فرار از این معضل اندیشیده شده که از جمله آن‌ها وضع نوعی از محدودیت است که بر اساس آن، اگر میزان مهریه تعیین شده ۱۱۰ سکه بهار آزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات ماده ۲ قانون اجرای محکومیت‌های مالی است؛ اما در صورتی که میزان مهریه تعیین شده از ۱۱۰ سکه بیشتر باشد، درباره پرداخت مابقی مهریه، ملائت زوج در پرداخت ملاک اصلی است؛ تدبیری که با توجه به قیمت این روز‌های سکه، به نظر نیازمند بازنگری فوری است!

نکته جالب توجه در این میان آنجاست که می‌دانیم افزایش قیمت سکه خیلی پیش از این کارکرد تدبیر ۱۱۰ سکه‌ای را از بین برده و قانون گذاران را مجبور به بازنگری در قانون کرده بود؛ شکل گیری طرحی با عنوان تعدیل مهریه که در بهار سال گذشته (۱۴۰۰) در دستور کار مجلس قرار گرفت و آن گونه که حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس تاکید داشت، ملاحظاتی ویژه در شکل گیری آن مد نظر قرار گرفته بود تا نه موجب ظلم به بانوان و نه ظلم به مردان شود.

به گفته این نماینده مجلس از ویژگی‌های این طرح، تعیین پشتوانه برای مهریه است؛ به این صورت که اگر مهریه سنگین تعیین شده و عندالمطالبه باشد، طرفین باید پشتوانه آن را نیز تعیین کنند و این گونه نباشد که بدون هیچ تضمینی برای پرداخت با مهریه سنگین عقد کنند و بعد بین آن‌ها اختلاف ایجاد شده و برای این موضوع به دادگاه مراجعه کنند. طرحی که به تاکید نوروزی مطالعات تطبیقی روی آن هم در حال انجام بوده و حتی اصلاح قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی برای اجرای آن هم مدنظر قرار گرفته است.

اکنون کافی است به این نکته اشاره کنیم که سخنان عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس و توصیفاتی که درباره طرح تعدیل مهریه ارائه کرده، مربوط به اوایل بهار سال گذشته است؛ زمانی که قیمت سکه به ۱۰ میلیون تومان رسیده و بسیاری را به مشکلاتی گرفتار کرده بود. جهش‌های قیمتی متعددی که معلوم نیست تا زمان به ثمر نشستن طرح‌های مسئولان برای مهار تاثیر شوم قیمت سکه بر فرجام مردان و زنان بعد از طلاق، چند بار دیگر تکرار و در نهایت به شکل گیری چه قانونی با چه مدت اعتبار منجر خواهد شد؟!

 

پژوهش‌ها درباره سلبریتی چه می‌گویند؟

فرشته جهانی
پژوهش‌ها درباره سلبریتی چه می‌گویند؟

ظهور فرهنگ سلبریتی در جامعه ایران را می‌توان مقارن با گسترش رسانه‌های جمعی از جمله تلویزیون، رادیو، سینما و مجلات زرد در دهه ۴۰ دانست. با وقوع انقلاب اسلامی، فرهنگ سلبریتی برای مدتی از بین رفت اما در دهه‌های بعدی اوضاع دگرگون شد.

سلبریتی‌ها از ورزشکار تا سینمایی، در جریان ناآرامی‌هایی اخیر مواضع و تحرکاتشان در فضای مجازی و بعضا حقیقیِ جامعه بسیار بیش از همیشه به چشم آمد؛ برخی در فضای مجازی با معترضان هم‌آوایی نشان دادند، شماری به خاطر سکوت مورد شماتت و حمله قرار گرفتند، تعدادی با احضار قضایی روبرو و حتی معدودی در خیابان‌ها دیده شدند. در این میان، هنجارشکنی و نیز انتشار برخی اخبار و روایت‌های جعلی نیز در دستورکار عده‌ای از آن‌ها قرار گرفت.

این وضعیت باعث شد تا پژوهشگر خبرگزاری ایرنا پاسخ به چنین پرسش‌هایی را دنبال کند؛ رواج پدیده سلبریتی در ایران از چه تاریخی آغاز شد؟ سلبریتی‌ها بر کاربران فضای مجازی و تحولات مدنی چگونه و تا چه حد می‌توانند تاثیرگذار باشند؟ رویکردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در مواجهه با این پدیده چگونه باشد؟ و … برای دستیابی به پاسخ‌، مقالات پژوهشی در این زمینه مورد واکاوی قرار گرفته که نتیجه آن در ادامه آمده است؛

کریس روجک: فرایند سلبریتی‌سازی نسبت دادن خوش‌نامی یا بدنامی است. آن‌ها به هوادارانشان شادی درد و رنج می‌دهند و در مقابل ستایش یا رسوایی دریافت می‌کنند، از این رو است که سلبریتی‌ها به کالاهایی قابل خرید و فروش در دنیای امروز تبدیل می‌شوند

سلبریتی چیست؟

مفهوم اولیه سلبریتی یعنی شخصی که در رشته یا فعالیت خود برتر بوده و به عنوان سخنگو در تبلیغات شناخته شده و برای ترویج محصول/ خدمت کارایی دارد. کلمه سلبریتی به افرادی اطلاق می‌شود که از طریق فعالیت در صنعت سرگرمی و رسانه‌های جمعی حضور گسترده‌ای در جامعه دارند و عرصه فعالیت‌های آن‌ها نیز نسبت به بقیه اعضای جامعه، طیف وسیعی از اقدامات و حوزه‌های مختلف را شامل می‌شود. بر این اساس، آن‌ها خود را مجاز به حرکت و سخن گفتن در مورد مسائل مختلف ساحت عمومی جامعه می‌دانند.

در تعریف دیگر از سلبریتی‌ها آمده آن‌ها پدیده‌هایی هستند که رسانه‌های جمعی همچون سینما، تلویزیون و مطبوعات به چهره تبدیلشان کرده و داخل نظام رسانه‌ای شکل و رشد یافته‌اند. [۱]

«کریس روجک» استاد جامعه‌شناسی، فرایند سلبریتی‌سازی را نسبت دادن خوش‌نامی یا بدنامی به فرد در عرصه عمومی جامعه تعریف می‌کند. آن‌ها به هوادارانشان شادی درد و رنج می‌دهند و در مقابل ستایش یا رسوایی دریافت می‌کنند از این رو است که سلبریتی‌ها به کالاهایی قابل خرید و فروش در دنیای امروز تبدیل می‌شوند. سلبریتی‌ها افراد شناخته شده‌ای هستند که به واسطه برخورداری از برخی ویژگی‌ها و صفات خاص از دیگران متمایز شده‌اند. [۲]

سلبریتی در کشور ما از کی باب شد؟

ظهور «فرهنگ سلبریتی» در جامعه ایران را می‌توان مقارن با گسترش رسانه‌های جمعی از جمله تلویزیون، رادیو و مجلات زرد، در دهه ۴۰ دانست. سلبریتی‌های اولیه عمدتا برخی از اعضای خاندان پهلوی، بازیگران سینما، خواننده‌ها و نوازنده‌های موسیقی و برخی از ورزشکاران بودند که در تلویزیون، رادیو و مجله‌های زرد، بازنمایی می‌شدند.

با وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷، فرهنگ سلبریتی برای مدتی از میان رفت؛ بیشتر متصدیان و افراد مرتبط با آن، ناگزیر از کشور خارج شدند یا به انزوا رفتند. اگرچه ایدئولوژی انقلابی سال ۱۳۵۷ در طول مبارزات سیاسی و پس از رسیدن به قدرت، همواره با تمام نشانه‌های «فرهنگ سلبریتی» در ستیز بوده است اما پس از جنگ، این فرهنگ مجددا در مسیر رشد قرار گرفت تا جایی که در عصر حاضر به قدرت اثرگذاری قابل توجهی دست یافته است.

به طور کلی فراز و نشیب فرهنگ سلبریتی در ایران در شش دهه اخیر را می‌توان به صورت یک نمودار سینوسی در نظر گرفت: شکل‌گیری در دهه ۴۰، رشد در اوایل دهه ۵۰، اضمحلال در اواخر دهه ۵۰، رشد مجدد در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و اوج‌گیری در دهه ۹۰ خورشیدی. مهمترین بخش از این فراز و نشیب، به چهار دهه اخیر مربوط می‌شود که در آن جامعه ایران از یک جامعه «ضدسلبریتی» به یک جامعه سلبریتی گذار کرده است.

فراز و فرود فرهنگ سلبریتی در ایران عبارت است از شکل‌گیری در دهه ۴۰، رشد در اوایل دهه ۵۰، اضمحلال در اواخر دهه ۵۰، رشد مجدد در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و اوج‌گیری در دهه ۹۰

در حال حاضر سلبریتی‌های ایرانی، تقریبا در تمام عرصه‌های اجتماعی، از بیلبوردهای و فیلم‌های تبلیغاتی گرفته تا کمپین‌های انتخاباتی و فعالیت‌های خیریه یا بشردوستانه حضور دارند و از سوی عامه مردم نیز مورد استقبال قرار می‌گیرند. این حضور محدود به حوزه هنر، سرگرمی و ورزش نبوده و در سایر حوزه ها نظیر سیاست و محیط‌های علمی نیز مشهود است. [۳]

سلبریتی و چند و چون اثرگذاری

در حال حاضر رسانه‌های اجتماعی قابلیت‌های ویژه‌ای در شکل‌گیری فرهنگ شهرت دارند. در این میان اینستاگرام در سال‌های اخیر در ایران به محبوبیت زیادی دست پیدا کرده و کاربران زیادی را به خود جلب کرده است. از این رو پرسش‌های متعددی را درباره فرهنگ شهرت در اینستاگرام و وضعیت ستاره‌ها و خرده ستاره‌های ایرانی و همچنین رابطه کاربران با آن‌ها می‌توان مطرح کرد. یکی از جدیدترین پژوهش‌ها در این حوزه «فرهنگ شهرت و کنشگری سلبریتی‌ها در اینستاگرام از نظر کاربران ایرانی» است که در ادامه به مهم‌ترین دستاوردهای این پژوهش اشاره می‌شود. لازم به ذکر است جامعه آماری این پژوهش تمام کاربران اینستاگرام در ایران و نمونه آماری هزار کاربر اینستاگرام است.

تقریباً ۲۰ درصد کاربران اینستاگرام اخبار و صفحات سلبریتی‌ها را پیگیری می‌کنند، آنها صفحات بازیگران، خوانندگان و ورزشکاران سلبریتی داخلی را بیش از سایر گروه‌های سلبریتی دنبال می‌کنند به طوری که تقریبا یک سوم کاربران صفحات شخصی بازیگران و خوانندگان سلبریتی و تقریبا یک چهارم کاربران صفحات شخصی ورزشکاران را دنبال می‌کنند.

 

وضعیت دنبال شدنِ سلبریتی‌های خارج و داخل کشور
سلبریتی سلبریتی داخلی سلبریتی خارجی
بازیگر ۳۵.۱ ۲۷.۲
خواننده ۳۲.۹ ۲۴.۷
شاخ اینستاگرامی ۱۵.۵ ۹.۴
ورزشکار ۲۴.۹ ۱۹.۴
هنرمند ۲۱.۴ ۱۲.۴
مدل یا فشن ۱۱.۶ ۱۱.۲
سیاست‌مدار ۴.۶ ۳.۴
افراد مذهبی ۷.۲ ۲.۱
افراد علمی ۱۱.۱ ۵.۲
فعالان اقتصادی ۵.۱ ۲.۹

این جدول بیانگر فراوانی پیگیری سلبریتی‌های خارج و داخل کشور است و نشان می دهد کاربران در شبکه اجتماعی اینستاگرام صفحات بازیگران خوانندگان و ورزشکاران سلبریتی داخلی را بیش از سایر گروه‌های سلبریتی دنبال می‌کنند همچنین کاربران در شبکه اجتماعی اینستاگرام صفحات بازیگران، خوانندگان و ورزشکاران سلبریتی خارجی را بیش از سایر گروه‌های سلبریتی دنبال می‌کنند.

گرایش به سلبریتی‌ها
گرایش به سلبریتی فراوانی درصد
بدون گرایش به سلبریتی‌ها ۱۱۷ ۱۹.۳
گرایش کم به سلبریتی‌ها ۲۰۶ ۳۴
گرایش متوسط به سلبریتی‌ها ۱۶۴ ۲۷.۱
گرایش زیاد به سلبریتی‌ها ۱۱۹ ۱۹.۶
کل ۶۰۶ ۱۰۰

این جدول بیانگر گرایش کاربران به سلبریتی‌ها است و نشان می‌دهد که ۱۹.۳ درصد کاربران به سلبریتی گرایش عاطفی و نگرشی ندارند، ۳۴ درصد کاربران به سلبریتی‌ها گرایش کمی دارند. ۲۷.۱ درصد کاربران تا حدودی به سلبریتی‌ها وابسته هستند و ۱۹.۶درصد کاربران گرایش شدیدی به سلبریتی‌ها به لحاظ عاطفی و نگرشی دارند.

عمده‌ی سلبریتی‌ها در بیان ضعف‌ها و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی سعی بر آن دارند که خود را در خط مقدم دفاع از مردم قرار دهند

در این پژوهش نشان داده شده که کم‌سن و سال‌ها بیش از افراد مسن، مجردان بیش از متاهلان و افراد با تحصیلات پایین بیش از افراد با تحصیلات بالا از اینستاگرام برای پیگیری صفحات سلبریتی‌ها استفاده می‌کنند و نیز با افزایش طبقه اجتماعی از میزان استفاده از اینستاگرام برای پیگیری صفحات سلبریتی‌ها کاسته می‌شود. همچنین مشخص شد که میزان گرایش به سلبریتی‌ها بر گرایش دینی کاربران تاثیری ندارد و گرایش و کشش به سلبریتی و استفاده از سبک زندگی و ارزش‌ها و نگرش‌های سلبریتی‌ها موجب افول دین و کاهش رفتارهای دینی نمی‌شود. [۴]

پیامدهای هواداری از سلبریتی‌ها بر زندگی کاربران

براساس پژوهش‌های صورت گرفته مهم‌ترین دغدغه‌های سلبریتی‌ها در اینستاگرام مسائل زیست محیطی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تبلیغ و درآمدهای شخصی (البته تا پیش از ناآرامی‌های اخیر) بوده است، آنان در این حوزه‌ها به هدایت افکار عمومی از طریق تاثیرگذاری بر فالوئرهای خودشان پرداخته‌اند. در این میان، مشاهده شده که در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی نظیر دعوت به مشارکت در کمک به محرومان جامعه، در حوزه‌های سیاسی نظیر حمایت و تبلیغ حزب خاص و نامزدی مشخص و در حوزه‌های اقتصادی نظیر دعوت به پویش‌های مختلف مقابله با گرانی و تورم، سلبریتی‌ها وارد شده و نقش بازی کرده‌اند. [۵]

حضور و محبوبیت در بین مردم، برخی از سیاستمداران و مسئولان کشور را نیز گمراه کرده و به جای استفاده از متخصصان برای حل مسائل اجتماعی، دست به دامن سلبریتی‌ها می‌شوند

از دیگر موضوعاتی که سلبریتی‌ها در آن به اجرای نقش پرداخته‌اند حضور در پویش‌هایی در زمینه حمایت از کودکان بدسرپرست و آسیب‌دیده است. یافته‌ها در این زمینه نشان می‌دهد توجه کمپین‌های هنرمندان بیشتر معطوف به کودکان است و سلبریتی‌ها به طور فزاینده به جای اشیا و تجربیات واقعی می‌نشینند. [۶]

عمده‌ی سلبریتی‌ها در بیان ضعف‌ها و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی سعی بر آن دارند که خود را در خط مقدم دفاع از مردم قرار دهند و در شرایطی که مردم حامی قدرتمندی برای دفاع از حقوق خود نمی‌یابند سلبریتی‌ها بتوانند با توجه به ویژگی‌های جامعه، شرایط را به سمت محبوبیت بیشتر خود سوق دهند. مساله اینجا است که آنها مسائل اجتماعی را اموری تخصصی نمی‌دانند و به صرف اینکه این مسائل شامل حال مردم کشور می‌شود، خود را برای صحبت یا حتی کنشگری در مورد آن شایسته می‌دانند. حتی این حضور و محبوبیت در بین مردم، برخی از سیاستمداران و مسئولان کشور را نیز گمراه کرده و به جای استفاده از متخصصان برای حل مسائل اجتماعی، دست به دامن سلبریتی‌ها می‌شوند.

از جمله پیامدهای هواداری کاربران از سلبریتی‌ها می‌توان به تاثیرگذاری و تغییر شکل ذائقه‌ها و سلایق افراد تاثیرگذاری بر علایق سیاسی افراد، تشدید بی‌اعتمادی اجتماعی، بروز نافرمانی‌های مدنی و انزوای شخصیت‌های حامل اندیشه اشاره کرد. همچنین بسیاری از سلبریتی‌ها در انتخاب‌ها و ترجیحات طرفداران خود و در نهایت در انتخاب سبک زندگی و تغییر سلایق و علایق آنها نقش زیادی دارند. [۷]

یکی دیگر از پیامدهایی که رواج پدیده سلبریتی می‌تواند برای جامعه ایجاد کند تضعیف کارکرد نهادهای رسمی، دولتی و بروز نافرمانی‌های اجتماعی و مدنی است. روند بی‌اعتمادی به نهادهای خدمت‌رسان که نتیجه‌ هجمه رسانه‌ای شدید علیه عملکرد آنها از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه اجتماعی مجازی و در مواقعی هم عملکرد ضعیف این نهادها است، یکی از بدترین اتفاقاتی است که در جامعه رخ می‌دهد که اثر خود را در زلزله کرمانشاه نشان داد. [۸] بنابراین حضور هنرمندان در زلزله کرمانشاه نمونه دیگری از ورود به مسائل اجتماعی و مداخله و اثر بر آن است. قرائن نشان می‌دهد این امر در بلندمدت اثری منفی داشته بدون اینکه خود هنرمندان تبعات این اثر منفی را بدانند، بپذیرند و یا جبران کنند. [۹]

پژوهشگران می‌گویند رواج پدیده سلبریتی در بلندمدت می‌تواند پیامدهایی منفی داشته باشد بدون اینکه خود هنرمندان تبعات این اثر منفی را بدانند، بپذیرند یا جبران کنند از جمله بازتولید خشونت علیه زنان

مطابق پژوهش دیگر چنین به نظر می‌رسد بسیاری از سلبریتی‌ها پست‌های‌حاوی خشونت علیه زنان [۱۰] را بازنشر می‌دهند. این اقدام هرچند بیشتر جنبه آگاهی‌بخشی، اطلاع‌رسانی و همراهی با افکار عمومی در مواقع بحرانی در پی یک رویداد خشن در جامعه دارد، این افراد از صفحات خود به عنوان یک رسانه فردی استفاده کرده و در عین حال نوعی از خشونت را باز نشر می‌کنند. این رفتار دوگانه سلبریتی‌ها از یک سو احتمالا عمل به مسئولیت اجتماعی این افراد است و از سوی دیگر بازتولید چرخه خشونت از سوی سلبریتی‌ها به نظر می‌رسد. [۱۱]

پیشنهادها

– دسته‌بندی سلبریتی‌ها: به عنوان یک راهکار می‌توان از دسته‌بندی و طبقه‌بندی سلبریتی‌ها براساس ویژگی‌های منحصر به فرد منحصر به فردی که دارا هستند، سخن به میان آورد و به این ترتیب، مواجهه ارتباطی مختص هر گروه را طراحی و برنامه‌ریزی مناسبی برای آن تدوین کرد.

– ارتقای سواد رسانه‌ای مخاطب در مواجهه با چهره‌ها: ارتقای دانش تشخیص جایگاه، حوزه فعالیت و میزان اعتماد و بی‌اعتمادی به چهره‌ها و اینکه در مواجهه با آنان چه حد و مرزی تاثیرپذیری را باید رعایت کرد یا یک سلبریتی در چه حوزه‌هایی می‌تواند نظر تخصصی دهد، از جمله وظایف رسانه ملی در ارتباط با مخاطبان خود است.

– استعدادیابی‌های تازه: از آنجایی که کنش سلبریتی‌ها بر سبک زندگی کاربران ایرانی اینستاگرام تاثیرگذار است، پیشنهاد می‌شود که رسانه ملی سیاستگذاری روشنی برای تربیت، استعدادیابی و معرفی سلبریتی‌های متناسب با سبک زندگی ایرانی- اسلامی طراحی کند و به طراحی زمینه‌ای برای معرفی، رشد و ماندگاری چهره‌ها بپردازد. با توجه به دسته‌بندی‌های گوناگون سلبریتی‌ها (ورزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و…) پژوهشگران رابطه آنان را با تغییر سبک زندگی کاربران مورد بررسی قرار دهند. [۱۲]

بر اساس یک پژوهش، تقریبا یک سوم کاربران اینستاگرام صفحات شخصی بازیگران و خوانندگان سلبریتی و تقریبا یک چهارم کاربران صفحات شخصی ورزشکاران را دنبال کرده‌اند

نتایج حاصل تحقیقات انجام شده حکایت از آن دارد که با هدف بهبود و ارتقای تعامل سلبریتی‌ها و رسانه ملی می‌توان، سیاست‌گذاری روشنی برای تربیت، استعدادیابی و معرفی چهره‌های جوان طراحی کرد؛ نظام جدید حقوق متقابل چهره‌ها و رسانه ملی را به لحاظ مالکیت‌ مادی و معنوی در عرصه فعالیت‌های هنری مانند صحنه، تبلیغات محیطی و فضای مجازی تعیین و تدوین کرد؛ و به طراحی زمینه‌ای برای معرفی، رشد و ماندگاری چهره‌ها و در نهایت گونه‌شناسی و طبقه‌بندی سلبریتی‌ها برای هرگونه تعامل با آن‌ها پرداخت. [۱۳]

– رفتار تعاملی در فضای مجازی: با گذر زمان وابستگی بیشتر جوامع نسبت به استفاده از ابزارهای اجتماعی برخط ضرورت آگاهی بیشتر و اطلاع کافی از تاثیرات و نتایج انتشار محتوای مناسب در شبکه‌های اجتماعی را بیشتر می‌طلبد. ساز و کار تعاملی در شبکه‌های اجتماعی مسئولیت تمام افراد اعم از سلبریتی یا مخاطبین عادی در مشارکت برای پالایش فضاها از ابراز یا بازنشر محتوای حاوی خشونت را تقویت می‌کند.

– همه‌چیز سودِ مادی نیست: ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که سلبریتی‌ها از جمله منابعی هستند که رسانه‌ها با هدف جذب مخاطب و سودآوری به آن‌ها متوسل می‌شوند و آن‌ها نیز با هدف بیشتر دیده شدن و کسب درآمد در رسانه‌ها حاضر می‌گردند. پس می‌توان یک ارتباط دوسویه را متصور شد که هرکدام از ۲ سوی این طیف درصدد دستیابی به اهدافی هستند. اما در این مواجهه، گاه مشکلات و مسائلی به وقوع می‌پیوندد که باید از زوایایی ورای سودجویی مادی مورد توجه قرار گیرد.

 

 

 

تحلیل جایگاه ریال ایران در برابر ارزهای جهانی/ ارزش اسمی پول‌‌ ملی‌ نمایشگر وضعیت اقتصادی کشورها نیست‌

کارشناس اقتصادی گفت: تفاوت در ارزش اسمی واحدهای پولی مختلف، نمی‌تواند به تنهایی جایگاهی در تعیین یا مقایسه وضعیت اقتصادی کشورها داشته باشد.

‌‌تحلیل جایگاه ریال ایران در برابر ارزهای جهانی/ ارزش اسمی پول‌‌ ملی‌ نمایشگر وضعیت اقتصادی کشورها نیست‌

‌میثم مهرپور‌ در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با انتقاد از طرح برخی مسایل غیرکارشناسی در مورد کاهش میزان ارزش ریال ایران در برابر دیگر ارزها، ‌اظهار داشت:‌ در نیم قرن اخیر، ارزش پول ملی در ایران کاهش داشته و در دهه اخیر نیز شدت گرفته است؛ در حال حاضر هر واحد دلار برابر با حدود ۳۵۰ هزار ریال است؛ بر همین اساس ادعا می‌شود که این مقدار برابری نرخ دلار با واحد پول ملی هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد؛ بنابراین پول ایران، بی‌ارزش‌ترین پول دنیا است.

وی ادامه داد: اما اینکه گفته ‌شود بی‌ارزش‌ترین پول دنیا، ریال ایران بوده و بر همین اساس اقتصاد ایران در رتبه آخر دنیا قرار می‌گیرد؛ بیش از هر چیز، یک ادعای زرد رسانه‌ای است.

* با حذف یک صفر از پول ملی، منطق این ادعا زیر سؤال می‌رود

مهرپور عنوان کرد: اگر با یک مصوبه ساده واحد پول ملی کشور را با حذف یک صفر از ریال به تومان تبدیل کنیم، در این حالت هر دلار برابر است با ۳۵ هزار واحد پول ملی ایران نه ۳۵۰ هزار واحد پول ملی، به همین شکل منطق حاکم بر ادعای مطرح شده زیر سؤال می‌رود.

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه منطق ادعای مطرح شده در خصوص بی‌ارزش بودن ریال و نتیجه‌گیری بعدی مبنی بر اینکه ایران ضعیف‌ترین اقتصاد را دارد، سطحی و ضعیف است، گفت: در طول تاریخ به مراتب این اتفاق افتاده که ده‌ها صفر از پول ملی کشورهای مختلف حتی کشورهای قدرتمند و توسعه یافته حذف شده است، در حالی که در ایران تاکنون این اتفاق رخ نداده است. بنابراین با آن منطق، اگر ۴ صفر از پول ملی حذف شود، ریال به سادگی از زمره بی‌ارزش‌ترین پول‌های دنیا خارج می‌شود.

* ابتدا مهار تورم و سپس حذف صفر از پول ملی

وی با اشاره به اینکه حذف صفر از پول ملی نقش اساسی در جایگاه ارزش پول کشور، وضع معیشت و قدرت خرید مردم نخواهد داشت، بیان کرد: در شرایط فعلی حذف صفر از پول ملی کشور هیچ برآیند و برآوردی برای اقتصاد کشور ندارد و نهایتاً می‌تواند جایگاه و شأن پول ملی را به آن برگرداند؛ به عبارت دیگر، حذف صفر از پول ملی، توانایی ایجاد تحول بنیادین در اقتصاد کشور را ندارد و باید در ابتدا ریشه‌های وجود تورم ساختاری کشور از بین برود و پس از آن حذف صفرها از پول ملی اتفاق بیافتد.

مهرپور در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به اینکه گفته می‌شود بی‌ارزش‌ترین پول ملی در دنیا متعلق به ایران است، پس می‌توان این چنین نتیجه‌ گرفت که ایرانی‌ها، پایین‌ترین قدرت خرید در دنیا را دارند؟ گفت: قطعاً اینگونه نیست و مسائلی مانند امکانات رفاهی، آموزشی، درمانی، میزان سوءتغذیه و درآمد سرانه مصرف مواد غذایی، ارتباط مستقیمی با قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی دارد که جایگاه ایران در این شاخص‌ها در میانه است.

* رشد شاخص توسعه انسانی ایران در ۴۰ سال اخیر

وی افزود: در ۴۰ سال اخیر ایران جایگاه پنجم را در شاخص توسعه انسانی به عنوان بستر آموزش و بهداشت در اختیار داشته است، همچنین جایگاه کشور بر اساس شاخص توسعه انسانی در میان ۴۰ کشور اول دنیا قرار دارد، یعنی در ۴ دهه اخیر تحول عمیقی در حوزه‌های آموزش و بهداشت کشور رخ داده است.

این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه رقم درآمد سرانه ملی، شاخصی مهم برای تعیین وضعیت اقتصادی کشورها است، گفت: جایگاه درآمد سرانه ایران بالاتر از میانگین جهانی یا در میانه است؛ یعنی رتبه ایران در بررسی میان حدود ۱۹۰ کشور، ۹۰ است و به بیانی درآمد سرانه بیش از ۱۰۰ کشور از ایران پایین‌تر است.

* خطای مقایسه اقتصاد کشورها با محاسبه یک شاخص 

وی تصریح کرد: زمانی که اقتصاد کشورهای مختلف با یکدیگر مقایسه می‌شود، باید چندین شاخص را در کنار یکدیگر بررسی کرد، به طور مثال درآمد سرانه ایران از درآمد سرانه هندوستان بالاتر است، در حالی که قطعاً اقتصاد هندوستان از ایران بزرگ‌تر است.

مهرپور ادامه داد: به واسطه شاخص درآمد سرانه، میزان رفاه، توزیع و فراگیری امکانات در ایران مناسب‌تر از هند است اما در برابری دلار با واحد پول ملی، هندوستان قوی‌تر از ایران است و مطابق همین تعریف ارزش روپیه هند از ریال ایران بالاتر است.

* آیا اقتصاد کویت از چین قوی‌تر است؟‌

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مثال‌های نقض بسیاری در این زمینه وجود دارد، تشریح کرد: به طور مثال اگر برابری پول ملی کویت به دلار را با برابری یوان چین با دلار مقایسه شود، پول ملی کویت از چین قوی‌تر است. بر همین اساس می‌توان قضاوت کرد که چین یک کشور ضعیف و کویت ابرقدرت اقتصادی است که البته این موضوع واقعیت ندارد.

مهرپور با اشاره به اینکه در ماه‌های اخیر هجمه‌ها به اقتصاد ایران زیاد شده است، گفت: تمرکز این اخبار بر این است که فضای سیاه و ناامید‌کننده‌ای را در ایران گسترش دهد در حالیکه در این زمینه تمام واقعیت گفته نمی‌شود؛ به طور مثال ایران صادرکننده بسیاری از کالاها از جمله مواد غذایی است.

وی در خصوص تورم ساختاری آزاردهنده کشور هم گفت: قطعاً دهه ۹۰، دهه خوبی برای اقتصاد ایران نبوده و قدرت و ارزش پول ملی کشور افت پیدا کرده است؛ اما حرف‌هایی نظیر بی‌ارزش‌ترین پول ملی جهان به شدت از منطق اقتصاد خالی است و به عبارتی نگاه نقطه‌ای داشتن به یک موضوع است و هیچ جایگاهی در تعیین، تعریف یا مقایسه وضعیت اقتصادی یک کشور با سایر کشورها ندارد.

* حذف ۱۴ صفر از پول ملی ونزوئلا در ۱۳ سال گذشته

به گزارش فارس‌‌ البته باید این نکته را در نظر گرفت که افت ارزش ریال در دهه ۹۰، هر چندان قابل توجه بوده و تورم بالایی را در ایران به جا گذاشته است اما ریال در طی این سال‌ها نهایتاً به اندازه دو صفر، ارزش خود در مقابل دلار را از دست داده است و به نظر می‌رسد قرار گرفتن ریال در انتهای فهرست رتبه‌بندی ارزش پول‌های ملی، بیشتر ناشی از اقدامات سایر کشور‌ها برای ارتقای ارزش اسمی پول‌های ملی خود بوده است؛ به طور مثال، ونزوئلا که در سال‌های اخیر با ابرتورم روبرو بوده است، در ۱۳ سال گذشته، ۱۴ صفر از پول ملی خود یعنی بولیوار حذف کرده است.

همان‌طور که مطرح شد فارغ از ضرورت اجرایی شدن راهکارهای مربوط به رفع تورم ساختاری کشور و تقویت ارزش پول ملی، باید به این مسئله اشاره کرد که مقایسه ارزش ریال به عنوان یک واحد پولی که از زمان ایجاد آن (سال ۱۳۱۱) هیچگونه اقدامی مبنی بر حذف صفر را تجربه نکرده با سایر واحدهای پولی که در ۱۰۰ سال گذشته چندین بار صفرزدایی شده‌اند، به هیچ وجه منطقی نیست. به طور مثال همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید کشورهایی همچون آلمان، برزیل، هلند و ترکیه در این مدت سیاست‌هایی مبنی بر حذف صفر از پول‌های ملی خود را تجربه کرده‌اند.

پایان پیام/

 

 

 

شیرهای کامرون، نخستین آفریقایی تاریخ که برزیل را شکست دادند

برای نخستین بار طی ۲۸سال اخیر در جام‌جهانی، هیچ تیمی در مرحله گروهی موفق نشد ۹ امتیازی شود. برزیل هم پس از ۱۷مسابقه و ۲۴سال بالاخره در مرحله گروهی باخت. جام شگفتی‌ها در قطر ادامه دارد.

کد خبر:۱۱۵۲۹۷۷
تاریخ انتشار:۱۲ آذر ۱۴۰۱ – ۰۱:۱۰۰۳ December 2022

تیم ملی برزیل نتوانست با ذخیره‌هایش رکورد ۲۴ساله نباختن در مرحله گروهی را حفظ کند؛ اما با وجود شکست دیرهنگام، به عنوان صدرنشین صعود کرد.

به گزارش تابناک ورزشی؛ شاگردان تیته در شبی که بازیکنان اصلی برزیل روی نیمکت استراحت می‌کردند، از پس شیرهای آفریقا برنیامدند و سرانجام با پذیرش شکست باعث شدند رکوردهای طولانی طلایی‌ها در جام جهانی متوقف شود.

برزیل پس از باخت به نروژ در مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، تا بامداد امروز به تعداد ۱۷ بازی و ۲۴سال در دور گروهی نباخته بود! باخت طلایی‌ها به شیرهای آفریقا، نخستین شکست برزیل در تاریخ جام جهانی به حریفی آفریقایی است!

جام‌جهانی قطر | برزیل بعداز ۲۴سال در مرحله گروهی باخت ، هیچ تیمی ۹ امتیازی نشد! + نمودار کامل مرحله حذفی

مرحله گروهی رقابت‌های جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، شب گذشته (جمعه) با برگزاری دو بازی همزمان در گروه G از ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران به پایان رسید که در یکی از آن‌ها برزیل با نتیجه یک بر صفر به کامرون باخت و در دیگری سوئیس با نتیجه ۳ بر ۲ بر صربستان غلبه کرد.

برزیل در ورزشگاه لوسیل با وجود برتری مطلق برابر کامرون و حملات پرتعدادش نتوانست گلی به ثمر برساند و خوش‌شانس بود که به لطف واکنش فوق‌العاده دروازه‌بانش در دقایق پایانی نیمه نخست دروازه‌اش باز نشد. این روند در نیمه دوم هم ادامه داشت تا اینکه در دقیقه سوم وقت‌های تلف شده نیمه دوم بر خلاف روند بازی، این وینسنت بوباکار بود که دروازه برزیل را باز کرد. بوباکار به دلیل درآوردن پیراهنش پس از زدن این گل دو اخطاره و اخراج شد.

با وجود این پیروزی غیرمنتظره، نماینده آفریقا از صعود باز ماند، چون در بازی همزمان در ورزشگاه ۹۷۴ سوئیس با نتیجه ۳ بر ۲ بر صربستان غلبه کرد و به عنوان تیم دوم جدول راهی مرحله بعدی شد.

در این بازی ابتدا ژردان شکیری در دقیقه ۲۰ برای سوئیسی‌ها گلزنی کرد. صربستان در ادامه با گل‌های آلکساندر میتروویچ (۲۶) و دوشان ولاهوویچ (۳۵) ورق را به سود خود برگرداند، اما بریل امبولو مهاجم سوئیس یک دقیقه به پایان کار دوباره نتیجه را به تساوی کشاند. در نیمه دوم سوئیسی‌ها بازی را توفانی آغاز کردند و تنها سه دقیقه پس از شروع توسط رمو فروئلر گل سوم را به ثمر رساند و با همین گل برنده بازی شد.

جام‌جهانی قطر | برزیل بعداز ۲۴سال در مرحله گروهی باخت ، هیچ تیمی ۹ امتیازی نشد! + نمودار کامل مرحله حذفی

با این نتایج برزیل شش امتیازی ماند؛ اما به خاطر تفاضل گل بهتر نسبت به سوئیسی که همین تعداد امتیاز دارد (دو به یک) صدرنشین جدول ماند و به عنوان تیم اول گروه G به مرحله یک هشتم نهایی صعود کرد؛ جایی که باید با کره جنوبی تیم دوم گروه H روبرو شود.

سوئیس نیز به عنوان تیم دوم به مرحله بعدی رفت و باید با پرتغال تیم اول گروه H پیکار کند.

در جام غول‌کش ها هیچ تیم صددرصد پیروزی نماند

برای اولین بار از جام‌جهانی ۱۹۹۴ آمریکا، هیچ تیمی در مرحله گروهی جام جهانی موفق نشد ۹ امتیازی شود، یعنی هر سه مسابقه اش را ببرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*