امروز خراسان جنوبی_ محمد راعیفرد
در آسمان سیاست جهانی، آنچه بیش ازهمه دود میکند، واقعیت است، نه رویا. واکنون در سال ۲۰۲۵، در دورِ جدید مذاکرات هستهای، آمریکاییها رویای تازهای را دنبال میکنند، غنیسازی صفربرای ایران! اما این فقط یک مطالبه نیست، بلکه شلیک تیری است که یا دراتاقهای مذاکره به گِل مینشیند یا در میدان، دودش بلند میشود. مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، صریح و بیپرده اعلام کرده، هیچ سطحی از غنیسازی در ایران قابلقبول نیست! جملهای که اگر ده سال پیش گفته میشد، خیالپردازانه بهنظرمیرسید، اما امروز، به یک گسل واقعی در سیاست بینالملل بدل شده است. اما این بار، معادله فقط بر سر سانتریفیوژ نیست! بازیگران میدان هم عوض شدهاند. ایران دیگر، صرفاً نظامی نیست که بر سرحق چانه بزند؛ بلکه نظامی است که در شرایط خاص قرار دارد. آمریکا هم دیگر نمیخواهد هزینه جنگ مستقیم را بپردازد. همه خواهان توافقاند، اما هیچکس حاضر به عقبنشینی نیست! همینجاست که معادله، به معمایی بیرحم تبدیل میشود. چالش ِ امروز، دیگر صرفاً فنی نیست. عمیقاً سیاسی و حیثیتی ست! آمریکا میگوید،غنیسازی صفر! ایران پاسخ میدهد، این خطِ قرمزِ ماست. پشت صحنه مذاکرات، در مکالمات پنهانی و خطوط فرعی، یک محور بیش از پیش برجسته شده است. جمهوری اسلامی نباید پتانسیل تهدید اسراییل را داشته باشد. موضوع فقط اورانیوم نیست، موضوع موشک است. موشکهایی با برد دوهزار کیلومتر، با دقت نقطهزن و با قابلیت حمل پیامهای سیاسی! آمریکا معتقد است صرفاً غنیسازی کافی نیست تهدید علیه اسراییل نیز باید منتفی شود. حتی پوتین هم در تماس با ترامپ این نکته را تأیید کرده است. ایران چه خواهد کرد؟ بخشی از تهدید، با تعطیلی موقتِ غنیسازی و خروج اورانیوم ۶۰ درصد خنثی میشود. اما برنامه موشکی، خط قرمزی است که جمهوری اسلامی هرگز بهسادگی بر سرآن معامله نمیکند. پذیرش آن، به معنای شکستن ستون فقراتِ بازدارندگیست. در این نقطه، شاید تنها راه باقیمانده، گرفتن تضمینهای رسمی باشد. تضمینهایی برای توقف حمایت از گروههای عملیاتی علیه اسراییل، ترک تخاصم، بیآن که لزوماً به شناسایی رسمی این کشور تن دهد، یا حتی بازنگری در نگاه منطقهای با الهام از طرح دو دولتی عربستان.اما مشکل اصلی، هم چنان در تهران باقی است. فقدان یک موتور تصمیمگیری سریع! جایی که باید در یکشب، تصمیم گرفته شود. فرآیند تصمیمسازی ممکن است ماهها بهطول بینجامد. اگر هیئت آمریکایی، مستقیماً به تهران بیاید، نهتنها سرعت تصمیمگیری بیشتر میشود، بلکه امکان هماهنگی مستقیم با مقامات عالی نیز فراهم میشود؛ بینیاز از بازگشت هیئت ایرانی برای گرفتن تأیید. اگرتوافقی حاصل نشود، احتمالاً نه فقط تحریم، بلکه خرابکاری، جنگ سایبری، ترورهای هدفمند و حتی برخوردِ نظامی محدود، در راه خواهد بود. اگر آمریکا میخواهد درخواسته هایش پذیرفته شود، باید در برابرش امتیازصد بدهد،نه صد دلار، که صد تصمیم راهبردی برای بازگرداندن ایران به نظم جهانی.