دام وام

مدیران بانک ها پاسخگوی علت پرداخت نکردن تسهیلات باشند، مشکلات واحدهای تولیدی با جدیت پیگیری می شود، بانک های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری عامل خروج پول از استان ۱۹ درصد، تسهیلات ۴۰۵ میلیارد تومانی واحدهای مشکل دار پرداخت شد.

چه تیترهای تکراری و اغناء کننده ای است که آری همه در گیرند تا گره ای از مشکلات تولید استان بازشود.

«لیست آماده می کنند و آمار می دهند، لیستی که با مشورت پر شد و آمارهایی که باید گفت آمار سازی شده است وحتی شاید مبالغی از گذشته نیز در آن گنجانده شده باشد این وام ها که می گویند پرداخت شده هم به آن هایی اعطا شده که از قبل اعطا می شد». صدایش گرفته، ناراحت است از آنچه برخی مدیران این استان بر سر تولید کننده ها می آورند، برای اینکه ثابت کند گفته هایش فقط به دلیل عصبانیت نیست می گوید: «حاضرم ثابت کنم نیمی از آمارشان ایراد دارد، ثابت می کنم عده ای از این هایی که به اصطلاح وام گرفته اند هم رضایت ندارند و عده ای با پارتی توانسته اند به نتیجه برسند. »

او یک تولید کننده است، تولید کننده ای که تاکنون توانسته معوقات بانکی اش را ثابت نگه دارد، می گوید: درد از این نوش داروها گذشته شکایت به کجا بریم که دادرسی غیر از خدا برایمان نمانده است. بوق ممتد، تماس قطع می شود. تلاش من هم برای ارتباط دوباره بی فایده است فقط دعا می کنم مشکلی برایش به وجود نیامده باشد. به تولید کننده دیگری تماس می گیرم به فردی که مشکلش سرمایه در گردش بوده است و باید به همین زودی ها از وام ۴۰۵ میلیاردی نصیبی می برد.

نشانه ها

«خانم، کجای کارید زندگی و شرف و آبروی تولید کنندگان که کفتر بلد بام این شهر نیست که بپرد و بگوییم خوب برمی گردد. بروید تحقیق کنید قسم می خورم بانک ها با هم جلسه گذاشته اند که چطور پاسخ گویی کنند که مولای درزش نرود، بله وام داده اند اما به چه کسی چه مبلغی»

می خواهد هیچ نامی از او ننویسم اما می گوید: هر مدارکی خواستید ارائه می دهم و گریزی می زند به مطلبی که از معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه خوانده است که گفته مدیران بانک ها باید آمادگی لازم برای پاسخگویی به علت پرداخت نکردن تسهیلات به متقاضیان طرح های رونق اقتصادی در استان داشته باشند .

او خطاب به مشیرالحق عابدی ادامه می دهد: کدام ناظران به تمامی شعبه ها مراجعه و دلیل پرداخت نشدن تسهیلات به متقاضیان را بررسی کنند؟ و در حالی که صدایش رعشه ای حزن آلود را به خود گرفته می گوید ناظر منم، بررسی کننده منم چرا کسی نمی پرسد تو چرا وام نگرفتی!

برای اینکه آرام تر شود از او می پرسم شما مگر می دانید به چه افرادی وام داده اند بدون مکث و قاطع می گوید: بله که می دانم به فلانی و فلانی و … چند نام آشنا را می گوید و حتی درباره یکی از افراد ادعا می کند که فلانی فقط یک فروشنده است اصلاً تولیدی در این استان ندارد اما چون حسابش نزد بانک ها کار می کند و البته از آنجایی که برای برخی بانک ها تولید مهم نیست به او وام داده اند.

از چه کسی می پرسند !

همین طور جملاتش را بی وقفه پشت هم تکمیل می کند: از چه کسی می خواهند بپرسند که چرا وام داده نشده از رئیس خانه صنعت و معدن که نداریم، از تولید کننده هایی که به بهانه برو مفاسا حساب اداره دارایی را بیاور و دیگر رفتند و پشت سرشان را هم ندیدند، از تولید کننده ای که گفتند برو تسویه حساب اداره بیمه تأمین اجتماعی را هم بیاور کمی تن صدایش تغییر می کند و می گوید: فکر می کردیم برو دنبال نخود سیاه فقط مال بچه هاست. کمی سکوت می کند و با آه بلندی ادامه می دهد: این پول هم مثل همان ۶۰ میلیارد تومان که پشت درهای بسته توزیع شد خواهد رفت آن عده از تولید کنندگان که نه جان راه رفتن برایشان مانده نه نفس حرف زدن عاقبتشان می شود یا گوشه زندان و یا کارگری کردن مطمئن باشید کم نیستند.

تحقیق کنید

او مرا وادار به تحقیق می کند تحقیق درباره اینکه چرا باید مدیر تسهیلات یک بانک در این استان ۹ سال از خدمتش در آن پست بگذرد و هیچ تغییری ایجاد نشود. تحقیق درباره این که چرا باید تولید کننده بدود و بگردد دنبال بانکی که با صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک تفاهم نامه داشته باشد، چرا پرونده تولید کننده از این جا باید برود تهران که آیا این وام را به این بدبخت بدهیم یا خیر. مگر تهران نشین ها می دانند این جا چه کرده ایم و چه شده است در حالی که همه چیز دست مدیر شعبه است. و تحقیق درباره اینکه بعد از فرستادن تولید کننده برای گرفتن مفاسای حساب از دارایی و بیمه چه می شود؟

او نمی خواهد از جریاناتی که در این مسیرها بر سرش گذشته است حرفی بزند نه اینکه نوشته نشود، دیگر توان روایت مکررات را ندارد او خسته تر همیشه فقط با این جمله که شما هم نرو دنبالش چون به نتیجه نمی رسد و هیچ فایده ای ندارد خداحافظی می کند.

بیخیال همه چیز

در تهیه این گزارش با تولید کننده های زیادی تماس گرفته شد اما همه ان ها از ترس اداره دارایی حاضر به چاپ نامشان نیستند. یکی دیگر از آن ها هم که خودش برای خودش توجیح آورده که بانک وام نمی دهد من هم دیگر نمی توانم امروز و فردا کردن آن ها را تحمل کنم به همین دلیل بی خیال همه چیز شدم کارخانه را تعطیل کردم و همه توانم را گذاشته ام روی کاهش مالیاتی که برایم در نظر گرفته اند.

می گوید: فامیلم را ننویسید چون ممکن است دارایی همین را ببیند و بدتر شود.

این بار من هم نگران می شوم چرا تولید کننده های ما این قدر استرس و ناراحتی را باید تحمل کنند؟ ننویسید که فلان اداره پوستمان را می کند ننویسد که فلان بانک دیگر جوابمان را نخواهد داد

هردم ازاین باغ بری میرسد

در کشاکش حرف های ملال آور برخی تولید کننده ها به ماجرای تازه ای می رسم که به قول آن تولید کننده باید درباره آن تحقیق شود.

برخی از بانک ها که انگار تعدادشان هم کم نیست زیر بار این وام رفته اند اما خیلی حرفه ای آن طور که یکی از تولید کننده ها می گوید: بعد از کلی مشقت در نهایت توانسته است بانکی را بیابد که از تسهیلات رونق مبلغی را به او پرداخت کند اما به این صورت که ۲۲ تا ۲۳ درصد اصل مبلغ را بانک نزد خود نگه داشته است.

این تولید کننده به خبرنگار بیرجند امروز توضیح می دهد: قرار بود ۹۵۰ میلیون تومان وام از بانک … دریافت کنم اما بانک مربوطه ۲۰۰ میلیون تومان از پول را نزد خود نگه داشت.

جالب تر این که اقساطی که قرار است به بانک پرداخت شود بابت همان ۹۵۰ میلیون تومان است و اینکه بابت آن ۲۰۰ میلیونی که نزد بانک بلوکه شده هیچ سودی پرداخت نمی شود!

این دردهای تولید وقتی مانند یک غده سرطانی سر باز می کند که بدانی جریمه دیرکرد اقساط ۶ درصد است که اگر نتوانی به موقع پرداخت کنی به ۱۲ درصد هم می رسد حال آنکه خود وام ۱۸ درصد است .

تولید کننده دیگری در این شهر درد و دل جدیدی دارد این که وثیقه هایی که نزد یکی از بانک ها گذاشته بیشتر از وامی است که از بانک دریافت کرده و مربوط به گذشته است او اکنون این وثیقه ها را لازم دارد اما بانک مذکور حاضر به تجدید ارزیابی نیست. در بین ناخن خشکی بانک ها بالاخره بانکی هم معرفی شد که یک تولید کننده گفت با او همکاری کرده است. همین تولید کننده در این باره می گوید: تمام بانک ها بابت وام پرداختی ۱۰۰ درصد وثیقه ملکی دریافت می کنند اما بانک مذکور بابت ۵۰ درصد مبلغ از او سفته گرفته است با این توضیح می توان انتظار داشت سایر بانک ها نیز از خر مرادی که سوارش شده اند پایین آمده کمی با تولید کننده ها ملاطفه کنند. اما از هر سمتی که به این وام های به اصطلاح رونق اقتصاد با این رویکرد بانک ها نگاه می کنی فقط یک تصور به ذهنت می آید آن هم این که این وام ها دامی بیش نیست…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*