سازمانی به نام خانواده با اینکه اعضای کمی دارد اما نظامی پیچیده دارد. برای هماهنگ کردن مجموعه این عناصر و روابط میان آنها، و ایجاد محیطی آرام و شرایطی مناسب برای دستیابی به موفقیت، ارتباط مطلوب والدین و فرزندان با یکدیگر از ضروریات است.
اگر والدین بخواهند فرزند را به حال خود رها کنند دایما باید شاهد بی نظمی های وی باشند و اگر هم دایما کارهای فرزند را بر عهده بگیرند او هیچگاه مستقل شدن را نمی آموزد. در هر حال این دست مشکلات در اکثر خانواده ها وجود دارد ولی واقعا روش برخورد درست با این دست مشکلات ساده اما ناراحت کننده چیست؟
«مادر: مهرداد! ساعت از شش و نیم گذشته. نمی خواهی از رختخواب بیرون بیایی؟ سرویس بیست دقیقه دیگر پشت در است. چقدر بی فکری بچه!!!!
مهرداد(در حالی که با چشمان بسته در حال خارج شدن از رختخواب است): چند بار بگویم مرا زود از خواب بیدار کن. چرا این قدر دیر سراغ من آمدی؟
مادر: ده سالت شده. از ساعت شش بالای سرت هستم. هر قدر صدایت می کنم انگار نه انگار. مجبوری تا دیر وقت سریالهای نامربوط نگاه کنی. دیگه به من ربطی ندارد…
مهرداد تقریبا هفته ای یک بار از سرویس مدرسه جا می ماند، یا صبحانه نخورده منزل را ترک می کند، بیشتر اوقات هم چون برنامه روزانه را شب قبل جمع آوری نمی کند صبحها برخی از وسایل و تکالیفش را جا می گذارد. علی رغم اینکه پدرش هزینه زیادی برای سرویس مدرسه پرداخته اما حداقل یک الی دو بار در هفته مجبوراست او را با ماشین شخصی به مدرسه برساند. همه این مسایل باعث شده که مهرداد دایما مورد شماتت والدین قرار گیرد اما به نظر او نی مخواهد تغییری در رفتارش ایجاد کند…»
اینها بخشی از شکایات رایج والدینی است که فرزندان مدرسه ای دارند.
تنبیه یا ایجاد نتایج منطقی؟
شاید برای برخورد درست با این دست مشکلات و بی نظمی های مکرر، بهترین کار این باشد که فرزندان به نتایج منطقی رفتار خود اشراف یابند. گامهای ذیل را حتما دنبال کنید تا اطمینان حاصل کنید که واکنش شما در برابر فرزندتان تنبیه نیست و متکی بر روش” نتایج منطقی” است لذا:
– به فرزندتان حق انتخاب دهید و تصمیم او را بپذیرید.
– مراقب باشید که تن صدایتان دوستانه و بیان کننده حسن نیت شما باشد.
-اطمینان حاصل کنید که نتیجه به طور منطقی مربوط به بدرفتاری است.
مادر مهرداد چه کار می تواند بکند؟
حال مادر مهرداد باید این پیشنهادات را به طور جدی مورد توجه قرار دهد:
به فرزندتان یک ساعت زنگ دار بدهید و طرز استفاده از آن را به او یاد دهید. به او بگویید که انتظار دارید از این به بعد خودش مسئول بیدار شدن، لباس پوشیدن و صبحانه خوردن و مدرسه رفتن باشد.
صبحانه فرزندتان را آماده کنید اما این فرزندتان است که باید تصمیم بگیرد می خواهد صبحانه بخورد یا نه؟ اگر به صبحانه خوردن نمی رسد اجازه دهید نتیجه طبیعی گرسنگی را ببیند تا دفعه آینده برای صبحانه خوردن برنامه ریزی کند. اگر مدرسه اش دیر شده اجازه دهید تبعات آن را بچشد و البته از قبل با مسئولین مدرسه هماهنگ کنید تا برخورد مناسب داشته باشند و همکاری لازم را بنمایند.
خودروی شخصی ممنوع!
اگر راه مدرسه طولانی است اجازه دهید پیاده به مدرسه برود ولی با ماشین شخصی او را نرسانید. نهایتا با اتوبوس و مترو و یا وسایل نقلیه عمومی او را به مدرسه برسانید اما از خودروی شخصی استفاده نکنید چون قطعا خودروی شخصی بهتر از سرویس مدرسه است.
اگر مسیر مدرسه خیلی دور بود یا شرایط زندگی تان اجازه این را نمی دهد که وی را به مدرسه برسانید و یا امکان بردن فرزندتان کلا نبود اجازه دهید که فرزندتان در منزل بماند اما برایش توضیح دهید که بچه ها فقط زمانی می توانند در خانه بمانند که بیمار باشند و لذا مانند یک بیمار با او رفتار کنید مثلا اجازه ندهید از رختخوابش خارج شود و یا اجازه دیدن تلویزیون، بازی با همسالان و کلا این دست فعالیتهای لذت بخش را ندهید و اصلا کاری به او نداشته باشید و طوری رفتار کنید که گویی در مدرسه است. تا ساعتی که همیشه از مدرسه مراجعت می کند، با او هیچ کاری نداشته باشید. اگر فرزندتان به اندازه کافی بزرگ است او را در منزل بگذارید و برای خرید بروید، یا سری به همسایه ها بزنید.
توضیح
در آخر اینکه، اگر شما برای برنامه عادی و روزانه فرزندتان مسئولیت بپذیرید او به عهده گرفتن مسئولیت را یاد نمی گیرد و همیشه آن را از دیگران انتظار خواهد داشت. در این سازمان کوچک باید وظایف تک تک نفرات مشخص باشد و این نهاد با مدیریتی معین و تعریف شده اداره شود. ما باور داریم که موثر بودن والدین یکی از پر اهمیت ترین وظایف آنها در زندگی است؛ چنانکه یکی از پر مخاطره ترین آنها نیز هست.