امروز خراسان جنوبی – غلامرضا بنی اسدی
ولایت مداری در آستان علوی فهمِ به کمال یافته پیام غدیر است. بارها فراتر از دوست داشتن علی و حتی عشق ورزیدن به حضرت ابوالحسن علیه السلام. به تعبیر دقیق حضرت آیت ا… صفائی حائری(ره)، «ولایت یعنى تنها على را حاکم گرفتن و تنها او را دوست داشتن». گرانیگاهِ غیریت سازی با دیگران در همین «تنها» نهفته است چه دیگرانی هستند که علی را هم دوست دارند دیگران را نیز. برای علی می گریند و بر علیه او می جنگند. مگر معاویه نگریست در سوگ علی علیه السلام؟ دیگرانی هم که با او شمشیر در شمشیر بودند نمی توانستند به اندازه سر مویی نازیبایی در او بیابند اما چون قدرت و ثروت و قوم و قبیله و… را می خواستند همین ها آنان را اگر هم در برابر مولا قرار نمی داد، قطعاً از ولایت او هم خارج می کرد. استاد ناظر به همین است که می گوید: « این ولایت و سرپرستى است که معاویه و … و جرج جرداق و و و از آن بهرهاى ندارند». با این که از محبت او بهرمنداند. دلیلش هم این است «که حاکم در درون آنها و محرک در وجود آنها امر على و دستور على نیست؛ که هواها و حرفها و جلوهها در آنها حکومت دارند. معاویه گر چه على را دوست دارد، ولى سلطنت را بیشتر از على خواهان است و دوستدار آن است». پس صرف دوست داشتن راه را به سوی رستگاری باز نمی کند. از علی گفتن و برای او نگفتن هم چاره کار نیست. «جرج جرداق گر چه از على مىنویسد، اما براى على نمىنویسد؛ که محرکى دیگر دارد و عاطفهاى فقط او را به چرخ انداخته است». برای علی نوشتن است که انسان را به اعلا مرتبه زیستی می رساند. زندگی را با او تراز کردن است که کفه ترازو را به نفعِ انسانیت ما سنگین می کند. چنان که برای مالک اشتر نخعی چنین کرد و او را به جاودانگی رساند. مالک خود را در ولایت علی(ع) تعریف کرده و در این ساحت به چنان معرفتی رسیده بود که از چند قدمی پیروزی بر معاویه هم به خاطر علی(ع) برگشت. سخت تر از این مگر برای مرد جنگی ممکن است؟ اما مالک برای خود نمی جنگد که در دایره تصمیم ولایت است که تیغ می کشد. همین هم رفتار او را نظم می دهد. او امروز هم معلم ولایتمداری است. ما باید از او بیاموزیم رفتار در قاعده ولایت را. نه این که هرجا به مذاق مان خوش آمد، باشیم و هرجا چنین نشد روی برگردانیم. غدیر را و ولایت را مالک وار باید فهم کرد.