به گزارش مهر، محمود شهریاری با صدور دستور قضائی به جهت تشویق به اغتشاش و هم‌صدایی با اغتشاشگران روز گذشته بازداشت شد.

در پی اعلام جرم علیه برخی از سلبریتی‌ها به جهت تشویق به اغتشاش و هم‌صدایی با دشمن، محمود شهریاری مجری سابق صدا و سیما با صدور دستور قضائی ساعتی پیش بازداشت شد.

پیش از این خبرگزاری ها، از اعلام جرم مدعی‌العموم علیه برخی از سلبریتی‌ها از جمله برخی بازیگران و مجری‌های سابق صدا و سیما خبر داده بود. پیگیری‌های خبرنگاران حاکی از این است که دستور جلب یکی دیگر از بازیگران که در جریان اغتشاشات اخیر با دشمن هم‌صدایی می‌کرده، صادر شده است.

به گزارش  باشگاه خبرنگاران جوان، فائزه هاشمی رفسنجانی به‌دلیل حضور در آشوب‌های خیابانی و تحریک به اغتشاش توسط یکی از نهاد‌های امنیتی بازداشت شده است.

پیش از این، مالک شریعتی عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب گفته بود، «فائزه هاشمی به دلیل محکومیت‌ها و اظهارنظر نهاد‌های امنیتی که اقداماتی علیه مصالح کشور و تبلیغات علیه نظام داشته، اجازه فعالیت حزبی را هم ندارد و به او نیز اعلام هم شده است».

در همین حال، خبرگزاری تسنیم گزارش داد: “شنیده ها حاکی است، فائزه هاشمی به دلیل تحریک اغتشاشگران به اعتراضات خیابانی در منطقه شرق تهران، توسط یک نهاد امنیتی بازداشت شده است. این در حالی است که این تحریک‌‌ها در کشاندن معدود اغتشاشگران هم به خبایان‌ها ناکام بوده است.”

به گزارش تابناک اقتصادی؛ با گذشت بیش از دو سال از سقف گذاری‌ برای نرخ سود سپرده بانکی، برخی بانک‌ها چند ماهی است چراغ خاموش و در نبود نظارت موثر از سوی نهاد ناظر، اقدام به افزایش نرخ سود سپرده تا سطح ۲۰ درصد کرده اند؛ رویکردی که باعث شکل گیری رقابتی ناسالم در بین بانک‌ها شده و می‌تواند منجر به آثار منفی همچون خلق پول در میان مدت و بلند مدت شود.

این در حالی است که آخرین بار در ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۹ شورای پول و اعتبار به ریاست عبدالناصر همتی و در راستای دستیابی به هدف حفظ ارزش پول ملی با پیشنهاد بانک مرکزی در خصوص افزایش تنوع سپرده‌های بانکی موافقت کرد. همچنین در آن جلسه سقف نرخ سود علی الحساب سپرده‌های سرمایه گذاری به شرح زیر تعیین شد؛

احتمال افزایش نرخ سود سپرده در سال جاری چقدر است؟

«تابناک با تو» -‌ بحران میانسالی آنقدر رایج و گسترده است که اغلب از آن به عنوان طرح سریال و فیلم‌های تلویزیونی استفاده می‌شود. احتمالاً لازم نیست خیلی سخت فکر کنید تا اپیزودی را در مورد مردی میانسال که از روی هوی و هوس یک ماشین اسپورت قرمز می‌خرد یا به یاد آوردن جوکی در یک فیلم که رابطه یک شخصیت را گردن بحران میانسالی او می‌اندازند، فکر کنید.

طرح لایه باز بنر بازگشایی مدارس – Tarh.ir

پیشنهاد امروز

شما احتمالاً آن را در زندگی واقعی نیز دیده‌اید، یا حداقل شنیده‌اید که وقتی یک همکار طلاق می‌گیرد یا یکی از اقوام به طور ناگهانی کار خود را ترک می‌کند، زیاد در مورد آن صحبت می‌شود.

بنابراین، ممکن است تعجب کنید که بدانید بحران میانسالی یک تشخیص سلامت روان نیست. در واقع، کارشناسان ده‌ها سال است که در مورد واقعی بودن بحران‌های میانسالی بحث می‌کنند. هنوز جواب خوبی وجود ندارد

آنچه ما می‌دانیم این است که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد به نظر می‌رسد شادی گزارش شده برای افراد بین ۴۰ تا ۶۰ سال کاهش می‌یابد. مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)همچنین گزارش می‌دهد که این گروه سنی بالاترین میزان افسردگی را دارد.

چرا نرخ افسردگی اینقدر بالاست؟ و ایده «بحران میانسالی» از کجا آمد؟ چند پاسخ برای این وجود دارد.

تصور می‌شود یک دلیل این است که میانسالی اولین باری است که بسیاری از مردم دیگر نمی‌توانند خود را «جوان» بدانند. این تغییر در تفکر می‌تواند افراد را وادار کند که در مورد زندگی خود، از جمله ازدواج و شغل خود تجدید نظر کنند. این ممکن است بخشی از دلیل ارتباط میانسالی با نرخ بالای طلاق و مشکلات ازدواج باشد.

علاوه بر این، افراد در میانسالی عموماً در حرفه خود مستقر هستند و ممکن است متوجه شوند که به چیز‌هایی که می‌خواستند دست نیافته‌اند.

خوشبختانه، میانسالی اصلاً نباید بحرانی باشد. در واقع، میانسالی زمان فوق‌العاده‌ای برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی شماست. بنابراین به جای خرید یک ماشین اسپورت یا رابطه دردسرآفرین از روی هوس، سعی کنید نکات ما را دنبال کنید تا بهترین استفاده را از میانسالی ببرید.

شما می‌توانید روابط خود را بهبود بخشید و در عین حال برای شادتر و سالم‌تر بودن تلاش می‌کنید. سپس شاید بتوانید مطمئن شوید که یک ماشین اسپرت واقعاً در بودجه شماست.

۱- مقداری از انرژی تان را روی خودتان متمرکز کنید

معمولاً افراد در می‌نسالی فرسودگی شغلی را گزارش می‌کنند.

ممکن است احساس کنید بیش از حد کار کرده‌اید. ممکن است در مراقبت از فرزندان خود استرس داشته باشید. ممکن است رابطه خود را به خاطر مشکلات مالی و دیگر مشکلات بهم بزنید.

متخصصان سلامت روان موافقند که تمرکز بر خود بسیار مهم است. وقت گذاشتن برای اینکه از خود بپرسید چه می‌خواهید و چه احساسی دارید می‌تواند اولین قدم برای دانستن این باشد آیا نیاز به ایجاد تغییر دارید یا خیر.

بنابراین، قبل از انجام هر کار دیگری، کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که در چند سال گذشته اوضاع برای شما چگونه بوده است. این بهترین راه برای شروع تازه‌سازی میانسالی است.

۲- تغییرات زندگی خود را ثبت یادداشت کنید

میانسالی می‌تواند تغییراتی ایجاد کند. اغلب، این تغییرات به سرعت و بدون دوره تعدیل یا فرصتی برای پردازش آن‌ها اتفاق می‌افتد.

بسیاری از متخصصان سلامت روان موافق هستند که یکی از بهترین کار‌هایی که می‌توانید انجام دهید این است که زمانی را برای بررسی این تغییرات اختصاص دهید. ایده خوبی این است که به طور فعال از تغییرات آگاه باشید.

در برخی از افراد،نوشتن خاطرات و تغییرات ممکن است خوب باشد. به جای نوشتن حتی کافی است که زمانی را برای فکر کردن اختصاص بدهید.

برای هر تغییر مثبتی وقت بگذارید و سپاسگزار باشید.

۳- هنر و مهارت جدیدی یاد بگیرید

یادگیری چیز‌های جدید مزایای متعددی دارد. می‌تواند ذهن شما را فعال نگه دارد، چیزی برای هیجان‌ به شما بدهد و حس شگفت‌انگیزی از غرور و موفقیت به شما بدهد. به همین دلیل است که توسط متخصصان بهداشت روان برای افراد میانسال بسیار توصیه می‌شود. همچنین این یک راه عالی برای استراحت و صرف زمان کمی برای خود است.

شما می‌توانید طیف شگفت‌انگیزی از چیز‌ها را در همان خانه خود بیاموزید. شما می‌توانید یک زبان جدید یاد بگیرید یا نوشتن کد‌های برنامه‌نویسی یاد بگیرید. شما می‌توانید کل دوره‌ها را از دانشگاه‌های برتر در مورد هر موضوعی که تصور کنید بگذرانید. برخی از برنامه‌های دوره آنلاین حتی به شما امکان می‌دهند اعتبار یا گواهینامه کسب کنید.

اگر ترجیح می‌دهید از خانه بیرون بروید کلی کلاس آموزش هنر و زبان و مهارت وجود دارد.

۴- دوباره با دوستان و خانواده ارتباط برقرار کنید

درمانگران و محققان قویاً پیشنهاد کرده‌اند که ارتباطات اجتماعی برای سلامت روان مهم است. داشتن افرادی که می‌توانید اوقات خوش و جشن‌ها را با آن‌ها به اشتراک بگذارید، افرادی که می‌توانید برای گفتگوی خوب با آن‌ها تماس بگیرید و افرادی که می‌توانید در مواقع سخت برای حمایت از آن‌ها حساب کنید، می‌تواند تفاوت زیادی در زندگی شما ایجاد کند.

همچنین احساس انزوا، به ویژه در میانسالی، رایج است. تماس با خانواده و دوستان و تلاش برای حفظ ارتباط می‌تواند کمک‌کننده باشد. برای ارتباط مجدد نیازی به برنامه‌ریزی یک مهمانی یا رویداد مهم ندارید. بهتر است با یک سلام ساده شروع کنید، چه ارسال یک پیام متنی به خواهرتان، یک پیام فیس بوک برای یک دوست قدیمی یا یک ایمیل به دوستی که سال‌هاست ندیده‌اید.

۵- برای زندگی عاشقانه خود وقت بگذارید

متأسفانه، مشکلات ازدواج اغلب با میانسالی همراه است. معمولاً به درمانگران گزارش می‌شود که طلاق، روابط عاشقانه یا صرفاً کاهش احساسات عاشقانه و جنسی وجود دارد.

البته، این بدان معنا نیست که افول روابط بخشی اجتناب ناپذیر از میانسالی است. درمانگران ازدواج و خانواده توصیه می‌کنند که در این مرحله کمی وقت بگذارید و به آنچه از خود، زندگی و شریک زندگی خود می‌خواهید فکر کنید. اگر هنوز به آن‌ها وقف دارید، ممکن است زمان خوبی باشد.

اقداماتی، مانند برنامه‌ریزی برای تعطیلات عاشقانه، رفتن به قرار، یا مراقبت بیشتر از یکدیگر، می‌تواند به یک زندگی عاشقانه شاد در میانسالی کمک کند.

این بدان معنا نیست که برای تمرکز بر زندگی عشقی خود باید متاهل باشید. میانسالی می‌تواند زمان خوبی برای تمرکز بر روی آنچه از روابط آینده می‌خواهید باشد یا تصمیم بگیرید که آیا اصلاً به داشتن یک رابطه آینده علاقه دارید یا خیر.

۶- راه‌های جدیدی برای فعال ماندن پیدا کنید

ورزش مهم است. علاوه بر فواید فیزیکی فراوان، می‌تواند سلامت روان شما را بهبود بخشد، تمرکز شما را افزایش دهد و استرس شما را کاهش دهد. همچنین می‌تواند شروع به احساس کسل‌کننده کند، به خصوص اگر در حال حاضر احساس بی‌قراری می‌کنید یا با افکار منفی در زندگی خود مبارزه می‌کنید.

بنابراین، حتی اگر چندین روز در هفته به باشگاه می‌روید، یافتن راه‌های جدید برای فعال ماندن می‌تواند به شما کمک کند. می‌تواند انگیزه شما را حفظ کند، خلق و خوی شما را تقویت کند و اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.

بعضی‌ها چون تناسب اندام اولیه خوبی ندارند می‌هراسند که یک دفعه به باشگاه بروند و خود را در احاظه انبوهی از آدم‌های عضلانی و خوش‌اندام ببینند. اما سالن‌های ورزش همگانی و گروه‌های پیاده‌روی یا ورزش‌های محلی هم وجود دارد. علاوه بر این ممکن است در این کلاس‌ها چند دوست پیدا کنید.

۷- یک عادت سالم را در خود شکل دهید

مینسالی زمان ایده‌آلی برای شروع یک عادت سالم جدید است.

شما مجبور نیستید کل سبک زندگی خود را اصلاح کنید – می‌توانید یک تغییر کوچک را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. شما از مزایای سلامتی ناشی از تغییر و رضایت حاصل از حفظ یک عادت جدید برخوردار خواهید شد. این به معنای تقویت سلامت روان و سلامت جسمی.

مثلا می‌توانید هر روز در محل کار از پله‌ها بالا بروید، یک ناهار برنامه‌ریزی شده از خانه بیاورید، هر روز صبح میوه بخورید یا مطمئن شوید که آب کافی می‌نوشید. همچنین می‌توانید برخی از عادات غیر سالم مانند نوشیدن نوشابه یا سیگار کشیدن را کنار بگذارید.

۸- بیشتر به فضای باز بروید

گذراندن وقت در خارج از منزل فواید سلامت روان را اثبات‌شده دارد. درمانگران اغلب توصیه می‌کنند که بیماران در می‌نسالی حداقل چند بار در هفته پیاده روی در فضای باز داشته باشند.

پیاده‌روی در اطراف محله‌تان می‌تواند راهی عالی برای دریافت هوای تازه و پمپاژ خون شما باشد، اما لازم نیست در همین‌جا متوقف شوید. اگر می‌خواهید بیشتر پیش بروید، روز را به پیاده‌روی در مسیر‌های پیاده‌روی در یک پارک محلی در نظر بگیرید. می‌توانید دوستی را برای ایجاد انگیزه بیاورید یا از زمان خود برای پاکسازی ذهن خود استفاده کنید.

البته، لازم نیست فقط پیاده روی کنید تا از مزایای فضای باز عالی بهره‌مند شوید. قایق سواری، شنا، کمپینگ، یا فقط استراحت در یک روز خوب، همگی می‌توانند خلق و خوی شما را تقویت کنند.

۹- زمانی را به پروژه‌ای اختصاص دهید که به آن علاقه دارید

احساس نارضایتی از کار در دوران میانسالی معمول است. ممکن است احساس کنید خسته، بی‌حوصله شده‌اید، یا وقت خود را در شغلی که دوست ندارید تلف کرده‌اید.

کارشناسان معتقدند می‌انسالی زمان ایده‌آلی برای کار روی چیزی است که به آن علاقه دارید.

شاید همیشه می‌خواستید رمان بنویسید یا شاید همیشه کنجکاو بوده‌اید که جواهرات خانگی خود را به صورت آنلاین بفروشید. مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، تمرکز بر پروژه‌ای که واقعاً به آن اهمیت می‌دهید می‌تواند انرژی و خوش بینی شما را افزایش دهد. به علاوه، ممکن است منبع درآمد اضافی برای شما به ارمغان بیاورد یا حتی شغل شما را تغییر دهد.

۱۰- به دنبال درمان (تراپی) باشید

ممکن است فکر کنید که درمان فقط برای مواقع پریشانی، تروما یا بحران است، اما اینطور نیست. درمان نیز ابزاری عالی برای دوران‌گذار است. میانسالی می‌تواند زمان خوبی برای صحبت با یک درمانگر باشد.

یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات مربوط به رویداد‌های گذشته را مرتب کنید، استرس فعلی خود را مدیریت کنید و برای آینده خود برنامه‌ریزی کنید. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا از سال‌های میانسالی خود بهترین استفاده را ببرید و نسبت به مسیر پیش رو خود اطمینان داشته باشید.

علاوه بر این، اگر میانسالی تغییرات عمده‌ای مانند طلاق، مشکلات ازدواج یا مرگ را به همراه داشته باشد، یا اگر بازتاب قابل توجهی در گذشته شما ایجاد کرده باشد، یک درمانگر می‌تواند شما را از طریق افکار و احساساتتان راهنمایی کند.

نتیجه‌گیری

میانسالی زمان فوق‌العاده‌ای برای شروع مجدد چیز‌هایی است که ممکن است در زندگی هیچ وقت برایشان وقت نگذاشته باشید. چه درمورد روابط باشد و چه سلامتی ، اکنون می‌توانید کنترل را در دست بگیرید و تغییرات مثبتی ایجاد کنید.

در حال حاضر بهترین زمان برای برداشتن گام‌هایی است که زندگی شما را برای سال‌های آینده ارتقا می‌دهند. لازم نیست اجازه دهید میانسالی بحرانی باشد که شما را به پایین بکشاند.

در عوض، مدتی را در خارج از منزل بگذرانید، با یک دوست تماس بگیرید، با کسی قرار ملاقات بگذارید، دوباره گیتار خود را بردارید، در کلاس آشپزی آنلاین شرکت کنید، به یک باشگاه ورزشی بپیوندید و در نظر داشته باشید که با یک درمانگر قرار ملاقات بگذارید تا به شما در انجام همه این کار‌ها کمک کند.

منبع: یک پزشک

مرد عربی که با ۵۳ زن ازدواج کرده است، می‌گوید که با چندهمسری، در جست‌وجوی همسری کامل است تا به ثبات در زندگی برسد. ابوعبدالله پس از انتشار کلیپی در مورد تجربه ۵۳ ازدواج خود در طول ۴۳ سال زندگی متاهلی‌اش، به عنوان اولین مرد “چندهمسر قرن” معرفی شد.

این مرد ۶۳ ساله عربستانی پس از بازگویی تجربه ازدواج با ۵۳ زن در شبکه های اجتماعی سر و صدای زیادی به پا کرده است.

ابوعبدالله در جست و جوی یک زن کامل و بی عیب و نقص بود. او ادعا می کرد که می خواهد زندگی خود را با یک زن کامل بگذراند. به گفته عبدالله، او در ازدواج های متعدد خود به دنبال لذت شخصی نبوده است، بلکه به دنبال ثبات و آسایش روانی بود.

او تایید کرد که اکنون با یک زن ازدواج کرده است و فعلا قصد ازدواج مجدد ندارد.

ماجرای اولین ازدواج و ازدواج های بعدی

ابوعبدالله با این ۵۳ زن در فواصل زمانی مختلف ازدواج کرد، اما برای اولین بار در سن ۲۰ سالگی، زنی که شش سال بزرگتر از خودش بود را به ازدواج خود درآورد.

در حالی که برخی از این ویدئو تمجید کردند، برخی دیگر گفتند کاری که او انجام داده باعث افتخار نیست و از او انتقاد کردند.

ابوعبدالله گفت: «وقتی برای اولین بار ازدواج کردم، قصد نداشتم با بیش از یک زن ازدواج کنم، زیرا احساس راحتی می کردم و بچه دار می شدم. اما پس از مدتی مشکلاتی پیش آمد و در ۲۳ سالگی تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم. تصمیم خود را به همسرم اطلاع دادم. وقتی بین همسر اول و دومش مشکلی پیش آمد تصمیم به ازدواج سوم و چهارم گرفت و پس از مدتی زن اول و دوم را طلاق دادم.»

عبدالله بعد از نزاع بین او و همسر چهارمش، سومی را طلاق داد.

به گزارش روزنامه عربی سبق، عبدالله در جستجوی زنی بود او را در زندگی خوشبخت کند. او حتی پس از طلاق از همسر چهارم خود به ازدواج ادامه داد.

آقای ابوعبدالله توضیح داد که ثبات در ازدواج با یک زن مسن حاصل می شود نه با یک زن جوان! به گفته او، حداقل مدت ازدواجش فقط یک شب بوده و تمام ازدواج هایش سنتی بوده است.

در حالی که بیشتر ازدواج‌های عبدالله با زنان سعودی بود، اما تصمیم گرفت با یک زن خارجی ازدواج کند. برای همین به خارج از پادشاهی عربستان سعودی سفر کرد و ۳ تا ۴ ماه برای کار خود دور از کشورش زندگی کرد.

تعداد ازدواج های چندهمسری در پادشاهی عربستان سعودی و جهان عرب و اسلام به طور پیوسته کاهش یافته است. زیرا مردم سبک زندگی معاصرتری را انتخاب کرده و در خانه های کوچکتر زندگی می کنند.

افزایش هزینه های زندگی و تقاضا برای فرزندآوری، آموزش، بهداشت و حمل و نقل نیز از عوامل موثر در کاهش است.

 خیلی‌ها نمی‌دانند لقب مشهدی از چه زمانی در میان ایرانیان به رسمیت شناخته شد.

لقب «مشهدی» از حدود ۴۰۰ سال پیش و بنا به فرمان شاه عباس صفوی رواج یافت. وی اجازه داد که زائران حرم رضوی مانند کربلایی‌ها و حاجی‌ها به «مشهدی» ملقب شوند و این پیشوند را در اسم شان به‌کار برند و در مکاتبات و اسناد از این لقب استفاده کنند. البته فقط همین نبود و شاه عباس برپایی مراسم آیینی برای بدرقه و استقبال از زائران حرم رضوی را تشویق و ترویج کرد و معلوم است خودش برای بهسازی راه‌ها و ساخت کاروانسرا‌ها و همچنین بازسازی و تزیین حرم رضوی اقدام کرد.

به گزارش جام جم، مرد جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: دو سال است با ملیحه ازدواج کرده‌ام ولی او زن سرد و عبوسی است و نمی‌خندد. در صورتی که روحیه من خیلی شاد و سرزنده است و دوست دارم در کنار همسرم همیشه شاد باشم، بخندم، با هم فیلم‌های طنز ببینیم، به گردش و تفریح برویم و خلاصه انرژی هردوی‌مان مثبت باشد اما هر بار که خسته از سرکار برمی‌گردم قیافه اخموی همسرم را می‌بینم. مثلا یک فیلم طنز می‌گذارم تا با هم تماشا کنیم ولی همسرم حتی یک لبخند هم نمی‌زند. در صورتی که من بلندبلند می‌خندم. با او به رستوران و پیاده‌روی می‌روم و در راه کلی شوخی می‌کنم ولی او همیشه بی‌حوصله و پر از انرژی منفی است. بارها با او صحبت کردم ولی حاضر نیست این رفتارش را تغییر دهد. دیگر از دست او خسته شده‌ام، از این‌که به خانه بیایم و چهره بی‌حوصله و اخموی همسرم را ببینم، خسته شده‌ام. او شبیه من نیست و هیچ کاری او را نمی‌خنداند. در این مدت تمام تلاشم را کردم تا او را خوشحال و خندان ببینم ولی فایده‌ای نداشته است. ملیحه یک زن عبوس است و من هم نمی‌توانم او را تحمل کنم. احساس می‌کنم به من علاقه‌ای ندارد، حتی وقتی با هم به مهمانی و جشن هم می‌رویم، خیلی بی‌تفاوت و عبوس است. من جلوی بقیه به خاطر این رفتارهایش خجالت می‌کشم، احساس می‌کنم همسرم از زندگی با من لذت نمی‌برد، هیچ‌وقت او را خوشحال و خندان نمی‌بینم و برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه از این زن جدا شوم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من اخلاقم همین است. هرکس یک جور اخلاقی دارد. من هم خیلی اهل خنده و شوخی نیستم و آدم جدی‌ای هستم. شوهرم از همان ابتدا در جریان این موضوع بود و مرا می‌شناخت. ما یک سال قبل از ازدواج‌مان، با هم آشنا شدیم. خیلی با هم وقت گذراندیم. رفتار من قبل و بعد ازدواج همین بوده و تغییر نکرده است. او اگر مرا نمی‌خواست، نباید با من ازدواج می‌کرد. روحیه من این‌طور است. نه این‌که با شوهرم خوشحال نباشم و با افراد دیگر زندگی‌ام شاد باشم و بخندم. درکل شخصیت من جدی است و مهدی متوجه این موضوع نیست. برعکس من او مرتب می‌خواهد شوخی کند. همسرم زندگی را به شوخی گرفته و هر اتفاقی می‌افتد، می‌خواهد با خنده و شوخی از آن بگذرد. در صورتی که من این‌طور نیستم. نمی‌شود که در همه شرایط بخندیم و خوشحال باشیم. من هم احساس می‌کنم که مهدی از زندگی با من خسته شده و این موضوع را بهانه کرده تا از من برای همیشه جدا شود. برای همین من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد زندگی کنم.

به گزارش خراسان، زن ۱۹ ساله در حالی که همچون مادری داغدیده اشک می ریخت و مدام خود را سرزنش می کرد، درباره سرگذشت تلخ و تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا (ع) مشهد گفت: در حال گذراندن سال دهم تحصیل بودم که کرونا شیوع پیدا کرد و زندگی مرا نیز مانند خیلی از دانش آموزان دبیرستانی دیگر تحت تاثیر قرار داد. پدرم مغازه میوه فروشی در آمل داشت اما با همان درآمد اندکش اجازه نمی داد روزگار سختی را بگذرانیم. از سوی دیگر کرونا دست و بال مرا طوری بسته بود که نمی توانستم مانند گذشته هیجانات و انرژی خودم را تخلیه کنم و به ناچار باید در خانه می ماندم و به تحصیل مجازی ادامه می دادم. در این شرایط پدرم را مجبور کردم برایم گوشی تلفن هوشمند بخرد تا از گوشی خواهرانم به صورت شراکتی استفاده نکنم. از آن جایی که دانش آموز ممتازی بودم و پدرم امیدوار بود روزی در رشته پزشکی تحصیل خواهم کرد، تسهیلاتی از یک بانک گرفت و برایم یکی از بهترین مدل های گوشی را خرید. حالا دیگر همه فضاهای مجازی زیر انگشتان من بود و مدام در شبکه های اجتماعی پرسه می زدم تا این که در همین اثنا با پسر جوانی در اینستاگرام آشنا شدم که پنج سال از من بزرگ تر بود و در رشته آمار دانشگاه آزاد تحصیل می کرد.

«حسام» از نظر من جوانی روشنفکر بود که به قول خودش همیشه کلاس و استادان دانشگاه را به چالش می کشید. حدود یک سال از ارتباط من و حسام می گذشت و علاقه ام به او روز به روز بیشتر می شد. حالا دیگر درس و مدرسه را کنار گذاشته بودم و تنها به ازدواج با او فکر می کردم اما وقتی حسام موضوع ازدواج با مرا نزد خانواده اش مطرح کرد، آن ها به شدت مخالفت کردند و معتقد بودند ما تفاوت های فرهنگی، اقتصادی و تحصیلی زیادی با یکدیگر داریم. به همین دلیل خانواده من نیز با این ازدواج مخالفت کردند اما من پدرم را به فرار از منزل تهدید کردم.

او روزی مرا به درون اتاقی کشید و اشک ریزان گفت: «دخترم این گونه ازدواج ها فرجامی جز بدبختی و تباهی نخواهد داشت چرا که همه این هیجان و عشق و علاقه های دیوانه وار فقط هوس های زودگذری هستند که خیلی زود بعد از ازدواج فروکش خواهند کرد و …» با وجود این نصیحت ها من تصمیم خودم را گرفته بودم تا این که به پیشنهاد حسام من واو بدون حضور خانواده اش و به طور رسمی ازدواج کردیم. در این وضعیت او نیز دانشگاه را رها کرد و چون اوضاع مالی خوبی داشت، عازم مشهد شدیم تا از خانواده هایمان دور باشیم. منزل کوچکی در مشهد اجاره کردیم و همسرم در یک هتل آپارتمان به عنوان مدیر مالی مشغول کار شد. با آن که یک سال از این ماجرا می گذشت و هر دو نفر ما دلتنگ خانواده هایمان بودیم اما هیچ گونه تماسی در این مدت نداشتیم تا این که یک روز حسام وقتی از سرکار به خانه آمد ناخودآگاه گوشی تلفن را برداشت و با مادرش تماس گرفت. مادر حسام در آن سوی خط فقط اشک می ریخت و او را ترغیب می کرد تا به آمل بازگردد. او اشک ریزان به حسام گفت اگر برگردی و با دختری که در شأن و شخصیت خانواده ما باشد، ازدواج کنی مانند گذشته از تو حمایت می کنیم و …

از آن روز به بعد رفتار حسام به کلی تغییر کرد و زندگی من نیز دگرگون شد چرا که او اعتقاد داشت من موجب جدایی او از خانواده اش شدم! هرچه تماس های حسام با خانواده اش بیشتر می شد، بهانه گیری و بداخلاقی های او نیز بیشتر می شد. در همین روزها وقتی متوجه بارداری ام شدم خیلی امیدوار بودم که این نوزاد عشق و آرامش را دوباره به خانه ما بازگرداند اما حسام وقتی موضوع را فهمید نه تنها خوشحال نشد بلکه با حالت قهر منزل را ترک کرد. یک هفته بعد، با مادر حسام تماس گرفتم ولی او با توهین و فحاشی گفت: حسام دیگر به مشهد باز نمی گردد و قصد دارد تو را طلاق بدهد. این درحالی بود که من هم روی بازگشت نزد خانواده ام را نداشتم و حسام نیز به تماس هایم پاسخ نمی داد. چند ماه را همراه با ترس و نگرانی از آینده سپری کردم و در این مدت فقط گلناز پای درد دلم می نشست که در همسایگی ما زندگی می کرد.یک روز پیشنهاد عجیب گلناز افکارم را به شدت مشغول کرد. چند روز به پیشنهاد سقط جنین فکر می کردم که گلناز معتقد بود مرا از این شرایط روحی رها می کند و می توانم نزد خانواده ام بازگردم. او بعد از مدتی داروهای سقط جنین را از طریق غیرقانونی تهیه کرد و من هم مصرف کردم. در نیمه های شب حالم وخیم شد اما برخلاف تصورم جنین شش ماهه ام زنده به دنیا آمد. وقتی به جثه ضعیف دخترم چشم دوختم، ناگهان حس مادرانه همه وجودم را فرا گرفت و اشک ریزان به سرم می کوبیدم که چه اشتباه بزرگی کرده ام. با آن که حال مناسبی نداشتم نوزادم را خودم به بیمارستان امدادی رساندم تا شاید آن ها دخترم را نجات بدهند ولی با هماهنگی قبلی با گلناز، به کادر بیمارستان گفتیم که نوزاد را کنار گاری زباله پیدا کرده ایم اما خیلی زود دستمان رو شد و در حالی ماموران انتظامی ما را به کلانتری هدایت کردند که دخترم نیز فوت شده بود؛ اما ای کاش فرهنگ استفاده از فضای مجازی را بلد بودم و گریه های پدرم را می دیدم …

شایان ذکر است با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ سید عباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا (ع)) این زن جوان پس از طی مراحل درمانی به مراجع قضایی معرفی شد و عملیات پلیس برای دستگیری عاملان خرید و فروش داروهای غیرقانونی سقط جنین ادامه یافت.