سرمقاله – زنگ ها برای که به صدا درمی آیند

امروز خراسان جنوبی _ محمدراعی فرد

سال ها قبل؛ شاید حدود ۱۰سال قبل در یادداشت ها و سرمقالات و گفتارها، بارها و بارها تاکیدکردیم که به دلایل بسیار زیادی که همگان دانند و دانیم، جامعه اجتماعی دارد به شکل خطرناکی به سوی افسردگی پیش می‌رود. چون همیشه نه اینکه توجهی به مصادیق وآمارها و فکت ها نشد که چون همیشه بدهکار نیز شدیم. اینک به مرحله ای از کنش های هیستریک اجتماعی رسیده ایم که هر روز شاهد اخبار کشتار در گوشه و کنار کشور با اسلحه سرد و گرم هستیم، نشان از غفلتی بزرگ و دهشتناکی دارد که شاهد آن هستیم.بطور مثال فردی با چاقو چهار نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده است تا سرانجام با شلیک پلیس زمین گیر شده است. یا پدری که سه فرزند پسرش را به بهانه دورزدن و پس از پارک خودرو، با شلیک گلوله آنها را در درون خودرو به قتل رسانده و سپس با شلیک گلوله ای خود را نیز می‌کشد.این دو مثال فقط نمونه ای بود از کنشگری اجتماعی امروزی مردم که ریشه در بسیاری از مسائلی چون اقتصاد و فرهنگ وسیاست دارد. افسردگی اجتماعی اکنون به درجات بسیار خطرناکی رسیده که چنین به راحتی خویش را مثله می‌کنند. قتل های ناموسی و زن کشی و زورگیری های منجر به فوت و قطع عضو از اتفاقاتی است که به شکلی باورنکردنی در حال عادی شدن و رشد فزاینده است.اینکه ما نتوانستیم با آسیب شناسی های تخصصی وامکانات لازم، جامعه را به سوی شادابی و نشاط سوق دهیم و برعکس ذائقه غم و اندوه را به جامعه تزریق کردیم اینک مواجه با بشکه های باروتی هستیم که باکوچکترین ناملایمات یک به یک منفجر می‌شوند و کشتاری خونین را رقم می زنند.