حوادث/ پایان کلاهبرداری‌های زن شیاد با رسیدهای جعلی/ دستگیری مواد فروش مجهز به بی سیم/ راننده عصبانی زن جوان را زیر گرفت

پایان کلاهبرداری‌های زن شیاد با رسیدهای جعلی/

زن کلاهبردار پس از شناسایی فروشندگان در سایت‌ خرید و فروش کالا در نقش خریدار وارد می‌شد و با رسیدهای جعلی دست به کلاهبرداری‌های میلیونی می‌زد.

                                                   پایان کلاهبرداری‌های زن شیاد با رسیدهای جعلی                                       به گزارش همشهری، ، راز کلاهبرداری این زن با شکایت یکی از مالباختگان در اداره آگاهی اصفهان فاش شد. شاکی گفت: یک روز قبل درحالی‌که قصد فروش ساعت هوشمندم به مبلغ ۶میلیون و ۵۰۰هزار تومان را داشتم، عکس آن را در سایت دیوار منتشر کردم و ساعتی بعد زنی تماس گرفت و گفت که قصد خرید ساعتم را دارد.

وی ادامه داد: با این زن بر سر قیمت به توافق رسیدیم و او گفت که تا چند دقیقه دیگر به مقابل خانه‌ام می‌آید که ساعت را بخرد. دقایقی بعد زن جوانی زنگ خانه‌مان را زد و گفت که خریدار ساعت است و من هم ساعتم را به همراه کارتن و وسایل دیگرش به او دادم. این زن شماره کارت عابربانکم را گرفت و گفت که از طریق موبایل بانک مبلغ را واریز می‌کند و لحظاتی بعد رسیدی ‌روی صفحه گوشی‌اش ظاهر شد که نشان می‌داد ۶میلیون و ۵۰۰هزار تومان به‌حساب من واریز شده است.

شاکی گفت: با اینکه هنوز پیامکی برایم نیامده بود، اما با دیدن رسید باور کردم که پول به حسابم واریز شده و به‌دلیل اینکه زن جوان می‌گفت عجله دارد و باید زودتر به خانه برگردد، منتظر پیامک نماندم و آن زن ساعتم را با خودش برد. اما هرچه گذشت، خبری از پیامک بانک نشد و وقتی حسابم را چک کردم متوجه شدم که هیچ پولی به حسابم واریز نشده است و فریب زن کلاهبردار را خورده‌ام.

با شکایت این زن تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی اصفهان برای شناسایی و دستگیری زن کلاهبردار آغاز شد اما هنوز ردی از وی به‌دست نیامده بود که دومین شکایت هم در اختیار پلیس قرار گرفت. این‌بار شاکی فردی بود که برای فروش یک دستگاه کنسول بازی به مبلغ ۸میلیون و ۵۰۰هزار تومان در سایت خرید و فروش کالا آگهی داده بود و زن جوان در نقش خریدار به سراغ وی رفته و پس از نشان‌دادن رسید جعلی واریز پول به‌حساب شاکی، کنسول بازی را از او گرفته و فراری شده بود.

بررسی هر دو شکایت و مشخصات زن کلاهبردار نشان می‌داد که متهم یک نفر است و این یعنی احتمال دارد که به کلاهبرداری‌هایش ادامه دهد. در این شرایط تحقیقات برای ردگیری او ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه وی شدند و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.

سرهنگ حسین ترکیان، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با بیان این خبر گفت: متهم پس از انتقال به اداره آگاهی به ۴فقره کلاهبرداری از طریق ارائه رسید جعلی به فروشندگان اجناس اعتراف کرد و گفت مدتی پیش با افرادی آشنا شده و آنها نرم‌افزاری را به او معرفی کردند که با وارد کردن شماره کارت و مبلغ در آن، یک رسید جعلی ارائه می‌دهد که قابلیت ارسال به دیگران را دارد.

وی افزود: متأسفانه کلاهبرداری با استفاده از رسیدساز جعلی یکی از شگردهایی است که تاکنون افراد زیادی را قربانی کرده، حال آنکه برای گرفتارنشدن در این دام یک راه‌حل بسیار ساده وجود دارد. فروشندگان باید هنگام انجام هرگونه معامله، ابتدا از طریق پیامک یا چک‌کردن حسابشان از طریق موبایل‌بانک از واریزشدن پول به حسابشان مطمئن شوند و بعد کالا را در اختیار مشتری قرار دهند و با همین روش ساده می‌توان از کلاهبرداری‌های زیادی جلوگیری کرد.

 

 

راننده عصبانی زن جوان را زیر گرفت

راننده پژو ۲۰۶ که پس از درگیری لفظی با زن جوانی او را به عمد با خودرو زیر گرفته بود، از سوی پلیس دستگیر شد.

به گزارش ایران، سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی البرز در تشریح این حادثه گفت: به دنبال انتشار فیلم زیر گرفتن یک خانم به وسیله راننده خودرو ۲۰۶ در منطقه رجایی‌شهر کرج، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار کلانتری ۱۵ رجایی‌شهر کرج و کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی قرار گرفت.

بررسی اولیه حاکی از این بود که به دنبال وقوع یک تصادف جزئی بین دو خودرو، درگیری لفظی بین رانندگان که هر دو خانم بودند ایجاد شده و پس از بالا گرفتن درگیری لفظی، راننده پراید پیاده شده و در این حین راننده پژو ۲۰۶ اقدام به زیر گرفتن او کرده است.

فرمانده انتظامی استان البرز با بیان اینکه مالک خودرو در کمتر از چند ساعت شناسایی و توسط مأموران کلانتری ۱۵ رجایی‌شهر به کلانتری دعوت شد، گفت: در ادامه راننده خودرو که عامل تصادف بود نیز توسط کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی شناسایی و به پلیس آگاهی منتقل شد.

سردار محمدیان در پایان با اشاره به تشکیل پرونده قضایی در این خصوص و ارسال آن به مراجع قضایی، خاطرنشان کرد: بسیاری از جنایات صورت گرفته در کشور به واسطه عدم کنترل خشم مجرمان صورت می‌گیرد که نیاز است با آموزش مهارت کنترل خشم به جوانان و نوجوانان، از گرفتاری آنها پیشگیری کنیم.

 

 

 

دستگیری مواد فروش مجهز به بی سیم

رئیس پلیس پیشگیری پایتخت گفت: فروشنده مواد مخدری که با بی سیم دستی با مشتریان خود در ارتباط بود، دستگیر شد.

                                                   دستگیری مواد فروش مجهز به بی سیم                                       به گزارش  باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ جلیل موقوفه ای اظهار کرد: در پی اعلام خبری مبنی بر فروش مواد مخدر توسط فردی از اتباع کشور همسایه در محدوده “خلازیر” دستگیری این سوداگر مرگ در دستور کار تیم عملیاتی کلانتری نعمت آباد قرار گرفت.

وی با بیان اینکه ماموران با تحقیقات و پی جویی‌های انتظامی مشخصات متهم را شناسایی کردند، افزود: با شناسایی مخفیگاه متهم و تعقیب و مراقبت وی، پس از اخذ دستور قضائی متهم در یک عملیات منسجم پلیسی در مخفیگاهش دستگیر و از داخل مخفیگاهش یک کیلو و ۲۵۰ گرم انواع مواد مخدر کشف شد.

رئیس پلیس پیشگیری تهران ادامه داد: متهم ۳۲ ساله در تحقیقات پلیسی به جرم خود مبنی بر فروش مواد مخدر اعتراف کرد و از داخل مخفیگاهش ۲ دستگاه بی سیم دستی کشف شد.

این مقام انتظامی تصریح کرد: متهم در پی جوئی‌های انتظامی اظهار داشت با استفاده از این بی سیم با مشتریانش در ارتباط بوده است.

 

 

 

 

اجاره ساعتی خانه‌های مبله برای ســـرقت

 اجاره ساعتی آپارتمان‌های مبله و سرقت وسایل داخل آن، شگردی بود که دو مرد و یک زن سارق اجرا می‌کردند.
به گزارش «ایران»، چند روز قبل مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت وسایل داخل خانه‌اش خبر داد و گفت: مدتی است که آپارتمانم را روزانه یا ساعتی به متقاضیان اجاره می‌دهم. آگهی اجاره آپارتمان را نیز در سایت‌های مجازی منتشر می‌کنم. عصر دیروز دو مرد و یک زن برای اجاره آپارتمان تماس گرفته و قرار بر آن شد که ۱۲ ساعت بعد آپارتمان را تحویل دهند. وقتی صبح برای تحویل گرفتن آپارتمان آمدم هر چه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. با کلید یدکی که داشتم وارد شده و متوجه شدم وسایل داخل آپارتمان که شامل مبلمان، تلویزیون و یخچال بود به سرقت رفته است.
با شکایت مرد میانسال، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت آغاز شد و در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با شکایت‌های مشابه دیگری نیز مواجه شدند. در همه شکایت‌ها دو مرد و یک زن با اجاره خانه‌های مبله برای یک روز یا چند ساعت به بهانه‌های مختلف، اقدام به سرقت وسایل داخل آن کرده بودند.
بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت تا اینکه مأموران گشت کلانتری در منطقه شهرآرا به مرد جوانی مشکوک شدند. مرد جوان در حال چیدن وسایل خانه داخل خودروی وانتی بود که دو سرنشین داشت. مأموران بلافاصله وارد عمل شده و مرد جوان را دستگیر کردند، اما زن و مردی که داخل خودروی وانت بودند با دیدن مأموران موفق به فرار شدند.
مسعود، مرد بازداشت شده در تحقیقات اولیه به سرقت‌های سریالی از خانه‌های اجاره‌ای بالای شهر اعتراف کرد و گفت: مدتی است اوضاع مالی‌ام بسیار بد است و نمی‌توانم هزینه زندگی‌ام را تأمین کنم. یک روز که با بهروز یکی از دوستانم در این مورد صحبت کردم او پیشنهاد سرقت را مطرح کرد و برای اینکه کسی به ما شک نکند، آرمیتا نامزد بهروز هم در این سرقت‌ها با ما همراه شد. سوژه‌های ما خانه‌هایی بودند که یک‌شبه و ساعتی اجاره داده می‌شدند. از آنجا که هر چه خانه در مناطق بالاتر شهر بود، وسایل داخل آن نیز گرانقیمت‌تر بود سراغ آنها می‌رفتیم و برای اجاره این خانه‌ها از مدارک و کارت شناسایی افراد معتاد و بی‌خانمان استفاده می‌کردیم.
متهم گفت: به بهانه اینکه مریض داریم که در بیمارستان بستری است و از شهرستان آمده‌ایم و جایی برای ماندن نداریم، خانه را اجاره می‌کردیم. نیمه شب با خودروی وانتی که از قبل تهیه کرده بودیم سراغ خانه اجاره شده می‌رفتیم و وسایل را تخلیه می‌کردیم و در بازار با کمترین قیمت به فروش می‌رساندیم.
صاحب خانه‌ها نیز که تصور می‌کردند برای کرایه آپارتمان چند ساعته پول خوبی به جیب زده‌اند وقتی برای تحویل آپارتمان می‌آمدند متوجه می‌شدند که چه کلاهی سرشان رفته است. زن و مردی که داخل خودروی وانت بودند و با دیدن پلیس فرار کردند هم همدستانم بودند.
به دنبال اعتراف متهم، تحقیقات برای دستگیری دو همدست او ادامه دارد.

 

طلاق به خاطر توقعاتی که نادیده گرفته شد

در یکی از روزهای گرم تابستان راهروی طبقه دوم مجتمع قضایی خانواده میزبان حضور زوج‌های جوان و میانسالی بود که هر یک به دلیلی مسیرشان به این دادگاه کشیده شده بود.
رأس ساعت ۱۱ منشی یکی از شعبه‌ها سرش را از اتاق بیرون آورد و با خواندن شماره پرونده و اسم خواهان و خوانده زوج جوانی را به داخل شعبه هدایت کرد.؛محمدجواد… و نازنین… ، پس از ورود این زوج به داخل شعبه هر دو سلام کرده و در ردیف اول نشستند.
قاضی در حالی که عینکی بر چشم داشت پرونده را ورق زد و بعد صدایش را صاف کرد و گفت: آقای محمد جواد درخواست طلاق داده اید. من دادخواست شما را خواندم اما ابهاماتی در پرونده وجود داشت که می‌خواهم مسائل و مشکلات تان را از زبان خودتان بشنوم.
مرد جوان نفس عمیقی کشید و گفت: جناب قاضی ۱۹ ساله بودم که در دانشگاه با نازنین آشنا شدم، البته ارتباط ما به دلیل تربیت خانوادگی و همینطور اعتقادات من و خانواده‌ام هیچوقت خارج از عرف نبود، اما وقتی احساس کردم به او علاقه دارم از ترس اینکه دچار خطا شوم موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و آنها هم خواستگاری را منوط به تحقیق درباره نازنین و خانواده‌اش کردند،اما یک ماه بعد مادرم از من خواست تا نازنین را فراموش کنم .وقتی با تعجب علت را پرسیدم گفت خانواده‌هایمان در سطح هم نیست.
در ابتدا فکر کردم که شاید مادرم به خاطر وضعیت مالی خانواده نازنین چنین حرفی را بیان کرده ،چون می‌دانستم وضعیت مالی آنها بهتر از ماست اما وقتی به مادرم گفتم با تعجب نگاهی به من انداخت و گفت من به وضع مالی آنها کاری ندارم. ما یک خانواده مذهبی هستیم اما آنها اینطور نیستند.
مرد جوان در ادامه گفت: آقای قاضی حرف هایم را خلاصه می‌کنم. من به خاطر علاقه به نازنین مقابل خانواده‌ام ایستادم ،البته نازنین هم به من اطمینان داده بود که اگر باهم ازدواج کنیم مطابق نظر من و خانواده‌ام رفتار می‌کند و من هم خیالم راحت بود که او با من همراه است.در این لحظه نازنین شال اش را قدری جلو کشید و گفت: با تو همراه نبودم؟
من آدمی بودم که ارتباطم را با دوستانم قطع کنم. یا به میهمانی نروم همه اینها را به خاطر علاقه‌ای که به تو داشتم رعایت کردم، اما جناب قاضی انگار هرچقدر رعایت می‌کنم و به محمدجواد و خانواده‌اش احترام می‌گذارم توقع شان بیشتر می‌شود و هر روز خواسته هایشان را بیشتر می‌کنند.
من از کودکی در خانواده‌ای بزرگ شدم که نوع پوشش و رفتارشان آزادانه بود اما من به خاطر همسرم و احترام به خانواده‌اش همه این مسائل را رعایت کردم، با این حال او مدام از من و رفتارم ایراد می‌گیرد و حتی اجازه نمی‌دهد تنها از خانه بیرون بروم.
محمدجواد پاسخ داد: تو از اول آشنایی مان به من قول دادی کاری نکنی که بین ما فاصله‌ای ایجاد شود. جناب قاضی من بعد از چند سال زندگی مشترک فهمیدم که نازنین قدر زندگی مان را نمی‌داند و نمی‌خواهد به نظرات من احترام بگذارد. برای من نوع پوشش همسرم بسیار مهم است و وقتی می‌بینم که او نمی‌خواهد یا نمی‌تواند به خواست من رفتار کند ترجیح می‌دهم زندگی‌ام را با او همین جا تمام کنم. الان تازه فهمیدم که پدر و مادرم چرا با این ازدواج مخالف بودند.
نازنین به قاضی گفت: واقعاً نمی‌دانم چه بگویم اگر کسی نداند فکر می‌کند من آدم بی‌بند و باری هستم. من اگر تو را دوست نداشتم هیچگاه تلاش نمی‌کردم که به نظرات تو احترام بگذارم ،اما حالا که به اینجا رسیده و همسرم که فکر می‌کردم همیشه پشت و پناهم بوده به همین راحتی می‌تواند حرف از جدایی و طلاق بزند دیگر تمایلی ندارم با او زیر یک سقف زندگی کنم.
در این لحظه قاضی زوج جوان را به آرامش دعوت کرد و گفت: شما هنوز همدیگر را دوست دارید.من به عنوان فردی که سال ها در حوزه مسائل خانواده تجربه دارم به شما می‌گویم که موضوع شما قابل حل است اما باید هر دوی شما بخواهید.
خانم نازنین شما وقتی پذیرفتید که به شرایط و به اصطلاح قواعد مردی که دوست دارید احترام بگذارید و نظراتش را تأمین کنید باید آنطور رفتار کنید که همسرتان از شما راضی باشد. پسرم شما هم باید با سعه صدر و شکیبایی طوری با همسرتان رفتار کنید که او احساس نکند می‌خواهید موضوعی را به او تحمیل کنید. تشکیل زندگی مشترک شاید آسان باشد اما حفظ و نگهداری آن دشوار است. امیدوارم با حضور در کلاس‌های مشاوره و فرصتی دوباره به یکدیگر شاهد تداوم زندگی تان باشم. جلسه بعد حدوداً دو ماه دیگر… .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*